سبز قامتچهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 117 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۱۷ – آیات ۵۱ تا ۵۷ سوره المائده

تفسیر قرآن کریم صفحه 117 - آیات 51 تا 57 سوره المائده

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۱۷

سوره: المائده

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۵۱ سوره المائده:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿۵۱﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید یهود و نصارى را دوستان [خود] مگیرید [که] بعضى از آنان دوستان بعضى دیگرند و هر کس از شما آنها را به دوستى گیرد از آنان خواهد بود آرى خدا گروه ستمگران را راه نمى ‏نماید (۵۱)

نکته ها:

ذکر یهود و نصارى در آیه، از باب نمونه است، وگرنه شکّى نیست که ولایت هیچ کافرى را هم نباید پذیرفت.

از آیات دیگر قرآن استفاده مى شود که بهره گیرى از غذاهاى غیر گوشتى اهل کتاب، یا ازدواج موقّت با آنان، یا داد و ستد و زندگى مسالمت آمیز با آنان جایز است. و هیچ یک از این مسائل به معناى سلطه پذیرى آنان نیست.

 

پیام ها:

۱- خداوند از بندگان مؤمنش، انتظارات خاصّى دارد. «یا أیّها الّذین آمنوا لاتتّخذوا…»

۲- تبرّى از دشمن، از شرایط ایمان است. «یا أیّها الّذین آمنوا لاتتّخذوا…»

۳- اسلام، دین سیاست است و تنها به احکام فردى نمى پردازد. «لا تتّخذوا الیهود و النصارى اولیاء»

۴- وقتى یارى گرفتن از کفّار مورد نهى قرآن است، قطعاً در روابط و سیاست خارجى، پذیرش ولایت وسلطه اهل کتاب وکفّار ممنوع است. «لاتتّخذوا»

۵- ولایت کفّار و دشمنان را نپذیریم، چون آنان تنها به فکر هم مسلکان خویشند. «بعضهم أولیاء بعض»

۶ – با وجود اختلافات شدید میان یهود و نصارى، پیوندشان به خاطر نابودى اسلام است. «بعضهم اولیاء بعض»

۷- کفّار تنها نسبت به تعهّدات میان خودشان وفادارند، ولى نسبت به تعهّدات با مسلمانان پایبند نیستند. «لاتتّخذوا الیهود والنصارى اولیاء… بعضهم اولیاء بعض…»

۸- آن دولت هاى اسلامى که ولایت و سلطه کفّار را پذیرفته اند، از کفّار محسوب مى شوند. «فانّه منهم» (دوستى با هرکس وگروه، انسان را جزو آنان مى سازد.)

۹ – نه کفّار را «ولىّ» خود گردانید و نه با آنان که ولایت کفّار را پذیرفته اند، رابطه ولایت داشته باشید. «فانّه منهم»

۱۰- نتیجه ى پذیرش ولایت کفّار، قطع ولایت خداست. «فانّه منهم انّ اللَّه لایهدى القوم الظالمین»

۱۱- تکیه بر کفّار، ظلم است. «لا یهدى القوم الظالمین»

 

تفسیر آیه ۵۲ و ۵۳ سوره المائده:

فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِیبَنَا دَائِرَهٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَیُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِی أَنْفُسِهِمْ نَادِمِینَ ﴿۵۲﴾
مى ‏بینى کسانى که در دلهایشان بیمارى است در [دوستى] با آنان شتاب مى ‏ورزند مى‏ گویند مى‏ ترسیم به ما حادثه ناگوارى برسد امید است‏ خدا از جانب خود فتح [منظور] یا امر دیگرى را پیش آورد تا [در نتیجه آنان] از آنچه در دل خود نهفته داشته‏ اند پشیمان گردند (۵۲)
وَیَقُولُ الَّذِینَ آمَنُوا أَهَؤُلَاءِ الَّذِینَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَکُمْ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِینَ ﴿۵۳﴾
و کسانى که ایمان آورده‏ اند مى‏ گویند آیا اینان بودند که به خداوند سوگندهاى سخت مى ‏خوردند که جدا با شما هستند اعمالشان تباه شد و زیانکار گردیدند (۵۳)

نکته ها:

بیماردلان کسانى هستند که نسبت به حقّانیّت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله و یا برخى از معارف دینى در شک بوده و ایمانى ضعیف دارند. [۱]

در مورد معناى آیه، سه احتمال وجود دارد:

الف: در هنگام پیروزى مسلمین و رسوایى منافقان، مؤمنان با تعجّب مى گویند: آیا این یهود و نصارى بودند که سوگند جدّى بر یارى کردن شما مؤمنین خوردند؟

ب: برخى از مؤمنین واقعى بعد از پیروزى به یکدیگر مى گویند: آیا این بیماردلان بودند که با سوگند مى گفتند ما با شما هستیم و دیدید که نبودند؟

ج: این بیماردلان که سوگند یاد کردند ما با یهود و نصارى هستیم، آیا توانستند به شما اهل کتاب کمکى کنند؟

۱) تفسیر راهنما.

 

پیام ها:

۱- پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله شاهد تلاش هاى آشکار و شتابزده افراد سست ایمان براى پیوستن به یهود و نصارى است. «فترى الّذین فى قلوبهم مرض یسارعون فیهم»

۲- نمونه ى روشن کسانى که از هدایت الهى محروند، بیماردلانى هستند که با سرعت براى پیوستن به کفّار تلاش مى کنند. «انّ اللَّه لایهدى القوم الظالمین… الّذین فى قلوبهم مرض» (حرف «فاء» نشانه آن است که ظالمین آیه قبل، بیماردلان این آیه هستند)

۳- بیماردلان سست ایمان، با سرعت به سراغ طرح دوستى با دشمنان کافر مى روند. «فى قلوبهم مرض یسارعون فیهم»

۴- افراد سست ایمان و منافق، مى خواهند که جزو کفّار باشند. «یسارعون فیهم»، نه «الیهم».

۵ – در برابر نص وفرمان صریح خداوند نباید اجتهاد و مصلحت اندیشى کرد. «لاتتّخذوا الیهود… اولیاء… یقولون نخشى»

۶- انگیزه ى پذیرش رابطه ى ذلّت بار با ابرقدرت ها، ضعف ایمان و وحشت از غیر خداست. «یقولون نخشى»

۷- مسلمانان، به پیروزى و گسترش اسلام و افشاى منافقان امیدوار باشند. «فعسى اللّه أن یأتى بالفتح…»

۸ – عزّت سیاسى، قدرت اقتصادى و پیروزى نظامى همه از طرف خدا و در دست اوست. «أن یأتى بالفتح أو أمر من عنده»

۹- با کفّار رابطه ولایت نداشته باشید، تا امدادهاى غیبى خدا به سوى شما سرازیر شود. «لا تتّخذوا… یأتى بالفتح او امر من عنده»

۱۰- پایان نفاق و وابستگى به کفّار، حبط و رسوایى و شرمندگى است. «نادمین»

۱۱- هر سوگندى نشانه ى صداقت نیست، فریب سوگندها را نخورید. «أهؤلاء الّذین اقسموا باللّه انّهم معکم»

۱۲- وابستگى به بیگانگان، مورد ملامت مؤمنان است. «ویقول الّذین آمنواأهؤلاء… انّهم معکم»

۱۳- نشانه ى خسران انسان، از بین بردن کارهاى نیک است. «حبطت اعمالکم فاصبحوا خاسرین»

 

تفسیر آیه ۵۴ سوره المائده:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَهَ لَائِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿۵۴﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید هر کس از شما از دین خود برگردد به زودى خدا گروهى [دیگر] را مى ‏آورد که آنان را دوست مى دارد و آنان [نیز] او را دوست دارند [اینان] با مؤمنان فروتن [و] بر کافران سرفرازند در راه خدا جهاد مى کنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمى‏ ترسند این فضل خداست آن را به هر که بخواهد مى‏ دهد و خدا گشایشگر داناست (۵۴)

نکته ها:

در روایت است: چون این آیه نازل شد، پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله دست به شانه سلمان فارسى زد و فرمود: هموطنان تو مصداق این آیه اند. [۱]

در آیات قبل، خطر سلطه کفار و منافقان مطرح بود، اینجا سخن از ارتداد است. شاید اشاره به این باشد که نفاق و دوستى و رابطه با کفّار و پذیرش سلطه آنان، به ارتداد مى انجامد.

امام باقرعلیه السلام درباره ى «یحبّهم و یحبّونه» فرمود: مراد علىّ علیه السلام و شیعیان اویند. [۲]

در روایات شیعه و سنّى آمده است که پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله در جنگ خیبر، پس از ناکامى فرماندهان در فتح قلعه هاى دشمن فرمود: به خدا سوگند فردا پرچم را به دست کسى مى دهم که خدا و رسول او را دوست دارند، او هم، خدا و رسول را دوست دارد و پیروزى را به ارمغان مى آورد. آنگاه پرچم را به دست على علیه السلام داد. [۳]

۱) تفسیر نورالثقلین.

۲) تفسیر فرات کوفى، ص ۱۲۳٫

۳) احقاق الحقّ، ج ۳، ص ۲۰۰٫

 

پیام ها:

۱- مؤمن باید به فکر عاقبت خود باشد، چه بسا مؤمنانى که مرتدّ شوند. «یا ایها الّذین آمنوا مَن یرتدّ»

۲- رهبر روشن ضمیر، باید احتمال ارتداد و برگشت پیروان خود را بدهد. «مَن یرتدّ منکم»

۳- کفر یا ارتداد گروهى از مؤمنان، ضربه به راه خدا نمى زند. «فسوف یأتى اللّه…»

۴- ارتداد، ثمره ى نداشتن معرفت و محبّت نسبت به دین و خداست. «یأتى اللّه بقوم یحبّهم و یحبّونه»

۵ – خداوند، نیازى به ایمان ما ندارد. «فسوف یأتى اللّه»

۶- در راه ایمان و شکستن سنّت ها و عادات جاهلى نباید از سرزنش ها و هوچى گرى ها و تبلیغات سوء دشمن ترسى داشت و تسلیم جوّ و محیط شد. «لا یخافون لومه لائم»

۷- رفتار مسلمان، نرمش با برادران دینى و سرسختى در برابر دشمن است و هیچ یک از خشونت و نرمش، مطلق نیست. «اذلّه على المؤمنین أعزّه على الکافرین»

۸ – فضل خدا تنها مال و مقام نیست، محبّت خدا و جهاد در راه او و قاطعیّت در دین هم از مظاهر لطف و فضل الهى است. «ذلک فضل اللَّه»

۹- دوستى متقابل میان بنده و خدا، از کمالات بشر است. «یحبّهم و یحبّونه»

۱۰- با نوید جایگزینى دیگران، جلو یأس و ترس را بگیرید. «من یرتدّ… فسوف یأتى… و لایخافون»

۱۱- مؤمن واقعى کسى است که هم عاشق و هم محبوب خدا باشد. «یحبّهم و یحبّونه»

۱۲- کسى که ایمان واقعى دارد، هرگز در برابر کافران احساس حقارت نمى کند. «اعزّه على الکافرین»

۱۳- دلى که از محبّت خدا خالى شد بیمار و وابسته به کفّار مى شود، ولى دلى که از مهر خدا پر است هرگز وابسته نمى شود. «فى قلوبهم مرض یسارعون فیهم… یحبّهم و یحبّونه… اعزّه على الکفارین»

۱۴- اسلام رو به گسترش است، تنها به ریزش ها نگاه نکنیم به رویش ها نیز نگاه کنیم. «من یرتدّ… یأتى اللَّه»

۱۵- پرچم اسلام را در آینده کسانى بدست خواهند گرفت که عاشق خدا و مجاهد و با صلابت باشند. «یأتى اللَّه بقوم یحبّهم و یحبّونه… اعزّه على الکافرین یجاهدون فى سبیل اللّه»

۱۶- جنگ روانى، در مؤمنین واقعى اثرى ندارد. «لا یخافون لومه لائم»

۱۷- فضل خداوند، محدود نیست وبه هرکس به قدر لیاقتش عالمانه عطا مى کند. «واللَّه واسع علیم»

۱۸- اگر خداوند به شخصى لطفى کرد، آگاهانه است. «واسع علیم»

 

تفسیر آیه ۵۵ سوره المائده:

إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ ﴿۵۵﴾
ولى شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده‏ اند همان کسانى که نماز برپا مى دارند و در حال رکوع زکات مى‏ دهند (۵۵)

نکته ها:

در شأن نزول آیه آمده است: سائلى وارد مسجد رسول خدا صلى الله علیه وآله شد و از مردم درخواست کمک کرد. کسى چیزى به او نداد. حضرت على علیه السلام در حالى که به نماز مشغول بود، در حال رکوع، انگشتر خود را به سائل بخشید. در تکریم این بخشش، این آیه نازل شد.

ماجراى فوق را ده نفر از اصحاب پیامبر مانند ابن عباس، عمّار یاسر، جابربن عبداللّه، ابوذر، اَنس بن مالک، بلال و… نقل کرده اند و شیعه و سنّى در این شأن نزول، توافق دارند. [۱] عمّار یاسر مى گوید: پس از انفاق انگشتر در نماز و نزول آیه بود که رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: «مَن کنتُ مولاه فعلىّ مولاه». [۲]

پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله در غدیرخم، براى بیان مقام حضرت على علیه السلام این آیه را تلاوت فرمود. [۳] و خود على علیه السلام نیز براى حقّانیّت خویش، بارها این آیه را مى خواند. [۴] ابوذر که خود شاهد ماجرا بوده است، در مسجد الحرام براى مردم داستان فوق را نقل مى کرد. [۵]

کلمه ى «ولىّ» در این آیه، به معناى دوست و یاور نیست، چون دوستى و یارى مربوط به همه مسلمانان است، نه آنان که در حال رکوع انفاق مى کنند.

امام صادق علیه السلام فرمودند: منظور از «الّذین آمنوا…»، على علیه السلام و اولاد او، ائمّه علیهم السلام تا روز قیامت هستند. پس هرکس از اولاد او به جایگاه امامت رسید با این ویژگى مثل اوست، آنان صدقه مى دهند در حال رکوع. [۶]

مرحوم فیض کاشانى در کتاب نوادر، حدیثى را نقل مى کند که بر اساس آن سایر امامان معصوم نیز در حال نماز و رکوع به فقرا صدقه داده اند که این عمل با جمع بودن کلمات «یقیمون، یؤتون، الراکعون» سازگارتر است.

امام باقرعلیه السلام فرمود: خداوند پیامبرش را دستور داد که ولایت على علیه السلام را مطرح کند و این آیه را نازل کرد. [۷]

بهترین معرّفى آن است که اوصاف وخصوصیّات کسى گفته شود ومخاطبان، خودشان مصداق آن را پیدا کنند. (آیه بدون نام بردن از على علیه السلام، اوصاف وافعال او را برشمرده است)

امام صادق علیه السلام فرمود: على علیه السلام هزاران شاهد در غدیر خم داشت، ولى نتوانست حقّ خود را بگیرد، در حالى که اگر یک مسلمان دو شاهد داشته باشد، حقّ خود را مى گیرد! [۸]

ولایت فقیه در راستاى ولایت امام معصوم است. در مقبوله ى عمربن حنظله ازامام صادق علیه السلام مى خوانیم: بنگرید به آن کس که حدیث ما را روایت کند و در حلال وحرام ما نظر نماید و احکام ما را بشناسد. پس به حکومت او راضى باشید که من او را بر شما حاکم قرار دادم. «فانّى قد جعلته علیکم حاکماً…». [۹]

۱) الغدیر، ج ۲، ص ۵۲، احقاق الحقّ، ج ۲، ص ۴۰۰ و کنزالعمّال، ج ۶، ص ۳۹۱٫

۲) تفسیر المیزان.

۳) تفسیر صافى.

۴) تفسیر المیزان.

۵) تفسیر مجمع البیان.

۶) کافى، ج ۱، ص ۲۸۸٫

۷) تفسیر نورالثقلین وکافى، ج ۱، ص ۲۸۱٫

۸) تفسیر نورالثقلین.

۹) کافى، ج ۱، ص ۶۷٫

 

پیام ها:

۱- اسلام، هم دین ولایت است و هم دین برائت. هم جاذبه دارد و هم دافعه. آیات قبل، از پذیرش ولایت یهود و نصارى نهى کرد، این آیه مى فرماید: خدا و رسول و کسى را که در رکوع انگشتر داد، ولىّ خود قرار دهید. «یا ایّها الّذین آمنوا لا تتّخذوا… انّما ولیّکم اللَّه…»

۲- از اینکه به جاى «اولیائکم»، «ولیّکم» آمده ممکن است استفاده شود که روح ولایت پیامبر و على علیهما السلام، شعاع ولایت الهى است. «ولیّکم»

۳- معمولاً در قرآن نماز وزکات در کنار هم مطرح شده است، ولى در این آیه، هر دو به هم آمیخته اند. (دادن زکات در حال نماز) «الّذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکاه و هم راکعون»

۴- کسانى که اهل نماز و زکات نیستند، حقّ ولایت بر مردم را ندارند. «انّما ولیّکم اللَّه…» («انّما»، نشانه ى انحصار ولایت در افراد خاصّ است)

۵ – براى توجّه به محرومان، نماز هم مانع نیست. «یؤتون الزکاه و هم راکعون» (آرى، فقیر نباید از جمع مسلمانان دست خالى برگردد.)

۶- ولایت از آنِ کسانى است که نسبت به اقامه ى نماز وپرداخت زکات پایدار باشد. «یقیمون الصلوه ویؤتون…» («یقیمون» و«یؤتون» نشانه دوام است)

۷- هرگونه ولایت، حکومت و سرپرستى که از طریق خدا و رسول و امام نباشد، باطل است. «انّما ولیّکم اللَّه…» (کلمه «انّما» علامت حصر است)

۸ – توجّه به خلق براى خدا در حال نماز، با اقامه نماز منافات ندارد.«یؤتون الزکاه و هم راکعون»

۹- کسى که نسبت به فقرا بى تفاوت باشد، نباید رهبر و ولىّ شما باشد. «انّما ولیّکم اللَّه… و یؤتون الزکاه»

۱۰- کارهاى جزئى (مثل انفاق انگشتر) نماز را باطل نمى کند. «یقیمون الصلوه و یؤتون الزکاه و هم راکعون»

۱۱- در فرهنگ قرآن، به صدقه مستحبّى هم «زکات» گفته مى شود. «یؤتون الزکاه»

۱۲- ولایت ها در طول یکدیگرند، نه در برابر یکدیگر. ولایت بر مسلمین، ابتدا از آنِ خداست، سپس پیامبر، آنگاه امام. «انّما ولیّکم اللَّه و رسوله و الّذین آمنوا…»

۱۳- حضرت على علیه السلام در زمان خود پیامبرصلى الله علیه وآله نیز ولایت داشته است. «انّما ولیّکم اللَّه و رسوله» (ظاهر ولایت، ولایت بالفعل است، نه ولایت بالقوّه. زیرا ولایت در آیه یکبار بکار برده شده که یا همه بالفعل است و یا همه بالقوّه مى باشد)

 

تفسیر آیه ۵۶ سوره المائده:

وَمَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۵۶﴾
و هر کس خدا و پیامبر او و کسانى را که ایمان آورده‏ اند ولى خود بداند [پیروز است چرا که] حزب خدا همان پیروزمندانند (۵۶)

نکته ها:

در آیه ى قبل بیان شد که مراد از «الّذین آمنوا»، حضرت على علیه السلام و امامان معصوم علیهم السلام پس از او هستند.

اوصاف حزب اللّه در سوره ى مجادله آیه ۲۲ چنین بیان شده است:

۱- به مبدأ و معاد ایمان دارند.

۲- با دشمن خدا، دوستى نمى کنند.

این آیه که لزوم پذیرش ولایت خدا و رسول و امامان را بیان مى کند، مى فهماند که مراد از «ولیّکم» در آیه قبل، سرپرست و حاکم است نه دوست و یاور، چون تعبیر «حزب اللّه» و غالب بودن آنان، اشاره به نظام قدرتمند و حکومت دارد.

«حزب»، در لغت به معناى گروه با قدرت و با صلابت است. [۱]

چون پیروزى، بدون تشکیلات، مدیریّت، قدرت، وحدت، جرأت و… امکان ندارد، پس «حزب اللّه» براى حاکمیّت وغلبه باید این صفات را داشته باشند.

حزب اللَّه نه تنها غالب و پیروزند، بلکه رستگار نیز هستند. «حزب اللّه هم الغالبون»، «حزب اللّه هم المفلحون» [۲]

درآیه ى ۵۲ همین سوره خواندیم که گروهى از ترس حوادث، کفّار را ولّى خود مى گیرند، در این آیه مى فرماید: حزب اللَّه غالب است یعنى وابستگان به کفّار مغلوبند، پس به سراغ آنان نروید. «فترى الّذین… یسارعون فیهم…»، «ومَن یتولّ اللَّه… هم الغالبون»

۱) معجم الوسیط.

۲) مجادله، ۲۲٫

 

پیام ها:

۱- حزب اللّه، تنها کسانى اند که ولایت خدا، پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را پذیرفته باشند. «ومَن یتولّ اللَّه… فانّ حزب اللّه»

۲- غلبه ى نهایى با کسانى است که ولایت خدا، پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را بپذیرند. «ومَن یتولّ… هم الغالبون»

۳- چون خداوند غالب است، «واللّه غالب على أمره» [۱] ، وابستگان به او هم غالبند. «حزب اللّه هم الغالبون»

۴- با وعده هاى الهى، حزب اللَّه به آینده ى خود مطمئن است. «هم الغالبون»

۱) یوسف، ۲۱٫

 

تفسیر آیه ۵۷ سوره المائده:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۵۷﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید کسانى را که دین شما را به ریشخند و بازى گرفته‏ اند [چه] از کسانى که پیش از شما به آنان کتاب داده شده و [چه از] کافران دوستان [خود] مگیرید و اگر ایمان دارید از خدا پروا دارید (۵۷)

پیام ها:

۱- کیفر دنیوىِ توهین واستهزاى دین خدا و مقدّسات مذهبى، قطع رابطه است. «لا تتّخذوا…» (در روابط با دیگران، احترام مقدّسات یک شرط ضرورى است)

۲- شرط ایمان، داشتن غیرت دینى و تبرى از نااهلان است. «یا ایّها الّذین امنوا لاتتّخذوا»

۳- استهزاى دین، (با جنگ سرد و روانى) یکى از شیوه هاى مبارزاتى دشمنان است. «اتّخذوا دینکم هزوا»

۴- تقواى الهى ایجاب مى کند از دشمنان نترسیم و آنان را ولىّ خود قرار ندهیم. «لا تتّخذوا… اولیاء و اتّقوا اللَّه…»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۱۷ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر