سبز قامتسه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 166 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۶۶ – آیات ۱۳۱ تا ۱۳۷ سوره الاعراف

تفسیر قرآن کریم صفحه 166 - آیات 131 تا 137 سوره الاعراف

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۶۶

سوره: الاعراف

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۳۱ سوره الاعراف:

فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَهُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۱۳۱﴾
پس هنگامى که نیکى [و نعمت] به آنان روى مى ‏آورد مى گفتند این براى [شایستگى] خود ماست و چون گزندى به آنان مى ‏رسید به موسى و همراهانش شگون بد مى‏ زدند آگاه باشید که [سرچشمه] بدشگونى آنان تنها نزد خداست [که آنان را به بدى اعمالشان کیفر مى‏ دهد] لیکن بیشترشان نمى‏ دانستند (۱۳۱)

نکته ها:

«یَطیّروا» از «تَطَیُّر»، به معناى فال بد زدن است. چون عرب ها اغلب فال بد را از طریق پرواز پرنده یا صداى آن مى دانستند، به هر گونه فال بد «طَیَره» مى گویند. [۲۳۲]

در آیات دیگر قرآن نیز فال بد در مورد پیامبران حتّى رسول خدا صلى الله علیه وآله مطرح شده است. [۲۳۳]

فال بد، در پیدایش حوادث و پیش آمدها، هیچ اثر طبیعى و منطقى ندارد، امّا آثار روانى بسیارى دارد. در روایات مى خوانیم: فال بد، نوعى شرک به خداست و هرگاه فال بد زدید، به کار خود ادامه دهید و به آن اعتنا نکنید. امام صادق علیه السلام فرمودند: فال بد، اثرش به همان اندازه است که آن را مى پذیرى؛ اگر آن را سبک بگیرى، کم اثر خواهد بود و اگر آن را محکم بگیرى، پر اثر و اگر به آن اعتنا نکنى، هیچ اثرى نخواهد داشت. [۲۳۴]

فال بد، در میان تمام اقوام و ملل گذشته و حال وجود داشته و دارد و موجب بدبینى و رکود کارها مى شود، لذا از آن نهى شده است، امّا فالِ نیک چون سبب حرکت و عشق و امید است، اشکالى ندارد. [۲۳۵]

۲۳۲) تفسیر نمونه

۲۳۳) نساء، ۷۸، نحل، ۴۷ و یس، ۱۸

۲۳۴) تفاسیر نمونه و المیزان

۲۳۵) تفسیر نمونه

 

پیام ها:

۱- فرعونیان، تنها خود را شایسته و حقّ کامیابى را مخصوص خود مى دانستند. «قالوا لنا هذه»

۲- رفاه و کامیابى براى فرعونیان امرى شناخته شده و عادّى بود، امّا تلخى ها براى آنان ناشناخته و ناباور بود. (کلمه ى «الحسنه» همراه الف و لام و حرف «اذا» نشانه ى شناخته شدن و کلمه ى «سیّئه» بدون الف و لام در کنار «اِن»، نشانه ى ناشناخته و ناباور بودن است.)

۳- اکثر فرعونیان به جاى آنکه از قحطى و هشدارهاى الهى بیدار شوند، به تحلیل غلط پرداختند و آن را به موسى نسبت دادند. «یطّیّروا بموسى»

۴- نسبت دادن خوبى ها به خود و بدى و بدبختى ها به انبیا و دین، نشانه ى خودبینى و جهالت است. «فاذا جائتهم الحسنه قالوا لنا هذه و ان تصبهم سیئه یطیّروا بموسى… اکثرهم لایعلمون»

۵ – ریشه ى خرافات و فال بد، جهل است. «یطیّروا… لکن اکثرهم لا یعلمون»

 

تفسیر آیه ۱۳۲ سوره الاعراف:

وَقَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آیَهٍ لِتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ ﴿۱۳۲﴾
و گفتند هر گونه پدیده شگرفى که به وسیله آن ما را افسون کنى براى ما بیاورى ما به تو ایمان آورنده نیستیم (۱۳۲)

نکته ها:

از اینکه به حضرت موسى مى گفتند: هرگونه آیه اى بیاورى، معلوم مى شود که دشمن نیز مى دانست که کار موسى جادو نیست، بلکه معجزه اى الهى است، ولى از روى لجاجت و تکبّر ایمان نمى آوردند، فقط ساحران هنگامى که فهمیدند کار موسى سحر نیست، بدون لجاجت ایمان آوردند. البتّه شاید آیه نامیدن کار حضرت موسى از سوى فرعونیان، از روى استهزا و مسخره بوده است.

 

پیام ها:

۱- گاهى انسان چنان سقوط مى کند که با پیامبران و راهنمایان الهى برخورد کرده و نشانه هاى روشن هدایت را نیز واژگون و تیره و تار مى بیند. «و قالوا مهما تأتنا به من آیه لتسحرنا»

۲- تهمت سحر نسبت به معجزات انبیا، از رایج ترین تهمت ها بوده است. «لتسحرنا» در جاى دیگر مى خوانیم: «کذلک ما أتى الّذین من قبلهم من رسول الاّ قالوا ساحر او مجنون» [۲۳۶]

۳- انسان در انتخاب عقیده آزاد است و انبیا مردم را مجبور به ایمان نمى کردند، لذا برخى مردم در برابر معجزات آنان لجاجت کرده و ایمان نمى آوردند. «فما نحن لک بمؤمنین»

۲۳۶) ذاریات، ۵۲

 

تفسیر آیه ۱۳۳ سوره الاعراف:

فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آیَاتٍ مُفَصَّلَاتٍ فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِینَ ﴿۱۳۳﴾
پس بر آنان طوفان و ملخ و کنه ریز و غوکها و خون را به صورت نشانه‏ هایى آشکار فرستادیم و باز سرکشى کردند و گروهى بدکار بودند (۱۳۳)

نکته ها:

«طوفان»، در فارسى به معناى تندباد است، امّا عرب آن را به معناى سیل کوبنده به کار مى برد. البتّه بعضى به هر حادثه ى عمومى و وحشتناک، طوفان گفته اند. «قُمَّل»، به حیوانات کوچک از قبیل شپش، مورچه و آفات حبوبات و نوعى حشرات گفته مى شود. [۲۳۷]

خون، یکى از نشانه هاى خداوند بر قوم بنى اسرائیل بود و مراد، خون شدن آبها یا خون دماغ شدن عموم مردم است که نوعى عذاب الهى بود.

عذاب هاى طوفان، خون و هجوم ملخ، تنها نسبت به فرعونیان بود و بنى اسرائیل از آن درامان بودند. داستان این عذاب ها در تورات نیز آمده است. [۲۳۸] هر بار که بلایى به آنها مى رسید، دست به دامن موسى مى شدند و قول مى دادند که اگر خدا رفع بلا کند ایمان بیاورند، آن حضرت مى پذیرفت و از خدا درخواست نموده و بلا برطرف مى شد، امّا آنان باز دست از کفر و لجاجت خود بر نمى داشتند. چنانکه در آیات بعد نیز بیان مى شود.

۲۳۷) مفردات راغب

۲۳۸) درتورات، خون شدن آبها در سِفر خروج، باب ۷ آیه ى ۲۰، هجوم پشه، در باب ۸ آیه ى ۷، بارش تگرگ، در باب ۹ آیه ى ۲۵ و هجوم ملخ ها، در باب ۱۰ آیه ى ۱۴ آمده است

 

پیام ها:

۱- پس از هشدار و اتمام حجّت خداوند و لجاجت و بى توجّهى مردم، نوبت به کیفرهاى سخت مى رسد. بدنبال آیات قبل فرمود: «فأرسلنا علیهم…»

۲- آنچه مایه ى رحمت است، به اراده ى الهى است. اگر او بخواهد، آب وسیله ى رحمت مى گردد، و اگر بخواهد، وسیله ى عذاب خواهد بود. «فارسلنا علیهم الطوفان»

۳- حیوانات، مأموران الهى اند، گاهى مأمور رحمتند، مثل تار عنکبوت بر در غار، براى حفاظت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله و گاهى مأمور عذاب مى باشند، مثل أبابیل، قورباغه، ملخ و… «فارسلنا علیهم… الجراد و القمّل و الضفادع» و در واقع هستى فرمان بردار خداوند است. «و للّه جنود السموات و الارض» [۲۳۹]

۴- بلاها اغلب جنبه تربیتى دارد و گاهى پس از هر کیفرى، مهلتى براى فکر و توبه و بازگشت است. «مفصّلات»

۵ – گناه، زمینه ساز تکبّر و تکبّر، زمینه ى انکار است. «فاستکبروا و کانوا قوماً مجرمین»

۲۳۹) فتح، ۴ و ۷

 

تفسیر آیه ۱۳۴ و ۱۳۵ سوره الاعراف:

وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا یَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَکَ لَئِنْ کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۱۳۴﴾
و هنگامى که عذاب بر آنان فرود آمد گفتند اى موسى پروردگارت را به عهدى که نزد تو دارد براى ما بخوان اگر این عذاب را از ما برطرف کنى حتما به تو ایمان خواهیم آورد و بنى‏ اسرائیل را قطعا با تو روانه خواهیم ساخت (۱۳۴)
فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُمْ بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ یَنْکُثُونَ ﴿۱۳۵﴾
و چون عذاب را تا سررسیدى که آنان بدان رسیدند از آنها برداشتیم باز هم پیمان‏شکنى کردند (۱۳۵)

نکته ها:

«نَکث»، در اصل به معناى باز کردن ریسمان تابیده شده است، سپس در مورد پیمان شکنى به کار رفته است.

«أجَل» در این آیه، ممکن است مراد مدّتى باشد که حضرت موسى علیه السلام براى رفع بلا تعیین مى کرد که مثلاً فلان روز یا فلان ساعت بر طرف خواهد شد، تا بفهمند که این کیفر الهى است نه تصادفى.

و یا مراد این باشد که آن قوم لجوج، سرانجام گرفتار قهر حتمى خواهند شد، ولى تا رسیدن آن اجل حتمى و غرق شدن در دریا، موقّتاً عذاب برداشته مى شود.

مراد از عهد، یا استجابت دعاى موسى مى باشد و یا منظور مقام نبوّت و رسالت اوست. [۲۴۰]

۲۴۰) تفسیر نمونه

 

پیام ها:

۱- نیاز و گرفتارى، غرور انسان را مى شکند. «لمّا وقع علیهم الرجز قالوا…»

آنچه شیران را کند روبه مزاج احتیاج است، احتیاج است، احتیاج

۲- کافران نیز از طریق توسّل به اولیاى خدا، نتیجه مى گرفتند. «یا موسى ادع لنا»

۳- فرعونیان نیز به وجود خدایى کارساز براى حضرت موسى، ایمان داشتند. «یا موسى ادع لنا ربّک»

۴- دعا، در جلب رحمت خدا و دفع سختى ها وبلاها مؤثّر است. «اُدع لنا ربّک»

۵ – آزادسازى انسان ها، از رسالت هاى انبیاست. «لنرسلنّ معک بنى اسرائیل»

۶- برطرف کردن عذاب و قهر الهى، تنها به دست خود اوست. «فلمّا کشفنا»

۷- به وعده هاى دیگران، به هنگام اضطرار و ناچارى، چندان تکیه نکنیم. «فلمّا کشفنا… ینکثون»

۸ – تجاوزگرى انسان، اغلب در هنگام رفاه و احساس بى نیازى است. «کشفنا… ینکثون» چنانکه در جاى دیگر مى خوانیم: «انّ الانسان لیطغى ان رآه استغنى» [۲۴۱]

۹- حوادث تلخ و شیرین در نظام هستى، زمان بندى دارد. «الى اجل»

۲۴۱) علق، ۶ تا ۷

 

تفسیر آیه ۱۳۶ سوره الاعراف:

فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا عَنْهَا غَافِلِینَ ﴿۱۳۶﴾
سرانجام از آنان انتقام گرفتیم و در دریا غرقشان ساختیم چرا که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها غافل بودند (۱۳۶)

نکته ها:

«انتقام»، در اینجا به معناى مجازات و کیفر است، نه کینه توزى.

«یَمّ»، در مصر قدیم به دریا و رودخانه مى گفتند و چون داستان موسى و غرق فرعون و فرعونیان مربوط به مصر است، در قرآن همان لغت کهن به کار رفته است. [۲۴۲]

آن گذشت از نیل، با یاران چو برق وین به خوارى گشت در رودابه غرق

ناظران بینند با چشم شهود کان کجا رفت، این کجا ماند از جحود

۲۴۲) تفسیر نمونه

 

پیام ها:

۱- توجّه به انتقام گیرى خداوند، زمینه ى تذکّر و ترک گناه است. «فانتقمنا» خداوند هم ارحم الراحمین و بسیار مهربان است و هم انتقام گیرنده.

۲- سرنوشت ما و ریشه ى ناگوارى ها و بلاها، در دست خودماست. «فاغرقناهم… بانّهم کذّبوا»

۳- غفلت از آیات الهى، تاوان سنگینى دارد. «فاغرقناهم… کانوا عنها غافلین»

 

تفسیر آیه ۱۳۷ سوره الاعراف:

وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُوا یَعْرِشُونَ ﴿۱۳۷﴾
و به آن گروهى که پیوسته تضعیف مى ‏شدند [بخشهاى] باختر و خاورى سرزمین [فلسطین] را که در آن برکت قرار داده بودیم به میراث عطا کردیم و به پاس آنکه صبر کردند وعده نیکوى پروردگارت به فرزندان اسرائیل تحقق یافت و آنچه را که فرعون و قومش ساخته و افراشته بودند ویران کردیم (۱۳۷)

نکته ها:

«ارث»، به دارایى و مالى گفته مى شود که انسان بدون کسب و کار و معامله اى به آن برسد، خواه از مردگان باشد یا از زندگان. [۲۴۳]

داستان عبور حضرت موسى و پیروانش از دریا و غرق شدن و عذاب فرعونیان در آن، ترسیمى از قیامت است که همه وارد جهنّم مى شوند و سپس متّقین نجات پیدا مى کنند. «و ان منکم الاّ واردها… ثمّ ننجّى الّذین اتّقوا و نَذر الظالمین فیها جثیّاً» [۲۴۴]

سرزمین هایى که در اختیار فرعونیان بود، آنچنان وسیع بود که افق هاى متعدّد و طلوع و غروب هاى متفاوت داشت. «مشارق الارض و مغاربها» و همچنین داراى محصولات و برکات مادّى ومعنوى بسیارى بود، زیرا محلّ بعثت انبیاى الهى و مدفن بسیارى از آنان بود.

پیش از اکتشافات بشر، قرآن، زمین را کروى معرّفى کرده است. زیرا لازمه ى تعدّد مشرق «مشارق» و مغرب «مغارب»، کروى و در حرکت بودن زمین است.

خداوند در این آیه به پیامبر اسلام نیز نوید پیروزى مى دهد. به کار بردن لفظ «ربّک» در جمله ى «و تمّت کلمه ربّک»، به معناى آن است که تو نیز مشمول حمایت ما هستى.

۲۴۳) تفسیر نمونه

۲۴۴) مریم، ۷۱ تا ۷۲

 

پیام ها:

۱- حمایت خداوند از مستضعفان، مخصوص بنى اسرائیل نیست، بلکه یک سنّت دائمى است. «اورثنا القوم الّذین کانوا یستضعفون» و نفرمود: «اورثنا بنى اسرائیل»

۲- بنى اسرائیل، در مدّت طولانى به دست فرعونیان به ضعف کشیده شده بودند. «و کانوا یستضعفون»

۳- حکومت انبیا، حکومت مستضعفان است. «یستضعفون»

۴- شرط پیروزى، صبر و مقاومت است. مستضعفان و ملّتى که صابر و مقاوم باشند، وارث زمین مى شوند. «أورثنا… بما صبروا»

۵ – خداوند، بى کم وکاست به وعده هایش عمل مى کند. «وتمّت کلمه ربّک»

۶- هلاکت فرعونیان و به حکومت رسیدن بنى اسرائیل، از سخنان و وعده هاى زیباى پروردگار است. «کلمه ربّک الحسنى»

۷- تحوّلات اجتماعى و تاریخى، به دست خداوند است. «اورثنا… دمّرنا»

۸ – همه ى مظاهر قدرت طاغوت باید از جامعه الهى حذف شود. «دمّرنا»

۹- قوم فرعون از نظر صنعت و ساخت بنا، پیشرفته بودند. «یصنع… یعرشون» ولى رشد و توسعه اى که جدا از دین و ایمان باشد، سرانجام خوبى ندارد.

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۶۶ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر