سبز قامتجمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 150 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۵۰ – آیات ۱۵۸ تا ۱۶۵ سوره الانعام

تفسیر قرآن کریم صفحه 149 - آیات 152 تا 157 سوره الانعام

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۵۰

سوره: الانعام

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۵۸ سوره الانعام:

هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلَائِکَهُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ لَا یَنْفَعُ نَفْسًا إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْرًا قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ ﴿۱۵۸﴾
آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان به سویشان بیایند یا پروردگارت بیاید یا پاره‏ اى از نشانه‏ هاى پروردگارت بیاید [اما] روزى که پاره‏ اى از نشانه‏ هاى پروردگارت [پدید] آید کسى که قبلا ایمان نیاورده یا خیرى در ایمان آوردن خود به دست نیاورده ایمان آوردنش سود نمى ‏بخشد بگو منتظر باشید که ما [هم] منتظریم (۱۵۸)

نکته ها:

در آیه ۹۲ سوره ى اسراء توقّعات نابجاى کفّار مطرح شده است که مى گفتند: ما به تو ایمان نمى آوریم مگر آنکه آسمان را بر ما فروریزى، یا خدا و فرشتگان را نزد ما آورى. این انتظارها در این آیه رد شده است.

 

پیام ها:

۱- کافران لجوج، با دیدن معجزات الهى هم تسلیم نمى شوند. «هل ینظرون …»

۲- نتیجه ى طفره رفتن در ایمان، ناکامى است. «لاینفع نفساً ایمانها»

۳- ایمان و عمل، در شرایط آزاد و طبیعى، کارساز است، نه در حال اضطرار و ترس جان. «یوم یأتى بعض آیات ربّک لاینفع»

۴- عمل صالح بدون ایمان سودبخش نیست. «او کسبت فى ایمانها خیراً»

 

تفسیر آیه ۱۵۹ سوره الانعام:

إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَفْعَلُونَ ﴿۱۵۹﴾
کسانى که دین خود را پراکنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هیچ گونه مسؤول ایشان نیستى کارشان فقط با خداست آنگاه به آنچه انجام مى‏ دادند آگاهشان خواهد کرد (۱۵۹)

نکته ها:

تفرقه افکنى در دین، یعنى بدعت گذارى و تفسیر دین به رأى خود که در قرآن و حدیث، شدیدترین تعبیرات، درباره این گونه کسان آمده است. به برخى از این نمونه ها توجّه کنید:

* قرآن مى گوید: واى بر آنان که با دست خود مطلبى مى نویسند، سپس مى گویند: این از طرف خداوند است. [۱]

* على علیه السلام مى فرماید: هرگاه بدعتى آید، سنّتى مى رود. [۲] و یکى از وظایف انبیا و علما، بدعت زدایى و جلوگیرى از تحریف هاست. [۳]

* در روایات آمده است: توبه ى صاحب بدعت، پذیرفته نمى شود. [۴]

* خداوند، هیچ عملى را از بدعتگذار قبول نمى کند. [۵]

* کسى که به بدعتگذار احترام گذارد یا لبخندى بزند، در فروپاشى دین گام برداشته است.

* رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: هرگاه در میان امّتم اختلاف شد، هر کس طبق سنّت و گفته من عمل کند و سراغ راه و روش دیگران نرود، پاداش صد شهید خواهد داشت. [۶]

* در قرآن، بارها از یهود، به خاطر تحریف هایى که علمایشان در دین پدید آوردند انتقاد شده است. درباره حضرت موسى علیه السلام هم مى خوانیم: وقتى از کوه طور برگشت و انحراف و گوساله پرستى قوم خود را دید، از فرط ناراحتى الواح تورات را بر زمین افکند و ریش برادرش را که جانشین او بود گرفت و گفت: چرا امّتم منحرف شدند؟ هارون در پاسخ گفت: ترسیدم اگر براى جلوگیرى از انحرافشان شدّت عمل به خرج دهم، مردم متفرّق شوند و تو بگویى چرا مردم فرقه فرقه شدند (تفرقه اى که با بازگشت تو هم قابل اصلاح نباشد).

این آیات و روایات، مسئولیّت سنگین دین شناسان را در حفظ اصالت مکتب و مقابله با انحرافات فکرى، در عین حفظ وحدت اجتماعى امّت، بیان مى کند.

۱) بقره، ۷۹٫

۲) بحار، ج ۲، ص ۲۶۴٫

۳) الحیاه، ج ۲، ص ۳۴۴٫

۴) بحار، ج ۷۲، ص ۲۱۶٫

۵) کنزالعمّال، حدیث ۱۱۱۵٫

۶) بحار، ج ۲، ص ۲۶۲٫

 

پیام ها:

۱- میان معارف دینى تفاوتى نیست، باید به همه ایمان داشت و عمل کرد، نه فقط بعضى. «انّ الّذین فرّقوا دینهم»

۲- از عوامل تفرقه و جدایى، تغییر و تحریف در مکتب است. «انّ الّذین فرّقوا دینهم و کانوا شیعاً»

۳- با آنان که مجموعه ى مکتب اسلام را قبول ندارند، نباید همکارى کرد آنان از امّت محمّد محسوب نخواهند شد. «لستَ منهم فى شى ء» آنان مورد تهدید خداوند هستند. «انّما امرهم الى اللَّه»

۴- تفرقه افکنى در دین، نوعى شرک است. «فرّقوا دینهم… لستَ منهم فى شى ء» در آیات ۳۲ و ۳۳ روم آمده است. «ولا تکونوا من المشرکین . من الّذین فرّقوا دینهم» از مشرکین نباشید همان کسانى که در دین خود تفرقه به وجود آوردند.

 

تفسیر آیه ۱۶۰ سوره الانعام:

مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلَا یُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿۱۶۰﴾
هر کس کار نیکى بیاورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر کس کار بدى بیاورد جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود (۱۶۰)

نکته ها:

از کلمه ى «جاء» استفاده مى شود که پاداش و کیفر مورد بحث در این آیه، مربوط به دادگاه قیامت است. وگرنه چه بسا خلافى که با توبه محو یا به نیکى تبدیل شود. «یبدّل اللَّه سیّئاتهم حَسنات» [۱] ، یا مورد عفو قرار مى گیرد. «یَعفُو عن کثیر» [۲] ، و چه بسا نیکى ها که با ریا و عُجب و گناهان دیگر محو و حبط شود. پس عملى ملاک است که به صحنه ى قیامت آورده شود. «جاء بالحسنه… جاءبالسیّئه»

گرچه آیه ى مربوط به عمل نیک و بد است، ولى طبق روایت، آنکه نیّت خیر کند پاداش دارد ولى نیّت سوء تا به مرحله عمل نرسد، کیفر ندارد واین فضل الهى است.

در روایات آمده است: هر که در ماه، سه روز روزه بگیرد، گویا همه ى ماه را روزه گرفته است، زیرا هر روزش ده روز حساب مى شود. «عشر أمثالها»

پاداش ده برابر، حداقلّ است. بعضى اعمال، در بعضى شرایط و براى بعضى افراد، پاداش تا هفتصد برابر بلکه پاداش بى حساب هم دارد.

از ده پاداش الهى، فقط یک قسمت «مزد» است و نُه قسمت دیگر «فضل». «فیوَفِّیهم اُجورهم و یزیدهم من فضله» [۳]

سؤال: اگر کیفر گنهکار، به اندازه ى گناه اوست، پس چرا یک روز روزه خوردن، شصت روز روزه کفّاره دارد؟

پاسخ: مقصود از «مثل» در آیه، از نظر عدد نیست، بلکه کیفیّت و چگونگى است. اهمیّت یک روز، روزه ماه رمضان، برابر با ۶۰ روز در غیر ماه رمضان است. مثل شب قدر که در اهمیّت، بیش از هزار ماه است. این بیان اهمیّت است، نه برترى عددى.

۱) فرقان، ۷۰٫

۲) مائده، ۱۵٫

۳) نساء، ۱۷۳٫

 

پیام ها:

۱- در شیوه ى تربیتى اسلام، تشویق ده برابر تنبیه است. «عشر امثالها»

۲- تشویقِ چند برابر، ظلم نیست ولى کیفر بیش از حد ظلم است. «فلایجزى الا مثلها و هم لایظلمون»

۳- خداوند، در پاداش با فضل خود رفتار مى کند، ولى در کیفر، با عدل. «عشر أمثالها… الاّ مثلها»

۴- عمل انسان همیشه و همه جا همراه انسان است. «من جاء بالحسنه… و من جاء بالسیّئه»

 

تفسیر آیه ۱۶۱ سوره الانعام:

قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۱۶۱﴾
بگو آرى پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده است دینى پایدار آیین ابراهیم حق‏گراى و او از مشرکان نبود (۱۶۱)

نکته ها:

کلمه ى «قِیَم» و «قیّم»، به معناى راستى، استوارى و پایدارى است، آرى، دینى استوار و جاوید مى ماند که به مسائل مادى و معنوى این جهان و آن جهان مردم توجّه کند.

امام حسین علیه السلام فرمود: هیچ کس جز ما و شیعیان ما، پیرو آیین ابراهیم علیه السلام نیست. [۱]

۱) تفسیر نورلثقلین.

 

پیام ها:

۱- سخنان و تعالیم پیامبر، نظر شخصى او نیست، بلکه متن وحى الهى است، که باید به مردم اعلام کند. «قل»

۲- راه مستقیم، راه پیامبر است. «هدانى ربّى الى صراط مستقیم»

۳- هدایت، تنها کار خداست، انبیا هم با هدایت الهى راه مستقیم را پیدا مى کنند. «هدانى ربّى»

۴- هدایت، از شئون ربوبیّت است. «هدانى ربّى»

۵ – راه ابراهیم علیه السلام، همان یکتاپرستى است، نه افکار شرک آلود. «حنیفاً و ما کان من المشرکین» (مشرکان، عقائد انحرافى خود را به ابراهیم علیه السلام نسبت مى دادند)

۶- بت شکنى و اعراض از شرک، تنها کار پیامبر اسلام نیست، بلکه او به پیروى از حضرت ابراهیم چنین مى کرده است. «ملّه ابراهیم حنیفاً»

۷- اساس ادیان توحیدى در طول تاریخ، یکى بوده است. اسلام، همان آیین حضرت ابراهیم است و تنفّر از شرک، راه همه ى پیامبران مى باشد. «قل انّنى… ملّه ابیکم ابراهیم و ما کان من المشرکین»

 

تفسیر آیه ۱۶۲ و ۱۶۳ سوره الانعام:

قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶۲﴾
بگو در حقیقت نماز من و [سایر] عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانیان است (۱۶۲)
لَا شَرِیکَ لَهُ وَبِذَلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ ﴿۱۶۳﴾
[که] او را شریکى نیست و بر این [کار] دستور یافته‏ ام و من نخستین مسلمانم (۱۶۳)

نکته ها:

روایت شده که رسول اکرم صلى الله علیه وآله در آستانه ى نماز این آیات را مى خواند. [۱]

مرگ، بر حیات احاطه دارد و حیات بر نُسُک، و نُسُک بر نماز. بنابراین، نماز، هسته ى مرکزى در درون عبادات است.

اسلام، به معناى تسلیم بودن در برابر امر خداوند است و به همه ى انبیا نسبت داده شده است. حضرت نوح علیه السلام خود را مسلمان دانسته است، «اُمرت اَن اکون من المسلمین» [۲] حضرت ابراهیم علیه السلام از خداوند مى خواهد که او و ذریّه اش را تسلیم او قرار دهد. «و اجعلنا مسلمین لک و من ذریّتنا اُمّه مسلمه لک» [۳] ، حضرت یوسف علیه السلام نیز از خداوند مسلمان مردن را درخواست مى کند: «توفّنى مسلماً» [۴] و پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله نیز اوّلین مسلمان است، «و انا اوّل المسلمین» به این معنا که یا در زمان خودش، یا در رتبه و مقام تسلیم، مقدّم بر همه است.

۱) تفسیر قرطبى.

۲) یونس، ۷۲٫

۳) بقره، ۱۲۸٫

۴) یوف، ۱۰۱٫

 

پیام ها:

۱- راه و روش و هدف خود را در برابر راههاى انحرافى، با صراحت و افتخار اعلام کنیم. «قل»

۲- با آنکه نماز، جزو عبادات است، ولى، جدا ذکر شده تا اهمیّت آن را نشان دهد. «صلاتى و نُسُکى»

۳- انسان هاى مخلص، مسیر تکوینى (مرگ و حیات) و مسیر تشریعى خود (نماز و نُسُک) را فقط براى خداوند عالمیان مى دانند. «انّ صلاتى و نُسُکى و محیاى و مماتى للّه»

۴- آنگونه که در نماز قصد قربت مى کنیم، در هر نفس کشیدن و زنده بودن و مردن هم مى توان قصد قربت کرد. «محیاى و مماتى للّه…»

۵ – مرگ و حیات مهم نیست، مهم آن است که آنها براى خدا و در راه خدا باشد. «محیاى و مماتى للّه»

۶- آنچه براى خدا باشد، رشد مى کند. «للّه ربّ العالمین»

۷- مرگ و زندگى دست ما نیست، ولى جهت دادن به آن دست ماست. «للّه»

۸ – اخلاص در کارها، فرمان الهى است. «بذلک امرت»

۹- پیشواى جامعه، باید در پیمودن راه و پیاده کردن فرمان الهى، پیشگام باشد. «اوّل المسلین»

 

تفسیر آیه ۱۶۴ سوره الانعام:

قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِی رَبًّا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ وَلَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَیْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۱۶۴﴾
بگو آیا جز خدا پروردگارى بجویم با اینکه او پروردگار هر چیزى است و هیچ کس جز بر زیان خود [گناهى] انجام نمى‏ دهد و هیچ باربردارى بار [گناه] دیگرى را برنمى دارد آنگاه بازگشت‏ شما به سوى پروردگارتان خواهد بود پس ما را به آنچه در آن اختلاف میکردید آگاه خواهد کرد (۱۶۴)

نکته ها:

موضوع عدل الهى در کیفر و اینکه هیچ کس گناه دیگرى را به دوش نمى کشد، نه تنها در اسلام، بلکه به تصریح قرآن، در صُحُف ابراهیم وموسى علیهما السلام نیز آمده است. «ام لم یُنبّأ بما فى صُحُف موسى . وابراهیم الّذى وَفّى . ألاّ تَزِرُ وازِره وِزرَ اُخرى» [۱]

سؤال: اگر کسى گناه دیگران را بر دوش نمى کشد، پس آنچه در قرآن آمده است که رهبران گمراه و منحرف، گناهان پیروان را هم به عهده مى گیرند چیست؟ «لیحملوا أوزارهم کامله یوم القیامه و من أوزار الّذین یضلّونهم بغیر علم» [۲]

پاسخ: این امر بى دلیل نیست، زیرا سرانِ گمراهى، سبب انحراف دیگران شده اند و در واقع، گناهِ «گمراه کردن» و اضلال را به دوش مى گیرند.

زن حامله اى که مرتکب زنا شده بود را براى مجازات نزد عمر آوردند و او دستور سنگسار داد. حضرت على علیه السلام فرمود: گناه طفل در رحم مادر چیست؟ سپس این آیه را تلاوت فرمود: «لاتزر وازره وزر اُخرى» [۳]

۱) نجم، ۳۷ تا ۳۸٫

۲) نحل، ۲۵٫

۳) بحار، ج ۷۶، ص ۴۹٫

 

پیام ها:

۱- در برخورد با منکران و مشرکان، موضع بر حقّ خود را قاطعانه اعلام کنیم. «قل أغیر اللَّه»

۲- وجدان بیدار، بهترین پاسخ دهنده به سؤالات درونى است. «أغیر اللَّه أبغى»

۳- چون خداوند، یگانه پروردگار همه ى هستى است، پروردگار من هم هست. «و هو ربّ کلّ شى ء»

۴- کفر و شرک و نیکى و فساد مردم، ضررى به خدا نمى زند، بلکه دامنگیر خودشان مى شود. «لا تکسب کلّ نفس الاّ علیها»

۵ – در پیشگاه خداوند مسئولیّت عمل هر کس، بر عهده ى خود اوست. «لا تزر وازره وزر اُخرى»

۶- برپایى قیامت و بازخواست انسان، پرتویى از ربوبیّت خداوند است. «ثمّ الى ربّکم مرجعکم»

۷- دنیا نیز پایانى دارد، «ثمّ الى ربّکم مرجعکم» و سرانجام به حقّانیت آنچه لجوجانه با آن مخالفت کرده ایم، آگاه خواهیم شد. «فینبّئکم بما کنتم فیه تختلفون»

 

تفسیر آیه ۱۶۵ سوره الانعام:

وَهُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۶۵﴾
و اوست کسى که شما را در زمین جانشین [یکدیگر] قرار داد و بعضى از شما را بر برخى دیگر به درجاتى برترى داد تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید آرى پروردگار تو زودکیفر است و [هم] او بس آمرزنده مهربان است (۱۶۵)

نکته ها:

سوره ى انعام با حمد الهى آغاز شد «الحمد للّه الّذى خلق…»و با رحمت الهى پایان مى پذیرد. «انّه لغفور رحیم»

منظور از «خلائف الارض»، یا جانشیان خدا در زمین هستند و یا جانشینى انسان امروز از امّت هاى پیشین.

 

پیام ها:

۱- انسان، خلیفه ى خدا و امیر زمین است، نه اسیر هستى. «و هو الّذى جعلکم خلائف الارض»

۲- تفاوت هاى مردم و آزمایشات الهى، حکیمانه و در مسیر رشد و تربیت انسان است و از ربوبیّت خداوند سرچشمه مى گیرد. «و هو ربّ کلّ شى ء… رفع بعضکم فوق بعض…»

۳- تفاوت و برترى بعضى در داده هاى خداوند، ملاک برترى نیست، وسیله ى آزمایش است. «لیبلوکم فى ما آتاکم»

۴- آنچه را در اختیار داریم، از خدا بدانیم. «فى ما آتاکم»

۵ – معیار و مقدار آزمایش هر کس، به میزان داده ها و امکانات اوست. «لیبلوکم فى ما آتاکم»

۶- پس از آزمایش، خداوند نسبت به مردودین «سریع العقاب» است و نسبت به قبول شدگان «غفور رحیم».

۷- بیم و امید باید در کنار هم باشد. «سریع العقاب… لغفور رحیم»

«الحمد للّه ربّ العالمین»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۵۰ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر