سبز قامتجمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 132 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۳۲ – آیات ۳۶ تا ۴۴ سوره الانعام

تفسیر قرآن کریم صفحه 132 - آیات 36 تا 44 سوره الانعام

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۳۲

سوره: الانعام

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۳۶ سوره الانعام:

إِنَّمَا یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ ﴿۳۶﴾
تنها کسانى [دعوت تو را] اجابت مى کنند که گوش شنوا دارند و [اما] مردگان را خداوند [در قیامت] بر خواهد انگیخت‏ سپس به سوى او بازگردانیده مى ‏شوند (۳۶)

نکته ها:

قرآن، بارها با تعبیر مرده و کر، از ناباوران یاد کرده است. در آیه ى ۸۰ سوره ى نمل و ۵۲ سوره ى روم مى خوانیم: «فانّک لاتسمع الموتى و لا تسمع الصمّ الدعاء اذا وَلّوا مُدبرین»

 

پیام ها:

۱- انسان در انتخاب راه، آزاد است. «انّما یستجیب…»

۲- شنیدن و پذیرفتن حقّ، نشانه ى حیات معنوى و زنده دلى است.

(آرى کسى که حیات معنوى ندارد و حقّ پذیر نیست، مرده است. چون حیات به معناى خوردن و خوابیدن را حیوانات هم دارند.) «والموتى…»

۳- دل هاى حقّ جو به عهده ى تو و کفّار به عهده ى من، تا پس از رستاخیز به حسابشان برسیم. «والموتى یبعثهم اللَّه»

 

تفسیر آیه ۳۷ سوره الانعام:

وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَیْهِ آیَهٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ یُنَزِّلَ آیَهً وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۳۷﴾
و گفتند چرا معجزه ‏اى از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است بگو بى‏ تردید خدا قادر است که پدیده‏ اى شگرف فرو فرستد لیکن بیشتر آنان نمى‏ دانند (۳۷)

نکته ها:

در شأن نزول آیه گفته اند: برخى از رؤساى قریش، دست به تبلیغات سوء و جوسازى زده و از روى بهانه جویى به پیامبر اسلام مى گفتند که تنها قرآن به عنوان معجزه کافى نیست بلکه باید معجزاتى چون معجزات عیسى و موسى و صالح و… بیاورد. [۱]

البتّه پیامبرى که یادآور معجزات انبیاى پیشین است، حتماً خودش هم مى تواند نظیر آنها را بیاورد، وگرنه مردم را به یاد آن معجزات نمى اندازد تا تقاضاى امثال آن را داشته باشند. به علاوه، طبق روایات شیعه وسنّى، پیامبرصلى الله علیه وآله معجزات دیگرى غیر از قرآن هم داشته است.

هدف از آوردن معجزه، اعلام رابطه خاص میان خدا و رسول، و نشان قدرت بى انتهاى الهى است، نه برآوردن تمایلات بى پایان مردم لجوج. البتّه گاهى براى اتمام حجّت، معجزه ى درخواستى مردم را مى آورده اند.

به شهادت تاریخ، معجزات پیاپى، سبب هدایت لجوجان نشده، بلکه موجب قهر و عقاب الهى گشته است. قرآن مى فرماید: اگر ما فرشتگان را بر مردم نازل کنیم، یا مردگان با آنان سخن بگویند، باز گروهى از لجوجان ایمان نمى آوردند. [۲]

۱) تفسیر مجمع البیان.

۲) انعام، ۱۱۱٫

 

پیام ها:

۱- به بهانه جویى هاى مخالفان پاسخ دهید. «قالوا… قل»

۲- خداوند قادر است، ولى حکیم هم مى باشد و قدرتش آنگاه جلوه مى کند که کار و تقاضا حکیمانه باشد. «انّ اللَّه قادر… اکثرهم لا یعلمون»

 

تفسیر آیه ۳۸ سوره الانعام:

وَمَا مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُکُمْ مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ ﴿۳۸﴾
و هیچ جنبنده‏ اى در زمین نیست و نه هیچ پرنده‏ اى که با دو بال خود پرواز مى ‏کند مگر آنکه آنها [نیز] گروه ‏هایى مانند شما هستند ما هیچ چیزى را در کتاب [لوح محفوظ] فروگذار نکرده‏ ایم سپس [همه] به سوى پروردگارشان محشور خواهند گردید (۳۸)

نکته ها:

قرآن توجّه خاصّى به زندگى حیوانات دارد و از یادآورى خلقت، شعور و صفات آنها در راه هدایت مردم استفاده مى کند. «و فى خلقکم و ما یبثّ من دابّه آیات لقوم یوقنون» [۱] در روایات وتجارب انسانى هم نمونه هاى فراوانى درباره ى شعور و درک حیوانات به چشم مى خورد و براى یافتن شباهت ها و آشنایى با زندگى حیوانات، باید اندیشه و دقّت داشت. [۲] «امم أمثالکم»

مراد از «کتاب» در آیه، یا قرآن است یا «لوح محفوظ» که در واقع کتاب خلقت است.

در آیات دیگر هم تعبیراتى چون: «تبیاناً لکلّ شى ء» [۳] ، «کلٌّ فى کتاب مبین» [۴] آمده که نشانه ى کامل بودن قرآن است.

امام باقر علیه السلام فرمود: نشان کمال قرآن این است که ریشه و سرچشمه ى همه سخنان رسول اللّه و ائمّه علیهم السلام است، پس هر گاه حدیثى گفتیم، سند قرآنى آن را از ما بخواهید.

در حدیثى پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله از قیل و قال و فساد مال و سؤالات پى در پى، نهى مى کند. از امام باقر علیه السلام سند قرآنى آن را پرسیدند، فرمود: سند نهى از قیل و قال، آیه «لا خیرَ فى کَثیر مِن نَجواهم الاّ مَن أمَرَ بِصدقهٍ أو مَعروفٍ أو اصلاح بَینَ النّاس» [۵] است. سند فساد مال، آیه «و لاتؤتوا السفهاء أموالکم الّتى جعل اللَّه لکم قیاماً» [۶] و سند سؤال نابجا این آیه است: «لاتسألوا عن أشیاء اِن تبد لکم تسؤکم» [۷]

شعور حیوانات

از آیات و روایات و تجارب برمى آید که شعور، ویژه انسان نیست. به نمونه هایى توجّه کنید:

۱- حضرت سلیما همراه با سپاهیانش از منطقه اى عبور مى کردند، مورچه اى به سایر مورچگان گفت: فورى به خانه هایتان بروید، تا زیر پاى ارتش سلیمان له نشوید. [۸] شناخت دشمن، جزو غریزه ى مورچه است، ولى اینکه نامش سلیمان و همراهانش ارتش اویند، این بالاتر از غریزه است.

۲- هدهد در آسمان از شرک مردم زمینى مطلع شده و نزد سلیمان گزارش مى دهد که مردم منطقه ى سبأ، خداپرست نیستند. آنگاه مأموریّت ویژه اى مى یابد. شناخت توحید و شرک و زشتى شرک و ضرورت گزارش به سلیمان پیامبر و مأموریّت ویژه ى پیام رسانى، مسأله اى بالاتر از غریزه است. [۹]

۳- این که هدهد در جواب بازخواست حضرت سلیمان از علّت غایب بودنش، عذرى موجّه و دلیلى مقبول مى آورد، نشانه شعورى بالاتر از غریزه است. [۱۰]

۴- اینکه قرآن مى گوید: همه موجودات، تسبیح گوى خدایند ولى شما نمى فهمید، [۱۱] تسبیح تکوینى نیست، زیرا آن را ما مى فهمیم، پس قرآن تسبیح دیگرى را مى گوید.

۵ – در آیات قرآن، سجده براى خدا، به همه موجودات نسبت داده شده است. «وللَّه یسجد ما فى السموات و ما فى الارض…» [۱۲]

۶- پرندگان در مانور حضرت سلیمان شرکت داشتند. «وحشر لسلیمان جنوده من الجن و الانس والطیر» [۱۳]

۷- حرف زدن پرندگان با یکدیگر و افتخار سلیمان به اینکه خداوند، زبان پرندگان را به او آموخته است. «علّمنا منطق الطیر» [۱۴]

۸ – آیه ى «واذا الوُحوشُ حُشِرَت» [۱۵] ، محشور شدن حیوانات را در قیامت مطرح مى کند.

۹- آیه ى «والطّیر صافّات کلٌّ قد عَلِم صلاته و تسبیحه» [۱۶] ، نشانه ى شعور و عباد آگاهانه ى حیوانات است.

۱۰- وجود وفا در برخى حیوانات، از جمله سگ نسبت به صاحبخانه وفرزندانش.

۱۱- تعلیم سگ شکارى و سگ پلیس براى کشف قاچاق، یا خرید جنس، نشانه ى آگاهى خاصّ آن حیوان است.

۱۲- اسلام از ذبح حیوان در برابر چشم حیوان دیگر، نهى کرده است که این نشانه ى شعور حیوان نسبت به ذبح و کشتن است.

۱) جاثیه، ۴٫

۲) تفسیر مراغى.

۳) نحل، ۸۹٫

۴) هود، ۶٫

۵) نساء، ۱۱۴٫

۶) نساء، ۵٫

۷) مائده، ۱۰۱ ؛ تفسیر نورالثقلین.

۸) نمل، ۱۸٫

۹) نمل، ۲۲٫

۱۰) نمل، ۲۲ تا ۲۶٫

۱۱) اسراء، ۴۴٫

۱۲) نحل، ۴۹٫

۱۳) نمل، ۱۷٫

۱۴) نمل، ۱۶٫

۱۵) تکویر، ۵٫

۱۶) نور، ۴۱٫

 

پیام ها:

۱- قدرت الهى در آفرینش و هدف دارى خلقت، نسبت به همه ى موجودات یکسان است. «من دابّه… ولا طائر …»

۲- نظم و زندگى اجتماعى، مخصوص انسان ها نیست، بلکه در زندگى حیوانات هم مشاهده مى شود. «اُمم أمثالکم»

۳- انسان ها و حیوانات، همه نیاز به تدبیر الهى دارند. خداوند، طبق مصلحت به آنها شعور مى دهد، و همه داراى نظم و نظامى هستند. «اُمم أمثالکم»

۴- قرآن کریم، جامع ترین و کامل ترین کتاب آسمانى است. «ما فرّطنا فى الکتاب من شى ء»

۵ – آنچه سبب هدایت، تربیت ورشد انسان هاست، در قرآن آمده است. (قرآن در اثبات حقانیّت پیامبراسلام و هدایت مردم هیچ گونه کاستى ندارد) «ما فرّطنا فى الکتاب»

۶- در حقّ حیوانات هم ظلم یا کوتاهى نکنیم، آنها هم مثل ما حقّ حیات دارند. «اُمم [۱] أمثالکم»

۷- معاد و حشر، تنها مخصوص انسان ها نیست. «و ما من دابّه… ثمّ الى ربّهم یحشرون»

۸ – حرکت همه موجودات به سوى خداوند یک حرکت تکاملى و جلوه اى از ربوبیّت الهى است. «الى ربّهم یحشرون»

۱) تفسیر قرطبى.

 

تفسیر آیه ۳۹ سوره الانعام:

وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا صُمٌّ وَبُکْمٌ فِی الظُّلُمَاتِ مَنْ یَشَإِ اللَّهُ یُضْلِلْهُ وَمَنْ یَشَأْ یَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۳۹﴾
و کسانى که آیات ما را دروغ پنداشتند در تاریکیها[ى کفر] کر و لالند هر که را خدا بخواهد گمراهش مى‏ گذارد و هر که را بخواهد بر راه راست قرارش مى‏ دهد (۳۹)

نکته ها:

گرچه هدایت و ضلالت به دست خداست، ولى خداوند براى انسان نیز اراده و اختیار قرار داده است و کار خدا بر اساس حکمت است. مثلاً جهادِ انسان در راه خدا، زمینه ى هدایت الهى نسبت به او است: «و الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سُبلنا» [۱] همان گونه که ستم به انسان ها سبب گمراهى است: «یضلّ اللَّه الظالمین» [۲] تکذیب آیات الهى سبب اراده خداوند به گمراه کردن انسان مى شود. «کذّبوا… یضلله»

۱) عنکبوت، ۶۹٫

۲) ابراهیم، ۲۷٫

 

پیام ها:

۱- کفر و عناد، تاریکى و ظلمتى است که سبب محروم شدن انسان از بهره گیرى از ابزار شناخت مى شود. «کذّبوا… صمّ و بکمٌ فى الظلمات»

۲- تکذیب و کتمانِ حقّ، «گنگى» و نشنیدن حقّ، «کرى» است. «و الّذین کذّبوا…صمٌ و بکمٌ»

۳- نتیجه ى تکذیب آیات الهى، اضلال و قهر الهى است. «کذّبوا… یضلله»

۴- حرکت در راه مستقیم، گوش شنوا و زبان حقگو و روشنایى درون مى خواهد. «یجعله على صراط مستقیم»

 

تفسیر آیه ۴۰ سوره الانعام:

قُلْ أَرَأَیْتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَهُ أَغَیْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۴۰﴾
بگو به نظر شما اگر عذاب خدا شما را دررسد یا رستاخیز شما را دریابد اگر راستگویید کسى غیر از خدا را مى‏ خوانید (۴۰)

نکته ها:

انسان در حال رفاه و زندگى عادّى معمولاً غافل است، ولى هنگام برخورد با سختى ها پرده ى غفلت کنار رفته و فطرت خداجویى و یکتاپرستى انسان ظاهر مى شود.

 

پیام ها:

۱- یکى از شیوه هاى تبلیغ و تربیت، پرسش از مخاطب است. «قل أرایتکم…»

۲- تجربه نشان مى دهد که در همه ى انسان ها (گرچه به ظاهر کفر ورزند،) فطرت خداجویى هست و به هنگام حوادث در انسان جلوه مى کند و پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله مأمور است مردم را به این فطرت خفته توجّه دهد. «قل أرایتکم…»

۳- هنگام حوادث وسختى ها، پرده ها کنار رفته وانسان فقط به خدا توجّه مى کند و توجّه نکردن به معبودهاى دیگر، نشانه ى پوچى آنهاست. «أغیر اللَّه تدعون»

 

تفسیر آیه ۴۱ سوره الانعام:

بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِنْ شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَا تُشْرِکُونَ ﴿۴۱﴾
[نه] بلکه تنها او را مى‏ خوانید و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مى‏ گرداند و آنچه را شریک [او] مى‏ گردانید فراموش مى ‏کنید (۴۱)

نکته ها:

برداشتن عذاب، یا براى اتمام حجّت است، یا به خاطر تغییر حالات قوم. چنانکه در آیه ۹۸ سوره ى یونس مى فرماید: «لمّا آمنوا کشفنا عنهم عذاب الخزى» چون ایمان آوردند، عذاب خوارى و ذلّت را از آنان برداشتیم.

 

پیام ها:

۱- همه معبودهاى خیالى به هنگام برخورد انسان با حوادث فراموش مى شوند. «بل ایّاه تدعون… و تنسون ما تشرکون» آنان نه تنها فراموش، بلکه انکار مى شوند. چنانکه در آیه ى دیگر مى خوانیم: «واللَّه ربّنا ما کنّا مشرکین» [۱] مشرکان در قیامت با سوگند شرک خود را انکار مى کنند.

۲- دعاى خالصانه، همراه استجابت است. «بل ایّاه تدعون فیکشف»

۳- یأس از غیر خدا، سبب سرعت در استجابت دعاست. (حرف «فاء» در کلمه ى «فیکشف»)

۴- استجابت دعا، در اراده و مشیّت حکیمانه ى خداوند است. «فکیشف….ان شاء»

۱) انعام، ۲۳٫

 

تفسیر آیه ۴۲ سوره الانعام:

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ ﴿۴۲﴾
و به یقین ما به سوى امتهایى که پیش از تو بودند [پیامبرانى] فرستادیم و آنان را به تنگى معیشت و بیمارى دچار ساختیم تا به زارى و خاکسارى درآیند (۴۲)

نکته ها:

«بأساء» به معناى جنگ، فقر، قحطى، سیل، زلزله وامراض مُسرى و «ضرّاء» به معناى غم، غصّه، آبروریزى، جهل و ورشکستگى است.

حضرت على علیه السلام فرمود: اگر هنگام ناگوارى ها مردم صادقانه به درگاه خدا ناله کنند، مورد لطف خدا قرار مى گیرند. [۱] مولوى در ترسیم این حقیقت مى گوید:

پیش حقّ یک ناله از روى نیاز به که عمرى در سجود و در نماز

زور را بگذار و زارى را بگیر رحم سوى زارى آید اى فقیر

۱) تفاسیر صافى و نورالثقلین.

 

پیام ها:

۱- بعثت انبیا در میان مردم، یکى از سنّت هاى الهى در طول تاریخ بوده است. «لقد ارسلنا الى اُمَم من قبلک»

۲- تاریخ گذشتگان، عبرت آیندگان است. «قبلک»

۳- در تربیت و ارشاد، گاهى فشار وسخت گیرى هم لازم است. «اخذناهم بالبأساء و الضرّاء»

۴- مشکلات، راهى براى بیدارى فطرت وتوجّه به خداوند است. «یتضرّعون»

۵ – هر رفاهى لطف نیست و هر رنجى قهر نیست. «لعلّهم یتضرّعون»

۶- همه ى افراد لجوج، با فشار و در تنگا و سختى قرار گرفتن هم رام نمى شوند. «لعلّهم یتضرّعون»

 

تفسیر آیه ۴۳ سوره الانعام:

فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۴۳﴾
پس چرا هنگامى که عذاب ما به آنان رسید تضرع نکردند ولى [حقیقت این است که] دلهایشان سخت‏ شده و شیطان آنچه را انجام مى‏ دادند برایشان آراسته است (۴۳)

پیام ها:

۱- تضرّع به درگاه خداوند، سبب رشد و قرب به او و ترک آن نشانه ى سنگدلى و فریفتگى است. «فلولا… تضرّعوا»

۲- انسان فطرتاً زیبایى را دوست دارد تا آنجا که شیطان نیز از همین غریزه، او را اغفال مى کند. «زیّن لهم الشیطان»

۳- براى لجوجان، نه تبلیغ مؤثّر است، نه تنبیه. «قست قلوبهم»

۴- ریشه ى غرور و ترک تضرّع، مفتون شدن به تزیینات شیطانى است. «فلولا… تضرّعوا… زیّن لهم الشیطان»

 

تفسیر آیه ۴۴ سوره الانعام:

فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَهً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ ﴿۴۴﴾
پس چون آنچه را که بدان پند داده شده بودند فراموش کردند درهاى هر چیزى [از نعمتها] را بر آنان گشودیم تا هنگامى که به آنچه داده شده بودند شاد گردیدند ناگهان [گریبان] آنان را گرفتیم و یکباره نومید شدند (۴۴)

نکته ها:

«مبلسون» از «ابلاس»، به معناى حزن و اندوه همراه با یأس است. حالتى که مجرمان، هنگام پاسخ نیافتن در دادگاه پیدا مى کنند. [۱]

در دو آیه ى قبل فرمود: ما افرادى را گرفتار مى کنیم تا تضرّع کنند، در این آیه مى فرماید: برخى در لحظه هاى گرفتارى هم خدا را فراموش مى کنند. «نَسوا ما ذُکّروا…»

در قرآن مى خوانیم: «و عسى اَن تحبّوا شیاً وهو شرّ لکم» [۲] ، چه بسا چیزى را دوست دارید، در حالى که براى شما شرّ است و حضرت على علیه السلام مى فرماید: «اذا رأیت سبحانه یتابع علیک نعمه و أنت تعصیه فاحذره» [۳] اگر دیدى خداوند نعمت هایش را بر تو مدام مى دهد، ولى تو گناه مى کنى، پس به هوش باش، چه بسا این لطفها عاقبت خوشى ندارد.

دنیا وبهره هایش، هم مى تواند براى انسان نعمت باشد، هم نقمت. در آیه مورد بحث، دنیا نقمت به حساب آمده است. امّا ایمان وتقوى، برکات آسمان وزمین را براى اهلش به دنبال دارد، چنانکه در آیه ۹۶ سوره اعراف آمده است: «ولو أنّ أهل القُرى آمنوا واتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء والارض»، بنابراین غفلت، درهاى خیر را بر روى انسان مى بندد.

پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند: »اذا رأیت اللّه یعطى على المعاصى فان ذلک استدراج منه«، اگر مشاهده کردى که دنیا به کام گنهکاران است خوشحال مباش، زیرا این استدراج الهى و به تدریج هلاکت کردن اوست. [۴] و آنگاه حضرت این آیه را تلاوت فرمودند.

امام باقرعلیه السلام در تأویل آیه فرمودند: چون مردم ولایت على بن ابى طالب علیهما السلام را ترک کردند و حال آنکه به آن امر شده بودند، «فلمّا نسوا…»، دولت آنان را در دنیا بسط دادیم، «فتحنا علیهم…» تا حضرت قائم علیه السلام قیام کند، «حتّى… أخذناهم بغته». [۵]

۱) تفسیر المیزان.

۲) بقره، ۲۱۶٫

۳) نهج البلاغه، حکمت ۲۵٫

۴) تفسیر مجمع البیان.

۵) تفسیر عیّاشى.

 

پیام ها:

۱- همیشه رفاه زندگى، علامت رحمت نیست، گاهى زمینه ى عقوبت است. «نسوا – فتحنا»

۲- مهلت دادن به مجرمان و سرگرم شدن خلافکاران، یکى از سنّت هاى الهى است. «فلمّا نَسُوا…فتحنا»

۳- قهر خداوند بعد از اتمام حجّت است. «نَسوا ما ذکّروا…اخذناهم»

۴- تنگناها و گشایش ها به دست خداست. «اخذنا… فتحنا»

۵ – مرگ و قهر الهى، ناگهانى مى آید، پس باید همیشه آماده بود. «بغته»

۶- شادى عیّاشان، ناگهان به ناله ى مأیوسانه تبدیل خواهد شد. «فرحوا – مبلسون»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۳۲ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر