سبز قامتدوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 178 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۷۸ – آیات ۹ تا ۱۶ سوره الأنفال

تفسیر قرآن کریم صفحه 177 - آیات 1 تا 8 سوره الأنفال

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۷۸

سوره: الأنفال

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

تفسیر آیه ۹  سوره الأنفال:

إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکَهِ مُرْدِفِینَ ﴿۹

[به یاد آورید] زمانى را که پروردگار خود را به فریاد مى‏طلبیدید پس دعاى شما را اجابت کرد که من شما را با هزار فرشته پیاپى یارى خواهم کرد (۹)

نکته ها:

«مُردف» از «اِرداف»، به معناى ردیف و پشت سر هم قرار گرفتن است، یعنى نزول فرشتگان امدادگر پیاپى ادامه دار است. در آیه ۱۲۴ سوره ى آل عمران، از سه هزار فرشته ى یارى کننده یاد شده «ثلاثهآلاف» و در آیه ى پس از آن، سخن از پنج هزار فرشته ى نشاندار است. این اختلاف رقم ها شاید به میزان مقاومت آنان بوده است. یعنى هر چه مقاومت مسلمانان بیشتر مى شد، امداد غیبى خداوند نیز بیشتر مى شد. بنابراین «مردفین» یعنى این هزار فرشته، فرشتگان دیگرى را در پى دارند.

با توجّه به آیه ى بعد، فرشتگان تنها براى دلگرمى و تقویت روحیّه ى مؤمنان نازل شدند و وارد جنگ و نبرد با دشمن نشدند و گرنه دیگر فضیلتى براى مجاهدان بدر نمى بود، علاوه بر آنکه نحوه ى کشته شدن هریک از کفّار و اسامى قاتلان آنان نیز در تاریخ آمده است. [۱]

در جنگ بدر، تعداد مسلمانان یک سوّم کفّار و ساز و برگ نظامى آنان هم بسیار اندک بود، و به فرموده حضرت على علیه السلام، تنها سواره ى آنان مقداد بود، [۲] همچنین آنان آمادگى روحى هم براى جنگ نداشتند. هنگامى که جمعیّت کفّار و تجهیزات آنان را دیدند، وحشت زده و مضطرب شدند و به خدا پناه آوردند، پیامبراکرم صلى الله علیه وآله نیز دست به دعا برداشت و فرمود: «الّلهم انجز لى ما وعدتنى، الّلهم ان تهلک هذه العصابه لا تُعبَد فى الارض» [۳] خدایا! آنچه را وعده داده اى محقّق ساز، خدایا! اگر این گروه مسلمانان کشته شوند، پرستش تو از زمین برچیده مى شود. خداوند نیز با سرازیر نمودن امدادهاى غیبى خود، دعاى آنان را مستجاب کرد و آنان با دلگرمى به مبارزه پرداختند تا سرانجام پیروز شدند.

به دستور پیامبر صلى الله علیه وآله، تمام کشته شدگان کفّار را درون چاهى ریختند و آنگاه حضرت بر سر چاه آمده و تک تک آنان را به اسم صدا زده و فرمودند:آیا شما وعده ى پروردگارتان را حقّ یافتید؟! شما بد مردمانى بودید، زیرا پیامبرتان را تکذیب کردید و مرا از خانه و کاشانه ام بیرون نمودید و با من به جنگ پرداختید، امّا دیگران مرا تصدیق کرده و در میان خود جاى دادند و به یارى ام پرداختند! اصحاب گفتند: مگر آنان مى شنوند؟ حضرت فرمود: شما شنواتر از آنان نیستید، ولى آنان نمى توانند جواب بدهند. آنگاه روبه جسد ابوجهل کرد و فرمود: این از فرعون گستاخ تر بود، زیرا فرعون هنگامى که عذاب آمد و هلاکت را قطعى دید، موحّد شد، امّا او تا آخرین لحظات دست از بت ها برنداشت. [۴]

۱) تفسیر نمونه

۲) تفسیر فرقان

۳) تفسیر کنزالدقائق

۴) تفاسیر المیزان، نمونه و فرقان

 

پیام ها:

۱- نعمت ها و امدادهاى الهى در روزهاى سخت را فراموش نکنیم، چرا که یاد نعمت هاى الهى، روحیّه ى شکر و شجاعت را در انسان بالا مى برد. «اذ»

۲- خداوند، بدون دعا هم مى تواند عطا کند، ولى دعا، یک راه تربیت الهى است. «اذ تستغیثون ربّکم»

۳- دعا در کنار حضور در جبهه مؤثّر است و دعاى رزمندگان مستجاب مى شود. «تستغیثون… فاستجاب»

۴- دعا، کلید استجابت است. «تستغیثون… فاستجاب»

۵ – فرشتگان، در زندگى انسان ها تأثیرگذار و مؤثّرند. «ممدّکم بألف من الملائکه»

۶- امدادهاى غیبى وقتى تحقّق پیدا مى کند که آنچه را خداوند در ظاهر به ما داده است، به کار گرفته باشیم. «ممدّکم»

۷- در حرکت هاى رزمى و نظامى و صحنه هاى نبرد، نظم و انضباط لازم، و از عوامل زمینه ساز پیروزى است. «انّى ممدّکم بألف من الملائکه مردفین»

 

تفسیر آیه ۱۰ سوره الأنفال:

وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُمْ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿۱۰

و این [وعده] را خداوند جز نویدى [براى شما] قرار نداد و تا آنکه دلهاى شما بدان اطمینان یابد و پیروزى جز از نزد خدا نیست که خدا شکست ناپذیر [و] حکیم است (۱۰)

 

نکته ها

در قرآن بارها نزول فرشتگان امدادگر براى یارى مؤمنان مطرح شده است. حتّى هنگام جان دادن هم خداوند فرشته ها را مى فرستد تا با القاى حقّ و دلدارى، مؤمن را از وسوسه هاى شیطان حفظ کند. [۱] در جنگ بدر نیز فرشتگان، براى روحیّه بخشیدن به مؤمنان آمدند و جنگ و برخوردى با دشمن نداشتند، زیرا در تاریخ روشن است که چه کسى به دست چه کسى کشته شد، و بیشترین کشته هاى کافران در آن جنگ، به شمشیر حضرت على علیه السلام بود.

در هستى دو نوع القا وجود دارد:

یکى از سوى فرشتگان خدا که آرامش را القا مى کنند. «اذ یوحى ربّک الى الملائکه أنّى معکم فثبّتوا الّذین آمنوا سألقى فى قلوب الّذین کفروا الرُّعب» [۲] خداوند به فرشتگان وحى کرد که من با شمایم، پس شما مؤمنان را پایدار و ثابت قدم سازید، من در دل کفّار وحشت خواهم افکند.

یکى هم القاى ترس و وحشت که از سوى شیطان انجام مى شود. «انّما ذلکم الشیطان یخوّف أولیائه» [۳] سخنان شیطان در هوادارانش تأثیر گذارده و آنان را مى ترساند.

۱) فصّلت، ۳۰

۲) انفال، ۱۲

۳) آل عمران، ۱۷۵

 

پیام ها:

۱- رزمنده باید روحیّه ى قوى داشته باشد. «وماجعله اللّه الاّ بُشرى» از عوامل پیروزى، انگیزه و روحیّه ى قوى رزمندگان است.

۲- هنگامى که حرکتى صحیح و در خط پیامبر باشد، عنایت خداوند و برطرف شدن عوامل ترس و اضطراب حتمى است. «وما جعله اللّه الاّ بُشرى»

۳- پیروزى مؤمنان، تنها به ابتکار، طرح نظامى، سلاح و نفرات آنان و یا به خاطر فرشتگان نیست، بلکه اصل، اراده و خواست خداوند است. «وما النّصر الاّ من عند اللّه» چنانکه گاهى به خواست خداوند، گروه اندکى از مؤمنان بر گروه زیادى از دشمنان پیروز مى شوند. «کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن اللّه» [۱]

۴- امدادهاى الهى ویارى مؤمنان، بر اساس عزّت وحکمت است. «عزیز حکیم»

۱) بقره، ۲۴۹

 

تفسیر آیه ۱۱ سوره الأنفال:

إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعَاسَ أَمَنَهً مِنْهُ وَیُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَیُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطَانِ وَلِیَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِکُمْ وَیُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ ﴿۱۱﴾
[به یاد آورید] هنگامى را که [خدا] خواب سبک آرامش‏ بخشى که از جانب او بود بر شما مسلط ساخت و از آسمان بارانى بر شما فرو ریزانید تا شما را با آن پاک گرداند و وسوسه شیطان را از شما بزداید و دلهایتان را محکم سازد و گامهایتان را بدان استوار دارد (۱۱)

نکته ها:

«نُعاس»، به ابتداى خواب وخواب سبک و آرام بخش گفته مى شود، یعنى در حال استراحت آنچنان خواب عمیقى بر شما مسلّط نشد که دشمن از آن سوء استفاده کرده و بر شما شبیخون بزند. [۱]

لشکر قریش با ساز و برگ جنگى فراوان و آذوقه ى کافى و حتّى زنان خواننده براى تقویت روحیّه جنگ جویان، وارد منطقه ى بدر شدند و ابتدا چاه هاى آب را در اختیار خود گرفتند ولى مسلمانان دچار تزلزل بودند. پیامبر که مى دید یارانش ممکن است شب را به آرامى نخوابند و فردا با جسم و روحى خسته در برابر دشمن قرار گیرند، بشارت داد که فرشتگان الهى به یارى آنان خواهند آمد و آنها را دلدارى داد به طورى که شب را به آرامى خوابیدند. از طرف دیگر علاوه بر کمبود آب براى تطهیر و رفع تشنگى، مشکل اساسى منطقه ى بدر، وجود شن هاى نرم و روان بود که پاها در آن فرو مى رفت، در آن شب باران بارید و مسلمانان دلگرم شدند و زمین زیر پایشان سفت شد.

البتّه ممکن است مراد از ثبات قدم در آیه، همان استقامت و پایدارى باشد، نه محکم شدن پاها در زمین باران خورده. هر دو احتمال نیز با هم ممکن است.

مراد از «پاک شدن از پلیدى» ممکن است پاک شدن از وسوسه هاى شیطان و یا پاک شدن از پلیدى جسمانى بر اثر جنابت بعضى در آن شب باشد، به هر حال باران با توجّه به نیاز شدید مسلمانان، همه ى این مشکلات را برطرف کرد. [۲]

امام صادق علیه السلام فرمود: آب باران بیاشامید که امراض را برطرف مى کند، آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند. [۳] «یذهب عنکم رجز الشیطان»

۱) تفسیر نمونه

۲) تفسیر نمونه

۳) کافى، ج ۶، ص ۳۸۷

پیام ها:

۱- با اراده و امداد الهى، در برابر دشمن مسلّح و انبوه هم مى توان آرامش داشته و آرام خوابید، و اگر خدا نخواهد، در بهترین باغ ها و شرایط، نه خوابى هست و نه آرامشى. «اذ یغشّیکم النعاس أمنه منه»

۲- گاهى استراحت وخواب سبک در جنگ، نعمت بزرگ الهى است، که هم خستگى را بر طرف مى کند و هم مجال شبیخون به دشمن نمى دهد. «النّعاس أمنه منه»

۳- اگر ایمان و صبر باشد، خداوند عوامل طبیعى را در اختیار انسان و به سود او قرار مى دهد. «ینزّل علیکم من السماء ماءً»

۴- نقش عوامل طبیعى همچون باد، باران، خواب و… را در جبهه ها نباید تصادفى پنداشت. «یغشّیکم النعاس… ینزّل علیکم…»

۵ – پاکى ظاهرى: «لیطهّرکم» و پاکى باطنى: «یذهب عنکم رجز الشیطان»، هر یک به تنهایى ارزش است، امّا ارزشمندتر وجود هردو با هم مى باشد.

۶- انتظار خداوند از مجاهد مسلمان، پاکى و داشتن روحیّه اى بالا و مقاوم و ثابت قدم بودن است. «لیطهرّکم… لیربط على قلوبکم»

 

تفسیر آیه ۱۲ سوره الأنفال:

إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى الْمَلَائِکَهِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِینَ آمَنُوا سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ ﴿۱۲﴾
هنگامى که پروردگارت به فرشتگان وحى مى ‏کرد که من با شما هستم پس کسانى را که ایمان آورده ‏اند ثابت‏قدم بدارید به زودى در دل کافران وحشت‏ خواهم افکند پس فراز گردنها را بزنید و همه سرانگشتانشان را قلم کنید (۱۲)

نکته ها:

«بَنان» جمع «بنانه»، سر انگشت دست و پا، یا انگشتان دست و پا مى باشد.

وارد کردن ضربه بر سر و مغز کفّار یا زدن سر انگشتان دست و پاى آنان، توان رزم و اسلحه به دست گرفتن را از آنان مى گیرد. و احتمال دارد بیانگر این باشد که اگر دشمن پیاده است، هدف سر او باشد و اگر سواره باشد، دست و پاى او را هدف قرار دهید. [۱]

شاید مراد از «فوق الاعناق»، افراد سرشناس و رهبران کفر باشد، مانند: «فقاتلوا أئمّه الکفر» که ضربه بر سران و رهبران دشمن باید وارد کرد. [۲]

از امدادهاى الهى در جنگ بدر ایجاد رعب و وحشت در دل لشکریان کفر بود، چنانکه گزارشگران مخفى سپاه اسلام، از اردوگاه دشمن خبر آوردند که دشمن با آن همه امکانات و ساز وبرگ، بسیار ترسیده و بیمناک مى باشد، امّا در مقابل سپاه کوچک اسلام، با وجود کمى نفرات و امکانات، روحیّه اى بسیار عالى داشتند. لذا پیامبر ابتدا به آنان پیشنهاد صلح داد و نماینده اى را به میان آنان فرستاد، هرچند عدّه اى با این پیشنهاد موافق بودند، ولى ابوجهل آن را نپذیرفت و آتش جنگ شعله ور شد.

۱) تفسیر نمونه

۲) تفسیر فرقان

 

پیام ها:

۱- خداوند، ارشاد و حمایت مؤمنان را گاهى از طریق فرشتگان انجام مى دهد. «اذ یوحى ربّک الى الملائکه…»

۲- فرشتگان از خود قدرتى ندارند، بلکه با حمایت و لطف الهى قدرت مى یابند. «اذ یوحى ربّک الى الملائکه انّى معکم فثبّتوا»

۳- خداوند، تشویق به استقامت را از طریق فرشتگان قرار داده، ولى ارعاب کافران را به خود نسبت داده است. «فثبّتوا، سألقى»

۴- خداوند بر اهل ایمان، آرامش و سکینه نازل مى کند و بر کافران دلهره و وحشت مستولى مى سازد. «اذ یوحى ربّک… فثبّتوا الّذین آمنوا سألقى فى قلوب الّذین کفروا الرعب»

۵ – دلها به دست خداوند است، آرامش و اضطراب هم از اوست. «اذ یوحى ربّک.. فثبّتوا… سألقى… الرعب»

۶- رعب و وحشت، از عوامل شکست کفّار در جنگ بدر بود. «سألقى فى قلوب الّذین کفروا الرعب»

۷- گرایش ها و انگیزه هاى انسان، در سرنوشت او و دریافت رحمت و یا عذاب الهى، تأثیر به سزایى دارد. «فثبّتوا الّذین آمنوا… فى قلوب الّذین کفروا الرعب»

۸ – قدرت و امکانات، به تنهایى عامل آرامش نیست. (در جنگ بدر، مسلمانان با کمى نفرات، آرامش یافتند، امّا دشمنان فراوان و مجهّز، هراسناک شدند.) «أمنه منه – الرّعب»

۹- از توان رزمى خود در نبرد، بهترین استفاده را ببرید و ضربه ها را به جاهاى حسّاس وارد آورید. «فاضربوا فوق الاعناق و اضربوا منهم کلّ بنان»

 

تفسیر آیه ۱۳ و ۱۴ سوره الأنفال:

ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ یُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿۱۳﴾
این [کیفر] بدان سبب است که آنان با خدا و پیامبر او به مخالفت برخاستند و هر کس با خدا و پیامبر او به مخالفت برخیزد قطعا خدا سخت‏ کیفر است (۱۳)
ذَلِکُمْ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابَ النَّارِ ﴿۱۴﴾
این [عذاب دنیا] را بچشید و [بدانید که] براى کافران عذاب آتش خواهد بود (۱۴)

پیام ها:

۱- قهر و خشم الهى، نتیجه ى سرکشى و طغیان است و بدون دلیل و بى حساب نیست. «ذلک بأنّهم…»

۲- مخالفت با رسول خدا، مخالفت با خداوند است. «شاقّوا اللّه و رسوله»

۳- سنّت خداوند آن است که هر که با حقّ در افتد، نابود شود. «و مَن یشاقق… فانّ اللّه شدید العقاب»

۴- کافران، هم در دنیا گرفتار انتقام و هلاکت مى شوند و هم در آخرت گرفتار عذاب. «فاضربوا فوق الاعناق – للکافرین عذاب النّار»

۵ – عذاب هاى دنیوى هرچند بسیار سخت باشد، تنها به قدر چشیدن عذاب هاى اخروى است. «ذلکم فذوقوه و انّ للکافرین عذاب النّار»

 

تفسیر آیه ۱۵ سوره الأنفال:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ ﴿۱۵﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید هر گاه [در میدان نبرد] به کافران برخورد کردید که [به سوى شما] روى مى ‏آورند به آنان پشت مکنید (۱۵)

نکته ها:

«زَحف»، به معناى غلتیدن و کشیدن روى زمین است، به لشکرکشى و حرکت یک لشکر انبوه هم از این جهت که از دور چنین به نظر مى رسد که روى زمین مى غلتند و پیش مى آیند، زحف گفته مى شود.

امام رضا علیه السلام فرمود: فرار از جهاد، موجب وهن دین، استخفاف رهبر حقّ، جرأت یافتن دشمن و محو مذهب است. [۱]

در شمار فضائل حضرت على علیه السلام آمده است که وى در تمام عمرش، حتّى یک بار هم از جبهه و جنگ فرار نکرد. [۲] و آن حضرت فرمودند: پسندیده ترین مرگ، شهادت است، سوگند به آن کسى که جان فرزند ابى طالب به دست اوست، براى من کشته شدن با هزار ضربه ى شمشیر، راحت تر و آسان تر از مرگ در بستر است. [۳]

۱) تفسیر نورالثقلین

۲) تفاسیرنمونه ونورالثقلین

۳) نهج البلاغه، خطبه ۱۲۱

 

پیام ها:

۱- خداوند از مؤمنان انتظار ویژه اى دارد. «یا ایّها الّذین آمنوا…»

۲- تعداد زیاد دشمن، مجوّز فرار از جبهه نمى شود. «اذا لقیتم… زحفاً فلا تولّوهم»

۳- در هنگام نبرد، فرار از جنگ جایز نیست. «اذا لقیتم… فلا تولّوهم»

(البتّه فرار، آنگاه ممنوع است که دو گروه، با آمادگى به مقابله هم آیند، ولى اگر دشمن مسلّح شبیخون زد و مسلمانان بدون آمادگى بودند، عقب نشینى براى افراد دست خالى مانعى ندارد. [۱])

۴- جنگ هاى اسلامى، مکتبى است، نه استعمارى و از روى هوا و هوس و امثال آن. «الّذین آمنوا… الّذین کفروا»

۱) تفسیر فرقان

 

تفسیر آیه ۱۶ سوره الأنفال:

وَمَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزًا إِلَى فِئَهٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿۱۶﴾
و هر که در آن هنگام به آنان پشت کند مگر آنکه [هدفش] کناره‏ گیرى براى نبردى [مجدد] یا پیوستن به جمعى [دیگر از همرزمانش] باشد قطعا به خشم خدا گرفتار خواهد شد و جایگاهش دوزخ است و چه بد سرانجامى است (۱۶)

نکته ها:

«مُتحرّفاً»، خود را به کنار و اطراف کشیدن براى تغییر تاکتیک و خسته و گمراه کردن دشمن و سپس ضربه زدن به اوست و «متحیّزاً»، پیوستن و جاى گرفتن در کنار گروه دیگر است، آنگاه که رزمنده احساس تنهایى و ناتوانى از مقابله کند.

عبارتِ «باء بغضب»، به معناى هموار ساختن و تحمّل غضب است.

در این آیه، براى فرار از جبهه که حرام است، دو مورد استثنا ذکر شده است: یکى براى جا به جایى تاکتیکى «متحرّفاً»، دیگرى براى پیوستن به گروه دیگرى از مسلمانان و حمله ى دسته جمعى «مُتحیّزاً».

البتّه در بعضى تفاسیر، موارد دیگرى هم ذکر شده است، مانند فرار براى اطلاع رسانى به مسلمانان، یا براى حفظ سنگر مهم تر و موقعیّت بهتر. [۱] ولى اینها همه مصداق براى همان مورد اوّل است.

فراریان از جبهه، مورد خشم وغضب خدا قرار دارند، «و مَن یولّهم… فقد باء بغضب من اللّه» و از جمله ى کسانى هستند که در هر نماز از آنان برائت مى جوییم. «غیر المغضوب علیهم» البتّه این گناه، قابل توبه و بخشش است، به دلیل آیه ى «انّ الّذین تولّوا منکم یوم التقى الجَمعان انّما استزلّهم الشیطان ببعض ما کسبوا و لقد عفا اللّه عنهم» [۲]

۱) تفسیر فى ظلال القرآن

۲) آل عمران، ۱۵۵

 

پیام ها:

۱- فرار از جبهه، گناه کبیره است و خداوند بر آن وعده ى قهر وعذاب داده است. «و من یولّهم… فقد باء بغضب من اللّه»

۲- عقب نشینى تاکتیکى، اشکال ندارد. «متحرّفاً»

۳- در جنگ، خدعه و فریب دادن دشمن جایز است. «متحرّفاً»

۴- همان گونه که رفتن به جبهه تنها مهم است، فرار نکردن هم مهم است، گاهى کسانى به جبهه مى روند، ولى با فرار، جهنّمى مى شوند. «و من یولّهم یومئذ… مأواه جهنّم»

۵ – در ارزیابى، عجولانه قضاوت نکنیم، زیرا تغییر عمل شاید به خاطر نقشه و تاکتیک باشد. «متحرّفاً»

۶- نصرت از سوى خداوند است، ولى بکارگیرى فنون و تاکتیک هاى نظامى و سیاست جنگى هم لازم است. «متحرّفاً لقتال أو متحیّزاً»

۷- جایگاه فراریان از جهاد و غضب شدگان الهى، جهنّم است. «مأواه جهنّم» (در واقع کسى که از جهاد فرار مى کند، به دنبال مأمن و پناهگاهى است، امّا پناهگاهى جز آتش جهنّم نمى یابد.)

۸ – فرار از جنگ، هم ذلّت دنیوى دارد، «باء بغضب» هم عذاب اخروى، «مأواه جهنّم» و فراریان عاقبتى بد در پیش دارند. «بئس المصیر»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۷۸ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر