سبز قامتسه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 126 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۲۶ – آیات ۱۰۹ تا ۱۱۳ سوره المائده

تفسیر قرآن کریم صفحه 126 - آیات 109 تا 113 سوره المائده

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۲۶

سوره: المائده

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۰۹ سوره المائده:

یَوْمَ یَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَیَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ ﴿۱۰۹﴾
[یاد کن] روزى را که خدا پیامبران را گرد مى ‏آورد پس مى‏ فرماید چه پاسخى به شما داده شد مى‏ گویند ما را هیچ دانشى نیست تویى که داناى رازهاى نهانى (۱۰۹)

نکته ها:

امام باقرعلیه السلام در باره ى تأویل این آیه فرمود: پرسش خداوند از پیامبران، پرسش درباره ى اوصیاى آنهاست که جانشین انبیا بودند، رسولان الهى نیز پاسخ مى دهند: ما درباره آنچه پس از ما درباره ى اوصیاى ما کردند، خبر نداریم. [۱]

علم حقیقى از آنِ خداست و هر که علمى دارد از او دارد، همان گونه که غیب را تنها او مى داند و علم آن را به هر کس بخواهد مى دهد.

۱) کافى، ج ۸، ۳۳۸٫

 

پیام ها:

۱- در قیامت از انبیا سؤال مى شود که رفتار مردم نسبت به آنان چگونه بوده است. «ماذا اجبتم»

۲- علم انبیا نسبت به علم الهى هیچ است. «لا علم لنا»

 

تفسیر آیه ۱۱۰ سوره المائده:

إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَعَلَى وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَالتَّوْرَاهَ وَالْإِنْجِیلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنْفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی وَتُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِی وَإِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنْکَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿۱۱۰﴾
[یاد کن] هنگامى را که خدا فرمود اى عیسى پسر مریم نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور آنگاه که تو را به روح‏القدس تایید کردم که در گهواره [به اعجاز] و در میانسالى [به وحى] با مردم سخن گفتى و آنگاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و آنگاه که به اذن من از گل [چیزى] به شکل پرنده مى‏ ساختى پس در آن مى‏ دمیدى و به اذن من پرنده‏ اى مى ‏شد و کور مادرزاد و پیس را به اذن من شفا مى‏ دادى و آنگاه که مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بیرون مى ‏آوردى و آنگاه که [آسیب] بنى‏ اسرائیل را هنگامى که براى آنان حجتهاى آشکار آورده بودى از تو باز داشتم پس کسانى از آنان که کافر شده بودند گفتند این[ها چیزى] جز افسونى آشکار نیست (۱۱۰)

نکته ها:

از این آیه تا آخر سوره، درباره حضرت عیسى علیه السلام است.

در این آیه، انواع لطف الهى، و در آغاز همه، تأیید به روح القدس درباره حضرت مسیح بیان شده است.

در آغاز آیه مى فرماید: اى عیسى! یاد کن از نعمت هایى که به تو و به مادرت دادم، ولى آنچه از نعمت ها در آیه به چشم مى خورد همه ى نعمت ها مربوط به حضرت عیسى است (نه مادرش)، شاید به خاطر آن که نعمت به فرزند در حقیقت نعمت به مادر است. شاید هم مراد آیه، نعمت هایى باشد که در سوره آل عمران درباره ى حضرت مریم آمده است. [۱]

شاید مراد از کتاب، کتب غیر تورات و انجیل باشد و نام تورات و انجیل با آنکه آن دو نیز کتابند به خاطر اهمیّت برده شده است.

از حضرت على علیه السلام پرسیدند: آن حیوانى که بدون قرار گرفتن در رحم (یا تخم) پیدا شد چیست؟ فرمود: پرنده اى که حضرت عیسى با دمیدن در مجسمه به وجود آورد. [۲]

۱) آل عمران، ۴۲ تا ۴۵٫

۲) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها:

۱- یاد الطاف خدا به اولیایش، مایه ى دلگرمى براى رهروان حقّ است. «اذ»

۲- پیامبران هم نباید از یاد نعمت هاى خدا غافل شوند. «یا عیسى ابن مریم اذکر…»

۳- زن به مقامى مى رسد که دوش به دوش پیامبر مطرح مى شود. «علیک و على والدتک»، بلکه یک زن و فرزند پیامبرش، با هم یک آیه شمرده مى شوند. «و جعلناها وابنها آیه» [۱]

۴- حضرت عیسى، با تکلّم در گهواره، هم نبوّت خویش و هم عفت و عصمت مادرش را ثابت کرد. «تُکلّم النّاس فى المهد»

۵ – سخنان عیسى در گهواره نمایى از وحى بود. «ایّدتک بروح القدس تکلّم…»

۶- اراده ى الهى، نیاز به تجربه، قدرت و گذشت زمان را حل مى کند و حضرت عیسى، بدون تجربه و تمرین و صرف زمان، در کودکى همان حرف هاى صحیح را مى گوید که در پیرى مى زند، نه حرف کودکانه. «فى المهد وکهلاً»

۷- پیامبران، هم باید علم داشته باشند «الکتاب»، هم بینش «الحکمه»، هم گفته هاى پیشینیان را بدانند «التوراه»، و هم پیام جدید داشته باشند. «الانجیل»

۸ – تعبیر آفرینش وخلق، به غیر خدا هم نسبت داده مى شود. «اذتخلق»

۹- اذن خداوند، مجوّز ساختن مجسّمه پرندگان بوده است. «تخلق من الطّین کهیئه الطیر باذنى»

۱۰- اولیاى خاص خدا، ولایت تکوینى دارند. (جملات «تخلق، تنفخ، تبرء و تخرج» به حضرت عیسى خطاب شده است).

۱۱- در اعجاز عیسى علیه السلام، هم نفس مسیحایى او و هم هنر مجسمه ساختن نقش داشته است. «کهیئه الطیر … فتنفخ»

۱۲- نفس مسیحایى، جماد را پرواز داد، ولى دلهاى بنى اسرائیل را نه. «فتنفخ فیها فتکون طیراً»

۱۳- آنجا که خطر شرک زیاد است، تکرار توحید لازم است. (تکرار «تخلق… باذنى… تبرء… باذنى… تخرخ الموتى باذنى»

۱۴- وقتى خداوند، قدرت احیاگرى و شفا دادن را به انبیا مى دهد، توسّل و استمداد مردم نیز باید جایز باشد. «تخلق من الطین… فتکون طیرا باذنى و تبرء الاکمه و الابرص باذنى و اذ تخرج الموتى باذنى» (مگر مى شود خداوند به کسى قدرت بدهد، امّا مردم را از توجّه به آن منع کند؟!)

۱۵- زنده شدن مردگان و «رجعت»، در همین دنیا صورت گرفته است. «تخرج الموتى»

۱۶- سوء قصد بنى اسرائیل به حضرت عیسى علیه السلام، از سوى خدا دفع شد. «کففت بنى اسرائیل عنک»

۱) انبیاء، ۹۱٫

 

تفسیر آیه ۱۱۱ سوره المائده:

وَإِذْ أَوْحَیْتُ إِلَى الْحَوَارِیِّینَ أَنْ آمِنُوا بِی وَبِرَسُولِی قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ ﴿۱۱۱﴾
و [یاد کن] هنگامى را که به حواریون وحى کردم که به من و فرستاده‏ ام ایمان آورید گفتند ایمان آوردیم و گواه باش که ما مسلمانیم (۱۱۱)

نکته ها:

مراد از وحى به حواریّون، ممکن است الهام به قلب خود آنها باشد نه پیام وحى از طریق حضرت عیسى علیه السلام. چنانکه امام صادق علیه السلام درباره ى این وحى فرمود: «اُلهموا» یعنى به آنان الهام شد. [۱]

تعداد حواریّون به فرموده امام رضاعلیه السلام دوازده نفر بود و سبب نامگذارى آنان به حواریّون، پاک بودن آنان از درون و پاک کردن جامعه از گناهان از طریق موعظه و تذکّر بود. [۲]

۱) تفسیر نورالثقلین.

۲) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها:

۱- گاهى خداوند به دل هاى آماده الهام مى کند. «اوحیت الى الحواریّین»

۲- ایمان به خدا، از ایمان به رسول جدا نیست. «آمنوا بى و برسولى»

۳- وقتى هدایت، باطنى و الهى شد، عمیق و سریع اثر مى کند. «اوحیت … قالواآمنا»

۴- ارشاد بدون نورالهى از درون، یا بى اثر، یا کم اثر یا ناپایدار است. «اوحیت…امنّا واشهد بانّنا مسلمون»

۵ – الهامات الهى به مردم، در مسیر تأیید وحى انبیاست، نه در برابر آنها. «اوحیت… آمنوا بى و برسولى»

۶- نشان ایمان باطنى، اظهار و اقرار زبانى است، آن گونه که ایمان قلبى، پشتوانه ى شعارهاى ظاهرى است. «واشهد بأنّنا مسلمون»

 

تفسیر آیه ۱۱۲ و ۱۱۳ سوره المائده:

إِذْ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ أَنْ یُنَزِّلَ عَلَیْنَا مَائِدَهً مِنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۱۲﴾
و [یاد کن] هنگامى را که حواریون گفتند اى عیسى پسر مریم آیا پروردگارت مى‏ تواند از آسمان خوانى براى ما فرود آورد [عیسى] گفت اگر ایمان دارید از خدا پروا دارید (۱۱۲)
قَالُوا نُرِیدُ أَنْ نَأْکُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَکُونَ عَلَیْهَا مِنَ الشَّاهِدِینَ ﴿۱۱۳﴾
گفتند مى‏ خواهیم از آن بخوریم و دلهاى ما آرامش یابد و بدانیم که به ما راست گفته‏ اى و بر آن از گواهان باشیم (۱۱۳)

نکته ها:

نام گذارى این سوره به «مائده»، به خاطر همین درخواست مائده ى آسمانى است.

«مائده» هم به معناى غذاست، هم سفره اى که در آن غذا باشد.

چون حواریّون شیوه ى سؤالشان از عیسى علیه السلام کمى بى ادبانه بود، به جاى «یا رسول اللّه»، گفتند: «یا عیسى» و به جاى «آیا خدا لطف مى کند» گفتند: «آیا مى تواند؟» و به جاى «پروردگار ما»، گفتند: «پروردگارت»، جواب «اتّقوا اللّه» شنیدند.

 

پیام ها:

۱- اى پیامبر! از مردم خیلى توقّع نداشته باش! حواریّون عیسى هم با آنکه به آنان الهام مى شد و اقرار به ایمان و اسلام داشتند، باز معجزهاى دلخواهشان را مى خواستند. «اذ قال الحواریّون…»

۲- تردید در قدرت خداوند «هل یستطیع ربّک» با دیدن آن همه معجزه از حضرت عیسى در گهواره و زنده کردن مرده و درخواست معجزه ى مجدّد، در شأن حواریّون نبود. «اتّقوا اللّه»

۳- اگر سوء نیّت هم نداشته باشیم، باید در خطاب ها و گفتگوها حریم افراد را حفظ کنیم. «اتّقوا اللّه»

۴- مؤمن، نباید خدا را آزمایش کند. «هل یستطیع ربّک… اتّقوا اللَّه ان کنتم مؤمنین»

۵ – تقوا، نشانه ى ایمان است. «اتّقوا اللّه ان کنتم مؤمنین»

۶- اطمینان قلبى، مرحله اى بالاتر از ایمان است. «اتّقواللَّه ان کنتم مؤمنین قالوا نرید أن نأکل منها و تطمئنّ قلوبنا» حضرت ابراهیم نیز در پاسخ سؤال خداوند که فرمود: «أو لم تؤمن»، مى فرماید: «بلى و لکن لیطمئنّ قلبى» [۱]

۱) بقره، ۲۶۰٫

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۲۶ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر