سبز قامتپنج شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

سید مجید بنی فاطمه - روضه حضرت علی با گریز زیبای حضرت ابوالفضل علیهما السلام (شب قدر)

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

روضه حضرت علی علیه السلام همراه با گریز روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام

روضه حضرت علی علیه السلام همراه با گریز روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام

موضوع: ‌روضه

مناسبت: شهادت حضرت علی، شهادت حضرت ابوالفضل، هیئت های هفتگی

زبان: فارسی

مداح: کربلایی سید مجید بنی فاطمه

متن روضه

روضه جانسوز_شهادت امیر المومنین علی علیه السلام_گریز حضرت ابوالفضل علیه السلام و حضرت زینب سلام الله

خدا نگهدار گریه های نیمه شب

خدا نگهدار ای یتیمای عرب

خدانگهدار بچه هایی که بودین

منتظره سفره های نون و رطب

خداحافظ سفره ی نون و نمک

خداحافظ غصه ی تلخ فدک

خدا حافظ چاه غم های علی

خداحافظ کوچه و صبر و محن

خداحافظ روزگار ، خداحافظ غم یار

خداحافظ بچه ها ، خداحافظ ذوالفقار

بابا حیدر بابایی …

 

پلک های بستت تنمو میلرزونه

فرق شکسته ات تنمو میلرزونه

صدات میلرزه تا با من حرف میزنی

صدای خسته ات( دلم و میلرزونه)۲

خداحافظیت جوابم میکنه

*امشب شب یتیمیه زینب،دیگه باید بهت چه جوری بگم،زینب دیگه بی بابا شد*

دوباره خونه علی غوغا شده

زخم سر مولای کوفه وا شده

صدای ناله ضعفش نیمه شب

مثل شبای آخر زهرا شده

*هر طبیبی آوردن گفتن دیگه علی رفتنیه ای گداهای نیمه شب علی،نانجیب زهرو کشیده بود به این شمشیر،زهری که وقتی طبیب نگاه کرد امیرالمؤمنین دستمال زردی رو به پیشانی بست دیگه همچین شبی صورت

علی رو نگاه میکردی با اون دستمال زرد یکی شده بود،به قدری حضرت رنگ و روش برگشت؛شایدم این امشب بود نمیدونم فرمود همه برن بیرون،صورت ورم کرده یه مرتبه اشاره کرد فرمود:همه بیرون برن فقط بچه‌های

زهرا کنار بستر من باشن،میخوام وصیت کنم،همه بیرون رفتن،ابی عبدالله،امام حسن،دخترانش زینب و کلثوم کنار بستر دیدن مولا یه نگاهی کرد دور و بر بستر و فرمود:حسن جان پس عباسم کجاست؟!! بابا فرمودید

فقط بچه های زهرا باشن،فرمود عباسم پسر زهراست،اون ذخیره ی کربلاست …

اومد دید پشت در عباس سرشو پایین انداخته صدا زد داداش بیا،داداش مگه بابام نفرمودند فقط بچه های فاطمه؛صدا زد عباس مژده بهت بدم بابام گفته تو هم پسر زهرایی …” اومد کنار بستر بله بابا؟ فرمود سرتو بالا

بیار” دست عباس و گرفت،هی این دست و لمس میکرد … یه مرتبه فرمود حسین جان نزدیک بیا با یه دستش دست عباس،با یه دستش دست حسین،یه وقت دیدن دست حسین و تو دست عباس گذاشت صدازد

عباس حسین و به تو میسپارم …” یه نگاه کرد صدا زد عباس یادت نره حسین من کربلا غریب و تنهاست،همه جا کنار حسین باش،نکنه غم رو دل حسین بیاد،اینا پسرای زهرا هستن،حسین و تنها نزار عباس جان(من یه

جای دیگه میخوام برم بسم الله من از امام رضا معذرت میخوام ببینم غیرتی ها چه میکنند)،عباس جان همه جا حواست به زینب باشه ….

زینب من چهار سالش بود به حسن میگفتم روشنی هارو خاموش کنه تا کسی قدو بالای زینب و نبینه،عباس کربلا حواست به زینب باشه … خدا هرکی خواهر داره براش نگه داره” یه جا زینب عباس و صدا زدم من از

امام رضا معذرت میخوام اونم مجلس یزید بود سر بریده رو آوردن نانجیب چوب به لب و دندان میزد یه وقت زینب چشمش افتاد به سر بریده عباس داداش کجایی ببینی نامحرم ها دور ما ….

حسین …

 

مشاهده سایر مداحی های سید مجید بنی فاطمه

به این پست امتیاز دهید.
Likes23Dislikes8
دانلود باکس
مشاهده با QR کد
کد پخش آنلاین این آهنگ برای وبلاگ و سایت شما
نظرات و ارسال نظر