سبز قامتدوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 190 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۹۰ – آیات ۲۱ تا ۲۶ سوره التوبه

تفسیر قرآن کریم صفحه 190 - آیات 21 تا 26 سوره التوبه

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۹۰

سوره: التوبه

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

تفسیر آیه ۲۱ و ۲۲ سوره التوبه:

یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَهٍ مِنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَهُمْ فِیهَا نَعِیمٌ مُقِیمٌ ﴿۲۱﴾
پروردگارشان آنان را از جانب خود به رحمت و خشنودى و باغهایى [در بهشت] که در آنها نعمتهایى پایدار دارند مژده مى‏ دهد (۲۱)
خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ ﴿۲۲﴾
جاودانه در آنها خواهند بود در حقیقت ‏خداست که نزد او پاداشى بزرگ است (۲۲)

پیام ها

 

۱- خداوند، خود به مؤمنان مهاجر و مجاهد، مژده ى بهشت داده است. [۲۷] «یبشّرهم ربّهم»

۲- نشانه ى جامعیّت یک مکتب آن است که علاوه بر هماهنگى با فطرت، به پیروان خود امید دهد. «یبشّرهم»

۳- بشارت و پاداش، از شئون ربوبیّت است. «یبشّرهم ربّهم»

۴- برخوردارى از رحمت و رضوان بهشت، نمودى از فوز و رستگارى است. «الفائزون یبشرّهم ربّهم…»

۵ – رحمت و رضاى خدا، بر نعمت هاى مادّى مقدّم است. «برحمه منه و رضوان و جنّات» (نام رحمت و رضوان قبل از بهشت آمده است)

۶- باغهاى بهشت، پر نعمت است. [۲۸] «نعیم»

۷- اگر به خاطر خدا از نعمت هاى فانى بگذریم، به نعمت هاى ابدى مى رسیم. «نعیم مقیم»

۸ – فنا و زوال، بزرگ ترین آفتِ نعمت هاى دنیوى است که در قیامت این آفت نیست. «مقیم، خالدین، ابداً»

۹- پاداش بزرگ، تنها در انحصار اوست، پاداشهاى دیگران از هر کس و هرچه که باشد، کوچک است. «عنده» قبل از «اجر عظیم» نشانه ى انحصار است.

۱۰- خداوندى که به همه ى دنیا «قلیل» مى گوید، به پاداش مجاهدان، «عظیم» مى گوید.

۱۱- خداوند، قلیل و فانى ما را به گرانبهاترین قیمت مى خرد، با آنکه ما هر چه داریم، از خود اوست. «اجر عظیم»

۲۷) در آیات دیگر، بشارت هاى دیگرى نیز آمده است، همچون: «سقاهم ربّهم» (انسان، ۲۱) و «صلواتٌ من ربّهم» بقره، ۱۵۷٫

۲۸) به گفته ى مفردات «نعیم» به معناى نعمت فراوان است.

 

تفسیر آیه ۲۳ سوره التوبه:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَکُمْ وَإِخْوَانَکُمْ أَوْلِیَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَى الْإِیمَانِ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۳﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید اگر پدرانتان و برادرانتان کفر را بر ایمان ترجیح دهند [آنان را] به دوستى مگیرید و هر کس از میان شما آنان را به دوستى گیرد آنان همان ستمکارانند (۲۳)

نکته ها

تهدیدهاى قرآن نسبت به پذیرش ولایت کفّار، تکان دهنده است. از جمله در سوره مائده آمده است: «و من یتولّهم منکم فانّه منهم» [۱] هر که ولایت آنان را بپذیرد، جزو آنان است. همچنین در سوره آل عمران مى فرماید: «و من یفعل ذلک فلیس مِن اللَّه فى شى ءٍ» [۲] هر که چنین کند، رابطه اش با خدا قطع شده است.

بعضى از مسلمانان هنگام هجرت به مدینه، مورد خشم والدین کافر خود بودند، ولى حفظ دین خود را بر رضایت آنان ترجیح دادند.

البتّه ولایت پدر و مادر کافر را نباید پذیرفت، ولى این غیر از نیکى به آنهاست.

۱) مائده، ۵۱٫

۲) آل عمران، ۲۸٫

 

پیام ها

۱- پدر کافر، بر فرزند مسلمان ولایت ندارد و روابط مکتبى بر روابط خانوادگى مقدّم است. «لا تتّخذوا»

۲- عواطف نباید بر ارزش هاى مکتبى غالب شود. «لاتتّخذوا ابائکم و اخوانکم»

۳- ولایت کافر ممنوع است، حتّى اگر نزدیکترین افراد باشد. «لاتتّخذوا ابائکم… أولیاء ان استحبّوا الکفر»

۴- ضابطه ى دین و مکتب، مقدّم بر هر رابطه اى است. «لاتتّخذوا، ان استحبّوا الکفر»

۵ – پذیرش ولایت کفّار، ظلم است. «الظالمون»

 

تفسیر آیه ۲۴ سوره التوبه:

قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ﴿۲۴﴾
بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالى که گرد آورده‏ اید و تجارتى که از کسادش بیمناکید و سراهایى را که خوش مى دارید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وى دوست‏ داشتنى‏ تر است پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به اجرا در]آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایى نمى ‏کند (۲۴)

نکته ها

روزى على بن ابى طالب علیهما السلام به گروهى فرمود: چرا شما براى کمک به اسلام به مدینه هجرت نمى کنید و به پیامبر ملحق نمى شوید؟ گفتند: ما با برادران و فامیل خود هستیم و از خانه هایمان دفاع مى کنیم. [۱]

گروه هایى که در این آیه مطرح شده، به عنوان نمونه است و به همین دلیل، پدر شامل مادر هم مى شود و پسر شامل دختر، و برادر شامل خواهر نیز مى شود.

۱) تفسیر المیزان.

 

پیام ها

۱- میزان ایمان را هنگام قرار گرفتن سر دو راهى دنیا و آخرت مى توان شناخت. «احبّ الیکم من اللّه و رسوله و جهاد»

۲- جهاد، از ارکان اسلام است و در کنار توحید و نبوّت مطرح شده است. «من اللَّه و رسوله و جهادٍ»

۳- براى عبور از پل هاى مادّیت، باید عقاید و انس با خدا را تقویت کرد. «ان کان آبائکم… و اموال… احبّ الیکم من اللّه و رسوله…»

۴- عواطف فامیلى و امکانات مادّى نباید مانع جهاد شود و هرکجا مانع شد، زمینه ساز قهر الهى است. «ان کان آبائکم… و اموال… احبّ… فتربّصوا…»

(در راه دوستى خدا و جهاد در راه او باید از همه چیز و همه کس گذشت. زیرا حفظ دین، بر حفظ روابط خانوادگى، عاطفى و اقتصادى مقدّم است.)

۵ – مسلمانانِ مرفّهِ دنیاپرست، همچون کافرانند. [۱] «فتربّصوا»

۶- اگر رفاه در زندگى اصل شد، انسانیّت سقوط مى کند و سبب دورى از خدا ورسول است وقهر و غضب نامعلومى را در انتظار دارد. «یأتى اللَّه بأمره»

۷- رفاه طلبانِ مسئولیّت گریز، مشمول هدایت الهى نمى شوند. «لایهدى»

۸ – برترى دادن مادّیات بر امور معنوى، نشانه ى فسق است. «احبّ الیکم… الفاسقین» (مرز ایمان و فسق، رها کردن معنویات است)

۱) در آیه، خطاب به آنان کلمه ى «فتربّصوا» به کار رفته که این لحن در قرآن، خطاب به کفّار است. به علاوه آیه مى رساند که خداوند خود با دنیاپرستان سخن نمى گوید، بلکه به پیامبر مى فرماید که به آنان پیام بدهد. «قُل» تفسیر المیزان.

 

تفسیر آیه ۲۵ سوره التوبه:

لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَهٍ وَیَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئًا وَضَاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ ﴿۲۵﴾
قطعا خداوند شما را در مواضع بسیارى یارى کرده است و [نیز] در روز حنین آن هنگام که شمار زیادتان شما را به شگفت آورده بود ولى به هیچ وجه از شما دفع [خطر] نکرد و زمین با همه فراخى بر شما تنگ گردید سپس در حالى که پشت [به دشمن] کرده بودید برگشتید (۲۵)

نکته ها

در آیات قبل، تشویق به جهاد و هشدار نسبت به وابستگى ها بود، در این آیه الطاف و امدادهاى الهى را بازگو مى کند تا انگیزه ى جهاد تقویت شود.

مجموع جنگ ها و سرایاى پیامبرصلى الله علیه وآله، که در این آیه با تعبیر «مواطن کثیره» آمده، هشتاد مورد بوده است. [۱] نقل شده است که «متوکّل عباسى» مریض شد و نذر کرد که اگر شفا یافت، «دراهم کثیره» بدهد. پس از بهبودى، بحث شد که دراهم کثیره چقدر مى باشد؟ از امام هادى علیه السلام پرسیدند، آن حضرت با استناد به این آیه فرمودند: باید هشتاد درهم بدهد. [۲]

سیماى جنگ حُنین

جنگ حُنین در منطقه اى نزدیک طائف، میان مسلمانان و قبیله ى «هوازن» درگرفت و به همین سبب به آن جنگ هوازن هم مى گویند.

در سال هشتم هجرى پیامبرصلى الله علیه وآله براى مقابله با توطئه و تهاجم هوازن، به آن منطقه لشکرکشى کرد. سپاه ده هزار نفرى اسلام که مکّه را فتح کرده بود، به همراه دو هزار نفر از تازه مسلمانان، به آن سوى عزیمت کردند.

جنگ و درگیرى پس از نماز صبح بود و مسلمانان که از حمله ى قبایل هوازن غافلگیر شده بودند، اغلب پا به فرار گذاشتند و نظام سپاه اسلام در هم ریخت، ولى با مقاومت سرسختانه ى گروهى، سرانجام فراریان به فراخوانى پیامبرصلى الله علیه وآله بازگشتند و مجدّداً حمله آغاز شد و با کشته شدنِ صد نفر از مشرکان و تسلیم شدن بقیّه و به دست آمدن غنایم بسیار، جنگ حُنین با یارى خداوند به سود مسلمانان خاتمه یافت. درباره ى تعداد اسرا و میزان غنایم و کیفیّتِ تقسیم آنها و مسائلى که پیش آمد و نتایج این نبرد، حرف هاى گفتنى بسیار است که باید به کتب تاریخ و مغازى مراجعه کرد.

۱) تفسیر نورالثقلین ؛ کافى، ج ۷، ص ۴۶۴٫

۲) تفسیر اطیب البیان.

 

پیام ها

۱- عامل اصلى پیروزى جنگ ها در صدر اسلام، نصرت و امداد الهى بود. «لقد نصرکم اللّه…»

۲- یاد الطاف الهى، از عوامل تقویت روحیّه و ایمان است. «لقد نصرکم اللَّه»

۳- جنگ حُنین بسیار مهم بود. («مواطن کثیره» شامل جنک حُنین نیز مى شود، ولى به خاطر اهمیّت آن جداگانه نیز نام برده شده است)«مواطن کثیره ویوم حنین»

۴- گاهى کثرت جمعیّت و امکانات مادّى، سبب غرور و غفلت و قهراً سبب شکست مى شود. «اعجبتکم کثرتکم»

۵ – به امدادهاى الهى در همه حال نیاز است، چه در حال ضعف و چه در حال قدرت. در جنگ بدر با مسلمانانِ اندک، از نصرت الهى برخوردار شدند و در جنگ حُنین با تعداد زیاد، باز هم نصرت الهى به یارى آمد. «لقد نصرکم اللّه… و یوم حُنین»

۶- بدون اراده ى الهى، اسباب مادّى بى اثر است. «لم تغن عنکم»

۷- براى ایجاد روحیّه ى تعبّد و تواضع، گاهى باید نقاط ضعف را به رخ کشید، تا غرورهاى بیجا بشکند. «ثمّ ولیّتم مدبرین»

 

تفسیر آیه ۲۶ سوره التوبه:

ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَذَلِکَ جَزَاءُ الْکَافِرِینَ ﴿۲۶﴾
آنگاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرود آورد و سپاهیانى فرو فرستاد که آنها را نمى‏ دیدید و کسانى را که کفر ورزیدند عذاب کرد و سزاى کافران همین بود (۲۶)

نکته ها

در قرآن، شش مرتبه کلمه «سَکینه» به کار رفته که پنج بار آن در مورد جنگ است.

در جنگ حنین، خداوند چهار نوع لطف به مؤمنان داشت: سکینه، جنود نامرئى، قهر بر کفّار و پذیرش توبه ى فراریان (که در آیه ى بعد مطرح است).

بعضى از اسیرانِ کفّار، از مسلمانان مى پرسیدند: کجایند آن سفید پوشانى که ما را مى کشتند؟ [۱] اشاره به فرشتگانى که با لباس هاى سفید، به چشم کفّار مى آمدند.

۱) تفسیر صافى.

 

پیام ها

۱- لغزش رزمندگان در جبهه، سبب محروم شدن از امدادهاى غیبى الهى نمى شود. «ثمّ ولّیتم مدبرین ثمّ انزل اللّه سکینته»

۲- امدادهاى غیبى، رمز پیروزى مسلمانان است. «انزل اللَّه سکینته»

۳- داشتن روحیّه ى خوب و اطمینانِ برخاسته از ایمان، از عوامل اصلى پیروزى در نبرد است. «سکینته»

۴- آرامش و اطمینان، هم براى رهبر لازم است، هم پیروان او. «سکینته على رسوله و على المؤمنین» نگرانى پیامبر از فرار افراد بود و ناآرامى مردم، از ترس.

۵ – آرامش روحى مؤمنان، از سوى خدا بود، «سکینتهُ» در آیه اى دیگر مى فرماید: «سکینتهٌ من ربّکم» [۱]

۶- باور به حضور فرشتگان و مأموران الهى در جنگ براى امداد مؤمنان، یک عقیده ى قرآنى است. «انزل جنوداً لم تروها»

۷- کشته شدن، براى کسى که به مبدأ و معاد ایمان دارد افتخار است، ولى براى کافران، مایه ى عذاب. «عذّب»

۸ – عاقبت همه ى کفّار، شکست و ذلّت است. «عذّب… ذلک جزاء الکافرین»

۱) بقره، ۲۴۸٫

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۹۰ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر