سبز قامتچهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 147 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۴۷ – آیات ۱۴۳ تا ۱۴۶ سوره الانعام

تفسیر قرآن کریم صفحه 146 - آیات 138 تا 142 سوره الانعام

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۴۷

سوره: الانعام

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۴۳ و ۱۴۴ سوره الانعام:

ثَمَانِیَهَ أَزْوَاجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَیَیْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحَامُ الْأُنْثَیَیْنِ نَبِّئُونِی بِعِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۱۴۳﴾
هشت فرد [آفرید و بر شما حلال کرد] از گوسفند دو تا و از بز دو تا بگو آیا [خدا] نرها[ى آنها] را حرام کرده یا ماده را یا آنچه را که رحم آن دو ماده در بر گرفته است اگر راست مى‏ گویید از روى علم به من خبر دهید (۱۴۳)
وَمِنَ الْإِبِلِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَیَیْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحَامُ الْأُنْثَیَیْنِ أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاکُمُ اللَّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا لِیُضِلَّ النَّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿۱۴۴﴾
و از شتر دو و از گاو دو بگو آیا [خدا] نرها[ى آنها] را حرام کرده یا ماده ‏ها را یا آنچه را که رحم آن دو ماده در بر گرفته است آیا وقتى خداوند شما را به این [تحریم] سفارش کرد حاضر بودید پس کیست ‏ستمکارتر از آنکس که بر خدا دروغ بندد تا از روى نادانى مردم را گمراه کند آرى خدا گروه ستمکاران را راهنمایى نمى ‏کند (۱۴۴)

نکته ها:

کلمه ى «زوج» هم به مجموع نر و ماده گفته مى شود و هم به هر یک از نر و ماده به تنهایى. در این آیه به هر کدام به تنهایى گفته شده و مراد از هشت جفت، هشت عدد است، چهار نر و چهار ماده که چهار تا در آیه ۱۴۳ و چهار تا در آیه ۱۴۴ بیان شده است. در آیه ۴۵ سوره ى نجم نیز کلمه ى «زوج» در یک فرد بکار رفته است، نه در دو تا. «خلق الزّوجین الذّکر والانثى»

در آیه ۶ سوره ى زمر، خلقت هشت نر و ماده ى حیوانات در کنار خلقت انسان بیان شده است. «خلقکم من نَفسٍ واحده، ثُمّ جعل منها زوجها وانزل لکم من الانعام ثَمانیَه اَزواج»

احتمال دارد که ترتیب نام بردن از حیوانات چهارگانه، اشاره به برترى آنها در مصرف باشد. (گوسفند، بز، شتر و گاو)

در بعضى روایات، «ثمانیه ازواج» به ۱۶ فرد تفسیر شده که این چهار حیوان هر کدام دو نوع یکى نر یکى ماده و هر کدام اهلى و وحشى دارد. امام هادى علیه السلام فرمود: گاومیش از نوع گاو وحشى است. [۱]

۱) تفسیر برهان، ج ۱، ص ۵۵۸٫

 

پیام ها:

۱- براى خرافه زدایى از دین، باید عقائد حقّ را بسیار باز و روشن مطرح کرد. «ثمانیه ازواج…»

۲- در فتوا یا عقیده به حلال و حرام چیزى، علم لازم است. «نبّئونى بعلم»

۳- حلال بودن نیازى به دلیل ندارد زیرا اصل در خوردنى ها حِلّیّت است بلکه حرام بودن دلیل لازم دارد. «قل الذکرین حرّم ام الاُنثیین… نبئونى بعلم»

۴- افترا بر خدا، بزرگ ترین ظلم است. «فمن أظلم ممّن افترى على اللّه»

۵ – دروغ بستن به خدا، مایه ى گمراه ساختن مردم است. «لیضلّ النّاس»

۶- افترا، انسان را از هدایت پذیرى خارج مى کند. «لایهدى»

۷- باورها و عقائد یا باید بر اساس علم و عقل باشد که در آیه قبل خواندیم، «نبّئونى بعلم» و یا بر اساس شرع. «ام کنتم شهداء اذ وصّاکم اللَّه»

 

تفسیر آیه ۱۴۵ سوره الانعام:

قُلْ لَا أَجِدُ فِی مَا أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ یَکُونَ مَیْتَهً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۴۵﴾
بگو در آنچه به من وحى شده است بر خورنده‏ اى که آن را مى ‏خورد هیچ حرامى نمى‏ یابم مگر آنکه مردار یا خون ریخته یا گوشت‏ خوک باشد که اینها همه پلیدند یا [قربانیى که] از روى نافرمانى [به هنگام ذبح] نام غیر خدا بر آن برده شده باشد پس کسى که بدون سرکشى و زیاده ‏خواهى [به خوردن آنها] ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است (۱۴۵)

نکته ها:

«میته»، تنها حیوانى نیست که خود به خود مرده باشد، بلکه اگر طبق دستور اسلام، ذبح نشود در حکم مردار و حرام است.

حرمت مردار و خون، چهار مرتبه در قرآن مطرح شده است، دوبار در سوره هاى مکّى [۱] و دوبار در سوره هاى مدنى [۲].

«اُهِلّ» از «اِهلال» به معناى بلند کردن صدا هنگام دیدن هلال اوّل ماه است. سپس به هر صداى بلندى گفته شده است. مشرکان در هنگام ذبح حیوانات، با صداى بلند نام بت ها را مى بردند، از این رو «اُهِلَّ» گفته شده است.

جمله «لا أجد… الاّ أن یکون میته» در برابر تحریم هاى جاهلانه مشرکان است وگرنه گوشت بعضى پرندگان و درّندگان دیگر نیز حرام است که در این آیه نیامده است و به اصطلاح این حصر، حصر اضافى است نه حقیقى.

از نظر اسلام مضطر به کسى مى گویند که خود را از راه ستمگرى وگردن کشى وگناه مضطر نکرده باشد، «غیر باغٍ» وتنها به مقدار رفع اضطرار، مجاز است نه بیشتر. «و لاعاد»

۱) انعام، ۱۴۵ ونحل، ۱۱۵٫

۲) بقره، ۱۷۳ و مائده، ۳٫

 

پیام ها:

۱- یگانه منبع علم پیامبرصلى الله علیه وآله براى بیان احکام، وحى است. «لا اجد فى ما اوحى الىّ»

۲- اصل و قانون اوّلیه، حلال بودن حیوانات است. «لا أجد»

۳- تنها محرّمات ابلاغ شده در آیات و روایات تکلیف آور است، پس اگر با جستجو و تتبّع، دلیلى بر حرمت چیزى نیافتیم، براى ما حلال است. «لا أجد»

۴- وقتى در مسأله ى خوردن و نخوردن شخص پیامبر هم باید از «وحى» دستور بگیرد، دیگران چگونه از پیش خود چیزى را حرام مى کنند؟ «فى ما اوحى الىّ»

۵ – دلیل تحریم گوشت خوک، آلودگى و پلیدى آن است. «فانّه رِجس»

۶- احکام تغذیه، براى مرد و زن یکسان است. «طاعم یطعمه» در مقابل آن عقیده خرافى در آیه ۱۳۹ که براى مردان گوشت همه ى حیوانات را حلال و براى زنان برخى موارد را حرام مى دانستند. «خالصه لذکورنا ومحرّم على أزواجنا»

۷- در قانون، باید اهمّ و مهمّ رعایت شود. حفظ جان، مهم تر از حرام بودن مصرف مردار است. «فمَن اضطرّ»

۸ – در اسلام بن بست نیست، وقتى اضطرار پیش آید مصرف حرام ها مجاز مى شود. «فمَن اضطرّ»

۹- سوء استفاده از قانون در موارد استثنا، ممنوع است و باید به همان مقدار اضطرار، بسنده شود. «غیر باغ ولا عاد»

۱۰- خون باقیمانده در گوشت پس از ذبح شرعى حرام نیست. خون ریخته شده حرام است. «دماً مسفوحاً»

۱۱- در جایى که اضطرار به طور قهرى پیش آید، مى توان از گوشت حرام استفاده کرد، ولى اگر با دست خودمان کارى کردیم که مضطر شدیم استفاده مجاز نمى شود. «اُضطر» (به صورت مجهول آمده است)

۱۲- وجود قوانین تخفیفى و اضطرارى، جلوه اى از مغفرت و رحمت الهى است. «فمن اضطرّ… فانّ ربّک غفور رحیم»

 

تفسیر آیه ۱۴۶ سوره الانعام:

وَعَلَى الَّذِینَ هَادُوا حَرَّمْنَا کُلَّ ذِی ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَایَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِکَ جَزَیْنَاهُمْ بِبَغْیِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿۱۴۶﴾
و بر یهودیان هر [حیوان] چنگال‏دارى را حرام کردیم و از گاو و گوسفند پیه آن دو را بر آنان حرام کردیم به استثناى پیه ‏هایى که بر پشت آن دو یا بر روده ‏هاست‏ یا آنچه با استخوان درآمیخته است این [تحریم] را به سزاى ستم‏ کردنشان به آنان کیفر دادیم و ما البته راستگوییم (۱۴۶)

نکته ها:

در آیه ى قبل، محرّمات در اسلام و در این آیه، محرمات یهود بیان شده، تا معلوم گردد که عقائد خرافى مشرکین، با هیچ یک از ادیان آسمانى سازگار نیست. [۱]

«ظُفُر» به معناى ناخن است، امّا به سُمّ برخى حیوانات که شکاف ندارد (مثل سمّ اسب یا نوک پاى شتر) نیز اطلاق شده است، از این رو شتر و حیواناتى که سُم چاک نیستند، چه چهار پایان چه پرندگان، بر یهود حرام است. [۲]

«حوایا» جمع «حاویه»، به محتویات شکم گفته مى شود. [۳]

در آیه ى ۱۶۰ سوره نساء هم مى خوانیم: «فبظلم من الّذین هادوا حَرّمنا علیهم طیّبات اُحلّت لهم» حرام شدن برخى طیّبات بر یهود، به خاطر ظلم هاى آنان بوده است، بگذریم که یهود نیز مانند مشرکین پاره اى از چیزها را بر خود حرام کرده بودند. قرآن مى فرماید: «کلّ الطّعام کان حلاًّ لبنى اسرائیل الاّ ما حَرّم اسرائیل على نفسه» [۴]

تحریم بعضى خوردنى ها بر یهود، موقّت بود و توسّط حضرت عیسى علیه السلام بر طرف شد. چنانکه در جاى دیگر مى خوانیم: «لاحلّ لکم بعض الّذى حرّم علیکم» [۵]

احکام الهى سه نوع است: الف: داراى مصلحت یا مفسده ى واقعى است. مثل اکثر احکام. ب: داراى جنبه آزمایشى است مثل فرمان ذبح حضرت اسماعیل. ج: داراى جنبه ى کیفرى است، مثل همین آیه. آرى، یکى از عذاب هاى خدا، تنگناهاى معیشتى است.

۱) تفسیر نمونه.

۲) تورات، سِفر لاویان، فصل ۱۱٫

۳) تفسیر نمونه.

۴) آل عمران، ۹۳٫

۵) آل عمران، ۵۰٫

 

پیام ها:

۱- گاهى محدود ساختن غذاى متخلّفان و یاغیان، بلامانع است. «حرّمنا… ببغیهم»

۲- کیفر الهى منحصر در آخرت نیست، در دنیا هم هست. «جزیناهم ببغیهم»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۴۷ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر