سبز قامتشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 34 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۳۴ – آیات ۲۱۶ تا ۲۱۹ سوره بقره

تفسیر قرآن کریم صفحه 34 - آیات 216 تا 219 سوره بقره

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۳۴

سوره: بقره

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۲۱۶ سوره بقره:

کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۲۱۶﴾
بر شما کارزار واجب شده است در حالى که براى شما ناگوار است و بسا چیزى را خوش نمى دارید و آن براى شما خوب است و بسا چیزى را دوست مى دارید و آن براى شما بد است و خدا مى‏ داند و شما نمیدانید (۲۱۶)

نکته ها:

کلمه «کُره» به مشقّتى گفته مى شود که انسان از درون خود احساس کند، مانند ترس از جنگ. و «کَره» به مشقتى گویند که از خارج به انسان تحمیل شود، مانند حکم اجبارى در آیه ى «اتینا طَوعاً او کَرهاً قالَتا اَتینا طائعین» [۱] به آسمان ها و زمین گفتیم: یا با رغبت بیایید یا با اکراه، گفتند: ما با رغبت مى آییم.

آیه قبل مربوط به مال دادن بود واین آیه مربوط به جان دادن است.

اکراه از جنگ، یا به خاطر روحیّه ى رفاه طلبى است ویا به جهت انسان دوستى و رحم به دیگران ویا بخاطر عدم توازن قوا و برترى دشمن است. قرآن مى فرماید: شما آثار و نتایج جهاد را نمى دانید و فقط به زیان هاى مادّى و ظاهرى آن توجّه مى کنید، در حالى که خداوند از اسرار و آثار امروز وفرداى کارها در ابعاد مختلفش آگاه است.

جنگ با همه ى سختى هایى که دارد، آثار مثبت و فوایدى نیز دارد. از جمله:

الف: توان رزمى بالا مى رود.

ب: دشمن جسور نمى شود.

ج: روح تعهّد و ایثار در افراد جامعه بوجود مى آید.

د: قدرت و عزت اسلام و مسلمین در دنیا مطرح مى شود.

ه: امدادهاى غیبى سرازیر مى گردد.

و: روحیّه ى استمداد از خدا پیدا مى شود.

ز: اجر و پاداش الهى بدست مى آید.

ح: روحیّه ى ابداع و اختراع و ابتکار بوجود مى آید.

جهاد در ادیان دیگر

برخلاف تبلیغاتى که دنیا براى صلح و علیه خشونت دارد، مسئله جهاد در راه دین، در تمام ادیان آسمانى بوده و یک ضرورت حتمى است.

در تورات مى خوانیم:

* ساکنان شهر را بدم شمشیر بکش و اموالشان را جمع نماى. [۲]

* همگى ایشان را هلاک ساز و ترحّم منما. [۳]

* چون براى مقاتله بیرون روى و دشمن را زیاد بینى، نترس. [۴]

* برادر و دوست و همسایه خود را بکشد تا کفّاره گوساله پرستى باشد. [۵]

* موسى جمعیّتى را به سوى جنگ حرکت داد و مقاتله مهمّى صورت گرفت. [۶]

در انجیل متى آمده است:

* گمان مبرید که آمده ام تا سلامتى بر زمین بگذارم، نیامده ام تا سلامتى بگذارم، بلکه شمشیر را. [۷]

* هرکه جان خود را دریابد )و به جنگ نیاید) آنرا هلاک سازد و هرکه جان خود را به خاطر من هلاک کرد آنرا خواهد یافت. [۸]

در انجیل لوقا مى خوانیم:

* دشمنان را که نخواستند من بر ایشان حکمرانى کنم، در اینجا حاضر ساخته، پیش من به قتل رسانید. [۹]

* هرکس شمشیر ندارد، جامه خود را فروخته آنرا بخرد. [۱۰]

در قرآن نیز در سوره هاى آل عمران، [۱۱] مائده [۱۲] و بقره [۱۳] از وجود جنگ و جهاد در ادیان گذشته، سخن به میان آمده است.

۱) فصّلت، ۱۱٫

۲) تورات، سِفر تثنیه، باب ۱۳، جمله ۱۵٫

۳) تورات، سفر تثنیه، باب ۷، جمله ۳٫

۴) تورات، سِفر تثنیه، باب ۲۰، جمله ۱٫

۵) تورات، سِفر خروج، جمله ۲۶٫

۶) تورات، سِفر اعداد، باب ۳۱، جمله ۳۴٫

۷) انجیل متى، باب ۱۰، جمله ۷٫

۸) انجیل متى، باب ۱۰، جمله ۳۹٫

۹) انجیل لوقا، باب ۱۹، جمله ۲۸٫

۱۰) انجیل لوقا، باب ۲۲، جمله ۳۶٫

۱۱) آل عمران، ۱۴۷٫

۱۲) مائده، ۲۴٫

۱۳) بقره، ۲۴۶٫

 

پیام ها:

۱- ملاک خیر وشر، آسانى و سختى و یا تمایلات شخصى نیست، بلکه مصالح واقعى ملاک است ونباید به پیشداورى خود تکیه کنیم. «عسى ان تکرهوا شیئاً وهو خیر لکم»

۲- کراهت و محبّت نفسانى، نشانه ى خیر و شرّ واقعى نیست. «تکرهوا… و هو خیر لکم… تحبوا… و هو شرّ لکم»

۳- جنگ و جهاد در راه دین، مایه ى خیر است. «کُتب علیکم القتال… و هو خیر لکم»

۴- تسلیم فرمان خدایى باشیم که بر اساس علم بى نهایت به ما دستور مى دهد، گرچه ما دلیل آنرا ندانیم. «واللّه یعلم و انتم لا تعلمون»

 

تفسیر آیه ۲۱۷ سوره بقره:

یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَکُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَهُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُولَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ وَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۲۱۷﴾
از تو در باره ماهى که کارزار در آن حرام است مى ‏پرسند بگو کارزار در آن گناهى بزرگ و باز داشتن از راه خدا و کفر ورزیدن به او و باز داشتن از مسجدالحرام [=حج] و بیرون راندن اهل آن از آنجا نزد خدا [گناهى] بزرگتر و فتنه [=شرک] از کشتار بزرگتر است و آنان پیوسته با شما مى ‏جنگند تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند و کسانى از شما که از دین خود برگردند و در حال کفر بمیرند آنان کردارهایشان در دنیا و آخرت تباه مى ‏شود و ایشان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود (۲۱۷)

نکته ها:

مراد از کلمه «فتنه» در آیه، شرک، شکنجه، امتحان وبلوى است.

در تفاسیر شیعه وسنى آمده است: رسول اکرم صلى الله علیه وآله شخصى را به نام عبداللّه بن جحش به همراه هشت نفر با نامه اى براى کسب اطلاعات از کفّار و مشرکین فرستاد،امّا بعد از ملاقات، درگیرى پیش آمد و در این بین رئیس گروه مقابل کشته شد و دو نفر از آنان به اسارت درآمده و اموالشان مصادره گردید.

این حادثه در اوّل ماه رجب که از ماه هاى حرام است [۱] واقع شده بود، در حالى که این گروه گمان کرده بودند که آخر جمادى الثانى است، نه اوّل رجب. به هر حال این قتال اشتباهاً در اوّل رجب صورت گرفت و کفّار این موضوع را دستاویز قرار داده و شایع کردند که مسلمانان احترام ماه هاى حرام را نگه نمى دارند.

در برابر این تبلیغات دشمنان، قرآن جواب مى دهد که گرچه جنگ در ماه حرام واقع شده، ولى این قتال به اشتباه از سوى مسلمانان صورت گرفته است، در حالى که شما مشرکان به عمد مرتکب گناهانى شده اید که مجازات آنها به مراتب از قتال در ماه حرام بیشتر است. بنابراین شما با داشتن سابقه ى آن همه جنایت ورسوایى وارتکاب گناهان بزرگ، نباید این عمل اشتباه را دستاویز قرار دهید.

حبط عمل مرتد در دنیا، به این است که از فوائد اسلام محروم مى شود. زیرا کیفر او، جدایى از همسر مسلمان، محرومیّت از ارث، قطع رابطه با مسلمانان، خروج از حمایت اسلام و در نهایت قتل است.

و حبط عمل او در آخرت، محو تمام کارهاى خیر اوست. «حبطت اعمالهم فى الدنیا والاخره»

۱) از سنّت هاى ابراهیمى رایج در میان عرب قبل از اسلام، احترام گذاشتن به چهار ماه رجب، ذى القعده، ذى الحجّه و محرم بود که در این ماهها، به هیچ جنگ و قتالى نمى پرداختند. اسلام نیز این سنّت را امضا کرد و قتال و درگیرى در این ماهها را تحریم نمود.

 

پیام ها:

۱- به شبهات، پاسخ مناسب بدهید. «یسئلونک… قل»

۲- مسجد الحرام واهل آن، احترام ویژه دارند. «المسجد الحرام واخراج اهله منه اکبر»

۳- تعیین اهمیّت گناهان، بدست خداوند است. «اخراج اهله منه اکبر، الفتنه اکبر…»

۴- سلب امنیّت، مهمّ تر از قتل است. «والفتنه اکبر من القتل»

۵ – لازم است آرزوها، هدف ها و تلاش هاى دشمن خود را بشناسیم. «ولایزالون یقاتلونکم حتّى یردّوکم عن دینکم»

۶- هجوم دشمن، توجیه کننده ى کفر و ارتداد شما نیست. «ولایزالون یقاتلونکم… ومن یرتدد منکم…»

۷- دشمنان، همواره در کمین هستند وارتداد و کفر وپشت کردن به دینتان را مى خواهند وبه غیر آن راضى نمى شوند. آنها دنبال پیروزى موقت نیستند، بلکه مى خواهند فرهنگ ومکتب شما را از بین ببرند. «حتى یردّوکم عن دینکم»

۸ – حسن عاقبت، ملاک ارزش است. چه بسا مسلمانانى که کافر مرده اند. «فیمت و هو کافر»

۹- ارتداد، داراى آثار دنیوى و اخروى است. «مَن یرتدد منکم… حبطت اعمالهم فى الدنیا و الاخره»

۱۰- ارتداد، مایه ى حبط کارهاى نیک است. «من یرتدد… حبطت اعمالهم»

۱۱- ارزش ایمان و عقیده تا جایى است که اگر ایمان رفت، اعمال صالح نیز حبط مى شود. «مَن یرتدد منکم… حبطت اعمالهم»

 

تفسیر آیه ۲۱۸ سوره بقره:

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۲۱۸﴾
آنان که ایمان آورده و کسانى که هجرت کرده و راه خدا جهاد نموده‏ اند آنان به رحمت‏ خدا امیدوارند خداوند آمرزنده مهربان است (۲۱۸)

نکته ها:

در شأن نزول این آیه که در ادامه آیه پیش است، مى خوانیم: مؤمنانى که هجرت و جهاد کردند، ولى هلال ماه رجب را با ماه جمادى الاخرى اشتباه گرفتند و دست به قتال زدند، ناراحت نباشند. زیرا اشتباهشان مورد عفو است و آنان قصد انجام گناه نداشته اند.

امید بدون عمل، آرزویى بیش نیست. چنانکه در آخرین آیه سوره ى کهف مى خوانیم: «من کان یرجوا لقاء ربّه فلیعمل عملاً صالحاً و لایُشرک بعباده ربّه احداً» هرکس امید به لقاى پروردگار و رسیدن به مقام قرب را دارد، پس باید عمل خالصانه انجام دهد. آرى، «رجاء»، آن امیدى است که انسان مقدّمات رسیدن به آنرا فراهم کند.

براى امیدوار بودن به الطاف الهى، اسلام زمینه هایى را فراهم کرده است:

۱- یأس و ناامیدى از گناهان کبیره است. [۱]

۲- خداوند مى فرماید: من نزد گمان بنده ى مؤمن هستم، اگر گمان خوب به من ببرد به او خوبى مى رسانم. [۲]

۳- انبیا و فرشتگان، به مؤمنین دعا و براى آنان استغفار مى کنند. [۳]

۴- پاداش الهى چندین برابر است. [۴]

۵ – راه توبه باز است. [۵]

۶- گرفتارى هاى مؤمن، کفّاره ى گناهان او محسوب مى شود. [۶]

۷- خداوند توبه را قبول کرده و سیّئات را به حسنات مبّدل مى سازد. [۷]

۱) زمر، ۵۳ .

۲) کافى، ج ۲، ص ۷۲٫

۳) غافر، ۷ ؛ ابراهیم، ۴۱٫

۴) بقره، ۲۶۱٫

۵) نساء، ۱۸٫

۶) بحار، ج ۸۱، ص ۱۷۶٫

۷) فرقان، ۷۰٫

 

پیام ها:

۱- رتبه ى ایمان، مقدّم بر عمل است. «آمنوا… هاجروا وجاهدوا»

۲- امید به لطف پروردگار، مشروط به ایمان، هجرت و جهاد است. «آمنوا… هاجروا وجاهدوا… اولئک یرجون»

۳- اصول افکار و اعمال اگر صحیح باشد، اشتباهات جزئى قابل عفو است. «آمنوا… هاجروا… یرجون»

۴- به لطف خداوند امیدوار باشیم، نه به کارهاى نیک خود. زیرا خطر سوءعاقبت و حبط عمل و عدم قبول اطاعت، تا پایان عمر در کمین است. «یرجون رحمت اللّه»

۵ – چون بنده امیدوار به رحمت خداوند است، خداوند نیز اعلام مى کند: آمرزنده و مهربان است. «یرجون رحمت اللّه و اللّه غفور رحیم»

۶- ارزش هجرت و جهاد آن است که در راه خدا و براى او باشد. «فى سبیل اللّه»

۷- مؤمنان و مهاجران مخلص نیز به رحمت و مغفرت او نیاز دارند. «آمنوا، هاجروا… یرجون رحمت اللّه»

۸ – از خطاى مهاجران و مجاهدان در راه خدا، باید گذشت. «واللّه غفور رحیم»

 

تفسیر آیه ۲۱۹ سوره بقره:

یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ ﴿۲۱۹﴾
درباره شراب و قمار از تو مى ‏پرسند بگو در آن دوگناهى بزرک و سودهایى براى مردم است و[لى] گناهشان از سودشان بزرگتر است و از تو مى ‏پرسند چه چیزى انفاق کنند بگو مازاد [بر نیازمندى خود] را این گونه خداوند آیات [خود را] براى شما روشن مى‏ گرداند باشد که بیندیشید (۲۱۹)

نکته ها:

کلمه «اثم» به گفته ى راغب در مفردات، به کارى گویند که انسان را در انجام کارهاى خیر کُند و سست کند.

سؤال اوّلِ مردم درباره ى حکم خمر و میسر است. کلمه «خمر» به معناى پوشش است و لذا به پارچه اى که زنان سرِ خود را با آن پوشانده و مراعات حجاب مى کنند، «خمار» مى گویند. از آنجا که شراب، قدرت تشخیص را از عقل گرفته و در واقع آن را مى پوشاند، به آن «خمر» مى گویند.

همچنین کلمه ى «مَیسر» از «یسر» به معناى آسان است. گویا در قمار، طرفین مى خواهند مال همدیگر را به آسانى بربایند.

این آیه در پاسخ پرسش آنها مى فرماید: شرابخوارى و قماربازى، گناهان بزرگى هستند، گرچه ممکن است منافعى داشته باشند. چنانکه عده اى از راه کشت انگور یا شراب فروشى و گروه هایى با دایر کردن قمارخانه، ثروتى بدست مى آورند. در کتاب هاى علمى وتربیتى، آثار وعوارض منفى شراب و قمار به تفصیل بازگو شده است.

در اینجا فهرستى از آنچه در تفسیرنمونه در باب زیان هاى شراب وقمار آمده است، مى آوریم:

۱- کوتاه شدن عمر.

۲- عوارض منفى در کودکان. مخصوصاً اگر آمیزشى در حال مستى صورت گیرد.

۳- گسترش فساد اخلاقى و بالا رفتن آمار جنایات از قبیل: سرقت، ضرب و جرح، جرائم جنسى و افزایش خطرات و حوادث رانندگى. از یکى از دانشمندان نقل شده است که اگر دولت ها نیمى از شراب فروشى ها را ببندند، ما نیمى از بیمارستان ها و تیمارستان ها را مى بندیم.

قمار نیز از جمله عوامل هیجان، بیمارى هاى عصبى، سکته هاى مغزى و قلبى، بالا رفتن ضربان قلب، بى اشتهایى، و رنگ پریدگى و … است. همچنان که بررسى کنندگان، سى درصد آمار جنایات را مرتبط با قمار دانسته اند. در ضمن قمار، در شکوفایى اقتصادى نقش تخریبى داشته و نشاط کار مفید را از بین مى برد. در بعضى از کشورهاى غیر اسلامى نیز در سال هایى قمار را ممنوع و غیر قانونى اعلام کرده اند. مثلاً انگلستان در سال ۱۸۵۳، شوروى در سال ۱۸۵۴ و آلمان در سال ۱۸۷۳ قمار را ممنوع اعلام کردند.

سؤال دوّمِ مردم درباره ى انفاق است که مى پرسند چه چیزى را انفاق کنند؟ آیه در جواب مى فرماید: «عفو» را! عفو در لغت علاوه بر گذشت و آمرزش به معناى حدّ وسط، مقدار اضافى، و بهترین قسمت مال آمده است و هر یک از این معانى نیز با آیه سازگار است و ممکن است مراد از عفو، همه ى این معانى باشد. یعنى اگر خواستید انفاق کنید، هم مراعات اعتدال را نموده و همه ى اموالتان را یکجا انفاق نکنید تا خود نیازمند نشوید و هم در موقع انفاق، از بهترین اموال خود بدهید. چنانکه قرآن در جاى دیگر مى فرماید: «لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون» به نیکى نم [۱] ى رسید مگر از آنچه دوست دارید انفاق کنید.

در تفاسیر آمده است که تحریم شراب به صورت تدریجى بوده است. زیرا اعراب، گرفتار شراب بودند و لذا آیات، به تدریج آنها را آماده پذیرش تحریم نمود. ابتدا این آیه نازل شد: «تتّخذون منه سکراً و رزقاً حسناً» [۲] از انگور، هم نوشابه ى مست کننده و هم رزق نیکو بدست مى آید. یعنى شراب، رزق حسن نیست. بعد این آیه نازل شد: «فیهما اِثم کبیر و منافع للناس و اِثمهما اکبر» ضرر شراب و قمار براى مردم، بیشتر از منفعت آنهاست. و سپس این آیه نازل شد: «لاتقربوا الصلوه و انتم سُکارى» [۳] به هنگام نماز نباید مست باشید. و در خاتمه حرمت دائمى و علنى بیان شد؛ «انّما الخمر و المیسر… رجس من عمل الشیطان» [۴] شراب و قمار… نجس و از اعمال شیطان هستند.

۱) آل عمران، ۹۲٫

۲) نحل، ۶۷٫

۳) نساء، ۴۳٫

۴) مائده، ۹۰٫

 

پیام ها:

۱- شراب و قمار، هر دو عامل فساد جسم و روح و مایه ى غفلت هستند. لذا در قرآن در کنار هم مطرح شده اند. «الخمر والمیسر»

۲- از اندیشه و امنیّت، پاسدارى کنید. با تحریم شراب، از عقل و فکر، و با تحریم قمار، از آرامش و سلامتى روحى و اقتصادى پاسدارى شده است. «فیهما اثم کبیر… و اثمهما اکبر»

۳- در برخوردها، انصاف داشته باشید. بدى هاى دیگران را در کنار خوبى هاى آنها ببینید. آیه از منافع شراب وقمار چشم نمى پوشد وموضوع را به نحوى مطرح مى کند که قدرت تعقّل و تفکّر در انسان زنده شود. «فیهما اثم کبیر ومنافع للناس واثمهما اکبر»

۴- در محرّمات گاهى ممکن است منافعى باشد. «منافع للناس»

۵ – در جعل قوانین باید به مسئله اهمّ ومهمّ توجّه کرد. «منافع للناس و اثمهما اکبر»

۶- احکام الهى بر اساس مصالح و مفاسد است. «اثمهما اکبر»

۷- آشنایى با فلسفه احکام، گامى به سوى پذیرش آن است. «اثمهما اکبر»

۸ – گناهان، کبیره و صغیره دارند. «اثمهما اکبر»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۳۴ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر