سبز قامتیکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 138 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۳۸ – آیات ۸۲ تا ۹۰ سوره الانعام

تفسیر قرآن کریم صفحه 138 - آیات 82 تا 90 سوره الانعام

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۳۸

سوره: الانعام

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۸۲ و ۸۳ سوره الانعام:

الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۸۲﴾
کسانى که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالوده‏ اند آنان راست ایمنى و ایشان راه‏یافتگانند (۸۲)
وَتِلْکَ حُجَّتُنَا آتَیْنَاهَا إِبْرَاهِیمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ ﴿۸۳﴾
و آن حجت ما بود که به ابراهیم در برابر قومش دادیم درجات هر کس را که بخواهیم فرا مى ‏بریم زیرا پروردگار تو حکیم داناست (۸۳)

نکته ها:

آیات قبل درباره ى توحید و شرک بود و این آیات به منزله ى جمع بندى آیات گذشته است، چنانکه امام علیه السلام فرمود: مراد از ظلم در این آیه شرک است. [۱]

در بعضى روایات مراد از ظلم را شک و تردید گرفته اند. [۲] البتّه شک گاهى غیر اختیارى و مقدّمه ى تحقیق است، ولى گاهى جنبه بهانه و تشکیک دارد که این نوع دوّم، ظلم است. [۳]

امام باقر علیه السلام فرمود: این آیه درباره حضرت على علیه السلام نازل شد که لحظه اى در طول زندگى به سراغ شرک نرفت. [۴]

کلمه ى «لبس» به معناى پوشاندن است. بنابراین ایمان چون فطرى است، نابود شدنى نیست بلکه غبارهایى آن را مى پوشاند.

۱) تفسیر نورالثقلین.

۲) تفسیر نورالثقلین ؛ کافى، ج ۲، ص ۳۹۹٫

۳) تفسیر راهنما.

۴) بحار، ج ۲۳، ص ۳۶۷٫

 

پیام ها:

۱- آفت ایمان، ظلم و شرک و به سراغ رهبران غیر الهى رفتن است. «آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم»

۲- حفظ ایمان، مهمتر از خود ایمان است. «لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن»

۳- امنیّت و هدایت واقعى، در سایه ى ایمان و عدالت است. «آمنوا… لهم الأمن و هم مهتدون» (نه مؤمنانِ ظالم، هدایت یافته اند و نه عدالت خواهان بى ایمان)

۴- تا ایمان خالص نباشد، دلهره است. «و لم یلبسوا…بظلم…لهم الأمن»

۵ – علم و حکمت دو شرط لازم براى تدبیر و مدیریّت است. «اِنّ ربّک حکیم علیم» (با توجّه به اینکه کلمه «ربّ» در لغت به معناى مدیر و مربّى آمده است)

۶- موحّدى که با برهان و دلیل در برابر انحراف هاى جامعه بایستد، داراى درجاتى است. «درجات»

۷- درجات الهى، حکیمانه به افراد داده مى شود. «نرفع درجات … حکیم»

 

تفسیر آیه ۸۴ سوره الانعام:

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ کُلًّا هَدَیْنَا وَنُوحًا هَدَیْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿۸۴﴾
و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را به راه راست درآوردیم و نوح را از پیش راه نمودیم و از نسل او داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را [هدایت کردیم] و این گونه نیکوکاران را پاداش مى‏ دهیم (۸۴)

نکته ها:

در این آیه و دو آیه بعد، جمعاً نام ۱۷ نفر از پیامبران آمده است و این ترتیب، نه به حسب زمان است و نه به حسب رتبه، شاید هم تقسیم آنها در این سه آیه بر این اساس باشد که در آیه ۸۴ نام پیامبرانى آمده است که حکومت داشتند. در آیه ى ۸۵ پیامبرانى که فقیر بودند و از زندگى دنیا بهره اى نداشتند و در آیه ى ۸۶ پیامبرانى که گرفتارى هاى ویژه اى داشتند. [۱]

در ضمیر «ذرّیته» دو احتمال است: یکى آنکه ضمیر به حضرت ابراهیم برگردد، چون آیات پیش درباره ى اوست و اکثر این افراد از نسل اویند، روایت نیز همین را مى فرماید. دیگر آنکه به نوح علیه السلام برگردد، چون ضمیر به نام او نزدیکتر است و از نسل او پیامبرانى همچون لوط بوده اند.

۱) تفسیر المیزان.

 

پیام ها:

۱- فرزند صالح، هدیه و موهبت الهى است. «وهبنا – نجزى»

۲- پیامبرزادگى به تنهایى سبب افتخار نیست، ذرّیه ابراهیم، خودشان کمالاتى داشتند و از هدایت الهى برخوردار بودند. «کلاً هدینا»

۳- سنّتِ هدایت و بعثت، همواره جریان داشته است. «ونوحاً هدینا من قبل»

۴- الطاف الهى بى حساب و جهت به کسى داده نمى شود. «کذلک نجزى المحسنین»

 

تفسیر آیه ۸۵ و ۸۶ و ۸۷ سوره الانعام:

وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَى وَعِیسَى وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۸۵﴾
و زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را که همه از شایستگان بودند (۸۵)
وَإِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَیُونُسَ وَلُوطًا وَکُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿۸۶﴾
و اسماعیل و یسع و یونس و لوط که جملگى را بر جهانیان برترى دادیم (۸۶)
وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَیْنَاهُمْ وَهَدَیْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۸۷﴾
و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخى را [بر جهانیان برترى دادیم] و آنان را برگزیدیم و به راه راست راهنمایى کردیم (۸۷)

نکته ها:

برخى گمان کرده اند که ذریّه تنها به نوه هاى پسرى گفته مى شود، در حالى که حضرت عیسى که پدر نداشت و تنها از طرف مادر به ابراهیم علیه السلام منسوب بود، در این آیه از ذریّه حضرت ابراهیم به شمار آمده است. «و من ذرّیّته… عیسى» امام صادق و امام کاظم علیهما السلام به استناد همین آیه، اهل بیت علیهم السلام را که از طرف مادر به پیامبر مى رسند، ذرّیه رسول اللّه و ابناء رسول اللّه دانسته اند. [۱] فخررازى نیز در تفسیر خود، این نکته را پذیرفته است. در «تفسیر المنار» هم حدیثى از صحیح بخارى نقل شده که رسول خدا صلى الله علیه وآله کلمه ى ذریّه را درباره امام حسن علیه السلام به کار برده است.

در اینکه «یَسَع» نام مستقلّى است، یا اینکه مضارع «وسع» است (مثل یحیى) و یا اینکه همان «یوشع» است که با تغییراتى از عبرى به عربى وارد شده، اقوالى است.

برخى خواسته اند از کلمه ى «مِن» در «مِن آبائِهم» استفاده کنند که در میان پدران انبیا افراد منحرف هم بوده اند ولى لحن آیات، در مقام برگزیدگى پدران براى نبوت است. نه در مقام کفر و ایمان آنان. [۲]

۱) تفسیر نورالثقلین.

۲) تفسیر نمونه.

تفسیر آیه ۸۸ سوره الانعام:

ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۸۸﴾
این هدایت‏ خداست که هر کس از بندگانش را بخواهد بدان هدایت مى ‏کند و اگر آنان شرک ورزیده بودند قطعا آن چه انجام مى‏ دادند از دستشان مى ‏رفت (۸۸)

پیام ها:

۱- هدایت واقعى، هدایت خداوند است. هدایت هاى دیگر، سراب است. «ذلک هدى اللَّه»

۲- هدایت، کار خداست. حتّى پیامبران، از خود راه هدایتى ندارند. «یهدى به مَن یشاء»

۳- شرک، عامل محو و باطل شدن کارهاست. «لو اشرکوا لحبط»

۴- در سنّت الهى، تبعیض نیست. حتّى اگر پیامبران شرک ورزند، تنبیه مى شوند، چون اصالت با حقّ است، نه اشخاص. (با توجّه به اینکه آیات قبل مربوط به انبیا است). «ولو أشرکوا»

۵ – انبیا معصومند و غبار شرک هرگز بر دامانشان نمى نشیند. در آیه، فرضِ شرک به عنوان فرض محال آمده است. «لَوْ»

۶- در جهان بینى الهى، ارزش کارها در اخلاص آنهاست. اگر اخلاص نباشد، چیزى باقى نمى ماند. «ولو أشرکوا لحبط»

 

تفسیر آیه ۸۹ سوره الانعام:

أُولَئِکَ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّهَ فَإِنْ یَکْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَکَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَیْسُوا بِهَا بِکَافِرِینَ ﴿۸۹﴾
آنان کسانى بودند که کتاب و داورى و نبوت بدیشان دادیم و اگر اینان [=مشرکان] بدان کفر ورزند بى‏ گمان گروهى [دیگر] را بر آن گماریم که بدان کافر نباشند (۸۹)

نکته ها:

کلمه ى «حُکم»، هم به معناى حکومت وزمامدارى است، هم به معناى قضاوت و داورى و هم به معناى درک و عقل. در مفردات راغب، معناى اصلى آن منع وجلوگیرى ذکر شده و چون عقل وقضاوت وحکومتِ صحیح مانع اشتباه وخلافند، به آنها حُکم اطلاق شده است.

در تفسیر المنار و روح المعانى از مفسّران نقل شده که مراد از (قومى که کفر نمى ورزند و حقّ را پذیرفته و حمایت مى کنند) ایرانیانند. [۱]

امام صادق علیه السلام فرمود: اصحاب صاحب این امر، محفوظ هستند، اگر همه ى مردم از او دور شوند، خداوند اصحاب او را مى آورد. آنان همان کسانى هستند که خداوند درباره ى آنان فرمود: «فاِن یکفر بها هؤلاء فقد وکّلنا…» [۲]

۱) تفسیر نمونه.

۲) غیبت نعمانى، ص ۳۱۶٫

 

پیام ها:

۱- پیامبران، حقّ حکومت و قضاوت دارند. «آتیناهم الکتاب و الحکم و النبوّه»

۲- نیکوکارى، صلاح پیشگى و راه یافتن به راه مستقیم، از اوصاف انبیاست. «نجزى المحسنین….کلٌّ من الصالحین….هدیناهم الى صراط مستقیم…..آتیناهم الکتاب»

۳- هر مکتب طرفداران ومخالفانى دارد ومیان آنان نیز ریزش است و هم رویش. گاهى طرفدار، مخالف و یا مخالف، طرفدار مى شود. مسلمان، مرتدّ و کافر، مسلمان مى شود. «فاِن یکفر بها هؤلاء فقد وکّلنا بها قوماً»

۴- با کفر گروهى، مکتب حقّ بى طرفدار نمى ماند. وقتى راه، حقّ و الهى باشد، آمد و رفت افراد نباید در انسان اثر کند. «فاِن یکفر بها هؤلاء فقد وکّلنا بها قوماً»

 

تفسیر آیه ۹۰ سوره الانعام:

أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرَى لِلْعَالَمِینَ ﴿۹۰﴾
اینان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده است پس به هدایت آنان اقتدا کن بگو من از شما هیچ مزدى بر این [رسالت] نمى‏طلبم این [قرآن] جز تذکرى براى جهانیان نیست (۹۰)

نکته ها:

حرف «ه» در «اقتده»، ضمیر نیست، بلکه «هاء» سَکت است و براى وقف به کار مى رود.

 

پیام ها:

۱- پیروى از هدایت پیامبران، اقتدا به هدایت الهى است. «هَدَى اللَّه فَبِهُداهمُ اقتَدِه»

۲- نام و یاد و راه اولیاى خدا باید زنده بماند و نوآورى ها نباید ارزش هاى پیشین را از یاد ببرد. «فبهداهُمُ اقتَدِه»

۳- ارزش انسان به خط فکرى و سیره ى عملى اوست. (فرمود: «فَبِهُداهُمُ اقتده»، و نفرموده: «بهم اقتَدِه»).

۴- نسخ ادیان گذشته، به معناى بطلان اصول و کلیّات آنها نیست، خط کلّى انبیا باید تداوم یابد. «فَبِهُداهمُ اقتَدَه»

۵ – موفّق ترین انسان باید از کمالات و اخلاق نیک و روش استوار پیشینیان بهره مند شود. «فَبِهداهمُ اقتَده»

۶- اهداف تمام انبیا، یکى است. (زیرا اقتدا به انبیایى که اهداف متضادّى دارند ممکن نیست). «فبهداهم اقتده»

۷- دلیل و نتیجه ى پیروى، باید هدایت یافتگى باشد. «هَدَى اللَّه فبهداهم اقتده»

۸ – مبلّغ نباید به دنیاطلبى، گرایش داشته و به آن متّهم شود. «قل لاأسئلکم»

۹- یکى از تفاوت هاى پیامبران با دیگر مدّعیان آن است که هدف پیامبران، مادّیات نیست. «لا أسئلکم»

۱۰- انبیا، مایه ى یادآورى انسان هاى فراموشکار و غافلند. «ذِکرى »

۱۱- اسلام، دین جهانى است. «ذکرى للعالمین»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۳۸ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر