سبز قامتدوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 187 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۸۷ – آیات ۱ تا ۶ سوره التوبه

تفسیر قرآن کریم صفحه 186 - آیات 70 تا 75 سوره الأنفال

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۸۷

سوره: التوبه

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

تفسیر آیه ۱ سوره التوبه:

بَرَاءَهٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۱﴾
[این آیات] اعلام بیزارى [و عدم تعهد] است از طرف خدا و پیامبرش نسبت به آن مشرکانى که با ایشان پیمان بسته‏ اید (۱)

نکته ها

از این که براى این سوره در روایات، نام هاى «برائت» و «توبه» آمده است، مى فهمیم که جزء سوره ى انفال نیست، بلکه سوره اى مستقلّ است.

از این که سوره، به دلیل محتواى قهرآمیزش بدون «بسم اللَّه» شروع شده است، مى فهمیم که «بسم اللَّه» در هر سوره، متعلّق به همان سوره و جزء آن است، نه آنکه به عنوان تشریفات ویا…، در اوّل هر سوره بیاید.

اعلام برائت، به خاطر پیمان شکنى کفّار بود که در آیه ى ۷ و ۸ مطرح شده است، و گرنه قانون کلّى، مراعات پیمان هاست و تا طرفِ مقابل به پیمان وفادار باشد، باید آن را نگهداشت. چنانکه در آیه ى ۴ آمده است: «الاّ الّذینَ عاهَدتُم من المشرکِینَ ثمّ لَم ینقُصوکم شیئاً ولم یُظاهروا علیکم اَحداً فاتّموا الیهم عهدهم الى مدّتهم» به میثاقتان با مشرکانى که پیمان نشکسته و توطئه اى نکرده اند، تا آخرِ مدّت وفادار بمانید. به علاوه مسلمانان به دلیل ضعف، تن به آن قرارداد دادند، وگرنه خواسته ى مسلمانان، قلع و قمع هر چه سریعتر شرک است.

ماجراى اعلان این آیات

در سال هشتم هجرى مکّه فتح شد، امّا مشرکان همچنان براى انجام مراسم عبادى خود که آمیخته با خرافات و انحرافات بود، به مکّه مى آمدند. از جمله عاداتشان این بود؛ لباسى را که با آن طواف مى کردند، صدقه مى دادند. یک زن که مى خواست طواف هاى بیشترى انجام دهد، چون دیگر لباسى نداشت، به اجبار کفّار برهنه طواف کرد و مردم به او نگاه مى کردند.

این وضع براى پیامبر و مسلمانان که در اوج قدرت بودند، غیر قابل تحمّل بود. پیامبر منتظر فرمان خدا بود تا آنکه این سوره در مدینه نازل شد. پیامبرصلى الله علیه وآله به ابوبکر مأموریت داد تا آیاتى از آن را بر مردم مکّه بخواند. شاید انتخاب ابوبکر به دلیل آن بود که او پیرمرد بود و کسى نسبت به او حساسیّت نداشت.

امّا وقتى او به نزدیک مکّه رسید، جبرئیل از سوى خدا پیام آورد که تلاوت آیات را باید کسى انجام دهد که از خاندان پیامبر باشد. آن حضرت، على علیه السلام را مأمور این کار کرد و فرمود: من از او هستم و او از من است. على علیه السلام در وسط راه آیات را از ابوبکر گرفت و به مکّه رفت و بر مشرکان قرائت نمود.

ماجراى تلاوت آیات این سوره توسّط على علیه السلام، در کتب اهل سنّت نیز آمده و از اصحاب، کسانى همچون ابوبکر و على علیه السلام، ابن عباس، انس بن مالک، جابربن عبداللَّه انصارى آن را روایت کرده اند و در مدارک بسیارى نقل شده است. [۳]

برخى از اهل سنّت [۴] تلاش کرده اند که آن را امرى عادّى جلوه دهند تا امتیازى براى حضرت على علیه السلام به حساب نیاید و تحویل مأموریت تلاوت را به على علیه السلام، براى تألیف دلِ او دانسته اند، نه امتیازى براى او. در حالى که براى به دست آوردن دل کسى، کارى بى خطر به او محوّل مى کنند، نه تلاوت آیاتِ برائت از مشرکین، آن هم در منطقه ى شرک و توسّط کسى که بسیارى از مشرکان را در جنگ ها کشته است و عدّه اى کینه ى او را در دل دارند!

وقتى خداوند به حضرت موسى علیه السلام فرمان داد که نزد فرعون رفته او را به توحید دعوت کند، وى گفت: خدایا من یک نفر از آنان را کشته ام، مى ترسم مرا به قصاص بکشند، برادرم را به همراه من بفرست. ولى على علیه السلام که تعداد زیادى از سران شرک را کشته بود، به تنهایى رفت و آیاتِ برائت را در نهایت آرامش خواند، آن هم در جاى حسّاسى چون منى و کنار جمره ى عقبه.

نکاتى که توسّط على علیه السلام به کفّار اعلام شد عبارت بود از:

۱- اعلام برائت و لغو پیمان ها.

۲- ممنوعیّت شرکت مشرکان در حج از سال آینده.

۳- ممنوعیّت طواف در حالت برهنگى.

۴- ممنوعیّت ورود مشرکان به خانه ى خدا.

در موارد زیادى از قرآن، خدا و رسول در کنار هم مطرح شده اند، از جمله:

الف: در هدیه و لطف. «اغناهم اللَّه ورسوله» [۵]

ب: در بیعت. «انّ الذین یبایعونک انما یبایعون اللَّه» [۶]

ج: در اطاعت وپیروى. «من یُطع الرسول فقد اطاع اللَّه» [۷]

د: در برائت و بیزارى از دیگران. «برائه من اللَّه و رسوله»

۳) مسند احمد حنبل، (ج ۳، ص ۲۱۲ و ۲۸۳ ؛ ج ۱، ص ۱۵۱ و ۳۳۰)، مستدرک صحیحین، (ج ۳، ص ۵۱)، تفسیر المنار، (ج ۱۰، ص ۱۵۷)، تفسیر طبرى، (ج ۱۰، ص ۴۶)، تفسیر ابن کثیر (ج ۲، ص ۳۲۲ – ۳۳۳)، احقاق الحق، (ج ۵، ص ۳۶۸) و فضائل الخمسه، (ج ۲، ص ۳۴۲). و در الغدیر، (ج ۶، ص ۳۳۸) نام ۷۳ نفر که این ماجرا را نقل کرده اند آمده است.

۴) مثل فخررازى و آلوسى در تفسیرهایشان.

۵) توبه، ۷۴٫

۶) فتح، ۱۰٫

۷) نساء، ۸۰٫

 

پیام ها

۱- لغو اعتبار پیمان با مشرکین، از اختیارات رهبر است. «برآءهٌ من اللّه و رسوله»

(پیمان هاى بسته شده با مشرکین درباره ى عدم تعرّض به یکدیگر بوده است)

۲- وفا به پیمان آرى، تسلیم توطئه شدن، هرگز.«برآءهٌ … إلى الَّذین عاهدتم»

۳- گرچه از نظر حقوقى، موظّفیم به پیمان وفادار باشیم، ولى برائت قلبى از مشرکان و منحرفان، یک اصل دینى است. [۸] «برآءهٌ من اللّه و رسوله»

۴- گرچه قانونگذار خداست، «لایشرک فى حکمِه احداً» [۹] ولى در سیره و عمل، خدا و رسول در کنار هم هستند. «من اللَّه و رسوله»

۵ – برائت، نشانه ى قاطعیّت و اقتدار است، همچنان که سکوت در برابر توطئه ها و پیمان شکنى ها نشانه ى ضعف و ذلّت است. «برآءهٌ من اللّه و رسوله»

۶- پیمان بستن با مشرکین در شرایطى مانع ندارد. «الّذین عاهدتم»

۷- اگر به دلیل ترس از توطئه و خیانت، قراردادى لغو شد باید به مخالفان اعلام شود، تا غافلگیر نشوند.«برآءهٌ من اللَّه …إلى …المشرکین»

۸) تفسیر اطیب البیان.

۹) کهف، ۲۶٫

 

توضیحات

سیماى سوره ى توبه

 این سوره که نهمین سوره ى قرآن کریم است، یکصد و بیست ونه آیه دارد و در سال نهم هجرى نازل شده است.(۱) قسمت هایى از آن قبل از جنگ تبوک، بخشى در حال جنگ و قسمت دیگر، بعد از آن نازل شده است.

 مشهورترین نام هاى این سوره در روایات، «توبه» و «برائت» است. «توبه»، از آن جهت که در این سوره، بارها از توبه ى انسان و بازگشت لطف الهى سخن به میان آمده است، و «برائت»، بدان جهت که این سوره با اعلام برائت از مشرکان آغاز شده است.

 برخى مفسّران به خاطر ارتباط مطالب این سوره با سوره ى «انفال»، این سوره را دنباله ى آن دانسته وگفته اند: به همین دلیل نیازى به «بسم اللَّه الرحمن الرحیم» نداشته است، ولى به عقیده ى ما که از اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله گرفته ایم، این سوره، مستقّل است و نداشتن «بسم اللَّه» به خاطر لحن قهرآمیز آن نسبت به مشرکین است، زیرا کلمه ى «بسم اللَّه»، نشان رحمت و امان است و این سوره با اعلام تنفّر از مشرکانِ پیمان شکن آغاز شده است. چنانکه حضرت على علیه السلام مى فرماید: «بسم اللّه» براى امان دادن و برائت براى رفع امان است.(۲)

 در اهمیّت این سوره همین بس که رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: سوره هاى برائت و توحید، همراه با هفتاد هزار صف از فرشتگان نازل شد.

تفسیر آیه ۲ سوره التوبه:

فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِی الْکَافِرِینَ ﴿۲﴾
پس [اى مشرکان] چهار ماه [دیگر با امنیت کامل] در زمین بگردید و بدانید که شما نمى‏ توانید خدا را به ستوه آورید و این خداست که رسواکننده کافران است (۲)

نکته ها

اعلام برائت، روز دهم ذیحجّه (عید قربان) بود. بنابراین پایانِ مهلت چهار ماهه، دهم ربیع الثانى خواهد شد. [۱]

طبق روایات، [۲] مهلت چهار ماه براى کسانى بود که قبلاً پیمانى نداشتند، امّا مهلتِ صاحبان پیمان، تا پایان مدّت قراردادشان بود، چه کمتر از چهارماه باشد و چه بیشتر از آن.

۱) کافى، ج ۴، ص ۲۹۰٫

۲) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها

۱- بعد از ابطال قراردادها وپیمان ها، به دشمن فرصت دهید تا فکر کند. «فسیحوا… اربعه اشهر» (به نقل تاریخ، بسیارى از مشرکان در این چهار ماه به اسلام گرویدند)

۲- در زمان اقتدار، بدون اعلام قبلى حمله نکنید.«فسیحوا… اربعه اشهر»

۳- آنان که نمى خواهند اسلام را بپذیرند، بدانند که هرجا بروند، نمى توانند از حکومت خداوند فرار کنند. «غیر معجزى اللَّه»

۴- جنگ با اسلام، جنگ با خداست. «غیر معجزى اللَّه»

۵ – سنّت خدا این است که اگر فرصت بازگشت را از دست بدهید، بدبخت شوید. «مخزى الکافرین»

 

تفسیر آیه ۳ سوره التوبه:

وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿۳﴾
و [این آیات] اعلامى است از جانب خدا و پیامبرش به مردم در روز حج اکبر که خدا و پیامبرش در برابر مشرکان تعهدى ندارند [با این حال] اگر [از کفر] توبه کنید آن براى شما بهتر است و اگر روى بگردانید پس بدانید که شما خدا را درمانده نخواهید کرد و کسانى را که کفر ورزیدند از عذابى دردناک خبر ده (۳)

نکته ها

آیه ى اوّل این سوره، اعلام برائت به خود مشرکان بود، اینجا اعلام برائت از مشرکان به عموم مردم است.

«حجّ اکبر»؛ یا روز عید قربان است، [۱] یا روز عرفه و یا مراسم حج [۲] ، در برابر مراسم «عمره» که حجّ اصغر است.

۱) کافى، ج ۴، ص ۲۹۰٫

۲) تفسیر برهان.

 

پیام ها

۱- براى جلوگیرى از مظلوم نمایى دشمن و تبلیغ علیه شما، مردم را در جریان بگذارید. «اذانٌ …. الى النّاس»

۲- در تبلیغ، از عنصر زمان و مکان غفلت نکنید. «یوم الحج الأکبر»

۳- از تشویق و تهدید، هر دو استفاده کنید. «ان تبتم… خیرلکم، ان تولیّتم فاعلموا»

۴- هنگام قطع روابط، روزنه اى براى پیوند باقى گذارید. «فان تبتم»

۵ – مهلت چهار ماهه، نشان لطف خداست، نه عجز او. «غیر معجزى اللَّه»

 

تفسیر آیه ۴ سوره التوبه:

إِلَّا الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئًا وَلَمْ یُظَاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ ﴿۴﴾
مگر آن مشرکانى که با آنان پیمان بسته‏ اید و چیزى از [تعهدات خود نسبت به] شما فروگذار نکرده و کسى را بر ضد شما پشتیبانى ننموده‏ اند پس پیمان اینان را تا [پایان] مدتشان تمام کنید چرا که خدا پرهیزگاران را دوست دارد (۴)

نکته ها

اعلام برائت، تنها شامل مشرکان پیمان شکن و توطئه گر مى شود، و گرنه کسانى مانند بنوضمره و بنوخزیمه که وفادار ماندند، این آیه آنان را استثنا مى کند.

على علیه السلام فرمود: با هر کس پیمانِ مدّت دار بسته اید، تا آن مدّت وفادار بمانید و به پیمان هر کس بى مدّت است، چهار ماه مهلت دهید.

 

پیام ها

۱- آنان که به پیمان ها احترام مى گذارند، پیمانشان محترم است.«عاهدتم من المشرکین ثم لم

ینقصوکم» ۲- وفا به پیمان لازم است، گرچه با مشرکین باشد.«عاهدتم من المشرکین… فاتموا»

۳- کسى که دشمن شما را یارى کند، دشمن شماست. «لم یظاهروا علیکم احداً» [۱۴]

۴- وفا به پیمان، نشانه ى تقواست. «فاتمّوا… انّ اللَّه یحبّ المتّقین»

۱۴) چون جزء شروط پیمان ها، کمک نکردن به دشمنان اسلام بوده است، پس اکنون که کمک کردند، شرط را زیر پا گذاشته و دشمن شمایند.

 

تفسیر آیه ۵ سوره التوبه:

فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۵﴾
پس چون ماه ‏هاى حرام سپرى شد مشرکان را هر کجا یافتید بکشید و آنان را دستگیر کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهى به کمین آنان بنشینید پس اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند راه برایشان گشاده گردانید زیرا خدا آمرزنده مهربان است (۵)

نکته ها

کافرانى که ۱۳ سال پیامبرصلى الله علیه وآله و مسلمانان را در مکّه آزار دادند و پس از هجرت نیز ۹ سال از هیچ توطئه اى فرو گذار نکردند، مستحقّ سرکوبى شدیدند.

کلمه ى «حیث» هم در مورد زمان بکار مى رود و هم در مورد مکان، یعنى هر جا و هر زمان که مشرکان را یافتید.

امام باقرعلیه السلام فرمودند: راه توبه از شرک، ایمان آوردن است. [۱]

۱) کافى، ج ۵، ص ۱۰٫

 

پیام ها

۱- پس از طىّ همه ى مراحلِ دعوت، استدلال و پیمان بستن، اگر مشرکان باز هم توطئه و دشمنى کردند، براى سرکوبشان از همه ى شیوه ها استفاده کنید. مثل کشتن، اسیر گرفتن، راه بستن و محاصره.«فاقتلوا، خذوا، احصروا»

۲- هم قاطعیّت لازم است هم نرمش. «اقتلوا، خلّوا»

۳- آزادى مذهب آسمانى آرى، امّا انحراف فکرى و سقوط عقل و انسانیّت، قابل تحمّل نیست. «فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم»

۴- مسلمانان باید همواره در کمین توطئه گران باشند. «واقعدوا لهم کل مرصد»

۵ – تشکیلات اطلاعاتى مسلمانان باید چنان باشد که حتّى توطئه گران را در خارج از مرزها زیر نظر داشته باشند. «کلّ مرصد»

۶- براى سرکوبى دشمنان توطئه گر، مرزها و تمام راههاى نفوذ را کنترل کنیم. «واقعدوا لهم کلّ مرصد»

۷- توبه را حتّى هنگام جنگ هم بپذیرید. چون اسلام دین سماحت و بزرگوارى است، نه عقده گشایى و انتقام. «فاقتلوا …. فان تابوا»

۸ – توبه باید همراه با عمل باشد. از توبه ى بى عمل، فریب نخوریم. «فان تابوا واقاموا…»

۹- توبه از شرک، ایمان است و نشانه ى توبه ى واقعى، نماز و زکات است. «تابوا واقاموا الصلوه…»

۱۰- نماز، در رأس عبادت هاست. به کسى که به شعائر دینى (نماز و زکات) احترام مى گذارد، تعرّض نکنید. «اقاموا الصلوه…فخلّوا سبیلهم»

 

تفسیر آیه ۶ سوره التوبه:

وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۶﴾
و اگر یکى از مشرکان از تو پناه خواست پناهش ده تا کلام خدا را بشنود سپس او را به مکان امنش برسان چرا که آنان قومى نادانند (۶)

پیام ها

۱- به درخواست پناهندگى دشمن براى تحقیق و شناخت عقاید و افکار اسلامى، پاسخ مثبت دهید. «استجارک فاَجِره»

۲- راه فکر و تعقّل، حتّى براى مشرکان مهدورالدّم باز است و براى احتمال هدایت یک نفر هم باید حساب جداگانه باز کرد. «احدٌ من المشرکین»

۳- اسلام، دین رأفت، شرافت و کرامت است. «استجارک فاَجِره»

۴- به دشمن هم فرصت فکر و انتخاب بدهید و حتّى در شرایط جنگى نیز مردم را از رشد فکرى باز ندارید. «استجارک فاَجِره»

۵ – انتخاب حقّ وپذیرش عقاید صحیح، مهلت مى طلبد.«اَجِره حتّى یسمع کلام اللَّه»

۶- قرآن، کلام قابل فهم است که زمینه ى هدایت را فراهم مى سازد و چنان نیست که فهمش خارج از عهده ى انسان باشد. «یسمع کلام اللَّه»

۷- حکومت اسلامى باید زمینه ى شنیدن کلام خدا را براى منحرفان فراهم کند، چون انحراف بعضى، به خاطر عدم تبلیغ ماست، نه از روى کینه. چه بسا اگر حق را بشنوند، تغییر یابند.«حتى یسمع کلام اللَّه»

۸ – اسلام، دین آزادى است و ایمان از روى فهم ارزش دارد، نه از روى ترس یا اجبار. «اَجِره، یسمع، ابلغه مأمنه»

۹- مکتبى که منطق دارد، عجله ندارد. به دشمن فرصت دهید تا آن را بشنود، و امنیّت او را تضمین کنید تا با فکر آسوده انتخاب کند. «یسمع، ابلغه مأمنه»

۱۰- کفر بعضى، از جهل سرچشمه مى گیرد و اگر آگاه شوند، حقّ را مى پذیرند. «ذلک بانّهم قوم لایعلمون»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۸۷ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر