سبز قامتیکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 198 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۹۸ – آیات ۶۹ تا ۷۲ سوره التوبه

تفسیر قرآن کریم صفحه 198 - آیات 69 تا 72 سوره التوبه

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۹۸

سوره: التوبه

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

تفسیر آیه ۶۹ سوره التوبه:

کَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ کَانُوا أَشَدَّ مِنْکُمْ قُوَّهً وَأَکْثَرَ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلَاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلَاقِکُمْ کَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ بِخَلَاقِهِمْ وَخُضْتُمْ کَالَّذِی خَاضُوا أُولَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۶۹﴾
[حال شما منافقان] چون کسانى است که پیش از شما بودند آنان از شما نیرومندتر و داراى اموال و فرزندان بیشتر بودند پس از نصیب خویش [در دنیا] برخوردار شدند و شما [هم] از نصیب خود برخوردار شدید همان گونه که آنان که پیش از شما بودند از نصیب خویش برخوردار شدند و شما [در باطل] فرو رفتید همان گونه که آنان فرو رفتند آنان اعمالشان در دنیا و آخرت به هدر رفت و آنان همان زیانکارانند (۶۹)

نکته ها

«خَلاق» در آیه، به معناى مطلقِ بهره و نصیب است، گرچه در لغت به معناى اخلاق و خُلقیّاتى است که انسان کسب مى کند.

مراد از حبطِ عمل در دنیا، شاید افشاى چهره ى واقعى منافقان و بى ارزش شدن کارهاى نیک آنان باشد.

 

پیام ها

۱- تاریخ و سرنوشت امّت ها، به یکدیگر شبیه است. «کالّذین من قبلکم»

۲- راه کفر و نفاق همیشه بوده وسنّت الهى نیز یکسان است. «کالّذین من قبلکم»

۳- قدرت نظامى، «قوّه» و اقتصادى، «اموالاً» و نیروى انسانى، «اولاداً» مانع قهر الهى نیست.

۴- منافقان وکفّار، به قدرت، مال وفرزند خود تکیه دارند. «کانوا اشدّمنکم قوّهو…»

۵ – در بهره مند شدن از منافع دنیوى، ایمان شرط نیست، کفّار و منافقان نیز نصیب دارند. «فاستمتعوا»

۶- کامجویى ها و کامیابى هاى دنیوى، زود گذر است. «فاستمتعوا بخلاقهم»

۷- دلیل کامیابى مخالفان انبیا از دنیا، خلق و خوى و تلاش آنان است. «فاستمتعوا بخلاقهم»

۸ – هر کامیابى و نعمتى، نشانه ى لطف الهى نیست. «فاستمتعوا… حبطت اعمالهم»

۹- خداوند در دنیا براى منحرفان از حق، بهره اى قرار داده است. «خلاقهم» ولى در آخرت، هیچ بهره و نصیبى ندارند. [۱]

۱۰- فرو رفتن و غرق شدن در فساد و دین ستیزى، عامل سقوط است. «خضتم، خاضوا» وگرنه، توبه و بازسازى پس از هرگناه، مى تواند نجات بخش باشد.

۱۱- کفر ونفاق، سبب حبط اعمال است. «حبطت»

۱) اولئک لا خلاق لهم فى الأخره». آل عمران، ۷۷٫

 

تفسیر آیه ۷۰ سوره التوبه:

أَلَمْ یَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِیمَ وَأَصْحَابِ مَدْیَنَ وَالْمُؤْتَفِکَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿۷۰﴾
آیا گزارش [حال] کسانى که پیش از آنان بودند قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اصحاب مدین و شهرهاى زیر و رو شده به ایشان نرسیده است پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند خدا بر آن نبود که به آنان ستم کند ولى آنان بر خود ستم روا مى‏ داشتند (۷۰)

نکته ها

قوم نوح، با غرق شدن، قوم عاد (قوم حضرت هود)، با تندبادهاى سرد و مسموم، قوم ثمود (قوم حضرت صالح)، با زلزله، قوم مدین (اصحاب حضرت شعیب)، با ابر آتشبار و قوم لوط، با زیر ورو شدن آبادى هایشان هلاک شدند.

«مؤتَفِکات» از «ائتکاف» به معناى زیر ورو شدن است که در این جا اشاره به عذاب قوم لوط دارد.

 

پیام ها

۱- از سنّت هاى الهى، عذاب وکیفر دنیوى است. «ألم یأتهم…» یعنى در مورد شما نیز چنین است.

۲- هرکس آگاه تر است، مسئول تر است. «ألم یأتهم…» مردم عصر پیامبر، از سرنوشت اقوام گذشته آگاه بودند.

۳- تاریخ واخبار اقوام گذشته، بسیار مهم ومفید است. «نبأ» (به خبر مهم ومفید «نبأ» گفته مى شود)

۴- هرکس از تاریخ عبرت نگیرد باید توبیخ شود. «ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم» بهترین درس براى زندگىِ امروز، عبرت از تاریخ گذشته است.

۵ – قهر الهى همواره پس از اتمام حجّت است. «اتتهم رسلهم»

۶- سرپیچى از دستورهاى الهى، ظلم به خویشتن است. «انفسهم یظلمون»

۷- انسان داراى اختیار است و مى تواند در برابر همه ى معجزات، تصمیم بگیرد. «اتتهم رسلهم… و لکن کانوا انفسهم یظلمون»

۸ – قهر الهى به خاطر اصرار واستمرار بر ظلم است. «کانوا انفسهم یظلمون»

 

تفسیر آیه ۷۱ سوره التوبه:

وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿۷۱﴾
و مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند که به کارهاى پسندیده وا مى دارند و از کارهاى ناپسند باز مى دارند و نماز را بر پا مى کنند و زکات مى‏ دهند و از خدا و پیامبرش فرمان مى ‏برند آنانند که خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد که خدا توانا و حکیم است (۷۱)

نکته ها

آیه ى ۶۷، درباره ى منافقان تعبیرِ «بعضهم من بعض» را آورده بود، امّا این آیه درباره ى مؤمنان مى فرماید: «بعضهم اولیاء بعض»، شاید اختلاف تعبیر به خاطر آن است که بر خلاف مؤمنان، وحدت عمیق و پیوند ولایت در میان منافقان نیست و هنگام بروز منافع شخصى، وفادار نیستند و وحدتشان ظاهرى و صورى است، به قول قرآن: «تحسبهم جمیعاً وقلوبهم شتّى» [۱] آنان را متّحد مى پندارى در حالى که دلهایشان پراکنده است.

چون امر به معروف ونهى از منکر، عامل برپایى واجبات دیگر است، از این رو در آیه، قبل از نماز و زکات آمده است. [۲]

۱) حشر، ۱۴٫

۲) تحف العقول، ص ۲۳۷٫

 

پیام ها

۱- زن و مرد هردو، در اصلاح جامعه تأثیر گذارند. «المؤمنون والمؤمنات»

۲- مؤمنان در جامعه ى اسلامى، نسبت به یکدیگر از طرف خداوند، حقّ ولایت و نظارت همراه با محبّت دارند و بى تفاوت نیستند.«بعضهم اولیاء بعض»

۳- امر به معروف ونهى از منکر که بر همه ى مردان وزنان با ایمان واجب است، برخاسته از حقّ ولایت بر یکدیگر است. «بعضهم اولیاء بعض یأمرون… وینهون»

۴- امر به معروف و نهى از منکر باید از موضع قدرت باشد نه ضعف. «یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»

۵ – امر ونهى، در سایه ى محبّت وولایت قابل اجراست. «بعضهم اولیاء، یأمرون…»

۶- توجّه به زندگى محرومان و تأمین اجتماعى فقرا، در کنار مسائل عبادى دیگر است. «یُقیمون، یُؤتون الزکوه و یُطیعون اللّه…»

۷- ایمان در اصلاح فرد و جامعه، نقش به سزایى دارد. «المؤمنون و المؤمنات… یأمرون، یَنهون، یُقیمون الصلوه و یؤتون الزکوه و یطیعون اللّه»

۸ – امر به معروف ونهى از منکر، اقامه ى نماز، پرداخت زکات واطاعت از خدا و رسول، وظیفه و عملکرد دائمى مؤمنان است. «یَأمرون، یَنهون، یُقیمون، یُؤتون، یُطیعون» (فعل مضارع رمز استمرار است)

۹- کسانى که دیگران را به کارهاى خوب دعوت مى کنند، باید خود نیز اهل عمل باشند. «یأمرون، یقیمون الصلوه و یؤتون الزکوه و یطیعون»

۱۰- اطاعت از خدا و رسول باید با میل و رغبت باشد. «یُطیعون اللّه و رسوله» (اطاعت در لغت به معناى پیروى با میل است)

۱۱- هم اطاعت از خدا در برنامه هاى عبادى لازم است و هم اطاعت از رسول در برنامه هاى حکومتى. «یطیعون اللَّه ورسوله»

۱۲- اعمال انسان، زمینه ساز رحمت الهى است. «یَأمرون، یَنهون، یُقیمون، یُؤتون، یُطیعون، سیرحمهم اللّه»

۱۳- زن ومرد در دریافت رحمت الهى یکسان مى باشند. «المؤمنون والمؤمنات… سیرحمهم اللّه»

 

تفسیر آیه ۷۲ سوره التوبه:

وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاکِنَ طَیِّبَهً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿۷۲﴾
خداوند به مردان و زنان با ایمان باغهایى وعده داده است که از زیر [درختان] آن نهرها جارى است در آن جاودانه خواهند بود و [نیز] سراهایى پاکیزه در بهشتهاى جاودان [به آنان وعده داده است] و خشنودى خدا بزرگتر است این است همان کامیابى بزرگ (۷۲)

نکته ها

این آیه چگونگى تحقّق رحمتى را که در آیه ى قبل بود، «سیرحمهم» بیان مى کند.

«جنّاتِ عَدن»، طبق روایات، بهترین و شریف ترین منطقه ى بهشت و جایگاه پیامبران و صدّیقان و شهداست، منطقه اى که از نظر خوبى، به خیال کسى خطور نکرده است. [۱]

مقایسه ى اهل نفاق با اهل ایمان (آیات ۶۷ و ۶۸ با ۷۱ و ۷۲)

۱- اهل نفاق، «بعضهم من بعض»، امّا اهل ایمان «بعضهم اولیاء بعض»

۲- اهل نفاق، «یأمرون بالمنکر و ینهون عن المعروف»، امّا اهل ایمان «یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»

۳- اهل نفاق، «نسوااللَّه»، امّا اهل ایمان «یقیمون الصلوه»

۴- اهل نفاق، «یقبضون ایدیهم »، امّا اهل ایمان «یؤتون الزکوه»

۵ – اهل نفاق، «فاسقون»، امّا اهل ایمان «یطیعون اللَّه»

۶- خداوند به اهل نفاق، «نار جهنّم» وعده داده، امّا به اهل ایمان «جنّات، مساکن»

۷- براى اهل نفاق، «لعنهم اللَّه»، امّا براى اهل ایمان «رضوان من اللَّه»

۸ – براى اهل نفاق، «عذاب مقیم»، امّا براى اهل ایمان «فوز عظیم»

۱) تفسیر کنزالدقائق.

 

پیام ها

۱- زن و مرد، در برخوردارى از پاداش الهى، برابرند«وعداللَّه المؤمنین و المؤمنات»

۲- بزرگ ترین امتیاز بهشت، خلود در آن وجاودانگى نعمت هاى آن است. «خالدین فیها»

۳- زندگى آخرت تنها معنوى نیست، بلکه مادّى وجسمانى است. «جنّات، مساکن طیّبه»

۴- مسکن خوب، وقتى ارزشمند است که در منطقه ى خوب باشد. «مساکن طیّبه فى جنّات عدن»

۵ – از تمایلات طبیعى انسان به آب، سرسبزى، باغ، بوستان و منزل، در جهت گرایش به معنویت استفاده کنیم. «وعداللَّه… جنّات تجرى من تحتها الانهار…»

۶- لذّت هاى معنوى، بالاتر از لذّت هاى مادّىِ بهشت است. «رضوان من اللَّه اکبر»

۷- بهشت نیز درجات ومراتبى دارد. «جنّات تجرى، جنّات عدن ورضوان من اللَّه اکبر»

۸ – رسیدن به پاداش اخروى ورضایت الهى، رستگارى بزرگ است«الفوزالعظیم»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۹۸ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر