سبز قامتیکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 32 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۳۲ – آیات ۲۰۳ تا ۲۱۰ سوره بقره

تفسیر قرآن کریم صفحه 32 - آیات 203 تا 210 سوره بقره

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۳۲

سوره: بقره

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۲۰۳ سوره بقره:

وَاذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۲۰۳﴾
و خدا را در روزهایى معین یاد کنید پس هر کس شتاب کند [و اعمال را] در دو روز [انجام دهد] گناهى بر او نیست و هر که تاخیر کند [و اعمال را در سه روز انجام دهد] گناهى بر او نیست [این اختیار] براى کسى است که [از محرمات] پرهیز کرده باشد و از خدا پروا کنید و بدانید که شما را به سوى او گرد خواهد آورد (۲۰۳)

نکته ها:

در حدیثى که در تفسیر نورالثقلین آمده، توصیه شده است: در پشت سر پانزده نماز که آغازش نماز ظهر روز عید و انجامش، نماز صبح روز سیزدهم است، این دعا خوانده شود: «اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، لااله الااللّه واللَّه اکبر، وللّه الحمد، اللَّه اکبر على ما هَدانا، اللَّه اکبر على ما رزقنا من بهیمه الانعام» خداوند بزرگتر است، خداوند بزرگتر است و معبودى جز او نیست، خداوند بزرگتر است و حمد و سپاس مخصوص اوست، خداوند بزرگتر است به خاطر آنکه ما را هدایت کرد، خداوند بزرگتر است به خاطر آنکه از گوشت چهار پایان به ما روزى داد.

این آیه مى فرماید: کسى که در خارج شدن از سرزمین مِنى عجله کند و روز دوازدهم بعد از ظهر بیرون آمده و به مکّه رود، گناهى بر او نیست، چنانکه اگر کسى شب سیزدهم را نیز در مِنى بماند، گناهى بر او نیست.

 

پیام ها:

۱- زمان در دعا اثر دارد. «فى أیّام معدودات»

۲- خداوند در سایه لطف خود، راه را بر مردم تنگ نمى کند.«فمن تعجّل…ومن تأخّر»

۳- اساس کار، تقوى است. «لمن اتّقى» به فرموده روایات مراد از «تقوى» در اینجا دورى کردن از محرّمات در حال احرام مى باشد.

۴- تعجیل در خروج از سرزمین منى در روز ۱۲ ذى الحجه یا تأخیر تا روز ۱۳، باید همراه تقوا باشد. «لمن اتّقى»

اگر عجله براى نشان دادن زرنگى یا هدف فاسدى باشد و یا اضافه ماندن در آن سرزمین جهت خودنمایى و شهرت باشد، عمل فاسد مى شود.

۵ – کارِ مقدّس و سرزمینِ مقدّس به تنهایى کافى نیست، انسان نیز باید مقدّس و با تقوا باشد. دوبار کلمه «تقوى» در کنار هم براى زائران خانه ى خدا آن هم در سرزمین منى ، نشانه ى نفوذ شیطان در همه جاست.

۶- ایمان به معاد، قوى ترین عامل تقواست. «واتّقوا اللَّه… انّکم الیه تحشرون»

 

تفسیر آیه ۲۰۴ سوره بقره:

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿۲۰۴﴾
و از میان مردم کسى است که در زندگى این دنیا سخنش تو را به تعجب وامى دارد و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مى‏ گیرد و حال آنکه او سخت‏ ترین دشمنان است (۲۰۴)

نکته ها:

کلمه «لُدّ» به معناى خصومت زیاد است و کلمه «اَلَدّ» به کسى گفته مى شود که شدیدترین خصومت ها را دارد . کلمه ى «خصام» یا جمعِ «خصم» است و یا مصدر، به معناى خصومت است.

منافقان با ترفندهاى مقایسه اى، آمارى، کارشناسى، تجربى و حدس هاى به ظاهر عالمانه با تکیه بر مسائل اجتماعى و با شایعات، تهدید، تطمیع و تبلیغات، تنها قدرت مانور در همین زندگى مادّى را دارند، ولى در میدان معنویّات و در توجّه به امدادهاى غیبى و اراده ى خداوندى، پاى آنان لنگ است و در آخرت نیز زبانشان بسته و حتّى اجازه عذرخواهى نیز ندارند.

 

پیام ها:

۱- سخنان شیوا و سحرآمیزِ منافقان، شما را فریب ندهد. «یعجبک قوله»

۲- به هر سوگندى اطمینان نکنید. «یشهد اللَّه على ما فى قلبه»

۳- سوگند دروغ یکى از راههاى نفوذ منافقان است. «یشهد اللَّه على ما فى قلبه» دشمنان همیشه از مقدّسات علیه مقدّسات و از مذهب علیه مذهب استفاده مى کنند و با سوگند به نام خدا، به رسول خدا خیانت مى کنند.

۴- سوژه هاى سخن منافقان، مربوط به مسائل دنیوى است تا دیگران را تحت تاثیر قرار دهند. «یعجبک قوله فى الحیوهالدنیا»

۵ – خداوند پیامبرش را از غیب و درون دیگران آگاه مى سازد. «هو الدّ الخصام»

۶- کسانى که مى دانند دروغگو هستند، با سوگند و زیباسازى کلمات، سعى دارند خود را دلسوز و مخلص نشان دهند. «یشهد اللَّه»

 

تفسیر آیه ۲۰۵ سوره بقره:

وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ ﴿۲۰۵﴾
و چون برگردد [یا ریاستى یابد] کوشش مى ‏کند که در زمین فساد نماید و کشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهکارى را دوست ندارد (۲۰۵)

نکته ها:

کلمه «تولّى» را دو نوع مى توان معنا نمود: یکى به معناى به قدرت و حکومت رسیدن که در ترجمه آمده است. و دیگر به معناى اعراض کردن است که در این صورت معناى آیه این مى شود: هرگاه از حقّ و هدایت الهى اعراض نمود و از نزد تو بیرون رفت، به سراغ فتنه و فساد مى رود.

در آیه قبل، گفتار به ظاهر نیکوى منافقان مطرح شد و در این آیه رفتار مفسدانه ى آنان را بیان مى کند.

قرآن مى فرماید: «الّذین ان مکنّاهم فى الارض أقاموا الصلوه واتوا الزّکوه وأمروا بالمعروف ونَهوا عن المنکر» [۱] اگر صالحان حکومت را بدست گیرند، نماز به پا مى دارند و زکات مى دهند و امر به معروف و نهى از منکر مى کنند. و بدین وسیله رابطه خود را با خداوند و محرومان جامعه حفظ مى کنند، ولى اگر نا اهل به قدرت رسید و ولایت مردم را بدست گرفت، بخاطر طوفان هوسهاى درونى و ناآگاهى ها و فشارهاى بیرونى، همه چیز جامعه را فداى خود مى کند. به گفته ى المیزان؛ تاریخ گواه آن است که چه مسلمان نمایانى به نام اسلام و تظاهر به ایمان، بر مردم حاکم شده و حَرث و نَسل را نابود ساختند.

کسانى که با جعل قوانین و تهاجم فرهنگى و تبلیغات و مواد مخدّر، سبب نابودى اقتصاد و نسل نو مى شوند، مصداق این آیه و «مفسد فى الارض» هستند.

هلاک حرث به معناى محو کشاورزى، و هلاک نسل، انحراف نسل آینده است. مراغى و فخررازى در تفاسیر خود احتمال داده اند که مراد از «حرث» زنان باشند، بدلیل «نساؤکم حرث لکم» [۲] و مراد از «نسل» فرزندان. یعنى طاغوت ها، نظام خانواده و تربیت فرزندان را نابود مى کنند.

۱) حج، ۴۱٫

۲) بقره، ۲۲۳٫

 

پیام ها:

۱- نااهل اگر به قدرت رسد، همه چیز را به فساد مى کشاند. «اذا تولّى سعى»

۲- بزرگ ترین خطر، نابودى اقتصاد و فرهنگ امّت است. «یهلک الحرث و النسل»

 

تفسیر آیه ۲۰۶ سوره بقره:

وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۲۰۶﴾
و چون به او گفته شود از خدا پروا کن نخوت وى را به گناه کشاند پس جهنم براى او بس است و چه بد بسترى است (۲۰۶)

پیام ها:

۱- مستکبران، به موعظه ى دیگران گوش نمى دهند. «اذا قیل له اتّق اللَّه اخذته العزّه»

در تاریخ آورده اند که عبدالملک مروان از خلفاى بنى امیه بر بالاى منبر در شهر مدینه گفت: به خدا سوگند هرکس مرا امر به تقوى کند، گردنش را خواهم زد.

۲- [۱] حاکم باید پندپذیر باشد. «اذا قیل… اخذته العزّه»

۳- گناه، مایه ى عجب، غرور و تکبّر است. «اخذته العزّه بالاثم»

۴- توجّه دادن به دوزخ، هشدارى غرور شکن است. «فحسبه جهنّم»

۱) تفسیر احسن الحدیث، ج ۱، ص ۳۷۶٫

 

تفسیر آیه ۲۰۷ سوره بقره:

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ ﴿۲۰۷﴾
و از میان مردم کسى است که جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى‏ فروشد و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است (۲۰۷)

نکته ها:

ابن ابى الحدید که از علماى قرن هفتم اهل سنّت است، در شرح نهج البلاغه خود آورده است: تمام مفسّران گفته اند این آیه درباره على بن ابى طالب علیه السلام نازل شده است که در لیلهالمبیت در بستر رسول خدا صلى الله علیه وآله خوابید. و این موضوع در حدى از تواتر است که جز کافر یا دیوانه آنرا انکار نمى کند. [۱]

مشرکانِ مکّه، قرار گذاشتند از هر قبیله اى یک نفر را براى کشتن پیامبر صلى الله علیه وآله انتخاب کنند و آن حضرت را دسته جمعى از بین ببرند تا بنى هاشم به خونخواهى او قیام نکنند و با این عمل از دعوت پیامبر راحت شوند. پیامبر صلى الله علیه وآله از نقشه ى آنان با خبر شد و على علیه السلام براى اینکه پیامبر به سلامت از مکّه خارج شود، در بستر ایشان خوابید و این آیه در شأن آن حضرت نازل گردید. [۲]

همین که على علیه السلام در آن شب خطرناک به جاى پیامبر خوابید، خداوند به دو فرشته ى خود، جبرئیل و میکائیل فرمود: کدامیک از شما حاضرید فداى دیگرى شوید؟! هیچکدام از آنها حاضر نشدند. خداوند فرمود: اینک مشاهده کنید که چگونه على بن ابى طالب علیهما السلام حاضر است جان خود را فداى رسول خدا کند.

گاهى باید براى احیاى یک معروف ویا محو یک منکر، جان را تسلیم کرد. حضرت على علیه السلام فرمودند: کسى که در راه امر به معروف و نهى از منکر کشته شود، یکى از مصادیق این آیه است. [۳]

۱) شرح نهج البلاغه، ج ۱۳، ص ۲۶۲٫

۲) بسیارى از علماى اهل سنّت، به این فضیلت على علیه السلام اقرار کرده اند که علاّمه امینى »ره« در الغدیر )ج ۲، ص ۴۸) آنان را نام برده است، از آن جمله امام احمدحنبل، در مسند خود )ج ۱، ص ۳۴۸) مى باشد. صاحب تفسیر اطیب البیان مى نویسد: در کتاب غایهالمرام، بیست حدیث آمده که نُه حدیث از علماى اهل سنّت و یازده حدیث از علماى شیعه است و این آیه را درباره ى فداکارى حضرت على علیه السلام دانسته اند. در تاریخ طبرى، )ج ۲، ص ۳۷۳) نیز که از نوشته هاى قرن سوم است، ماجراى خوابیدن حضرت على علیه السلام در بستر رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل شده است. همچنان که تاریخ یعقوبى )ج ۲، ص ۳۹) موضوع را به صراحت بازگو مى نماید. در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید )ج ۴، ص ۷۳) آمده است: معاویه چهار هزار درهم پول داد تا بگویند این آیه در شأن ابن ملجم نازل شده است!. تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۴۹٫

۳) تفسیر صافى، ج ۱، ص ۲۴۱٫

 

پیام ها:

۱- نااهل، حرفش زیباست وانسان را به تعجّب وامى دارد، ولى مؤمن، عملش دنیا را متعجّب مى کند. «من النّاس مَن یعجبک قوله»، «من النّاس مَن یشرى نفسه»

۲- یاد ایثارگران را زنده بداریم. «من الناس من یشرى»

۳- پیش مرگِ اولیاى خدا شدن، یک ارزش است. «من الناس من یشرى»

۴- بزرگ ترین سود آن است که انسان بهترین متاع را که جان اوست به خالق خود بفروشد، آن هم نه براى بهشت و یا نجات از دوزخ، بلکه فقط براى کسب رضاى او. «ابتغاء مرضات اللّه»

۵ – در راه خدا، استقبال از خطر و آمادگى براى جانفشانى همچون دریافت خطر است. با توجّه به شأن نزول آیه، ستایش از کسى است که جان خود را در معرض خطر قرار داد، هرچند حادثه اى اتفاق نیفتاد. «من یشرى نفسه…»

۶- رأفت خداوند، بهترین پاداش است. خداوند براى هرکارى پاداشى قرار داده است، امّا در این آیه مى فرماید: خداوند رئوف است. «اللّه رئوف بالعباد»

 

تفسیر آیه ۲۰۸ سوره بقره:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿۲۰۸﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید همگى به اطاعت [خدا] درآیید و گامهاى شیطان را دنبال مکنید که او براى شما دشمنى آشکار است (۲۰۸)

نکته ها:

قرآن، ایجاد رابطه ى مسالمت آمیز با گروه هاى زیر را مطرح کرده است:

۱- با مشرکانِ بى آزار. «لم یقاتلوکم فى الدین ولم یخرجوکم من دیارکم ان تبرّوا و تقسطوا الیهم» با کسانى که س [۱] رجنگ با شما ندارند و مزاحم وطن شما نیستند، خوشرفتارى کنید.

۲- با اهل کتاب. «قل تعالَوا اِلى کلمه سواء بیننا وبینکم اَلاّ نعبد الاّ اللَّه» [۲] به اهل کتاب بگو: بیایید تا در آنچه ما و شما هم عقیده هستیم، متّحد باشیم.

۳- با دیگر مسلمانان. «یا ایّها الّذین آمنوا ادخلوا فى السِّلم کافّه»

در چند آیه قبل [۳] درباره اجتماع بزرگ سیاسى عبادى حج فرمود: در آنجا فسق و جدال نباشد. پس مى توان جامعه اى بدون فسق وجدال تشکیل داد و چه بهتر که همیشه چنین باشیم و از گام هاى شیطانى که عامل تفرقه است دورى نمائیم.

روایات متعدّد، دخول در سِلم را ورود در تحت رهبرى معصوم دانسته اند. [۴]چنانکه در روایات آمده است: «ولایه على بن ابى طالب حصنى» و ناگفته پیداست که دخول در حِصن و دژ، دخول در سِلم و سلامتى و آرامش است و چه آرامشى بالاتر از اینکه انسان احساس کند رهبرش الهى، معصوم، آگاه، دلسوز و پیشگام ترین افراد در همه ارزشها و کمالات مى باشد.

۱) ممتحنه، ۸٫

۲) آل عمران، ۶۴٫

۳) بقره، ۱۹۷ .

۴) تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۰۵٫

 

پیام ها:

۱- ورود در فضاى سِلم و سلام و تسلیم امکان ندارد، مگر در سایه ى ایمان. «یاایّها الّذین آمنوا»

۲- سلیقه ها را کنار گذاشته، تنها تسلیم قانون خدا باشیم. «ادخلوا فى السّلم کافّه»

۳- ایجاد صلح، وظیفه ى همه مسلمانان است. «کافّه»

۴- وسوسه هاى شیطان، انسان را مجبور به گناه نمى کند، بلکه انسان قدرت مقابله با شیطان را دارد و به همین دلیل از اطاعت او نهى شده است. «لا تتّبعوا»

۵ – شیطان، گام به گام انسان را منحرف مى کند. «خطوات»

۶- راههاى منحرف کردن شیطان، بسیار است. «خطوات»

۷- شیطان، دشمن صلح و وحدت است وهمه ى نداهاى تفرقه انگیز، بلندگوهاى شیطانى هستند. «ادخلوا فى السّلم کافّه و لا تتّبعوا خطوات الشیطان»

 

تفسیر آیه ۲۰۹ سوره بقره:

فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْکُمُ الْبَیِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿۲۰۹﴾
و اگر پس از آنکه براى شما دلایل آشکار آمد دستخوش لغزش شدید بدانید که خداوند تواناى حکیم است (۲۰۹)

پیام ها:

۱- خداوند، اتمام حجّت نموده است. «جاءتکم البینات»

۲- کسانى که آگاهانه مرتکب خلاف مى شوند، در انتظار عذاب باشند. «زللتم من بعد ما جاءتکم البینات… عزیز حکیم»

۳- عدم تسلیم شما، در عزّت خداوندى اثرى ندارد. «عزیز»

گر جمله کائنات، کافر گردند بر دامن کبریائیش، ننشیند گرد

 

۴- کیفر خداوند بر اساس حکمت است. «حکیم»

 

تفسیر آیه ۲۱۰ سوره بقره:

هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِکَهُ وَقُضِیَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿۲۱۰﴾
مگر انتظار آنان غیر از این است که خدا و فرشتگان در [زیر] سایبانهایى از ابر سپید به سوى آنان بیایند و کار [داورى] یکسره شود و کارها به سوى خدا بازگردانده مى ‏شود (۲۱۰)

نکته ها:

دعوت انبیا از طریق استدلال ومعجزه است، ولى گاهى مردمِ بهانه جو، انتظارات دیگرى داشتند. خداوند بر انجام هرکارى قدرت دارد، ولى مى فرماید: اگر بعد از برآمدن انتظار شما بازهم لجاجت کنید، قهر الهى شما را فرا خواهد گرفت و دیگر مهلتى براى عذرخواهى و توبه در کار نیست. نمونه آن را در مائده آسمانى که از حضرت عیسى خواستند و یا ناقه اى که از حضرت صالح درخواست نمودند، مى بینیم که هرگاه نوع معجزه به درخواست مردم صورت گیرد، باید اطاعت حتمى باشد و گرنه قهر حتمى است. البتّه این در مواردى است که اصل انتظار محال نباشد، مانند دیدن خدا وگرنه اگر اصل توقّع نابجا باشد، پاسخ ردّ به آنان داده مى شود.

نظام آفرینش و تربیتى خداوند، بر محور انتظارات نابجاى شما نمى چرخد. ممکن است شما انتظار داشته باشید خداوند و فرشتگان در لابلاى ابرها، بالاى سر شما به صورت جسمى پیدا شوند و مستقیماً با خودتان حرف بزنند، ولى چنین چیزى ممکن نیست.

 

پیام ها:

۱- با وجود دلائل روشن بر رسالت پیامبر، توقّع نابجا ممنوع است. «هل ینظرون»

۲- انتظار رؤیت خدا و فرشتگان، بهانه اى براى فرار از پذیرش حقّ است. «ینظرون… یأتیهم اللّه و الملائکه»

۳- سرچشمه و بازگشت همه چیز به سوى خداست. چرا در انتظار دیدن خود او هستید، مگر آثار او را نمى بینید. «هل ینظرون… و الى اللّه ترجع الامور»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۳۲ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر