سبز قامتشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 33 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۳۳ – آیات ۲۱۱ تا ۲۱۵ سوره بقره

تفسیر قرآن کریم صفحه 33 - آیات ۲11 تا ۲۱5 سوره بقره

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۳۳

سوره: بقره

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۲۱۱ سوره بقره:

سَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَمْ آتَیْنَاهُمْ مِنْ آیَهٍ بَیِّنَهٍ وَمَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَهَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿۲۱۱﴾
از فرزندان اسرائیل بپرس چه بسیار نشانه‏ هاى روشنى به آنان دادیم و هر کس نعمت‏ خدا را پس از آنکه براى او آمد [به کفران] بدل کند خدا سخت‏ کیفر است (۲۱۱)

نکته ها:

به گفته روایات، نزدیک ترین تاریخ به مسلمانان در پیش آمدن حوادثِ گوناگون، تاریخ بنى اسرائیل است. خداوند به آنان، رهبرى همچون موسى و معجزات و الطاف خویش را مرحمت فرمود و آنان را از اسارت فرعون نجات داد. براى اداره زندگى آنان، قوانین آسمانى فرستاد و به لحاظ مادّى نیز زندگى خوبى براى آنان تأمین کرد. امّا کفران و تبدیل نعمت ها از سوى آنان به حدّى رسید که به جاى هارون، پیروى سامرى کردند و به جاى خداپرستى به گوساله پرستى روى آوردند تا آنکه خداوند که درباره ى آنان «فضّلتکم على العالمین» [۱] فرموده بود، در اثر چنین رفتارهایى فرمود: «باؤوا بغضب» [۲]

از سنّت هاى ثابت الهى آن است که هر قوم و ملّتى، اعمّ از مسلمانان و غیر مسلمان، اگر نعمت هاى الهى را تبدیل و تغییر دهند، دچار قهر الهى خواهند شد. چنانکه امروزه دنیاى پیشرفته به جاى بهره گیرى مفید از تکنولوژى وصنعت، دنیا را به آتش و فساد کشانده است.

۱) بقره، ۴۷٫

۲) بقره، ۶۱٫

 

پیام ها:

۱- بررسى تاریخ وعبرت هاى آن لازم است. «سل بنى اسرائیل»

۲- نعمت ها، مسئولیّت آورند وکوتاهى در آن کیفرآور. «مَن یبدّل… شدید العقاب»

 

تفسیر آیه ۲۱۲ سوره بقره:

زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿۲۱۲﴾
زندگى دنیا در چشم کافران آراسته شده است و مؤمنان را ریشخند مى کنند و [حال آنکه] کسانى که تقواپیشه بوده‏ اند در روز رستاخیز از آنان برترند و خدا به هر که بخواهد بی‏شمار روزى مى‏ دهد (۲۱۲)

نکته ها:

این آیه، هم هشدار به کفّار است که به زرق و برق دنیا، سرگرم ومست نشوید و مؤمنان را مسخره نکنید. زیرا قیامتى هست که صحنه ها عوض مى شوند. و هم موجب تسلاّى خاطر مؤمنان مى باشد که با تمسخر کافران، سست نشوند و به آینده امیدوار باشند.

 

پیام ها:

۱- کفر، دنیا را در نظر انسان جلوه مى دهد. «زیّن للّذین کفروا»

آرى، دنیا براى کسانى جلوه مى کند که به الطاف و نعمت هاى بى حساب قیامت، اعتقادى ندارند، ولى در نظر مؤمن، دنیا کجا و بهشت کجا.

۲- دنیاگرایى عامل تحقیر واستهزاى دیگران مى شود. «زیّن للّذین کفروا… یسخرون»

۳- مسخره کردن تهیدستان، شیوه دائمى اهل دنیاست. «یسخرون» [۱]

۴- برترى در قیامت، مخصوص مؤمنانى است که زخم زبان کفّار، رشته تقواى آنها را پاره نکرده باشد. «والّذین اتّقوا فوقهم»

۵ – رزق بى حساب، نشانه ى لطف اوست، نه آنکه خداوند حساب آنرا ندارد و یا حکیمانه تقسیم نمى کند. «یرزق… بغیر حساب»

۱) فعل مضارع نشانه ى استمرار و دوام است.

 

تفسیر آیه ۲۱۳ سوره بقره:

کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۲۱۳﴾
مردم امتى یگانه بودند پس خداوند پیامبران را نویدآور و بیم‏ دهنده برانگیخت و با آنان کتاب [خود] را بحق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى کند و جز کسانى که [کتاب] به آنان داده شد پس از آنکه دلایل روشن براى آنان آمد به خاطر ستم [و حسدى] که میانشان بود [هیچ کس] در آن اختلاف نکرد پس خداوند آنان را که ایمان آورده بودند به توفیق خویش به حقیقت آنچه که در آن اختلاف داشتند هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت مى ‏کند (۲۱۳)

نکته ها:

آنچه از این آیه استفاده مى شود این است که مردم در ابتدا زندگى ساده و بسیطى داشتند، ولى کم کم در اثر کثرت افراد و ازدیاد سلیقه ها، اختلافات و درگیرى ها پیش آمد. در برخى از روایات، این زمان به دوران قبل از حضرت نوح علیه السلام تطبیق شده که در آن زمان، مردم زندگى ساده و محدودى داشته و در بى خبرى به سر مى بردند. [۱] سپس افراد بر سر بهره گیرى از منابع طبیعى و اینکه هرکسى مى خواست دیگرى را به استخدام خود درآورده و از منافع او بهره ببرد، اختلاف کرده و جوامع و طبقات پیش آمد. لازمه ى زندگى اجتماعى، وجود قانون محکم و عادلانه اى است که بتواند اختلافات را حل نماید، خداوند پیامبران را براى حل اختلافات و رفع درگیرى ها، مبعوث نمود و کتاب هاى آسمانى را نازل نمود، ولى گروهى آگاهانه و از سر لجاجت، در برابر انذار و تبشیر پیامبران مقاومت کرده و خود بوجود آورنده ى اختلافات دیگرى نیز شدند. امّا خداوند با لطف خویش افرادى که مستعد و پذیراى هدایت بودند، هدایت نمود و آنهایى که در اثر حسادت و یا ظلم مقابله مى کردند، به حال خود رها کرد تا کیفر خود را ببینند.

انتقاد قرآن، از اختلاف لجوجانه اى است که انسان حاضر به پذیرش داورى انبیا و قانون خداوند نباشد وگرنه اختلافى که عاقبت تسلیم عدالت شود، اشکالى ندارد. همچون اختلاف دو کفّه ى ترازو که در حرکت هاى متضادّ خود، دنبال رسیدن به عدالت هستند. «فهدى اللّه… لما اختلفوا فیه»

۱) تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۰۹٫

 

پیام ها:

۱- قانون وتمدن هاى بشرى، قادر بر حل اختلافات نیستند. زیرا هر گروه وفردى بدنبال خواست هاى خود است. حل اختلافات باید از طریق قانون الهى و داورى انبیا صورت گیرد. قانونى که مصون از تحریف وخطاست و داورى که از هوا وهوس واغراض نفسانى معصوم است. «فبعث اللَّه النبیّین… معهم الکتاب»

۲- بهترین راه حل اختلاف، تقویت ایمان به معاد است. انبیا براى پیشگیرى از اختلافات، از بشارت وبراى درمان آنها، از انذار استفاده مى کنند. «مبشّرین ومنذرین… لیحکم بین النّاس»

۳- خطوط کلّى اهداف انبیا یکى است. «النبیّین مبشرین و منذرین»

۴- داورى انبیا، در چارچوب قوانین آسمانى است. «انزل معهم الکتاب لیحکم»

۵ – یکى از وظایف انبیا، ایجاد وحدت وتفرقه زدایى است. «لیحکم… فیما اختلفوا»

۶- قضاوت همه انبیا، یک گونه است. فرمود: «لیحکم» ونفرمود: «لیحکموا»

۷- بدترین نوع اختلاف، اختلاف آگاهانه اى است که بخاطر حسادت وظلم بوجود مى آید. «ما اختلف فیه… من بعد ما جائتهم البیّنات بغیاً بینهم»

۸ – در بین مؤمنان هم اختلاف پیدا مى شود، ولى در پرتو ولایت خداوند، رهبرى مى شوند. «فهدى اللّه… لما اختلفوا فیه»

۹- ایمان، زمینه برخوردارى از هدایت خاصّ الهى است. «فهدى اللَّه الذین آمنوا»

۱۰- گرچه هدایت همه افراد به خواست خداوند است، ولى خواست خداوند بر اساس حکمت است. «یهدى من یشاء»

۱۱- صراط مستقیم، پایان دهنده اختلافات است. «اختلفوا… یهدى… صراطمستقیم»

 

تفسیر آیه ۲۱۴ سوره بقره:

أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَلَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ ﴿۲۱۴﴾
آیا پنداشتید که داخل بهشت مى ‏شوید و حال آنکه هنوز مانند آنچه بر [سر] پیشینیان شما آمد بر [سر] شما نیامده است آنان دچار سختى و زیان شدند و به [هول و] تکان درآمدند تا جایى که پیامبر [خدا] و کسانى که با وى ایمان آورده بودند گفتند پیروزى خدا کى خواهد بود هشدار که پیروزى خدا نزدیک است (۲۱۴)

نکته ها:

«بأساء» سختى هایى است که از خارج به انسان تحمیل مى شود، مثل جنگ و سرقت. و«ضرّاء» سختى هاى درونى است، مانند بیمارى، زخم وجراحت.

این آیه یادآور تحمل سختى از سوى مؤمنان گذشته و هشدار و تسلاّیى براى مسلمانان است. حوادث سخت، آزمایش الهى است و مشکلاتى همچون حوادث تلخِ مالى و جانى همه براى ساخته شدن انسان هاست.

هر بلایى را عطایى با وى است هر کدورت را صفایى در پى است

زیر هر رنجى، گنجى معتبر خار دیدى، چشم بگشا گل نگر

در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله مى خوانیم: بهشت با سختى ها پیچیده شده است. [۱]و در روایت دیگرى آمده: براى مؤمنان گرفتار در دنیا، چنان پاداشى است که دیگران مى گویند: اى کاش این سختى ها با سختى بیشترى براى ما بود. [۲] آرى، مشکلات، عامل رشد و قرب و راه ورود به بهشت است.

نابرده رنج، گنج میسّر نمى شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

تأخیر استجابت دعا، مایه ى تردید نشود. خداوند بارها وعده داده است که «انّهم لهم المنصورون» انبیا [۳] و بندگان ما حتماً یارى مى شوند. و «کتب اللّه لاغلبنّ انا ورسلى» [۴] خداوند نوشته است که من و فرستادگانم پیروز هستیم. به هر حال خداوند وعده ى پیروزى داده و ممکن است به دلائلى این وعده ها به تأخیر بیافتد، لکن این تأخیر نباید سبب تردید شود.

۱) انّ الجنّه حفّت بالمکاره و انّ النّار حفّت بالشهوات«. تفسیر کاشف، ج ۱، ص ۳۱٫۹

۲) تفسیر منهج الصادقین، ج ۱، ص ۵۵۲٫

۳) صافات، ۱۷۲٫

۴) مجادله، ۲۱٫

 

پیام ها:

۱- انتظار بهشت رفتن، تنها بخاطر ایمان داشتن و بدون سختى کشیدن، انتظار نادرستى است. «ام حسبتم ان تدخلوا الجنّه…»

۲- در سنّت هاى الهى، هیچ تغییرى نیست. همه ملّت ها و امتّ ها و افراد باید از کوران آزمایش بگذرند. «ولمّا یأتکم مثل الّذین خلَوا»

۳- توجّه به مشکلات دیگران، عامل تسکین است. از تاریخ، عبرت و الگو بگیریم. «مستهم البأساء والضرّاء»

۴- آماده باشیم، آزمایشات الهى به قدرى سخت است که بعضى مواقع انبیا را نیز مضطرب مى کند. «یقول الرسول والذین آمنوا معه متى نصر اللَّه»

۵ – در سختى ها، انبیا از مردم جدا نبودند. «یقول الرسول و الذین آمنوا معه»

۶- یکى از شروط استجابتِ دعا، اضطرار و قطع امید از غیر خداست. «متى نصراللَّه… انّ نصر اللّه قریب»

۷- آرام بخشِ همه ى مشکلات، یاد نصرت خداوند است. «الا انّ نصر اللّه قریب»

۸ – مقاومت، زمینه ى دریافت نصرت الهى است. «مسّتهم… انّ نصر اللّه قریب»

 

تفسیر آیه ۲۱۵ سوره بقره:

یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ ﴿۲۱۵﴾
از تو مى ‏پرسند چه چیزى انفاق کنند [و به چه کسى بدهند] بگو هر مالى انفاق کنید به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مسکینان و به در راه‏مانده تعلق دارد و هر گونه نیکى کنید البته خدا به آن داناست (۲۱۵)

نکته ها:

در این آیه دو بار کلمه «خیر» بکار رفته است: یکى انفاق خیر؛ «انفقتم من خیر» ودیگرى کار خیر؛ «تفعلوا من خیر» تا بگوید افراد بى پول نیز مى توانند با عمل و کار خود، به خیر برسند.

در حدیث مى خوانیم: «لاصدقه و ذو رحم محتاج» [۱] در صورت نیازمندى بستگان، نوبت صدقه به دیگران نمى رسد.

در انفاق، رعایت اهمّ و مهمّ، اطلاع کامل و موازین عاطفى مورد نظر است.

انفاق پنج گونه است: [۲]

۱- انفاق واجب. مانند زکات، خمس، کفّارات، فدیه ونفقه زندگى که برعهده مرد است.

۲- انفاق مستحبّ. مانند کمک به مستمندان، یتیمان و هدیه به دوستان.

۳- انفاق حرام. مانند انفاق با مال غصبى یا در راه گناه.

۴- انفاق مکروه. مانند انفاق به دیگران با وجود مستحقّ در خویشاوندان.

۵ – انفاق مباح. مانند انفاق به دیگران براى توسعه زندگى. زیرا انفاق براى رفع فقر، واجب یا مستحبّ است.

۱) بحار، ج ۷۷، ص ۵۹٫

۲) تفسیر مواهب الرّحمن، ج ۳، ص ۲۶۴٫

 

پیام ها:

۱- نوع انفاق و مورد و راه آن را باید از مکتب وحى آموخت. «یسئلونک»

امام سجاد علیه السلام در دعاى مکارم الاخلاق از خداوند مى خواهد که او را در انفاق کردن هدایت کند. «وأصب بى سبیل الهدایه للبرّ فیما انفق منه»

۲- سؤال مردم، زمینه ى نزول پاسخ از طرف خداوند است. «یسئلونک… قل»

۳- انفاق، شامل کارهاى کوچک و بزرگ مى شود. «من خیر»

۴- مال و دارایى دنیا، در دست افراد با ایمان، مایه ى خیر است. «من خیر»

۵ – انفاق باید از چیزهاى خوب ومرغوب باشد. «من خیر»

۶- انفاق، تنها در امور مالى نیست، هر نفع و بهره اى را در برمى گیرد. «من خیر»

۷- بهترین مورد انفاق، والدین و بستگان هستند. «فللوالدین و الاقربین…»

۸ – انفاق به خویشان، مایه ى استحکام پیوندهاى خانوادگى، و انفاق به دیگران، سبب جبران کمبودهاى مالى و عاطفى نیازمندان و برطرف نمودن اختلاف طبقاتى است. «فللوالدین والاقربین والیتامى والمساکین وابن السبیل»

۹- حکیم کسى است که در پاسخ، به چیزى اشاره کند که سؤال کننده از آن غافل است. در آیه از جنس انفاق سؤال شد، خداوند مورد را معیّن نمود. «ماذا ینفقون… فللوالدین…»

۱۰- اسلام، به طبقه ى محروم توجّه خاصّى دارد. «وابن السبیل»

۱۱- عمل صالح، هرگز ضایع نمى شود. خواه آشکار صورت گیرد یا مخفیانه، کم باشد یا زیاد. «فانّ اللّه به علیم»

۱۲- ایمان به آگاهى خداوند از عمل ما، بهترین تشویق است. «فانّ اللَّه به علیم»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۳۳ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes2
نظرات و ارسال نظر