سبز قامتپنج شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 192 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۹۲ – آیات ۳۲ تا ۳۶ سوره التوبه

تفسیر قرآن کریم صفحه 191 - آیات 27 تا 31 سوره التوبه

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۹۲

سوره: التوبه

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

تفسیر آیه ۳۲ سوره التوبه:

یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ ﴿۳۲﴾
مى‏ خواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند ولى خداوند نمى‏ گذارد تا نور خود را کامل کند هر چند کافران را خوش نیاید (۳۲)

نکته ها

پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند: خداوند به اهل زمین نگاه کرد و من را انتخاب کرد، سپس بار دیگر نگاه کرد و على بن ابى طالب علیهما السلام را انتخاب فرمود، او بعد از من نور زمین است. آنگاه حضرت این آیه را تلاوت کردند. [۱]

۱) بحار، ج ۲۳، ص ۳۲۰٫

 

پیام ها

۱- توطئه دشمنان، دائمى وبى وقفه است. «یریدون» (فعل مضارع، رمز تداوم است)

۲- احکام اسلام ودین خدا، نور است ونور، سرچشمه ى حیات. «نوراللَّه»

۳- هرچند گروه هاى کفّار هر دسته اى به نوعى تلاش مى کنند، امّا هدف همه ى آنها خاموش ساختنِ فروغ دین است. «یطفئوا نور اللَّه»

۴- تلاش هاى کافران در مبارزه با دین، مثل فوت کردن به خورشید است. [۱] «یطفئوا نور اللَّه بافواههم»

۵ – بیشترین تلاشِ دشمنان دین، از راه تبلیغات است. «بافواههم»

۶- اگر نداى اسلام از زبان پیامبر نور است، تداوم آن در شکل امامت، اتمام نور است. [۲] «یتمّ نوره»

۷- خداوند به طرفداران حق، وعده ى پیروزى داده است. «ان یتمّ نوره …»

۸ – خداوند، فروغ دین را نه تنها حفظ مى کند، بلکه گسترش مى دهد. «یتمّ نوره»

۹- کفّار بدانند که با اراده ى حتمى خداوند براى پیروزى دین حقّ، طرف اند و هرگونه تلاش بر علیه مکتب اسلام محکوم به شکست است. «یتمّ نوره»

۱۰- اسلام مکتبى جاودانه بوده، «یتمّ نوره» و مخالف آن کافر است. «ولو کره الکافرون»

۱۱- اراده ى الهى، در مسیر راضى ساختن پیامبر خویش است، هرچند کفّار را خوش نیاید. [۳] «ولو کره الکافرون»

۱) نمرودها، فرعون ها، بنى امیه و بنى عباس و امثال آنان، نمونه هاى عملى تلاش کفّارند.

۲) چنانکه در آیه ى اکمال دین، مسأله ى امامت به عنوان اتمام نعمت به حساب آمده است: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى». مائده، ۳٫

۳) در داستان تغییر قبله نیز خداوند قبله اى قرار داد که پیامبر اسلام راضى باشد؛ «قبلهً ترضاها» (بقره، ۱۴۴) و نیز: «ولسوف یعطیک ربّک فترضى» ضحى، ۵٫

 

تفسیر آیه ۳۳ سوره التوبه:

هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ ﴿۳۳﴾
او کسى است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند هر چند مشرکان خوش نداشته باشند (۳۳)

نکته ها

این آیه به همین صورت، علاوه بر این سوره در دو سوره ى دیگر نیز آمده است: سوره ى فتح، آیه ى ۲۸ و سوره ى صفّ، آیه ى ۹٫

گرچه اسلام از نظر منطق و استدلال همیشه پیروز بوده است، امّا این آیه، غلبه ى ظاهرى و وعده ى حاکمیّت اسلام بر جهان را بیان مى کند. چنانکه در آیات دیگرى نیز «ظَهَر» به معناى استیلا یافتن آمده است، مثل: «اِن یظهروا علیکم یرجموکم» [۱] اگر بر شما غالب شوند، سنگسارتان مى کنند. ودرباره ى کفّار آمده است: «اِن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم اِلاًّ و لاذمّهً» [۲] اگر بر شما غالب شوند، هیچ عهد و پیمانى را مراعات نمى کنند.

از یک سو این آیه تاکنون تحقّق نیافته است و از سویى دیگر خداوند وعده ى حاکمیّت کلّى اسلام را داده و وعده اش دروغ نیست، در نتیجه همان گونه که در روایات بسیارى آمده است، این آیه به ظهور حضرت مهدى علیه السلام اشاره دارد.

مسأله ى حضرت مهدى علیه السلام و قیام جهانى او، در روایات بسیارى از طریق شیعه و اهل سنّت آمده و در اغلب کتب حدیثى عامّه نیز مطرح شده و از مسلّمات اعتقادى مسلمانان است. هرچند برخى از جمله وهابیّت به دروغ این عقیده را مخصوص شیعه دانسته اند. [۳]

امام باقرعلیه السلام فرمودند: زمانى خواهد آمد که هیچ کس باقى نخواهد ماند، مگر اینکه به رسالت حضرت محمّدصلى الله علیه وآله اقرار خواهد کرد. [۴]

در مورد حاکمیّت دین در سراسر گیتى، احادیث بسیارى است؛ از جمله از حضرت على علیه السلام روایت شده است که در زمان ظهور امام زمان علیه السلام، هیچ خانه اى و هیچ قریه اى نخواهد بود، مگر آنکه اسلام وارد آن خواهد شد، چه بخواهند، چه نخواهند. و صداى اذان هر صبح و شام در هر قریه اى شنیده خواهد شد. [۵]

۱) کهف، ۲۰٫

۲) توبه، ۸٫

۳) منتخب الأثر.

۴) تفسیر نورالثقلین.

۵) تفسیر صافى.

 

پیام ها

۱- محور وپایه ى دین اسلام، حقّ است. «دین الحقّ» (همه ى ادیان آسمانى حقّند، ولى به خاطر پیدایش تحریف در آنها، حقّانیت آنها مخدوش شده است)

۲- حقّ بر باطل پیروز است. «لیظهره»

۳- اراده و حرکت خود را با اراده ى الهى هماهنگ سازیم، وگرنه محو و نابود خواهیم شد. «لیظهره، ولو کره المشرکون»

 

تفسیر آیه ۳۴ سوره التوبه:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّهَ وَلَا یُنْفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿۳۴﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید بسیارى از دانشمندان یهود و راهبان اموال مردم را به ناروا مى ‏خورند و [آنان را] از راه خدا باز مى دارند و کسانى که زر و سیم را گنجینه مى کنند و آن را در راه خدا هزینه نمى کنند ایشان را از عذابى دردناک خبر ده (۳۴)

نکته ها

معناى احبار و رهبان در آیه ى ۳۱ گذشت.

«ذهب» به معنى طلاست، و به دلیل اینکه زود از دست مى رود، یا آنکه مردم به سویش مى روند، به طلا، «ذهب» گفته شده است. «فضّه» به نقره گفته مى شود، چون زود پراکنده مى شود، یا مردم به سوى آن جذب نمى شوند.

علماى یهود به خاطر منافع مادّى خود، حقّ را کتمان کردند و به حقانیّت دین اسلام اعتراف نکردند، یا رشوه گرفتند و گناه بخشودند، یا تفتیش عقاید کرده و به دیگران تهمت زدند.

خلیفه ى سوّم مى خواست حرف «و» را از «و الّذین» حذف کند، تا آیه وصفِ احبار ورهبان زراندوز باشد، نه مسلمانان، که عدّه اى شدیداً اعتراض کردند. [۱]

زکات در روایات

از امام صادق علیه السلام پرسیدند: در چه مقدار مال، زکات واجب مى شود؟ حضرت فرمود: زکات ظاهر یا باطن؟ گفتند: هر دو. حضرت ابتدا نصابى را براى زکات ظاهر بیان نموده و آنگاه در بیان زکات باطن فرمودند: «فلا تستأثر على اخیک بما هو احوج الیه منک» [۲] آنچه را برادر دینى ات به آن نیازمندتر از توست، او را انتخاب و ترجیح دهى.

در روایتى دیگر، آن حضرت مى فرماید: «انّما اعطاکم اللَّه هذه الفضول من الأموال لتوجّهوها حیث وجّهها اللَّه تعالى و لم تُعطِّلوها لتکنِزوها» [۳] خداوند این مال هاى اضافى را به شما عطا کرد تا در مسیر رضاى او خرج کنید، نه آنکه احتکار و گنج کنید.

طبق روایات، امام زمان علیه السلام چون ظهور کند، گنج ها را حرام مى کند و همه را به مصرف مبارزات خود مى رساند.

پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: «اِنّ اللَّه فرض على اغنیاء المسلمین فى اموالهم القدرَ الّذى یَسَعُ فقرائهم… اَلا انّ اللَّه یحاسبهم حساباً شدیداً و یعذّبهم عذابا الیما» [۴] خداوند، در مال مسلمانانِ ثروتمند، به مقدارى زکات واجب کرده که کفاف فقرا را بدهد، آگاه باش! همانا خداوند آنان را اگر به وظیفه ى خود عمل نکنند، حسابرسى شدید مى کند.

رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: هر مالى که زکات آن پرداخت نشود کنز است، گرچه پنهان نباشد، یا غیرطلا و نقره باشد. [۵]

ابوذر و آیه ى کنز

ابوذر غفارى، صحابى بزرگوار پیامبر، در اعتراض به زراندوزى هاى معاویه و عثمان و عمّال حکومت و حیف و میل اموال عمومى، صبح و شام این آیه را با صداى بلند در برابر معاویه و سپس در مقابل عثمان مى خواند و مى گفت: این آیه مخصوص مانعان زکات نیست و هر نوع زراندوزى را شامل مى شود.

در تفسیر شریف المیزان آمده است که از برخوردهاى ابوذر با عثمان و معاویه و کعب الأحبار، بر مى آید که ثروت اندوزى در جامعه ى فقیر حرام است، گرچه از راه حلال باشد و زکاتش پرداخت شده باشد.

البتّه برخى آن را به اجتهاد شخصى ابوذر نسبت مى دادند، ولى خودش مى گفت: «ما قلتُ لهم الاّ ما سَمعتُ من نبیّهم» آنچه گفته ام از پیامبر شنیده ام. از طرفى صراحت و صداقت ابوذر هم مورد تأیید پیامبر است.

از فرازهاى برجسته ى زندگى ابوذر، همین امر به معروف و نهى از منکر او نسبت به حکّام، در زمینه ى ریخت وپاش هاى اقتصادى است و نزاعش با عثمان بر سر مال و مقام نبود، بلکه اعتراض به یک منکر اجتماعى بود.

سرانجام عثمان، این صحابى پارسا و انقلابى را به شام تبعید کرد، از شام هم به بدترین وضعى به مدینه آوردند، سپس به «ربذه» تبعید شد و در تبعیدگاه، مظلومانه جان سپرد. و این نیز از فرازهاى ناپسند وننگین حکومت عثمان بود.

دیگران براى تبرئه ى عثمان، کوشیده اند تا به ابوذر تهمت سوسیالیست بودن و فکر اشتراکى داشتن و مخالفت با مالکیّت خصوصى بزنند، امّا علامه امینى قدس سره در الغدیر، بحث مبسوطى در ردّ این اتهام دارد. [۶]

تبعیدهاى مکرّر ابوذر به خاطر مناقشات او با حکومت و فریادهاى اعتراض آمیزش بر ضدّ روش مالى عثمان و زراندوزى معاویه و توجیه گرى هاى کعب الأحبار، در کتب تاریخى شیعه و اهل سنّت آمده است، [۷] هر چند برخى خواسته اند به نوعى توجیه کنند و این مناقشات را به حساب آزادى بیان و عقیده در دوره ى عثمان بگذارند، یا آنکه تبعید آن صحابى بزرگوار را به عنوان اینکه «دفع شرّ مهم تر از کسب منفعت است» بدانند و حضورش را در مدینه و شام، شرّ تلقّى کنند و تبعیدش را رعایتِ مصلحت به شمار آورند، [۸] ولى این رفتار ننگ آلود با یار صدیق و پرهیزکار پیامبر که زبان صریح و اعتراض دلسوزانه اش تنها با انگیزه ى عمل به وظیفه در برابر انحرافات بود، هیچ توجیه و تأویلى نمى پذیرد.

۱) تفسیر فرقان.

۲) تفسیر صافى.

۳) تفسیر صافى.

۴) تفسیر صافى.

۵) تفسیر کنزالدقائق.

۶) الغدیر، ج ۸، ص ۳۳۵٫

۷) تفسیر نمونه.

۸) از جمله: تفسیر المنار، ج ۱۰، ص ۴۰۶ – ۴۰۷٫

 

پیام ها

۱- همه ى علماى اهل کتاب، بد نیستند. [۱] «کثیراً من الأحبار»

۲- سوء استفاده از موقعیّت ها، حرام است وبزرگ ترین خطر براى علماى دین، فساد مالى است. «لیأکلون اموال الناس بالباطل» (کسانى که متولّى موقوفات اند و آنها را در مسیر اهداف وقف شده مصرف نمى کنند، از مصادیق این آیه مى باشند)

۳- بهره گیرى علما از مال مردم و بهره نرساندن به آنان، موجب بى رغبتى مردم به دین مى شود و مصداقِ «صدّ عن سبیل اللَّه» است. «لیاکلون اموال الناس … و یصدّون عن سبیل اللَّه»

۴- بازداشتن علماى یهود و نصارى مردم را از راه حقّ، به خاطر دست یابى به دنیاست. «یکنزون… یصدّون»

۵ – در اسلام، محدودیّتى براى سرمایه نیست، امّا راه تحصیل آن شروطى دارد و زراندوزى و بدمصرف کردن ثروت حرام است. «الذین یکنزون… ولاینفقونها فى سبیل اللّه» (وقتى زراندوزى حرام باشد، احتکارِ ضروریّات قطعاً حرام است)

۶- مال اندوزى یک بلاى اجتماعى است و بدتر از آن حرص است و بدتر از آن احتکار وپنهان کردن است. چون مشکلات بسیارى را براى جامعه فراهم مى کند. «الذین یکنزون… ولا ینفقونها»

۷- دنیاپرستى علما و زراندوزى ثروتمندان، سبب قهر الهى است. «فبشّرهم…»

۸ – جمع آورى طلا و نقره و پول، و انفاق نکردن و احتکار آن، گناه کبیره است. چون وعده ى عذاب به آن داده شده است. «الذین یکنزون… عذاب الیم»

۱) در آیه ى ۸۲ سوره ى مائده، گروهى از آنان ستایش شده اند.

 

تفسیر آیه ۳۵ سوره التوبه:

یَوْمَ یُحْمَى عَلَیْهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ ﴿۳۵﴾
روزى که آن [گنجینه]ها را در آتش دوزخ بگدازند و پیشانى و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ کنند [و گویند] این است آنچه براى خود اندوختید پس [کیفر] آنچه را مى‏ اندوختید بچشید (۳۵)

نکته ها

کلمه ى «تُکوى » از ریشه «کىّ»، به معناى چسباندن چیز داغ به اعضاى بدن است.

انتخاب این سه موضع از بدن براى داغ نهادن، یا براى آن است که گرما از این سه نقطه زودتر به درون بدن سرایت مى کند، [۱] یا براى این است که ثروتمندان با چهره به فقیران عبوس مى کنند، با پهلو بى اعتنایى و با کمر، پشت به آنان مى کنند، یا اینکه مراد از صورت، جلوى بدن است و مراد از کمر، عقب بدن و مقصود از پهلو، دو طرف بدن. یعنى کنایه از گداختن همه ى بدن است.

امام صادق علیه السلام، با استناد به این آیه، ترک زکات را از گناهان کبیره دانسته اند. [۲]

در روایتى ابوذر مى گوید: رسول خداصلى الله علیه وآله کنار کعبه دوبار فرمودند: «هم الأخسرون و ربّ الکعبه»، به خداى کعبه قسم! آنان زیانکارترین هستند. پرسیدم: پدر و مادرم فدایت! منظورتان چه کسانى است؟ فرمود: زراندوزان. [۳]

۱) تفسیر نمونه.

۲) تفسیر کنزالدقائق.

۳) تفسیر مجمع البیان.

پیام ها

۱- خداوندى که انسان ها را به همان صورت اوّل زنده مى کند، مى تواند جمادات و طلا و نقره را هم به همان صورتِ دنیوى، حاضر سازد. «هذا»

۲- کیفر وپاداش انسان در قیامت، با اعمال او در دنیا متناسب است. «هذا ماکنزتم»

۳- یکى از ابزارهاى شکنجه در قیامت، اموال دنیوى است. «هذا ماکنزتم»

۴- در قیامت، خداوند شیرینى مال و ثروت را از ذائقه ى زراندوزان در مى آورد. «فذوقوا»

 

تفسیر آیه ۳۶ سوره التوبه:

إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِی کِتَابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَهٌ حُرُمٌ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَافَّهً کَمَا یُقَاتِلُونَکُمْ کَافَّهً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ ﴿۳۶﴾
در حقیقت‏ شماره ماه ‏ها نزد خدا از روزى که آسمانها و زمین را آفریده در کتاب [علم] خدا دوازده ماه است از این [دوازده ماه] چهار ماه [ماه] حرام است این است آیین استوار پس در این [چهار ماه] بر خود ستم مکنید و همگى با مشرکان بجنگید چنانکه آنان همگى با شما مى ‏جنگند و بدانید که خدا با پرهیزگاران است (۳۶)

نکته ها

سال، دوازده ماه دارد و کلمه ى «شَهر» (ماه) نیز دوازده بار در قرآن آمده است. [۱]

عدد دوازده که بارها در قرآن آمده است، عدد مبارکى است، تعداد رهبران بنى اسرائیل و چشمه هاى آب زلال که با معجزه ى موسى علیه السلام جوشید، عدد امامان اهل بیت و… دوازده است.

چهار ماهى که جنگ در آن حرام است عبارتند از: ذى القعده، ذى الحجّه، محرّم و رجب. سه ماه اوّل پى در پى است. [۲]

نظام حرکت ماه به دور زمین و چرخشى که به اراده ى الهى در منظومه ى شمسى در طول سال است، از آغاز خلقت بر این کرات حاکم بوده است.

احترام ماههاى حرام تا وقتى است که دشمن از آن سوء استفاده نکند و در این ماهها حمله و هجوم نیاورد والاّ اگر دشمن حمله کرد، دفاع لازم است. طبق آیه ى ۱۹۴ سوره بقره: «والحُرمات قصاص، فمَن اعتَدى علیکم فاعتَدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم»، همه ى چیزهاى مورد احترام، قابل قصاص است. هر کس از قانون عدم تعرّض، سوء استفاده کرد و بر شما تجاوز کرد، شما هم به همان گونه عمل کنید.

تعبیر ثابت و پا بر جا بودن این آیین، شاید اشاره به این باشد که احترام چهارماه در همه ى ادیان آسمانى ثابت بوده است. (طبق روایات)

در برخى روایات از امام باقرعلیه السلام، دوازده امامِ پس از پیامبر اسلام، به عنوان تأویل این آیه شمرده شده است. [۳]

۱) اعجاز عددى قرآن.

۲) کافى، ج ۴، ص ۲۴۰٫

۳) تفسیر کنزالدقائق.

 

پیام ها

۱- بهترین تقویمِ تاریخ و زمان بندى، آن است که ثابت، طبیعى و همگانى باشد. ماههاى قمرى این سه ویژگى را دارند. «عدّه الشهور…»

۲- وجود ماههاى دوازده گانه، به تدریج شکل نگرفته است، بلکه از آغاز پیدایش زمین و آسمان بوده است. «اثنا عشر شهراً… یوم خَلق»

۳- رزمندگان و خانواده هایشان، نیاز به عیادت، آموزش، استراحت و رسیدگى به خانه و زندگى دارند. بنابراین یک سوّم سال، اجباراً باید جنگ خاموش شود تا فرصتى براى اینها باشد. «منها اربعه حرم» حتّى در جنگ هم باید اصولى رعایت شود و به ناآگاهان، اغفال شدگان، زنان، سالمندان و کودکان، تعرّض نشود و بدون توجیه و تذکّر قبلى، حمله نشود.

۴- همه زمان ها یکسان نیستند. در زمان هم قداست و حرمت مطرح است. «منهااربعه حرم»

۵ – اسلام، هم مکان أمن دارد، (مکّه) هم زمانِ امن (ماههاى حرام). جالب آنکه محور سه ماه (ذیقعده، ذیحجّه ومحرّم) از این چهار ماه حرام، ماه حجّ (ذیحجّه) است.

۶- زیان بى توجّهى به ماههاى حرام، به خود انسان ها باز مى گردد «فلا تظلموا فیهنّ انفسکم»

۷- در اسلام اصل بر جنگ نیست، بلکه بر فکر، برهان، حکمت، موعظه و زندگى مسالمت آمیز است؛ امّا اگر دشمنان به تجاوز دست زدند، مسلمانان حق دفاع دارند، حتّى در ماههاى حرام. «قاتلوا المشرکین»

۸ – اجازه ندهید دشمن از مقدّساتِ دینى و احکام فقهى شما سوء استفاده کند. «قاتلوا المشرکین کافه» اگر دشمن در ماههاى حرام حمله کرد، مقدّس مآب نشوید، بلکه مقابله کنید.

۹- حمله به دشمن، باید همانند ابعاد حملات دشمن باشد. «کمایقاتلونکم»

۱۰- پیروزى در سایه ى تقواست. «ان اللَّه مع المتقین»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۹۲ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر