سبز قامتیکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 205 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۲۰۵ – آیات ۱۱۲ تا ۱۱۷ سوره التوبه

تفسیر قرآن کریم صفحه 205 - آیات 112 تا 117 سوره التوبه

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۲۰۵

سوره: التوبه

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

تفسیر آیه ۱۱۲ سوره التوبه:

التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۱۲﴾
[آن مؤمنان] همان توبه‏ کنندگان پرستندگان سپاسگزاران روزه‏ داران رکوع ‏کنندگان سجده‏ کنندگان وادارندگان به کارهاى پسندیده بازدارندگان از کارهاى ناپسند و پاسداران مقررات خدایند و مؤمنان را بشارت ده (۱۱۲)

نکته ها

در این آیه، نُه صفت براى مؤمنانِ مجاهد بیان شده است: از گناهان توبه کرده، در مدار عبادت قرار مى گیرند. با زبان، حمد و با پا حرکت و با بدن رکوع و سجود دارند، پس از خودسازى، با امر به معروف به اصلاح جامعه مى پردازند و از مرز قوانین الهى خارج نمى شوند.

توبه از گناه، راه عبادت را باز مى کند، زبانِ ستایشگر همراه با پویایى و تحرّک، آمادگى براى رکوع و سجود در پیشگاه خدا مى آورد، و امر به معروف و نهى از منکر، حافظِ حدود الهى در جامعه است.

کلمه ى «التائبون»، نشانه ى آن است که مؤمنانى که جان و مال خود را به خدا مى فروشند، مى توانند با یک انقلاب و بازسازى درونى و اعراض از کردارهاى نارواى گذشته، وارد این میدان معامله با خدا شوند. [۱]

عُبّاد بصرى در راه مکّه امام سجادعلیه السلام را دید، به حضرت گفت: «ترکتَ الجهادَ و صعوبَته واَقبلتَ الى الحجِّ و لِینَه؟» جهاد و سختى آن را رها کرده اى، به حج وآسانى آن روى آورده اى؟ آنگاه آیه ى «ان اللَّه اشترى…» را خواند! حضرت فرمودند: ادامه ى آن را هم بخوان! عبّاد آیه ى «التائبون…» را خواند. حضرت فرمود: اگر یاران ما این صفات و کمالات را دارا مى بودند، بر ما واجب بود، قیام کنیم و در آن صورت، جهاد از حجّ برتر بود. [۲]

در روایتى آمده است که مراد از «السائحون» روزه داران مى باشد. [۳]

۱) چنانکه در ماجراى کربلا، افرادى مانند زُهیر و حُر، با آنکه سابقه ى درخشانى نداشتند، ولى در یک چرخش و معامله با خدا، جان خود را تسلیم کردند و درخشیدند.

۲) وسائل، ج ۱۵، ص ۴۶٫

۳) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها

۱- شرط وفادارى خداوند به پیمان خود، پایدارى مؤمنان بر حفظ حدود الهى است. «و من اوفى بعهده… التائبون…»

۲- جهاد اکبر و خود سازى، لازمه ى جهاد اصغر در جبهه هاست. «یقاتلون… التائبون…»

۳- اسلام دینى جامع است، اشک را در کنار شمشیر و عبادت را در کنارِ سیاحت قرار داده است.«یقاتلون… التائبون العابدون… السائحون»

۴- آنچه مطلوب است، ملکه شدن کمالات در انسان است. «التائبون العابدون…» (همه ى صفات به صورتِ اسم فاعل آمده نه فعل، تا دلالت بر استمرار کند)

۵ – تقویت روحیه ى رزمندگان اسلام، با ذکر و یاد خدا و عبادت است، نه شراب و موسیقى و…که در جبهه ى دشمن است.«یقاتلون، التّائبون العابدون،…»

۶- شرط قبولى عبادت، توبه از گناه است. «التائبون العابدون»

۷- تحرّک، تلاش، سیاحت، هجرت و خودسازى، در راه کسب کمال و قرب الهى ارزش است. «السائحون» (مردان خدا، راکد و زمین گیر نیستند)

۸ – سرباز ورزمنده ى اسلام باید اهل نماز و عبادت باشد. «یقاتلون، الراکعون الساجدون»

۹- در مسیر کمال، اوّل خودسازى است، بعد جامعه سازى.«التائبون العابدون … الامرون بالمعروف …»

۱۰- درگیرى با دشمن در مرزها، ما را از مفاسد و منکرات داخلى غافل نسازد. «یقاتلون، الآمرون بالمعروف …»

۱۱- براى حفظ حدود الهى، باید هم با دشمن خارجى جنگید، هم با مفاسد داخلى مبارزه کرد. «یقاتلون، الناهون عن المنکر، الحافظون لحدود اللَّه»

۱۲- رزمندگان براى جلوگیرى از مفاسد اجتماعى، بیش از دیگران مسئولند. «یقاتلون، الناهون عن المنکر»

 

تفسیر آیه ۱۱۳ سوره التوبه:

مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ﴿۱۱۳﴾
بر پیامبر و کسانى که ایمان آورده‏ اند سزاوار نیست که براى مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخند طلب آمرزش کنند هر چند خویشاوند [آنان] باشند (۱۱۳)

نکته ها

برخى مفسّران به بعضى روایاتِ جعلى از راویانِ ناسالم استناد کرده و این آیه را درباره ى ابوطالب دانسته اند! در حالى که دهها دلیل و روایت بر ایمان ابوطالب داریم. سعیدبن مسیّب که راوىِ این روایت است، دشمن على بن ابى طالب علیهما السلام است و گناهِ ابوطالب هم این است که پدر على علیه السلام است!

 

پیام ها

۱- پیامبر و دیگر مسلمانان، در برابر قانون یکسان اند. «ما کان للنّبى و الذین امنوا»

۲- شرک، گناهى نابخشودنى است و حتّى استغفار پیامبر براى مشرکان بى اثر است. «ماکان… ان یستغفروا للمشرکین»

۳- پیوندهاى مکتبى، مهم تر از پیوندهاى عاطفى است. نباید عواطف فامیلى بر مکتب غالب شود. «ما کان… ولو کانوا اولى قربى»

۴- خویشاوندى با پیامبر، مانع دوزخ نیست. «ولو کانوا اولى قربى»

 

تفسیر آیه ۱۱۴ سوره التوبه:

وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَهٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ ﴿۱۱۴﴾
و طلب آمرزش ابراهیم براى پدرش جز براى وعده‏ اى که به او داده بود نبود و[لى] هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خداست از او بیزارى جست راستى ابراهیم دلسوزى بردبار بود (۱۱۴)

نکته ها

در آیه ى قبل، سخن از این بود که پیامبر و مؤمنان حقّ دعا کردن براى مشرکان را ندارند، هرچند از خویشاوندانشان باشند. این آیه، پاسخ شبهه اى را مى دهد که پس چرا حضرت ابراهیم، به عموى مشرک خود دعا کرد و به او وعده ى استغفار داد؛ «سأستغفر لک ربّى» [۱] ، این آیه مى فرماید، وعده ى ابراهیم به امید هدایت او بود. امّا چون عمو در حال شرک مرد، ابراهیم هم استغفار را رها کرد.

سؤال: چرا حضرت ابراهیم پس از مرگ عمو هم براى او دعا مى کرد؟ «ربّنا اغفر لى ولوالدىّ»؟ [۲]

پاسخ: والد به پدر واقعى گفته مى شود، ولى اَب، به پدر، معلّم، عمو، پدر زن، و جدّ هم گفته مى شود. دعاى ابراهیم براى پدر واقعى اش بوده، نه عموى مشرکش.

قرآن در یازده آیه، از عموى ابراهیم تعبیر به «أب» کرده است، تا بفهماند ابراهیم علیه السلام تحت سرپرستى چه کسى بوده، ولى تحت تأثیر قرار نگرفته است.

امام صادق علیه السلام فرمود: ابراهیم علیه السلام اهل دعا وگریه هاى بسیار و«اوّاه» بود. [۳]

۱) مریم، ۴۷٫

۲) ابراهیم، ۴۱٫

۳) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها

۱- آنچه سبب بدگمانى به اولیاى خداست، باید برطرف شود و توجیه صحیح ارائه گردد. «موعدهٍ وعدها»

۲- وفاى به عهد، حتّى نسبت به کافر هم لازم است.«موعده وعدها»

۳- علم انبیا محدود است. «فلمّا تبیّن له…»

۴- در برابر رفتار تند کافران، حلم خود را از دست ندهیم. [۱] «تبرأ منه …اوّاه حلیم»

۵ – برائت از عمو به خاطر خدا، نشانه ى عشق و خشوع ابراهیم نسبت به خداوند است. «اوّاه»

۱) عموى ابراهیم او را تهدید مى کرد که سنگسارت خواهم کرد؛ «لئن لم تنته لأرجمّنک» (مریم، ۴۶) ولى ابراهیم همچنان بردبار بود.

 

تفسیر آیه ۱۱۵ سوره التوبه:

وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى یُبَیِّنَ لَهُمْ مَا یَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿۱۱۵﴾
و خدا بر آن نیست که گروهى را پس از آنکه هدایتشان نمود بى‏ راه بگذارد مگر آنکه چیزى را که باید از آن پروا کنند برایشان بیان کرده باشد آرى خدا به هر چیزى داناست (۱۱۵)

نکته ها

آیه، یا بیانگر حال آنان است که مسلمان شده بودند، ولى پیش از آگاهى از وظایف خود از دنیا رفتند. [۱] یا اشاره به آیه ى قبل و لزوم تبرّى از دشمن خداست که اگر پس از این هشدار، بى تفاوت باشید، خودتان هم گمراه شده به دشمنان خدا ملحق مى شوید، و ممکن است آیه براى رفع نگرانى کسانى باشد که قبل از علم به حرمت استغفار براى مشرکان، براى آنان استغفار مى کردند.

امام رضاعلیه السلام فرمود: خداوند بر امام واجب کرده است که هر گاه نگران مرگ خود شد، امام معصوم بعدى را براى مردم معرّفى کند، سپس این آیه را تلاوت کرد. [۲]

۱) تفسیر مجمع البیان.

۲) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها

۱- اگر حدود الهى را رعایت نکنیم، خطر گمراهى در پیش است. «لیضلّ قوماً… حتى یُبیّن ل

هم» ۲- اضلال خدا، کیفر بى اعتنایى به هدایت اوست. مخالفت آگاهانه با رهنمودهاى الهى، زمینه ى سلب هدایت خداوند است. «ماکان اللَّه لیضلّ … حتّى یُبیّن»

۳- کیفر الهى، پس از تبیین و روشنگرى و اتمام حجّت است. «حتى یُبیّن»

۴- هدایت الهى کامل است و علاوه بر بیان اسبابِ سعادت، عوامل خطر را نیز هشدار مى دهد.«یُبیّن لهم ما یتّقون» امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند اسباب رضایت و غضب خود را به مردم مى شناساند. [۱]

۵ – دستور الهى بر پرهیز از چیزى، از علم و حکمت او سرچشمه مى گیرد. «إنَّ اللَّه بکلِّ شى ءٍ علیم»

۱) کافى، ج ۱، ص ۱۶۳٫

 

تفسیر آیه ۱۱۶ سوره التوبه:

إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ﴿۱۱۶﴾
در حقیقت فرمانروایى آسمانها و زمین از آن خداست زنده مى ‏کند و مى‏ میراند و براى شما جز خدا یار و یاورى نیست (۱۱۶)

پیام ها

۱- زنده کردن و میراندن، حیات و مرگ دلها (هدایت و ضلالت)، به دست خداست. «یحیى و یمیت»

۲- به جاى تحکیم روابط با خویشاوندانِ مشرک، به فکر رابطه با خدایى باشید که مالک آسمان ها و زمین است و آنها در برابر این خدا، قدرت هیچ گونه نصرتى ندارند. «له ملک السموات… مالکم من دون اللَّه من ولى…»

 

تفسیر آیه ۱۱۷ سوره التوبه:

لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَهِ الْعُسْرَهِ مِنْ بَعْدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿۱۱۷﴾
به یقین خدا بر پیامبر و مهاجران و انصار که در آن ساعت دشوار از او پیروى کردند ببخشود بعد از آنکه چیزى نمانده بود که دلهاى دسته‏ اى از آنان منحرف شود باز برایشان ببخشود چرا که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است (۱۱۷)

نکته ها

جنگ تبوک دشوارى هاى بسیار داشت از جمله: دورى راه، گرمى هوا، فصل چیدن میوه ها و محصولات، و هیبت و قدرت دشمن. لذا بعضى ها که از منافقان نبودند، سایه بان منزل و آب خنک و همسر را بر جبهه و مشقّات راه ترجیح دادند و نرفتند، مثل ابوخثیمه که چون متنبّه شد، تلاش کرد و پس از چند روز تأخیر، خود را به پیامبرصلى الله علیه وآله و مسلمانان رساند.

منافقان در جنگ تبوک سه گروه بودند:

۱- عدّه اى به بهانه ى مفتون شدن به دختران زیباى رومى، به جبهه نرفتند.

۲- جمعى مردم را از رفتن دلسرد مى کردند.

۳- بعضى گرمى هوا را بهانه مى آوردند، یا اجازه ى ماندن مى گرفتند.

امّا در مقابل، عدّه اى عاشقانه همراه پیامبرصلى الله علیه وآله رفتند واگر وسیله ى سفر نداشتند، از اندوه، اشک مى ریختند. داستانِ عقب ماندنِ ابوذر غفارى که بالاخره خود را به پیامبر رساند، مربوط به همین ماجراست.

در جنگ تبوک، کار چنان سخت شد که گاهى یک خرما را چند نفر مى مکیدند [۱]

شاید به دلیل این آیه و آیه ى بعد که پذیرش توبه مطرح است، نام این سوره را علاوه بر برائت، توبه نیز گفته اند.

۱) تفسیر مجمع البیان.

 

پیام ها

۱- خداوند، پیامبر و رزمندگان را در صحنه هاى خطرناک، مورد لطف خاصّ خویش قرار مى دهد. «تاب اللَّه …»

۲- همه ى انسان ها، حتّى پیامبران، به لطف الهى نیازمندند. «تاب اللَّه على النبى و المهاجرین والأنصار»

۳- توبه ى الهى، به معناى لطف خاصّ او به پیامبر و مؤمنان است که گاهى در قالب عفو و بخشش نسبت به گنهکاران جلوه مى کند. «تاب اللَّه»

۴- نشانه ى ایمان واقعى، اطاعت از رهبر در شرایط دشوار است. «اتبعوه فى ساعه العسره»

۵ – سختى هاى زندگى، لحظه وساعتى بیش نیست و مى گذرد. «ساعه العسره»

۶- انسان، هر لحظه در معرض لغزش و انحراف است، پس باید به خدا روى آورد. «کاد یزیغ قلوب فریقٍ»

۷- تنها راه نجات از سقوط، لطف الهى است. «تاب اللَّه…ثم تاب علیهم»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۲۰۵ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر