سبز قامتدوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 208 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۲۰۸ – آیات ۱ تا ۶ سوره یونس

تفسیر قرآن کریم صفحه 205 - آیات 112 تا 117 سوره التوبه

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۲۰۸

سوره: یونس

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

تفسیر آیه ۱ سوره یونس:

الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ﴿۱﴾
الف لام راء این است آیات کتاب حکمت‏ آموز (۱)

نکته ها

شش سوره ى پیاپى، با حروف مقطعه ى «الر» آغاز شده اند: یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم و حجر. البتّه در سوره ى رعد «المر» آمده است.

امام صادق علیه السلام درباره ى حروف مقطّعه ى «الر» فرمودند: (الف) رمز أنا، (لام) رمز اللّه و (راء) رمز رئوف است؛ یعنى أنا اللّه الرؤف. [۱] و در روایت دیگرى مى خوانیم که این حروف همان متشابهات قرآن است. [۲]

۱) تفسیر نورالثقلین.

۲) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها

۱- قرآن، مقام والایى دارد. «تلک» اشاره به دور است.

۲- قرآن، کتاب حکیم است؛ هم حَکَم و داور است، هم داراى مطالب حکیمانه است و هم محتواى محکمى دارد. (تاریخ و گذشت زمان و دشمن، خللى در قرآن وارد نمى کند) «الکتاب الحکیم»

 

توضیحات

 سیماى سوره ى یونس

 دهمین سوره ى قرآن کریم که در اوایل بعثت در مکّه نازل شده است، «یونس» نام دارد. این سوره یکصد ونه آیه دارد و عمده ى مطالب آن، پیرامون توحید و حقّانیّت قرآن، پاسخ به منکران وحى، بیم دادن مشرکان، بیان عظمت آفرینش و آفریدگار، ناپایدارى دنیا و توجّه دادن به آخرت است.

 سوره ى قبل، یعنى توبه، رفتار منافقان و کیفر آنها را بیان مى کرد؛ این سوره به بیان رفتار مشرکان پرداخته است.

 

تفسیر آیه ۲ سوره یونس:

أَکَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَیْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْکَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِینٌ ﴿۲﴾
آیا براى مردم شگفت‏ آور است که به مردى از خودشان وحى کردیم که مردم را بیم ده و به کسانى که ایمان آورده‏ اند مژده ده که براى آنان نزد پروردگارشان سابقه نیک است کافران گفتند این [مرد] قطعا افسونگرى آشکار است (۲)

نکته ها

«قَدم صِدق» چند معنى دارد:

۱- سابقه ى خوب. مثل «قدمٌ فى الحرب، قدم فى الاسلام»، یعنى در مبارزه و در اسلام سابقه دارد.

۲- مقام و منزلتِ صدق و نیکو.

۳- رهبر و پیشواى صدق. در روایات شیعه و سنّى «قَدَم صِدق» را رسول اللَّه صلى الله علیه وآله و على علیه السلام دانسته اند. [۱]

۴- شفاعت. در روایتى مراد از «قدم صدق» مقام شفاعت معرّفى شده است. [۲]

کافران در ردّ رسالت پیامبر هیچ گونه دلیل ومنطقى نداشتند، بلکه با بعید دانستن آن، از پذیرش آن شانه خالى مى کردند. چنانکه اصول اعتقادى را نیز فقط با تعجّب انکار مى کردند:

در توحید: «اَجَعل الآلهه الهاً واحداً» [۳]

در نبوّت: «اهذا الّذى بعث اللَّه رسولاً» [۴]

در معاد: «من یحیى العظام و هى رمیم» [۵]

در امامت: «انّى یکون له الملک ولم یؤت سعهً من المال» [۶]

۱) تفاسیر قرطبى وبرهان.

۲) تفسیر نورالثقلین.

۳) ص، ۵٫

۴) فرقان، ۴۱٫

۵) یس، ۷۸٫

۶) بقره، ۲۴۷٫

 

پیام ها

۱- ریشه ى کفر، غالباً استبعاد و تعجّب از وحى است. «عجبا ان اوحینا»

۲- سرچشمه ى دعوت انبیا، وحى الهى است. «اوحینا الى رجل»

۳- لیاقت هاى معنوى افراد، در ظاهر دیده نمى شود. اگر کسى مورد لطف خاص خدا قرار گرفت، او را تحمّل کنیم. «رجل منهم»

۴- پیامبران به خاطر الگو بودنشان باید از مردم ودرد آشنا باشند. «منهم»

۵ – وظیفه ى پیامبران، بشارت و انذار است. «اَنذر، بشّر»

۶- هر آنچه نمى فهمیم، آن را رد نکنیم. زیرا که انکار و تهمت زدن، شیوه ى کفّار است. «قال الکافرونَ انّ هذا لساحِرٌ مُبین»

۷- ایمان، زمینه ى قدم صدق وجایگاه ویژه نزد خداوند است. «انّ لهم الجنّه»

 

تفسیر آیه ۳ سوره یونس:

إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِیعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿۳﴾
پروردگار شما آن خدایى است که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید سپس بر عرش استیلا یافت کار [آفرینش] را تدبیر مى ‏کند شفاعتگرى جز پس از اذن او نیست این است‏ خدا پروردگار شما پس او را بپرستید آیا پند نمى‏ گیرید (۳)

نکته ها

مراد از شش روز، شش روزگار و شش مرحله ودوران در آفرینش است، و ممکن است مراد از آن، مدّتى برابر شش روز باشد.

«عَرش»، مرکز تدبیر و کنایه از قدرت است. وقتى مى گویند: فلانى بر تخت نشست یا او را از تخت پایین کشیدند، یعنى به قدرت رسید یا برکنار شد. سلطه ى خداوند، هم پیش از آفرینش آسمان ها و زمین بر هستى بوده، «وکان عرشه على الماء» [۱] ، هم پس از خلقت آنها، و پس از پایان جهان و در قیامت هم سلطه ى الهى بر همه ى هستى باقى است. «یحمل عرش ربّک یومئذٍ ثمانیه» [۲]

 

امام صادق علیه السلام فرمود: عرش، مربّع است، زیرا کلماتى که بناى اسلام بر آن است نیز چهار کلمه است: «سبحان اللّه والحمدللّه ولااله الااللّه واللّه اکبر». [۳]

۱) هود، ۷٫

۲) الحاقه، ۱۷

۳) علل الشرایع، ص ۳۹۸٫

 

پیام ها

۱- آفرینش جهان با برنامه ریزى و زمان بندى صورت پذیرفته است. «ستّه ایّام» (وقتى بر نظام هستى برنامه و تدبیر حاکم است، چگونه مى توان پذیرفت انسان که گل سرسبد موجودات است، بى برنامه باشد؟!)

۲- اوّل خداشناسى، سپس خداپرستى. «ان ربکم اللَّه الذى … فاعبدوه»

۳- هستى قانون مند و هدفدار است. لازمه ى تدبیر امر، عاقبت وهدف داشتن و قانون مند بودن است. «یدبّر الامر»

۴- عبادت، سزاوار کسى است که خلقت و تدبیر به دست اوست، نه دیگران. «خلق… یدبّر… ذلکم اللَّه ربّکم فاعبدوه»

۵ – خداوند هستى را آفریده، «خَلق» ودر قبضه دارد، «استوى» وبا حکمت دائماً آن را اداره مى کند، «یدّبر» وبدون اذن او کسى را نفوذى نیست، «مامن شفیع» و توجّه به این حقایق، زمینه ى پیدایش روح بندگى وپرستش است. «فاعبدوه»

۶- واسطه شدن هر موجودى باید از سوى خداوند تأیید شود. پس بى جهت بت ها را شفیع قرار ندهیم. «ما من شفیع الاّ من بعد باذنه»

۷- الوهیّت از ربوبیّت جدا نیست. طاغوت ها مى کوشند خالق را خدا بدانند، ولى سیاستگذار ومدبّر را خودشان، ودین را از سیاست جدا بدانند. «اللَّه ربّکم»

۸ – انسان آفریدگار خویش را باور دارد، تنها نیازمند تذکّر است.«افلاتذکّرون»

 

تفسیر آیه ۴ سوره یونس:

إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ ﴿۴﴾
بازگشت همه شما به سوى اوست وعده خدا حق است هموست که آفرینش را آغاز مى ‏کند سپس آن را باز مى‏ گرداند تا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏ اند به عدالت پاداش دهد و کسانى که کفر ورزیده‏ اند به سزاى کفرشان شربتى از آب جوشان و عذابى پر درد خواهند داشت (۴)

نکته ها

این آیه، هم اصل معاد را مطرح مى کند، «الیه مرجعکم» هم امکانش را، «یبدؤا الخلق ثم یعیده» و هم هدف از معاد را که کیفر و پاداش است. «لیجزى»

احتمال دارد مراد از «بالقسط» این باشد که اهل ایمان به خاطر قسط وعدالتى که دارند، پاداش مى بینند. [۱] البتّه فضل الهى منافاتى با قسط ندارد، چنانکه در آیات دیگر، به پاداشهاى افزون الهى اشاره شده است از جمله: «للذین احسنوا الحسنى و زیاده» [۲] و «لیوفیّهم اجورهم ویزیدهم من فضله» [۳]

۱) تفاسیر مجمع البیان و کبیرفخررازى.

۲) یونس، ۲۶٫

۳) فاطر، ۳۰٫

 

پیام ها

۱- بازگشت ما به سوى خداست، بیهوده به فکر راضى ساختن این و آن نباشیم. «الیه مرجعکم»

۲- همه ى انسان ها، پس از مرگ زنده خواهند شد. «الیه مرجعکم جمیعاً»

۳- معاد، مادّى و جسمانى است. «یبدء الخلق ثم یعیده» (اعاده به معناى بازگرداندن همان چیز است)

۴- توانایى خداوند بر پدید آوردن، نشانه ى توانایى او بر رستاخیز است. «یبدء الخلق ثم یعیده»

۵ – نه تنها انسان دوباره زنده مى شود، بلکه همه ى آفرینش بار دیگر آفریده مى شود. «یبدء الخلق ثم یعیده»

۶- همان گونه که تمام هستى، براى بشر آفریده شده، در آخرت نیز اعاده ى خلق براى پاداش گرفتن بشر است. «یبدء الخلق ثم یعیده لیجزى…»

۷- آفرینش همچنان استمرار دارد. «یبدء الخلق»

۸ – مقصود اصلى از معاد، پاداش مؤمنان است. «لیجزى الذین امنوا» و کیفر کافران به خاطر عدل الهى است.

۹- پاداش الهى براساس قسط و عادلانه است. (با ازدیاد به واسطه ى فضل او منافات ندارد) «لیجزیهم… بالقسط»

۱۰- ارزش کارهاى خوب، به انگیزه وهدف خوب آن است. «آمنوا و عملوا الصالحات»

۱۱- استمرار و پافشارى بر کفر، موجب عذاب است. «بما کانوا یکفرون»

 

تفسیر آیه ۵ سوره یونس:

هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِکَ إِلَّا بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿۵﴾
اوست کسى که خورشید را روشنایى بخشید و ماه را تابان کرد و براى آن منزلهایى معین کرد تا شماره سالها و حساب را بدانید خدا اینها را جز به حق نیافریده است نشانه‏ ها[ى خود] را براى گروهى که مى‏ دانند به روشنى بیان مى ‏کند (۵)

نکته ها

در قرآن، براى خورشید کلماتى همچون «سراج» و «ضیاء» به کار رفته که به معناى نور شدید و قوى است، و در مورد ماه، کلمات «نور» و «مُنیر»، که نور ضعیف را هم شامل مى شود آمده است.

البتّه اگر «ضیاء» را جمع «ضوء» بگیریم، ممکن است اشاره به این باشد که خورشید داراى نورهاى گوناگونى است. [۱]

مراد از «تفصیل آیات»، شاید گسترش در خلقت باشد، یعنى دست خدا در آفرینش هستى باز است و گسترش خلقت براى اهل فهم، روشن است. [۲]

همان گونه که خداوند حکیم براى شمارش سال، در آسمان ها نشانه گذارى کرده است، براى هدایت مردم نیز در زمین رسولان و هادیانى قرار داده است، زیرا نیاز بشر به ارشاد، مهم تر از نیاز او به تعداد سال هاست. [۳]

۱) تفسیر راهنما.

۲) تفسیر المیزان.

۳) تفسیر روح المعانى.

 

پیام ها

۱- حیات همه ى موجودات، به نور وحرارت بستگى دارد وخداوند این دو نیاز را به وسیله ى خورشید وماه تأمین کرده است. «جعل الشمس ضیاءً والقمرنورا»

۲- در حرکت کرات آسمانى و تعیین مدار آنها، به نیازهاى انسان توجّه شده است. «لتعلموا»

۳- نظم و ترتیب در حرکت ماه، یک تقویم طبیعى، عمومى و همیشگى را بوجود آورده است. «لتعلموا عدد السنین…» (از تغییر شکل ماه، مى توان روزشمارى کرد)

۴- معیار محاسبات در امور شرعى، سال وماه قمرى است. «لتعلموا عددالسنین و…»

۵ – عدد، آمار وحساب، در زندگى انسان نقش مهمّى دارد. «لتعلموا عدد السنین و الحساب»

۶- آفرینش، بیهوده نیست، بلکه بر اساس حقّ است. «بالحقّ»

۷- از شیوه هاى تعلیم و تربیت، روشن وباز کردن مطالب است، نه کلّى گویى. «یفصّل الآیات»

۸ – پى بردن به رازهاى آفرینش، نیازمند فکر و تعلیم است. «لقوم یعلمون»

 

تفسیر آیه ۶ سوره یونس:

إِنَّ فِی اخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَّقُونَ ﴿۶﴾
به راستى در آمد و رفت‏ شب و روز و آنچه خدا در آسمانها و زمین آفریده براى مردمى که پروا دارند دلایلى [آشکار] است (۶)

نکته ها

در آیه ى قبل، نشانه هاى الهى و تفصیل آیات، براى دانشمندان بیان شده بود، «لقوم یعلمون» و در این آیه، براى اهل تقوا «لقوم یتّقون»، نتیجه آنکه کسانى کامیابند که هم بدانند و هم پروا پیشه و متّقى باشند، وگرنه متقیّن ناآگاه و یا دانشمندان گناهکار، از آیاتِ الهى بهره ى کافى نمى برند.

«اِختلاف» هم به معناى رفت و آمد و هم به معناى تفاوت است.

شب و روز از جهاتى با هم اختلاف دارند:

الف: جایگزینى نسبت به یکدیگر. [۱]

ب: شب براى آرامش و روز براى تلاش. [۲]

ج: کاهش و ازدیاد ساعات آنها در فصول مختلف سال.

د: تغییر ساعات آنها در مناطق مختلف جهان.

سؤال: چرا گروهى از دانشمندان منکر خدایند؟

پاسخ: علم به تنهایى کافى نیست، بلکه نگاه ها باید از صاحبانِ هدف وانگیزه و برخاسته از انسان هایى باشد که در پى دریافت حقّ وحقیقت باشند.«لقوم یتقون»

۱) فمحونا آیه اللیل وجعلنا آیه النهار» اسراء، ۱۲٫

۲) وجعلنا اللیل لباساً وجعلنا النهار معاشا» نبأ، ۱۰٫

 

پیام ها

۱- تمام هستى در حال تغییر و تغیّر است. «ان فى الختلاف اللیل و…»

۲- از کنار پدیده ها، به سادگى نگذریم.«ماخلق اللّه….لایات»

۳- گناه و آلودگى، در شناخت، تشخیص وتحلیل انسان اثر منفى دارد.«لایات لقومٍ یتّقون» (تقوا، وسیله ى بینش صحیح در هستى است)

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۲۰۸ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر