سبز قامتچهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 164 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۶۴ – آیات ۱۰۵ تا ۱۲۰ سوره الاعراف

تفسیر قرآن کریم صفحه 164 - آیات 105 تا 120 سوره الاعراف

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۶۴

سوره: الاعراف

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۰۵ سوره الاعراف:

حَقِیقٌ عَلَى أَنْ لَا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ قَدْ جِئْتُکُمْ بِبَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۱۰۵﴾
شایسته است که بر خدا جز [سخن] حق نگویم من در حقیقت دلیلى روشن از سوى پروردگارتان براى شما آورده‏ ام پس فرزندان اسرائیل را همراه من بفرست (۱۰۵)

پیام ها:

۱- انبیا، جز سخن حقّ چیزى نمى گویند، پس در ابلاغ رسالت معصوم هستند. «لا أقول على اللّه الاّ الحقّ»

۲- انبیا باید معجزه داشته باشند، «قد جئتکم ببیّنه» و در رسالت خود هیچ تحکّم و تحمیلى ندارند.

۳- همه ى مردم، یک پروردگار دارند، پس ادّعاى ربوبیّت بیجاست. «ربّکم»

۴- تا مردم به آزادى از سلطه ى طاغوت ها نرسند، نمى توان برنامه ى فرهنگى و ارشادى کاملى براى آنان در نظر گرفت. «فأرسل معى بنى اسرائیل»

۵ – آزادسازى بنى اسرائیل، فرمان الهى و جزو رسالت موسى است، نه آنکه تصمیم شخصى باشد. «انّى رسول من ربّ العالمین… فارسل…»

۶- آزادى انسان ها، از اوّلین اهداف پیامبران است. «فأرسل معى بنى اسرائیل» و جز آنان هر کس به حکومت برسد، مردم را به بندگى مى کشاند. حضرت على علیه السلام مى فرماید: «مَن نال استطال» [۲۱۲]

۲۱۲) نهج البلاغه، حکمت ۲۱۶

 

تفسیر آیه ۱۰۶ و ۱۰۷ سوره الاعراف:

قَالَ إِنْ کُنْتَ جِئْتَ بِآیَهٍ فَأْتِ بِهَا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۱۰۶﴾
[فرعون] گفت اگر معجزه ‏اى آورده‏ اى پس اگر راست مى‏ گویى آن را ارائه بده (۱۰۶)
فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌ ﴿۱۰۷﴾
پس [موسى] عصایش را افکند و بناگاه اژدهایى آشکار شد (۱۰۷)

نکته ها:

از عصاى حضرت موسى معجزات دیگرى نیز نمایان شد، از جمله اینکه پس از اژدها شدن، همه ى بافته هاى ساحران را بلعید، «تلقف ما یأفکون» [۲۱۳] به آب دریا خورد و آن را شکافت، «أنِ اضرب بعصاک البحر فانفلق» [۲۱۴] ، به سنگ خورد و چشمه هاى آب از آن جوشید. «اِضرب بعصاک الحجر فانفجرت منه اثنتا عشره عَینا» [۲۱۵]

عصا در حضور خود موسى علیه السلام، مار کوچک و پر تحرّک شد و موسى فرار کرد، «جانّ ولّى مدبرا» [۲۱۶] در حضور مردم مانند مار معمولى حرکت مى کرد، «حیّه تسعى » [۲۱۷] و در حضور فرعون، مار بزرگ و اژدها شد. «فاذا هى ثعبان» بنابراین در تبلیغ و تربیت باید نوع و گرایش مخاطب را در نظر گرفت و هر کدام را با توجّه به موقعیّت خودش قانع کرد.

امام رضا علیه السلام فرمود: زمان حضرت موسى علیه السلام، سحر و جادوگرى رواج بسیارى داشت و آن حضرت با آوردن معجزه اى که آنان قادر به انجام آن نبودند، سحرهایشان را باطل و با آنها اتمام حجّت نمود. [۲۱۸]

میان افکندن عصا و اژدها شدن آن فاصله اى نبود. «فاذا هى ثعبان»

۲۱۳) شعراء، ۴۵

۲۱۴) شعراء، ۶۳

۲۱۵) بقره، ۶۰

۲۱۶) نمل، ۱۰

۲۱۷) طه، ۲۰

۲۱۸) عیون اخبارالرضا، ج ۲، ص ۸۰

 

پیام ها:

۱- معجزه، دلیل صدق نبوّت است. «فأت بها ان کنت من الصادقین» فرعون با ابراز این سخن حقّ، اراده باطلى داشت و کسى را بالاتر از خود نمى دانست.

۲- معجزه باید براى همه روشن باشد و جاى هیچ شکّى باقى نگذارد. «مبین»

 

تفسیر آیه ۱۰۸ و ۱۰۹ سوره الاعراف:

وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاءُ لِلنَّاظِرِینَ ﴿۱۰۸﴾
و دست ‏خود را [از گریبان] بیرون کشید و ناگهان براى تماشاگران سپید [و درخشنده] بود (۱۰۸)
قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ﴿۱۰۹﴾
سران قوم فرعون گفتند بی‏شک این [مرد] ساحرى داناست (۱۰۹)

پیام ها:

۱- پیامبران در کنار انذار (اژدها شدن عصا که نوعى ترس و وحشت داشت)، بشارت و دست نورانى نشان مى دهند. «بیضاء» (در برابر متکبّر، ابتدا باید غرور او را درهم شکست، آنگاه دست نوازش را نیز نشان داد.)

۲- سفید گشتن دست موسى، معجزه ى دیگر آن حضرت و امرى غیر منتظره و قابل رؤیت براى همگان بود. «فاذا هى بیضاء للناظرین»

۳- اطرافیان طاغوت ها، در جنایات آنان سهیم اند. «قال الملأ من قوم فرعون»

۴- اطرافیان ضمن اقرار به عظمت کار حضرت موسى، بازهم تلاش مى کردند نظام فرعونى را حفظ کنند. «انّ هذا لساحر مبین»

۵ – افراد مستکبرِ لجوج، در مواجهه با دلیل و منطق و احتمال شکست، دست به توجیه زده و سرسخت تر مى شوند. «انّ هذا لساحر علیم» («انّ» وحرف «لام» وجمله اسمیّه، نشانه ى تأکید است)

۶- مخالفان سعى مى کنند با تهمت، چهره ى انبیا را خراب کنند. «لساحر علیم»

 

تفسیر آیه ۱۱۰ سوره الاعراف:

یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿۱۱۰﴾
مى‏ خواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند پس چه دستور مى‏ دهید (۱۱۰)

نکته ها:

فرعونیان براى انحراف افکار عمومى، به حضرت موسى تهمت زدند، هم از نظر اعتقادى او را ساحر دانستند و هم از نظر اجتماعى و سیاسى او را فتنه جو معرّفى کردند.

 

پیام ها:

۱- یکى از حربه هاى مخالفان، تهمتِ قدرت طلبى به مردان حقّ است. «یرید أن یخرجکم»

۲- گاهى دشمنان از احساسات و عواطف مردم مانند وطن دوستى، بر ضد مردان خدا سوءاستفاده مى کنند. «یخرجکم من ارضکم»

۳- کافر همه را به کیش خود پندارد. «یخرجکم من ارضکم» چون فرعون دلبسته به مادّیات وزمین بود، فکر مى کرد موسى نیز دلبسته ى مال وسرزمین آنان است.

۴- طاغوت ها در عین استبداد، گاهى ناچار مى شوند در گرفتارى هاى سیاسى به مشورت با اطرافیان بپردازند. «فماذا تأمرون»

 

تفسیر آیه ۱۱۱ و ۱۱۲ سوره الاعراف:

قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿۱۱۱﴾
گفتند او و برادرش را بازداشت کن و گردآورندگانى را به شهرها بفرست (۱۱۱)
یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ ﴿۱۱۲﴾
تا هر ساحر دانایى را نزد تو آرند (۱۱۲)

نکته ها:

کلمه ى «أرجِ»، فعل امر از ریشه ى «رجاء»، هم به معناى حبس کردن و هم به معناى تأخیر انداختن است. امّا با توجّه به موج گسترده ى دعوت موسى و معجزاتش، زندانى کردن او براى فرعون مناسب نبوده است، لذا معناى تأخیر انداختن مناسب تر است.

در اینجا آمده است: «ساحر علیم» ولى در آیه ۳۷ سوره ى شعراء با تعبیر «سحّار علیم» آمده که نشان دهنده ى کمال تخصّص و کار آزمودگى جادوگران است.

 

پیام ها:

۱- در حکومت هاى طاغوتى فرعونى، روشنگرى مردم و هر صداى حقّى، مجازاتى در پى دارد. «قالوا أرجِه»

۲- تخریب شخصیّت، مهم تر از قتل ومجازات است. «أرجِه» (بنا بر اینکه مراد از «أرجه»، پیشنهاد تأخیر مجازات موسى، براى رسوا کردن او در اجتماع باشد.)

۳- طاغوت ها براى شکستن حقّ، گردهمایى سراسرى و جهانى از متخصّصان تشکیل مى دهند. «یأتوک بکلّ ساحر علیم»

۴- کفّار هم مى دانند براى مقابله با کار فرهنگى، باید کار فرهنگى قوى ترى انجام داد. «بکلّ ساحر علیم»

۵ – گاهى علم و تخصّص، در دست افراد منحرف و در مسیر مبارزه با حقّ قرار مى گیرد. «یأتوک بکلّ ساحر علیم»

 

تفسیر آیه ۱۱۳ و ۱۱۴ سوره الاعراف:

وَجَاءَ السَّحَرَهُ فِرْعَوْنَ قَالُوا إِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ ﴿۱۱۳﴾
و ساحران نزد فرعون آمدند [و] گفتند [آیا] اگر ما پیروز شویم براى ما پاداشى خواهد بود (۱۱۳)
قَالَ نَعَمْ وَإِنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿۱۱۴﴾
گفت آرى و مسلما شما از مقربان [دربار من] خواهید بود (۱۱۴)

پیام ها:

۱- کسى که به خداوند وابسته نباشد، جذب هر ندایى مى شود. «یأتوک… جاء السحره فرعون»

۲- تأکیدات مختلف و تعهّد گرفتن از فرعون براى پرداخت جایزه، نشانه ى بى تعهّدى و خسیس بودن فرعون است. «انّ لنا لاجرا»

۳- یکى از تفاوت هاى پیامبران و جادوگران، تفاوت در هدف و انگیزه هاست. پیامبران براى ارشاد مردم کار مى کردند و مزدى نمى خواستند، «ما اسئلکم علیه من أجر» [۲۱۹] ، امّا ساحران تنها براى دنیا و مادّیات کار مى کنند. «انّ لنا لاجراً»

۴- روى آورندگان به دربار طاغوت، هدف دنیایى دارند. «انّ لنا لاجراً»

۵ – طاغوت ها و ستمگران، از عالمان و متخصّصانِ مخالف حقّ حمایت مى کنند و براى سرکوبى حقّ و مردان حقّ، سرمایه گذارى مى کند. «قال نعم» (آیا براى نابودى باطل، به سراغ عالمان دینى رفته و یا از آنان حمایت کرده ایم!)

۶- طاغوت ها نیز گاهى چنان درمانده مى شوند که در برابر هر تقاضایى تسلیم شده و به هر توقّع و پیشنهادى تن مى دهند. «قال نعم»

۷- پاداش سیاسى و مقام و موقعیّت اجتماعى، نزد دنیاپرستان ارزشمندتر از مال است. «لمن المقرّبین»

۲۱۹) شعراء، ۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۶۴ و ۱۸۰

 

تفسیر آیه ۱۱۵ و ۱۱۶ سوره الاعراف:

قَالُوا یَا مُوسَى إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ وَإِمَّا أَنْ نَکُونَ نَحْنُ الْمُلْقِینَ ﴿۱۱۵﴾
گفتند اى موسى آیا تو مى‏ افکنى و یا اینکه ما مى‏ افکنیم (۱۱۵)
قَالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِیمٍ ﴿۱۱۶﴾
گفت‏ شما بیفکنید و چون افکندند دیدگان مردم را افسون کردند و آنان را به ترس انداختند و سحرى بزرگ در میان آوردند (۱۱۶)

پیام ها:

۱- جادوگران سحرى آوردند که به ظاهر مانند معجزه ى حضرت موسى بود و با افکندن بر زمین، نمایان مى شد. «تلقى… ملقین»

۲- در راه شناخت، نباید تنها به حواسّ ظاهرى تکیه کرد، چون گاهى چشم هم افسون شده و تحت تأثیر قرار مى گیرد. «سحروا أعین النّاس»

۳- تصرّف جادوى ساحران در چشم مردم است، نه واقعیّت، مثل سراب که آب به نظر مى آید. «سحروا أعین النّاس» آرى، انبیا با بصیرت مردم کار دارند، و ساحران با بصر مردم.

۴- طاغوت ها و مدّعیان باطل، همواره تلاش مى کنند که با ایجاد رعب و وحشت، مردم را بترسانند. «استرهبوهم»

۵ – دشمن و کار او را کوچک، ساده و سطحى ننگریم. «جاءو بسحر عظیم»

۶- براى کوبیدن هر حقّى، از وسائل مشابه آن استفاده مى شود، مذهب علیه مذهب و روحانى نما علیه روحانى. اینجا هم جادو بر ضد معجزه بکار گرفته شد. «بسحر عظیم»

 

تفسیر آیه ۱۱۷ سوره الاعراف:

وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿۱۱۷﴾
و به موسى وحى کردیم که عصایت را بینداز پس [انداخت و اژدها شد] و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند فرو بلعید (۱۱۷)

نکته ها:

کلمه ى «تَلقَف» از «لَقف»، به معناى بر گرفتن چیزى با قدرت و سرعت است و در این جا به معناى بلعیدن است و کلمه ى «یأفکون» از «اِفک»، به دروغى که در قالب صدق و راستى مطرح شود یا باطلى که ظاهرى حقّ نما داشته باشد، گفته مى شود.

اگر معجزه و عصاى حضرت موسى، بافته هاى جادویى ساحران را بى تأثیر مى کند و آنها را نابود مى کند، استمداد از معجزه ى جاوید پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله یعنى قرآن و تلاوت آن نیز حتماً بافته ها و توطئه هاى پیروان باطل را نقش بر آب مى کند.

 

پیام ها:

۱- پیامبران الهى، در شرایط بحرانى مستقیماً از سوى غیب مدد مى شوند. «أوحینا الى موسى أن القِ عصاک» آرى، خداوند بندگان مخلص خود را در مجامع بین المللى و در حضور دشمنان حقّ، امداد کرده و بر آنان غالب مى سازد.

۲- باطل هایى که در چشم و دل مردم تأثیر گذارده و آنها را لرزان مى کنند، «سحروا أعین الناس و استرهبوهم» توسّط پیامبر با قدرت الهى بر ملا شده و درهم شکسته مى شود. «تلقف ما یأفکون»

 

تفسیر آیه ۱۱۸ و ۱۱۹ و ۱۲۰ سوره الاعراف:

فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۱۱۸﴾
پس حقیقت آشکار گردید و کارهایى که میکردند باطل شد (۱۱۸)
فَغُلِبُوا هُنَالِکَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِینَ ﴿۱۱۹﴾
و در آنجا مغلوب و خوار گردیدند (۱۱۹)
وَأُلْقِیَ السَّحَرَهُ سَاجِدِینَ ﴿۱۲۰﴾
و ساحران به سجده درافتادند (۱۲۰)

نکته ها:

با پیروزى معجزه ى حضرت موسى، ضربه ى سختى برنظام فرعونى وارد شد، امّا مهم تر آنکه ساحران یکجا به موسى ایمان آوردند و حیثیّت فرعون از درون فرو ریخت.

مرجع ضمیر در جمله ى «ما کانوا یعملون» یا ساحران است و یا فرعونیان و یا جمع هر دو گروه. لذا آیه را سه گونه مى توان معنا نمود.

 

پیام ها:

۱- حقّ، پیروز و باطل، نابود است. «فوقع الحقّ» باطل هاى ساخت دست بشر، در برابر حقّ تاب نمى آورند.

۲- در شیوه ى تبلیغ، با بیان حقّ و آشکار نمودن حقیقت، مى توان باطل را از میدان بیرون کرد. «فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون»

۳- یک جلوه از طرف حقّ، هزاران جلوه فریبنده ى باطل را محو مى کند. «فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون» براى مبارزه با معجزه ى موسى، مدّت طولانى زحمت کشیدند و انواع جادوها را بکار بستند، ولى تمام آنها بى فایده بود.

۴- ساحران پس از شکست، همراه فرعونیان صحنه ى مبارزه را ذلیلانه ترک کردند. «انقلبوا صاغرین»

۵ – مدّعیان پیروزى، «نحن الغالبین» [۲۲۰] مغلوب هاى تاریخ گشتند. «فغلبوا… صاغرین»

۶- عظمت معجزه ى الهى آن گونه بود که ساحران گویا ناخودآگاه و بى اختیار به سجده افتادند. «اُلقى» به صورت مجهول آمده است.

۷- شناخت حقّ، زمینه ى خضوع و تسلیم است. «اُلقى السحره ساجدین» مى توان در سایه ى شناخت صحیح، در یک لحظه تغییر عقیده داد و خوشبخت شد.

۸ – سجده، بارزترین جلوه تسلیم است و سابقه ى بس طولانى دارد. «ساجدین»

۲۲۰) اعراف، ۱۱۳

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۶۴ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر