سبز قامتشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 159 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۵۹ – آیات ۶۸ تا ۷۳ سوره الاعراف

تفسیر قرآن کریم صفحه 159 - آیات 68 تا 73 سوره الاعراف

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۵۹

سوره: الاعراف

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۶۸ سوره الاعراف:

أُبَلِّغُکُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَأَنَا لَکُمْ نَاصِحٌ أَمِینٌ ﴿۶۸﴾
پیامهاى پروردگارم را به شما مى ‏رسانم و براى شما خیر خواهى امینم (۶۸)

پیام ها:

۱- گفتار و دستورات پیامبران، پیام هاى خدایى است و از جانب خود چیزى نمى گویند، «اُبلّغکم رسالات ربّى»

۲- پیامبران، تحت تربیت خاص الهى بوده و فرامین آنان در مسیر رشد و تربیت انسان است. «رسالات ربّى» آنان نهایت تلاش خود را در راه تبلیغ بکار برده و از چیزى فروگذار نیستند. «اُبلّغکم…» و از غیر او نیز هیچ ترس و هراسى ندارند. «الّذین یبلّغون رسالات اللّه و یخشونه و لایخشون احداً الاّ اللّه» [۱۵۶]

۳- دلسوزى و امانت دارى، دو شرط اصلى در تربیت و تبلیغ است. «ناصحٌ أمین» آرى، اگر دلسوزى همراه با امانت نباشد خطرناک است، زیرا به خاطر دلسوزى شاید حقوقى نادیده گرفته شود یا قوانینى زیر پا قرار گیرد.

۴- بیان ویژگى هاى مثبت خود، در موارد ضرورت و آنجا که براى دیگران سازنده باشد، مانعى ندارد. [۱۵۷] «أنا لکم ناصح أمین»

۱۵۶) احزاب، ۳۹

۱۵۷) بر اساس روایتى از امام صادق علیه السلام. تفسیر نورالثقلین

 

تفسیر آیه ۶۹ سوره الاعراف:

أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَاذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَسْطَهً فَاذْکُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۶۹﴾
آیا تعجب کردید که بر مردى از خودتان پندى از جانب پروردگارتان براى شما آمده تا شما را هشدار دهد و به خاطر آورید زمانى را که [خداوند] شما را پس از قوم نوح جانشینان [آنان] قرار داد و در خلقت بر قوت شما افزود پس نعمتهاى خدا را به یاد آورید باشد که رستگار شوید (۶۹)

نکته ها:

قدرت جسمى قوم عاد به قدرى بالا بود که مى گفتند: «مَن أشدّ منّا قوّه» [۱۵۸] چه کسى از ما نیرومندتر است؟ قرآن مى فرماید: آنان به حدّى تنومند بودند که پس از هلاکتشان، گویا تنه هاى درخت خرما بر زمین افتاده است. «کأنّهم أعجاز نخل خاویه» [۱۵۹]

کلمه ى «آلاء» جامع تر از نعمت مى باشد و شامل هر نعمت ظاهرى و باطنى، مادّى یا معنوى مى شود، چنانکه در سوره الرّحمن مکرّر آمده است، و حتّى شامل عقاب و جهنّم که لازمه ى عدل الهى است، نیز مى شود. [۱۶۰]

امام صادق علیه السلام در مورد «فاذکروا آلاء اللّه» فرمودند: آلاء الهى، بزرگ ترین نعمت خداوند بر خلقش مى باشد که همان ولایت ما اهل بیت علیهم السلام است. [۱۶۱]

۱۵۸) فصّلت، ۱۵

۱۵۹) حاقّه، ۷

۱۶۰) التحقیق فى کلمات القرآن

۱۶۱) تفسیر اثنى عشرى

 

پیام ها:

۱- دستورات پیامبر، دستورات خدا و یادآور فطرت بشر است و در زمینه ى رشد و تربیت انسان و از شئون ربوبیّت خدا مى باشد. «جائکم ذکر من ربّکم»

۲- پیامبران برخاسته از مردم و در مردم مى باشند. «رجل منکم»

۳- تحوّلات تاریخى و اجتماعى، تحت اراده و مشیّت خداوند و بر اساس سنّت اوست. «جعلکم خلفاء…»

۴- توانایى جسمى، از نعمت هاى الهى است که باید در راه صحیح صرف شود. «زادکم فى الخلق بصطه فاذکروا»

۵ – یاد نعمت هاى الهى، رمز رستگارى است. «فاذکروا… لعلّکم تفلحون» زیرا یاد نعمت ها عشق و محبّت مى آورد، محبّت، اطاعت در پى دارد و اطاعت نیز رستگارى به دنبال دارد.

 

تفسیر آیه ۷۰ سوره الاعراف:

قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۷۰﴾
گفتند آیا به سوى ما آمده‏ اى که تنها خدا را بپرستیم و آنچه را که پدرانمان مى پرستیدند رها کنیم اگر راست مى‏ گویى آنچه را به ما وعده مى‏ دهى براى ما بیاور (۷۰)

پیام ها:

۱- تعصّب به جاى منطق، محکوم است و تقلید جاهل از جاهل و تبعیّت به دلیل رابطه ى خویشاوندى مردود است. «یعبد آباؤنا»

۲- حفظ رسوم و سنّت هاى نیاکان، همه جا ارزشمند نیست. «یعبد آباؤنا»

۳- تعصّب و تقلید بى جا، مانع شناخت حقیقت است و انسان را به عناد مى کشد. «فأتنا بما تعدنا»

۴- گاهى عادت بر فطرت پیروز مى شود، مثل غلبه ى عادت بت پرستى نیاکان بر فطرت حقّ طلبى نسل جدید. «نَذَر ما کان یعبد آباؤنا»

۵ – انبیا، در برخورد با خرافات و انحرافات، سنّت شکن بوده اند. «و نَذَر ما کان یعبد آباؤنا»

 

تفسیر آیه ۷۱ سوره الاعراف:

قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِی فِی أَسْمَاءٍ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ ﴿۷۱﴾
گفت راستى که عذاب و خشمى [سخت] از پروردگارتان بر شما مقرر گردیده است آیا در باره نامهایى که خود و پدرانتان [براى بتها] نامگذارى کرده‏ اید و خدا بر [حقانیت] آنها برهانى فرو نفرستاده با من مجادله مى ‏کنید پس منتظر باشید که من [هم] با شما از منتظرانم (۷۱)

نکته ها:

این آیه دلالت مى کند به اینکه هر منصب و لقب و عنوانى الهى که به غیر اذن خداوند باشد، مخصوصاً در ولایت عامّه، کذب و بهتان است. همان گونه که لقب امیرالمؤمنین تنها براى حضرت على علیه السلام مى باشد، نه هیچ کس دیگر، لذا هنگامى که امام صادق علیه السلام را با عنوان امیرالمؤمنین خطاب کردند، حضرت از این کار نهى کرده و فرمودند: هرکس غیر از على علیه السلام خود را به این عنوان متّصف کند، جایگاهش آتش است. [۱۶۲]

۱۶۲) تفسیر اثنى عشرى

 

پیام ها:

۱- نتیجه لجاجت و در افتادن با حقّ، کیفر الهى و ننگ و هلاکت است. «قد وقع علیکم» (بگذریم که خود لجاجت نوعى پلیدى معنوى است)

۲- انسان ذاتاً موحّد و طالب توحید است، ولى گاهى تعصّب بر او عارض شده و حاکم مى شود. «وقع علیکم»

۳- کیفرهاى الهى در مسیر تربیت انسان واز شئون ربوبیّت خداست. «من ربّکم»

۴- سنگ و چوب، با نام گذارى، «خدا» نمى شود. (نام هاى دهان پرکن و بى محتوا، یکى از بلاهاى قرن ما نیز هست.) «أسماء سمّیتموها»

۵ – معبودهاى مشرکان، اسماى بى مسمّایند که حقیقت و مشروعیّت ندارند و خداوند در هیچ آئینى به آن فرمان نداده است. «أسماء… مانَزّل اللّه بها من سلطان»

۶- عقاید باید بر پایه ى حجّت و برهان باشد، حتّى از بت پرستان هم برهان بخواهید. «ما نزّل اللّه بها من سلطان» (از آنان که مى گویند بت وسیله ى تقرّب به خداست، بپرسید آیا دلیلى دارید که خداوند پرستش بت را وسیله ى قرب خود قرار داده است؟)

۷- استدلال و برهان، نوعى فیض الهى است که به قلب و فکر انسان مى رسد. «ما نزّل اللّه بها من سلطان»

۸ – انبیا، به درستى هدف و پیروزى خویش و سقوط مخالفان اطمینان داشتند. «انتظروا انّى معکم من المنتظرین»

 

تفسیر آیه ۷۲ سوره الاعراف:

فَأَنْجَیْنَاهُ وَالَّذِینَ مَعَهُ بِرَحْمَهٍ مِنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَمَا کَانُوا مُؤْمِنِینَ ﴿۷۲﴾
پس او و کسانى را که با او بودند به رحمتى از خود رهانیدیم و کسانى را که آیات ما را دروغ شمردند و مؤمن نبودند ریشه‏ کن کردیم (۷۲)

نکته ها:

«دابر»، به معناى آخر و پایان چیزى است و «قطع دابر»، یعنى ریشه کن کردن و تا آخرین نفر را هلاک کردن.

هلاکت قوم عاد، با طوفانى عقیم کننده، شکننده، پر سر و صدا، سرد و مسموم بود که خداوند به مدّت هفت شب و هشت روز پیاپى بر آنان مسلّط کرد. طوفان چنان آنها را قلع و قمع کرد که همه ى آنان همچون تنه هاى درختان خرما بر زمین افتادند. «فتَرَى القوم فیها صَرعى کانّهم اعجاز نخل خاویه» [۱۶۳]

۱۶۳) حاقّه، ۷

 

پیام ها:

۱- تنها انبیا و پیروان آنان، مشمول رحمت ویژه و نجات بخشى الهى اند. «فانجیناه و الّذین معه برحمه منّا»

۲- از تاریخ، عبرت بگیریم. «قطعنا دابر الّذین کذّبوا»

۳- آنجا که هیچ گونه امیدى به ایمان آوردن مردم نیست، هلاکت، اساسى و ریشه اى است. «و قَطَعنا دابر… ما کانوا مؤمنین»

 

تفسیر آیه ۷۳ سوره الاعراف:

وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ قَدْ جَاءَتْکُمْ بَیِّنَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ هَذِهِ نَاقَهُ اللَّهِ لَکُمْ آیَهً فَذَرُوهَا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۷۳﴾
و به سوى [قوم] ثمود صالح برادرشان را [فرستادیم] گفت اى قوم من خدا را بپرستید براى شما معبودى جز او نیست در حقیقت براى شما از جانب پروردگارتان دلیلى آشکار آمده است این ماده‏ شتر خدا براى شماست که پدیده‏ اى شگرف است پس آن را بگذارید تا در زمین خدا بخورد و گزندى به او نرسانید تا [مبادا] شما را عذابى دردناک فرو گیرد (۷۳)

نکته ها:

در قرآن، هفت مرتبه از ناقه و بیست و شش بار از قوم ثمود نام برده شده است. ماجراى قوم ثمود در سوره هاى شعرا، قمر، شمس و هود آمده است.

معجزه با کارهاى خارق العاده و عجیب بشرى تفاوت هاى زیادى دارد، از جمله:

الف: معجزه، نیاز به تمرین، تحصیل و تجربه ندارد، ولى کارهاى خارق العاده دیگر، نیاز به تمرین، تلقین و تحصیل دارد.

ب: معجزه از اشخاص خوش سابقه و معصوم صادر مى شود، ولى کارهاى نادر و خارق العاده دیگر، از افراد نااهل نیز ممکن است صادر شود.

ج: هدف از معجزه، اتمام حجّت و ارشاد و هدایت مردم است، ولى هدف دیگران خودنمایى، شهرت، کسب مال و ایجاد سرگرمى است.

د: کار پیامبران در معجزه، لزوماً همراه با تحدّى و مبارزطلبى و ادّعاى عجز دیگران است، امّا در کار نوابغ و مخترعان و مرتاضان این علائم و نشانه ها لزومى ندارد.

در حدیث مى خوانیم: شترى که قوم ثمود تقاضا کردند، شتر قرمز پر کرک حامله و بسیار بزرگ بود. [۱۶۴] البتّه نوع تقاضاى مردم از انبیا، گاهى مربوط به شرایط فکرى و زمینه ى اجتماعى و اقتصادى مردم در آن زمان بوده است، شاید اگر امروز نیز پیامبرى ظهور مى کرد، درخواست خروج هواپیما از دل کوه را از او مى کردند.

به هر حال این شتر امتیازات منحصر به فردى داشت که ناقهاللّه نامیده شد، بدون تماس با شترى دیگر، حامله از دل کوه بیرون آمد و پس از خروج وضع حمل کرد و یک روز در میان، تمام آبِ شهر را مى خورد و در عوض در آن روز به همه ى آنان شیر مى داد، و این اعجاز الهى بود که مانند آن را نمى توانستند بیاورند و اتمام حجّتى بود که سوءقصد به آن، عذاب خدا را در پى داشت. [۱۶۵]

۱۶۴) تفسیر نورالثقلین

۱۶۵) تفسیر منهج الصادقین

 

پیام ها:

۱- رسالت حضرت صالح، محدود به قوم ثمود بوده است. «الى ثمود اخاهم صالحاً»

۲- انبیا با مردم همچون برادرند. «أخاهم»

۳- در تبلیغ و تربیت، از عواطف نیز استفاده کنیم. «یا قوم»

۴- ایمان به خدا، سابقه اى به درازاى تاریخ دارد. «اعبدوا اللّه» امر به عبادت خداوند، نشان ایمان و شناخت مردم است.

۵ – یکتاپرستى، محور دعوت پیامبران است. «اعبدوا اللّه»

۶- جهت گیرى در عمل، بر اساس عقیده و تفکّر است، «اعبدوا اللّه» زیرا «مالکم من اله غیره»

۷- اهداف تمام پیامبران الهى یکسان است. جمله ى «اعبدوا اللّه مالکم من اله غیره» را تمام انبیا بیان کرده اند.

۸ – ارائه دلیل و معجزه از طرف انبیا، در مسیر تربیت مردم و از شئون ربوبیّت خداوند است. «بیّنه من ربّکم» البتّه معجزات گاهى طبق درخواست مردم بوده است، مثل شق القمر و ناقه ى صالح.

۹- عنایت و لطف ویژه ى الهى به هرچه تعلّق گیرد، قداست مى یابد. «ناقه اللّه»

۱۰- کیفر بى احترامى به مقدّسات و از بین بردن آنها، عذاب الهى است. «لاتمسّوها بسوء فیأخذکم عذاب الیم»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۵۹ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر