سبز قامتدوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 202 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۲۰۲ – آیات ۹۴ تا ۹۹ سوره التوبه

تفسیر قرآن کریم صفحه 201 - آیات 87 تا 93 سوره التوبه

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۲۰۲

سوره: التوبه

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

تفسیر آیه ۹۴ سوره التوبه:

یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَیْهِمْ قُلْ لَا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِکُمْ وَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۹۴﴾
هنگامى که به سوى آنان بازگردید براى شما عذر مى ‏آورند بگو عذر نیاورید هرگز شما را باور نخواهیم داشت‏ خدا ما را از خبرهاى شما آگاه گردانیده و به زودى خدا و رسولش عمل شما را خواهند دید آنگاه به سوى داناى نهان و آشکار بازگردانیده مى ‏شوید و از آنچه انجام مى‏ دادید به شما خبر مى‏ دهد (۹۴)

نکته ها

حدود هشتاد نفر از منافقان، در جنگ تبوک شرکت نکردند، و هنگامى که پیامبر و مسلمانان از جنگ بازگشتند، براى توجیه کار خود، بهانه هاى مختلفى را مطرح کردند. آیه نازل شد که آنچه را مى گویند باور نکنید و آنها را به خدا واگذارید.

 

پیام ها

۱- مسلمانان باید چنان مقتدر باشند که متخلّفان، خود را موظّف به عذرخواهى کنند. «یعتذرون»

۲- با منافقانِ عذر تراش، قاطعانه برخورد کنیم.«لاتعتذروا لن نؤمن لکم»

۳- خداوند از راه غیب، پیامبرش را از اخبار منافقان و اعمال مردم آگاه مى سازد. «قد نبّأنا اللّه»

۴- پس از پایان جنگ، عذر و بهانه تراشى ها آغاز مى شود. «یعتذرون …اذا رجعتم»

۵ – علم خدا نسبت به غیب و شهود، پیدا و پنهان، یکى است و چیزى از او پنهان نیست. «عالم الغیب و الشهاده»

۶- یادآورى قیامت، از بهترین عوامل سازنده ى انسان است. «تُردّون، فینبّئکم»

۷- انسان در برابر تمام کارهاى خود مسئول است وقیامت، روز رسوایى است. «فینبّئکم…»

 

تفسیر آیه ۹۵ سوره التوبه:

سَیَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَکُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَیْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿۹۵﴾
وقتى به سوى آنان بازگشتید براى شما به خدا سوگند مى ‏خورند تا از ایشان صرفنظر کنید پس از آنان روى برتابید چرا که آنان پلیدند و به [سزاى] آنچه به دست آورده‏ اند جایگاهشان دوزخ خواهد بود (۹۵)

نکته ها

اِعراض، یا بر اساس بزرگوارى و گذشت است، یا بر اساس قهر و بى اعتنایى، و در این آیه، به هر دو معنى به کار رفته است؛ منافقان درخواست اعراض و چشم پوشى از خطا داشتند، خداوند دستور اعراض قهرآمیز داد. [۱]

رسول خداصلى الله علیه وآله پس از بازگشت از تبوک، فرمان داد تا مردم با منافقانِ تارک جبهه، معاشرت نکنند. [۲]

در آیه ى قبل، عذر و بهانه شان پذیرفته نشد، در این آیه چون در موضع ضعف و ذلّت قرار گرفتند، به سوگند متوسّل شده اند.

۱) تفسیر کبیرفخررازى.

۲) تفسیر مراغى.

 

پیام ها

۱- به هر سوگندى نباید اعتماد کرد.«سیحلفون باللَّه …فاعرضوا عنهم»

۲- منافقان از مقدّسات و نام خدا، سوء استفاده مى کنند. «سیحلفون باللَّه»

۳- مسلمانان باید اهل تولّى و تبرّى و موضع گیرى باشند. «اعرضوا عنهم»

۴- با تارکانِ بدون عذر جبهه و جهاد، قطع رابطه کرده و آنان را بایکوت و منزوى و عرصه را بر آنان تنگ کنیم. «اعرضوا عنهم»

۵ – از افراد و محیط فاسد، فاصله بگیریم. چون روحیّه ى نفاق و عیوب انسانى، به افراد دیگر منتقل مى شود. «اعرضوا عنهم انّهم رجس»

۶- نفاق، پلیدى باطن و بیمارى روح است. «انّهم رجس»

۷- دوزخ، کیفر ونتیجه ى عملکرد خودِ انسان است، نه انتقامِ الهى. «جزاءً بماکانوا یکسبون»

 

تفسیر آیه ۹۶ سوره التوبه:

یَحْلِفُونَ لَکُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَرْضَى عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ ﴿۹۶﴾
براى شما سوگند یاد مى کنند تا از آنان خشنود گردید پس اگر شما هم از ایشان خشنود شوید قطعا خدا از گروه فاسقان خشنود نخواهد شد (۹۶)

نکته ها

شاید سوگندشان در آیه قبل، براى آن بوده که متعرّض آنان نشوند، در این آیه علاوه بر صرف نظر و عدم تعرّض مسلمانان، خواهانِ رضایت قلبى آنان نیز هستند. «لترضوا عنهم»

منافقان، براى رضایت قلبى مسلمانان ارزشى قائل نبودند، اصرارشان بر رضایت، تنها براى مصون ماندن از عکس العمل قهرآمیز مسلمین بود، تا بتوانند پایگاه اجتماعى و نفوذ خود را در جامعه حفظ کنند!

پیامبرصلى الله علیه وآله فرمودند: «مَن اِلتمسَ رضى اللَّه بسخطِ الناسِ رضىَ اللَّه عنه و ارضى عنه الناسَ و من التمس رضى الناس بسخطِ اللَّهِ سخط اللَّه علیه واسَخَط علیه الناسَ» کسى که به قیمت خشم مردم، در پى رضاى خدا باشد، خدا از او راضى مى شود و مردم را هم از او راضى مى سازد، و هرکس با خشمِ خدا در پى جلب رضایت مردم باشد، خداوند از او ناراضى مى شود و دل مردم را هم از او خشمگین و ناراضى مى کند. [۱]

۱) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها

۱- منافقان، در پى جلب نظر مردم و حفظ پایگاه خود در میان مردمند و کارى به رضاى خدا و توبه ندارند. «لترضوا عنهم»

۲- در پى جلب رضاى الهى باشیم، نه رضاى مردم که گذشتِ مردم مهّم نیست، عفو وقهر الهى مهّم است. «فان ترضوا عنهم فان اللَّه لا یرضى»

۳- چون خدا از منافقان راضى نیست، آنان که از منافقان راضى شوند، راهشان را از خدا جدا کرده اند.«فان ترضوا… فان اللَّه لا یرضى»

۴- جلب رضاى مؤمنین در همه جا، مستلزم جلب رضاى خدا نیست. «فان ترضوا… فان اللَّه لا یرضى»

۵ – هرگز از فاسق، مادامى که در فسق است، راضى نشوید.«فان اللَّه لا یرضى عن القوم الفاسقین»

 

تفسیر آیه ۹۷ سوره التوبه:

الْأَعْرَابُ أَشَدُّ کُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا یَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿۹۷﴾
بادیه‏ نشینان عرب در کفر و نفاق [از دیگران] سخت‏ تر و به اینکه حدود آنچه را که خدا بر فرستاده‏ اش نازل کرده ندانند سزاوارترند و خدا داناى حکیم است (۹۷)

نکته ها

«اَعراب» یعنى بادیه نشینان. مفردِ آن «اَعرابى» است، نه «عَرب».

اعرابى بودن به معناى دورى از فرهنگ دینى و تعالیم مکتب است. کلمه ى «اعراب» ده بار در قرآن آمده و جز یک مورد، بقیّه ى موارد، مثل روایات، نکوهش آمیز است.

در حدیث آمده است: «تفقّهوا فى الدّین فانّه مَن لم یتفقّه فى الدین فهو اعرابى» دین شناس شوید، چون هر که فهم عمیقِ دینى نداشته باشد، اعرابى است. در حدیث دیگرى نیز مى خوانیم: «نحن بنوهاشم و شیعتنا العربُ و سایر الناسِ اعرابٌ» یاران و پیروان ما عرب اند و دیگران اعرابند. [۱]

مردم عصر پیامبرصلى الله علیه وآله دو گروه بودند: شهرنشین و بادیه نشین. چون آیات قبل درباره ى پیروزى مسلمانان در جنگ تبوک بود، این آیه شاید اشاره به این باشد که از بادیه نشینان جاهل و همجوار، غافل نباشید که ممکن است گاهى با تحریک دشمنان، دست به آشوب بزنند.

۱) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها

۱- بادیه نشینى، موجب دورى از فرهنگ وآداب دینى مى شود.«الاعراب اشدّکفراً»

۲- محیط اجتماعى و فرهنگى انسان، در بینش و موضع گیرى او در مورد حقایق و معارف مؤثّر است. «الاعراب اشدّکفراً»

۳- افرادِ ناآگاه و دور از فرهنگ، گاهى آلت دست کافران و منافقان قرار مى گیرند و از خود آنها هم بى منطق تر مى شوند. «الاعراب اشدّ کفراً و نفاقاً»

۴- کفر و نفاق، درجاتى دارد. «اشدّ کفراً و نفاقاً»

۵ – یکى از عوامل کفر و نفاق، ناآگاهى است. «اشدّ کفراً… اَلاّ یعلموا»

۶- دانستن احکام دین، لازم است وگرنه اعرابى هستیم. «یعلموا حدود ما انزل اللَّه»

۷- شهرنشینان جاهل به حدود الهى، به منزله ى اعراب و بادیه نشینان، بلکه بدتر از آنان هستند. «اَلاّ یعلموا حدود ما انزل اللَّه»

 

تفسیر آیه ۹۸ سوره التوبه:

وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ یَتَّخِذُ مَا یُنْفِقُ مَغْرَمًا وَیَتَرَبَّصُ بِکُمُ الدَّوَائِرَ عَلَیْهِمْ دَائِرَهُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۹۸﴾
و برخى از آن بادیه‏ نشینان کسانى هستند که آنچه را [در راه خدا] هزینه مى کنند خسارتى [براى خود] مى‏ دانند و براى شما پیشامدهاى بد انتظار مى ‏برند پیشامد بد براى آنان خواهد بود و خدا شنواى داناست (۹۸)

نکته ها

«مَغرَم»، از «غرامت»، به معناىِ ملازمت است. به بدهکار وطلبکار که یکدیگر را رها نمى کنند، «غَریم» گفته مى شود. و به بدهکارى که ملازم انسان است تا آن بدهى را بپردازد، «مَغرم» گویند.

«دَوائر»، جمع «دائره»، حوادثى است که از هر طرف انسان را احاطه مى کند.

 

پیام ها

۱- منافق وآنکه علم وایمان به حدود الهى و فرهنگ اسلامى ندارد، انفاق را ضرر مى پندارد. «یتخذ ما ینفق مغرماً»

۲- منافق، حسود است وبراى دیگران جز شرّ نمى خواهد.«یتربّص بکم الدّوائر»

۳- کسى که براى دیگران تمنّاى شرّ دارد، خودش گرفتار آن مى شود. «یتربّص بکم الدوائر، علیهم دائره السوء»

۴- خداوند، به گفته ها و خصلت هاى انسان آگاه است. «اللَّه سمیع علیم»

 

تفسیر آیه ۹۹ سوره التوبه:

وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَیَتَّخِذُ مَا یُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَهٌ لَهُمْ سَیُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۹۹﴾
و برخى [دیگر] از بادیه‏ نشینان کسانى‏ اند که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه را انفاق مى کنند مایه تقرب نزد خدا و دعاهاى پیامبر مى‏ دانند بدانید که این [انفاق] مایه تقرب آنان است به زودى خدا ایشان را در جوار رحمت‏ خویش درآورد که خدا آمرزنده مهربان است (۹۹)

پیام ها

۱- اگر گروهى را سرزنش مى کنیم، خوبان آنها را فراموش نکنیم. بدنبالِ «الاعراب اشدّ کفراً» مى فرماید: «و من الاعراب من یؤمن باللَّه…»

۲- بادیه نشینى و محیط اجتماعى، اختیار رشد را از انسان نمى گیرد. «و من الاعراب من یؤمن باللَّه…»

۳- ایمان، زمینه ساز انفاق و آرامش است. «یؤمن، یتّخذ ما ینفق قربات»

۴- از امکانات مادّى براى رسیدن به قرب الهى بهره بگیریم. «یتّخذ ماینفق قربات»

۵ – آنچه موجب قرب به خداست، نیّت خالص است، نه صِرف عمل. مؤمن و منافق هر دو انفاق مى کنند، ولى انفاق مؤمن ستوده است. «اَلا انّها قربه»

۶- کار کردن براى جلب رضایت رسول خدا، با توحید مخالفتى ندارد.«انّهاقربه»

۷- مؤمنِ انفاق گر، مشمول دعاى رسول خدا قرار مى گیرد. «صلواتِ الرسول»

۸ – مؤمن، غرق در رحمت الهى است، «فى رحمته» و منافق، غرق در حوادث تلخ است. «علیهم دائره السَوء» (آیه قبل)

۹- انفاق خالصانه ى بادیه نشینان که از محیطِ بى فرهنگ اند، بیشتر مورد تقدیر و تمجید است. «الا، انّ، فى رحمته، غفور، رحیم»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۲۰۲ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر