سبز قامتسه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 108 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۰۸ – آیات ۶ تا ۹ سوره المائده

تفسیر قرآن کریم صفحه 108 - آیات 6 تا 9 سوره المائده

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۰۸

سوره: المائده

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۶ سوره المائده:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاهِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ وَإِنْ کُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ کُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ مِنْهُ مَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۶﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید چون به [عزم] نماز برخیزید صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى پیشین [هر دو پا] مسح کنید و اگر جنب‏اید خود را پاک کنید [=غسل نمایید] و اگر بیمار یا در سفر بودید یا یکى از شما از قضاى حاجت آمد یا با زنان نزدیکى کرده‏ اید و آبى نیافتید پس با خاک پاک تیمم کنید و از آن به صورت و دستهایتان بکشید خدا نمى‏ خواهد بر شما تنگ بگیرد لیکن مى‏ خواهد شما را پاک و نعمتش را بر شما تمام گرداند باشد که سپاس [او] بدارید (۶)

نکته ها:

در آیه ى ۴۳ سوره نساء، به موضوع غسل و تیمّم اشاره شد، در اینجا علاوه بر آن دو، به مسأله ى وضو هم اشاره شده است.

واژه ى «قیام»، هرگاه با حرف «الى» همراه شود، به معناى اراده کردن است. «اذا قُمتم الى الصّلاه» یعنى هرگاه تصمیم به نماز خواندن گرفتید.

کلمه ى «جُنب»، به زن و مرد، مفرد و جمع، بطور یکسان اطلاق مى شود. شاید در این آیه، مراد از جنب شدن، تنها احتلام باشد و منظور از لمس زنان، آمیزش جنسى.

مراد از فرمان «فاطّهروا» انجام غسل است. به قرینه اینکه در آیه ى ۴۳ نساء به جاى «فاطّهّروا»، «تغتسلوا» فرموده است.

قید «الى المرافق»، براى بیان محدوده ى شستن است، نه جهت شستن. از آنجا که کلمه ى «یَد» در زبان عربى، هم به دست، از انگشتان تا مچ و هم به دست، از انگشتان تا آرنج و هم به دست، از انگشتان تا کتف، اطلاق مى شود این آیه مى فرماید: در وضو، دست تا آرنج را بشویید، نه کمتر و نه بیشتر.

در تیمّم، روح بندگى نهفته است، چون دست به خاک زدن ومالیدن آن به پیشانى که بلندترین عضو بدن است همراه با قصد قربت، نوعى تواضع وخاکسارى در برابر خداست.

آن گونه که آب آلودگى را برطرف مى کند، خاک پاک هم خاصیّت میکرب کشى دارد. چون در معرض تابش آفتاب و ریزش باران است.

«صَعید»، از «صعود» به معناى زمین بلند است. امام صادق علیه السلام در تفسیر «صعیداً طیّباً» فرمودند: زمین بلندى که آب از آن سرازیر شود. [۱] آرى، زمین گودى که آب آلوده در آن جمع مى شود، براى تیمّم مناسب نیست، زیرا شرط تیمّم، خاک پاک است.

در حدیث مى خوانیم: «لا صلاه الاّ بطهور» [۲] ، نماز جز با طهارت (وضو یا غسل یا تیمم) صحیح نیست.

در حدیث مى خوانیم: «اِبدأ بما بدء اللّه» [۳] از همانجا آغاز کن که خداوند در قرآن آغاز نموده است. همان گونه که در قرآن اوّل شستن صورت، بعد دست ها وبعد مسح سر وبعد مسح پا آمده است، ترتیب وضو نیز همین گونه است.

از امام سؤال شد که چرا در وضو بخشى از سر مسح مى شود؟ فرمودند: «لمکان الباء» به خاطر حرف «باء» در کلمه ى «برؤسکم» زیرا معناى آن قسمتى از سر است واگر آیه «وامسحوا رؤسکم» بود در آن صورت باید همه ى سر را مسح مى کردیم. [۴]

امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «لامستم»، آمیزش جنسى است، ولى خداوند آن را پوشانده و پوشاندن امورى را دوست دارد، لذا آن گونه که شما نام مى برید، نام نبرده است. [۵]

امام رضا علیه السلام درباره ى فلسفه وضو مى فرماید:

* «یکون العبد طاهراً اذا قام بین یدى الجبّار»، زمینه پاکى هنگام ایستادن در برابر خداست.

* «مطیعاً له فیما أمره»، نشانه ى بندگى و اطاعت است.

* «نقیّاً من الادناس و النّجاسه»، عامل دورى از آلودگى ها و نجاست است.

* «ذهاب الکسل و طرد النّعاس»، مایه ى دورى از کسالت و خواب آلودگى است.

* «وتزکیه الفؤاد للقیام»، آماده سازى و رشد روحى براى نماز است. [۶]

۱) معانى الاخبار، ص ۲۸۳٫

۲) تهذیب، ج ۱، ص ۴۹٫

۳) تفسیر نورالثقلین.

۴) کافى، ج ۳، ص ۳۰٫

۵) کافى، ج ۵، ص ۵۵۵٫

۶) وسائل، ج ۱، ص ۳۶۷٫

 

پیام ها:

۱- نظافت و طهارت، لازمه ى ایمان است. «یا ایّها الّذین آمنوا… فاغسلوا… فاطّهروا»

۲- طهارت، شرط نماز است. «فاغسلوا»

۳- همچنان که تماس با قرآن مخصوص پاکان است، [۱] ارتباط با خدا هم نیاز به طهارت دارد.«فاغسلوا»

۴- آلودگى جسم، مانع قرب به خداست. «اذا قمتم الى الصلوه فاغسلوا»

۵ – اصل در کلام، رعایت حیا و عفّت و ادب است، خصوصاً در مسائل زناشویى. «لامستم النساء» البتّه در مسائل حقوقى، براى این که حقّى ضایع نشود، قانون روشن و بى پرده بیان مى شود. مثل آیه «دخلتم بهنّ» [۲] که در مورد مهریّه است، یا جمله ى «احصنت فرجها» [۳] که در مورد رفع اتهام از حضرت مریم است.

۶- شرایط و مقدّمات نماز، تخفیف بردار هست، ولى تعطیل بردار نیست. «فلم تجدوا ماءً فتیمموا»

۷- براى پیدا کردن آبِ وضو و غسل باید تلاش کرد، اگر پیدا نشد آنگاه نوبت به تیمّم مى رسد. («فلم تجدوا» در جایى است که انسان تلاش کند ولى نیابد.)

۸ – با آب یا خاک آلوده، نمى توان با خداى پاک، ارتباط برقرار کرد. «صعیداً طیّباً»

۹- هم خوردنى ها باید طیّب باشد، که در دو آیه قبل به آن اشاره شد، هم تیمّم باید به خاک طیّب باشد. «صعیداً طیّباً»

۱۰- در احکام دین، حرج و دشوارى نیست. «ما یرید اللّه… من حرج»

۱۱- هدف از وضو و غسل و تیمم، طهارت معنوى و آمادگى براى ارتباط با خداوند است. « لیطهّرکم»

۱۲- تکالیف الهى، براى انسان نعمت است. «لیتمّ نعمته علیکم»

۱۳- انجام تکلیف، یکى از مصادیق شکر خداست. «لعلّکم تشکرون»

۱) لایمسّه الاّ المطهّرون». واقعه، ۷۹٫

۲) نساء، ۲۳٫

۳) انبیاء، ۹۱٫

 

تفسیر آیه ۷ سوره المائده:

وَاذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَمِیثَاقَهُ الَّذِی وَاثَقَکُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۷﴾
و نعمتى را که خدا بر شما ارزانى داشته و [نیز] پیمانى را که شما را به [انجام] آن متعهد گردانیده به یاد آورید آنگاه که گفتید شنیدیم و اطاعت کردیم و از خدا پروا دارید که خدا به راز دلها آگاه است (۷)

نکته ها:

گرچه موضوع یاد نعمت و رعایت میثاقِ مطرح در آیه، یک هشدار کلّى و عمومى است، ولى ممکن است به دلایلى مسأله ى رهبرى جامعه اسلامى و اطاعت از او مراد باشد. آن دلایل عبارتند از:

۱- رهبرى الهى، عهد ومیثاق خدایى است. داستان حضرت ابراهیم و درخواست امامت براى نسل خویش و پاسخ خدا که ظالمان به عهد من (امامت) نمى رسند، گواه بر این مطلب است. «لاینال عهدى الظالمین» [۱]

۲- پس از تعیین حضرت على علیه السلام به امامت در غدیر خم، آیه سوّم همین سوره نازل شد که امروز نعمتم را بر شما تمام کردم.

۳- مردم در غدیر خم با على علیه السلام بیعت کردند و سمعاً و طاعهً گفتند. این آیه بار دیگر مردم را به وفادارى و پایدارى نسبت به رهبرى فرا مى خواند.

پیمان بر شنیدن و اطاعت کردن، «سمعنا و أطعنا» شامل همه پیمان هایى مى شود که انسان ها بطور طبیعى و فطرى به صورت قولى، یا عملى با انبیا داشته اند، مثل بیعت ها و شهادت هاى آنان به توحید و نبوّت.

۱) بقره، ۱۲۴٫

 

پیام ها:

۱- تأکید این آیه بر مفاهیمى چون نعمت، میثاق، اطاعت، علم به ذات الصّدور، آن هم پس از آیه غدیر خم، مى تواند اشاره به فراموشى محتواى آیه سوّم و تخلّف از خط غدیر باشد. (چنانکه امام باقرعلیه السلام فرمود. [۱] ) «واذکروا نعمهاللَّه…»

۲- یاد نعمت هاى الهى لازم است. «واذکروا نعمه اللَّه»

۳- یاد و یادآورى نعمت ها، میثاق ها، گفته ها و علم وآگاهى خدا، عامل و زمینه ى تقواست. «واذکروا نعمه اللَّه…»

۴- به فکر پیمان شکنى نباشیم که خدا آگاه است. «اتّقوااللّه انّ اللّه علیم بذات الصّدور»

۱) تفسیر نورالثقلین.

 

تفسیر آیه ۸ سوره المائده:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۸﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید براى خدا به داد برخیزید [و] به عدالت‏ شهادت دهید و البته نباید دشمنى گروهى شما را بر آن دارد که عدالت نکنید عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام مى‏ دهید آگاه است (۸)

نکته ها:

مشابه این آیه با اندکى تفاوت، در آیه ۱۳۵ سوره ى نساء آمده است، «قوّامین بالقسط شهداء للّه ولو على أنفسکم أو الوالدین والاقربین» قیام به عدالت کنید و گواهان براى خدا باشید. هر چند به زیان خود یا والدین و بستگان شما باشد. تفاوت میان این دو آیه آن است که این آیه سفارش مى کند: کینه ها و دشمنى ها شما را منحرف نکند، ولى آیه سوره نساء مى فرماید: علاقه ها و وابستگى ها شما را از مرز عدالت خارج نکند. آرى، عوامل انحراف از عدالت یا بغض و کینه است، یا حبّ و دوستى که هر آیه به یکى از آنها اشاره دارد.

از آنجا که نادیده گرفتن کینه هاى درونى درباره مردم دشوار است، لذا در این آیه چند فرمان و چند تشویق به کار رفته است. «لایجرمنّکم… اعدلوا… هو اقرب… اتّقوا اللّه…»

 

پیام ها:

۱- عدالت اجتماعى، تنها در سایه ایمان به خدا و معاد استقرار مى یابد. «یا أیها الّذین آمنوا… اعدلوا»

۲- عدالت، تنها یک ارزش اخلاقى نیست. فرمان حتمى الهى است. «کونوا»

۳- اگر انگیزه ى انسان کینه هاى او شد، اخلاصى در کار نیست، ولى اگر قیام براى خدا باشد، کینه ها در اجراى عدالت بى اثر مى شود. «قوّامین للّه… لایجرمنّکم»

۴- عدالت مستمر به صورت ملکه و عادت، ارزش است، نه عدالت لحظه اى. «کونوا… شهداء بالقسط…»

۵ – مؤمنان، هم رابطه با خدا دارند. «قوّامین للّه» و هم در رابطه با مردم گواهى به عدل مى دهند. «شهداء بالقسط»

۶- اگر باور کنیم که خدا عملکرد ما را مى داند، به عدل رفتار خواهیم کرد. «شهداء بالقسط… انّ اللّه خبیر بما تعملون»

۷- انسان هاى کینه توز و عقده اى نمى توانند عادل باشند. (براى رسیدن به عدالت باید کینه ها را کنترل کرد) «لا یجرمنّکم»

۸ – احساسات باید تحت الشعاع عدالت باشد. «لا یجرمنّکم… اعدلوا»

۹- کینه جویى، از عوامل انحراف از عدالت است. «شنآن قوم على الاّ تعدلوا»

۱۰- در سیاستگذارى ها و روابط داخلى و خارجى حتّى نسبت به دشمنان هم عادل باشیم. «شنآن قوم»

۱۱- انسان هاى عادل و منصف، به تقوا نزدیکترند. «اعدلوا هو اقرب للتّقوى»

 

تفسیر آیه ۹ سوره المائده:

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ ﴿۹﴾
خدا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏ اند به آمرزش و پاداشى بزرگ وعده داده است (۹)

نکته ها:

در قرآن چند نوع أجر به کار رفته است: «اجر عظیم»، «اجر کبیر» [۱] ، «اجر کریم» [۲] ، «اجر غیر ممنون» [۳] . بنابراین پاداش هاى الهى داراى درجاتى است.

وعده هاى خداوند، «وعد اللّه…» تخلّف ناپذیر است: «انّ اللّه لایخلف المیعاد» [۴]

«جحیم» به معناى شدّت برافروختگى آتش است. در داستان ابراهیم علیه السلام آمده که او را در جحیم (آتش شعله ور) افکندند. «اصحاب الجحیم» یعنى آنان که پیوسته در دوزخند.

۱) هود، ۱۱٫

۲) یس، ۱۱٫

۳) فصّلت، ۸ .

۴) آل عمران، ۹٫

 

پیام ها:

۱- ایمان از عمل جدا نیست. «آمنوا وعملوا الصالحات»

۲- ایمان و عمل شایسته، هم جبران کننده ى گذشته است «لهم مغفره» و هم تأمین کننده آینده. «أجر عظیم»

۳- توجّه به عاقبت کارها، در تصمیم هاى انسان نقش مهمى دارد. «أجر عظیم… اصحاب الجحیم»

۴- مغفرت، مقدّمه ى دریافت پاداش است. «لهم مغفره واجر»

۵ – کیفر کافران و تکذیب کنندگان، دوزخ ابدى است. «والّذین کفروا… اصحاب الجحیم»

۶- تشویق، انگیزه ى عمل است. «لهم مغفره واجر عظیم» همان گونه که تهدید، از روشهاى تربیتى قرآن است. «اصحاب الجحیم»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۰۸ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر