سبز قامتدوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 57 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۵۷ – آیات ۵۳ تا ۶۱ سوره آل‏ عمران

تفسیر قرآن کریم صفحه 57 - آیات 53 تا 61 سوره آل‏ عمران

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۵۷

سوره: آل عمران

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۵۳ سوره آل عمران:

رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ ﴿۵۳﴾
پروردگارا به آنچه نازل کردى گرویدیم و فرستاده[ات] را پیروى کردیم پس ما را در زمره گواهان بنویس (۵۳)

نکته ها:

در عبارت «مع الشاهدین» معناى حمایت است که در عبارت «من الشاهدین» نیست. نظیر تفاوت «آمنوا به» و«آمنوا معه». چون در آیه ى قبل حضرت عیسى به عنوان شاهد مطرح شد، پس با شاهدان بودن یعنى همراه و یاور انبیا بودن.

 

پیام ها:

۱- لازمه ى ایمان، اطاعت از پیامبر است. «آمنّا… واتّبعنا الرسول»

۲- ایمان به تمام دستورات الهى لازم است. «بما انزلت»

۳- از خداوند بخواهیم که ایمان ما را تثبیت کرده و مارا از حامیان انبیا قرار دهد. «فاکتبنا مع الشاهدین»

 

تفسیر آیه ۵۴ سوره آل عمران:

وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ ﴿۵۴﴾

و [دشمنان] مکر ورزیدند و خدا [در پاسخشان] مکر در میان آورد و خداوند بهترین مکرانگیزان است (۵۴)

نکته ها:

امام رضاعلیه السلام فرمود: مراد از مکر خدا، کیفرِ مکر است وگرنه او اهل مکر نیست.[۱]

گرچه آیه به یکى از سنّت هاى الهى اشاره دارد، ولى با توجّه به آیات قبل که حضرت عیسى کفر بنى اسرائیل را احساس کرد و با توجّه به آیه بعد که خداوند عیسى علیه السلام را به آسمان بالا برد، استفاده مى شود که مراد از مکر در اینجا، توطئه ى قتل حضرت عیسى است که گروهى در زمان آن حضرت براى خاموش کردن دعوت او نقشه ها کشیده و تدبیرها نمودند، حتّى براى حبس و دستگیرى و معرّفى او جایزه تعیین و مقدّمات اعدام و به دار آویختن او را فراهم کردند. امّا خداوند نقشه ى آنها را نقش برآب کرد و او را به بهترین شکل نجات داد.

۱) عیون اخبارالرضا، ج ۱، ص ۱۲۶٫

 

پیام ها:

۱- خداوند، پشتیبان اولیاى خویش است. «ومکروا ومکر اللّه»

۲- تدبیر وحرکت انسان، مقدّمه ى قهر یا لطف خداوند است. «ومکروا ومکر اللّه»

۳- کیفرهاى الهى، با جرم بشر تناسب و سنخیّت دارد. «و مکروا و مکر اللّه»

۴- اراده وتدبیر خدا، بالاتر از هر تلاش، حرکت وتدبیر است. «واللّه خیرالماکرین»

 

تفسیر آیه ۵۵ سوره آل عمران:

إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَرَافِعُکَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فِیمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۵۵﴾

[یاد کن] هنگامى را که خدا گفت اى عیسى من تو را برگرفته و به سوى خویش بالا مى برم و تو را از [آلایش] کسانى که کفر ورزیده‏ اند پاک مى‏ گردانم و تا روز رستاخیز کسانى را که از تو پیروى کرده‏ اند فوق کسانى که کافر شده‏ اند قرار خواهم داد آنگاه فرجام شما به سوى من است پس در آنچه بر سر آن اختلاف میکردید میان شما داورى خواهم کرد (۵۵)

نکته ها:

نمونه عینى و عملى تدبیر الهى در برابر مکر دشمنان، در این آیه بیان شده است.

امام باقرعلیه السلام فرمود: معراج حضرت عیسى علیه السلام، در شب ۲۱ ماه مبارک رمضان بوده است.[۱]

۱) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها:

۱- براى سایر انبیا نیز معراج بوده است. «رافعک الىّ»

۲- زندگى در میان کفّار، مایه ى آلودگى، و دورى از آنها، مایه ى پاکى و طهارت است. «مطهّرک من الّذین کفروا»

۳- پیشگویى غیبى غلبه ى مسیحیّت بر یهود، از معجزات قرآن است. «جاعل الّذین اتّبعوک فوق الّذین کفروا»

۴- پیروى از انبیا، رمز پیروزى است. «جاعل الّذین اتّبعوک فوق الّذین کفروا»

۵ – جهانى بودن اسلام، منافاتى با وجود اقلیّت هاى مذهبى در پناه اسلام ندارد. از عبارت «الى یوم القیامه» استفاده مى شود که یهود و نصارى تا قیامت مى باشند.

۶- بازگشت همه به سوى خداست و او داور بى چون و چراست. «الىّ مرجعکم»

 

تفسیر آیه ۵۶ و ۵۷ سوره آل عمران:

فَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ ﴿۵۶﴾
اما کسانى که کفر ورزیدند در دنیا و آخرت به سختى عذابشان کنم و یاورانى نخواهند داشت (۵۶)
وَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ ﴿۵۷﴾
و اما کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏ اند [خداوند] مزدشان را به تمامى به آنان مى‏ دهد و خداوند بیدادگران را دوست نمى دارد (۵۷)

نکته ها:

در تفسیر اطیب البیان، نمونه اى از عذاب هاى دنیوى بنى اسرائیل، این گونه آمده است: ۳۷ سال پس از حضرت مسیح، شخصى به نام طیطوس که از قیصرهاى روم بود، بر یهود مسلّط شد ومیلیون ها نفر از آنان را کشته وهزاران نفر را به اسارت گرفت. او دستور داد اموال آنان را به آتش کشیده و یا غارت کنند و اسیران آنها را طعمه ى درندگان کند.

در کنار تهدید کفّار، تشویق اهل ایمان لازم است، چنانکه در کنار ایمان، انجام کارهاى نیک لازم است.

 

پیام ها:

۱- سروکار کفّار با خودِ خداست. «فاعذبّهم»

۲- هرچه اتمام حجّت بیشتر باشد، قهر خدا بر انکار کنندگان بیشتر خواهد بود. کسانى که زنده کردن مرده را از عیسى مى بینند، ولى ایمان نمى آورند، مستحق هر نوع عذابى هستند. «فاعذبهم عذاباً الیماً»

۳- گاهى خداوند در این دنیا نیز مجازات مى دهد. «فى الدنیا و الاخره»

۴- در برابر قهر خدا، هیچ قدرتى نمى تواند مانع باشد. «و ما لهم من ناصرین»

 

تفسیر آیه ۵۸ سوره آل عمران:

ذَلِکَ نَتْلُوهُ عَلَیْکَ مِنَ الْآیَاتِ وَالذِّکْرِ الْحَکِیمِ ﴿۵۸﴾
اینهاست که ما آن را از آیات و قرآن حکمت‏ آمیز بر تو مى‏ خوانیم (۵۸)

پیام ها:

۱- براى رهبرى صحیح و قاطع، نشانه هاى الهى و بیان محکم و مستدل لازم است. «الایات والذکر الحکیم»

 

تفسیر آیه ۵۹ سوره آل عمران:

إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿۵۹﴾
در واقع مثل عیسى نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [که] او را از خاک آفرید سپس بدو گفت باش پس وجود یافت (۵۹)

نکته ها:

گروهى از نصارى وارد مدینه شده و به حضور پیامبر صلى الله علیه وآله رسیدند. آنان در گفتگو با پیامبر صلى الله علیه وآله ولادت عیسى علیه السلام را بدون داشتن پدر، نشانه و دلیل الوهیّت او عنوان کردند. این آیه نازل شد وجواب آنان را چنین بیان نمود: اگر تولّد بدون پدر، دلیل خدا یا فرزند خدا بودن است، خلقت حضرت آدم که مهم تر است، چون نه پدر داشت و نه مادر. پس چرا شما آدم را خدا یا فرزند خدا نمى دانید؟!

 

پیام ها:

۱- مخالفان را از همان راهى که پذیرفته اند، به حقّ دعوت کنیم. مسیحیان پذیرفته اند که آدم مخلوق خداست، با اینکه پدر و مادر نداشت. «مَثَل عیسى… کمَثل آدم»

۲- استناد به تاریخ و تجربه هاى گذشته و ارائه نمونه هاى عینى بهترین راه دعوت است. «انّ مَثَل عیسى عنداللّه کمَثل آدم»

۳- قدرت خداوند در خلقت، محدود نیست. «کن فیکون»

 

تفسیر آیه ۶۰ سوره آل عمران:

الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْمُمْتَرِینَ ﴿۶۰﴾
[آنچه درباره عیسى گفته شد] حق [و] از جانب پروردگار تو است پس از تردیدکنندگان مباش (۶۰)

نکته ها:

کلمه ى «مُمتَرین» از «مِرْیه» به معناى شک و تردید است. عین این آیه در سوره ى بقره آیه ۱۴۷ نیز آمده است. با این آیه روشن مى شود که سخن حقّ و پایدار تنها از جانب خدایى است که خود حقّ و ثابت است وگرنه از انسان هایى که در طوفان هوسها و غرایز ثباتى ندارند، قانون و سخن پایدار را نمى توان انتظار داشت.

 

پیام ها:

۱- بیان حق، رمز ربوبیّت وتربیت است. «الحقّ من ربّک»

۲- ثبات و حقّانیت، جز در راه خدا، کلام خدا و قانون خداوند، وجود ندارد. «الحقّ من ربّک»

۳- تعداد زیاد مخالفان، تلاش و فعّالیت آنان، و ثروت و تبلیغاتشان، نباید در حقّانیّت راه و عقاید ما تأثیر گذارد. «فلا تکن من الممترین»

 

تفسیر آیه ۶۱ سوره آل عمران:

فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ ﴿۶۱﴾
پس هر که در این [باره] پس از دانشى که تو را [حاصل] آمده با تو محاجه کند بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم و لعنت‏ خدا را بر دروغگویان قرار دهیم (۶۱)

نکته ها:

واژه ى «نَبتَهل» از ریشه ى «اِبتهال» به معناى بازکردن دست ها و آرنج ها براى دعا، به سوى آسمان است واین آیه به دلیل این واژه، به آیه ى مباهله معروف گشته است. مباهله، یعنى توجّه و تضرّع دو گروه مخالف یکدیگر، به درگاه خدا و تقاضاى لعنت و هلاکت براى طرف مقابل که از نظر او اهل باطل است.[۱]

در تفاسیر شیعه و سنى و برخى کتب حدیث و تاریخ مى خوانیم که در سال دهم هجرى، افرادى از سوى رسول خدا صلى الله علیه وآله مأمور تبلیغ اسلام در منطقه نجران از بلاد یمن شدند. مسیحیانِ نجران نیز هیئتى را به نمایندگى از سوى خود براى گفتگو با پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله به مدینه گسیل داشتند. با وجود گفتگوهایى که میان آنان و پیامبر صلى الله علیه وآله ردّ وبدل شد، باز هم آنان بهانه جویى کرده و در حقّانیّت اسلام ابراز تردید مى کردند. این آیه نازل شد و خطاب به پیامبر فرمود: به کسانى که با تو محاجّه و جدال کرده، و از قبول حقّ شانه خالى مى کنند، بگو: بیایید با فراخواندن فرزندان و زنان و خودمان، خدا را بخوانیم و با حالت تضرّع و ابتهال بر دروغگویان نفرین کنیم و هر نفرینى که دامن گروه مقابل را گرفت، معلوم مى شود که راه او باطل است و با این وسیله به این گفتگو و جدال پایان دهیم.

هنگامى که نمایندگان مسیحیان نجران، پیشنهاد مباهله را از رسول اکرم صلى الله علیه وآله شنیدند، به یکدیگر نگاه کرده و متحیّر ماندند. آنان مهلت خواستند تا در این باره فکر و اندیشه و مشورت کنند. بزرگِ نصارى به آنها گفت: شما پیشنهاد را بپذیرید و اگر دیدید که پیامبر با سر وصدا و جمعیّتى انبوه براى نفرین مى آید، نگران نباشید و بدانید که خبرى نیست، ولى اگر با افراد معدودى به میدان آمد، از انجام مباهله صرف نظر و با او مصالحه کنید.

روز مباهله، آنها دیدند که پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله همراه با دو کودک و یک جوان و یک زن بیرون آمدند. آن دو کودک، حسن و حسین علیهما السلام و آن جوان، علىّ بن ابى طالب علیهما السلام و آن زن فاطمه ى زهراعلیها السلام دختر پیامبر صلى الله علیه وآله بودند.

اُسقف مسیحیان گفت: من چهره هایى را مى بینم که اگر از خداوند بخواهند کوه از جا کنده شود، کنده مى شود. اگر این افراد نفرین کنند، یک نفر مسیحى روى زمین باقى نمى ماند. لذا از مباهله اعلام انصراف کرده و حاضر به مصالحه شدند.[۲]

این ماجرا، علاوه بر تفاسیر شیعه، در منابع معتبر اهل سنّت نیز آمده است.[۳]

روز مباهله، بیست وچهارم یا بیست و پنجم ماه ذى الحجّه بوده و محل آن در روزگار پیامبر صلى الله علیه وآله در بیرون شهر مدینه بوده که اکنون داخل شهر قرار گرفته و در آن محل، مسجدى به نام «مسجد الاجابه» ساخته شده است. فاصله ى این مسجد تا مسجدالنّبى تقریباً دو کیلومتر است. «الّلهم ارزقنا زیارته و شفاعته»

بر اساس روایتى در تفسیر المیزان، دعوت به مباهله مخصوص نصارى نبوده و پیامبر صلى الله علیه وآله از یهودیان نیز براى مباهله دعوت کردند.

مباهله، خاصّ زمان پیامبرصلى الله علیه وآله نبوده است، بلکه براساس برخى از روایات، دیگر مؤمنان نیز مى توانند مباهله کنند. امام صادق علیه السلام در این باره دستوراتى داده اند.[۴]

سؤال: در این ماجرا تنها فاطمه زهراعلیها السلام حضور داشت، پس چرا قرآن کلمه ى جمع «نسائنا» را بکار برده است؟

پاسخ: در قرآن مواردى است که خداوند از یک نفر به صورت «جمع» یاد مى کند، مانند آیه ۱۸۱ سوره آل عمران که یک نفر از روى توهین گفت: خدا فقیر است، ولى آیه به صورت جمع مى فرماید: «الّذین قالوا انّ اللّه فقیر» چنانکه قرآن درباره حضرت ابراهیم علیه السلام مى فرماید: ابراهیم یک امّت است، با آنکه یک نفر بیشتر نبود.

گرچه پیامبر مى توانست خود شخصاً نفرین کند وکارى به علىّ، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام نداشته باشد، ولى خدا و رسول، با این عمل به ما فهماندند که این افراد، یاران و شریکان رسول خدا در دعوت به حقّ و هدف او هستند و همراه او آماده ى استقبال از خطر بوده و تداوم گر حرکت او مى باشند.

۱) التحقیق فى کلمات القرآن.

۲) پیامبر صلى الله علیه وآله فرمودند: سوگند به کسى که مرا پیامبر حقّ قرار داد، اگر مباهله انجام مى گرفت، آن وادى آتش را بر آنان فرو مى ریخت. تفسیر مجمع البیان ؛ مناقب ابن مغازى، ص ۲۶۳٫

۳) صاحب تفسیر المیزان در جلد سوّم صفحه ۲۵۷ آورده است که ماجراى مباهله را ۵۱ نفر از صحابه به اتّفاق نظر نقل کرده اند. تفاسیر کبیر، آلوسى ومراغى ذیل آیه، در کتاب الکامل ابن اثیر جلد دوّم صحفه ۲۹۳، مستدرک حاکم جلد سوّم صفحه ۱۵۰، مسند احمد حنبل جلد اوّل صفحه ۱۸۵ و همچنین تفاسیر روح البیان، المنار و ابن کثیر و بسیارى از منابع شیعى و سنّى دیگر، این واقعه را ضبط و نقل کرده اند. در کتاب اِحقاق الحق جلد سوّم صفحه ۴۶ نیز نام شصت نفر از بزرگان اهل سنّت را آورده است که همگى گفته اند: این آیه در عظمت پیامبر و اهل بیت علیهم السلام اوست.

۴) تفسیرنورالثقلین ج ۱، ص ۳۵۱ ؛ اصول کافى، ج ۲، باب مباهله.

 

پیام ها:

۱- اگر انسان ایمان به هدف داشته باشد، حاضر است خود و نزدیک ترین بستگانش را در معرض خطر قرار دهد. «من بعد ما جائک من العلم»

۲- آخرین برگ برنده و سلاح برنده مؤمن، دعاست. «فقل تعالوا ندع»

۳- فرزند دخترى، همچون فرزند پسرى، فرزند خود انسان است. «ابنائنا» بنابراین امام حسن وامام حسین علیهما السلام فرزندان پیامبرند.

۴- زن و مرد در صحنه هاى مختلف دینى، در کنار همدیگر مطرحند. «نسائنا»

۵ – در دعا، حالات اهل دعا مهم است، نه تعداد آنها. گروه مباهله کننده پنج نفر بیشتر نبودند. «ابنائنا، نسائنا، انفسنا»

۶- علىّ بن ابى طالب علیهما السلام، جان رسول اللَّه صلى الله علیه وآله است. «انفسنا»

۷- در مجالس دعا، کودکان را نیز با خود ببریم. «ابنائنا»

۸ – اهل بیت پیامبرعلیهم السلام مستجاب الدعوه هستند. «ابنائنا، نسائنا، انفسنا»

۹- استمداد از غیب، پس از بکارگیرى توانایى هاى عادّى است. «نبتهل»

۱۰- کسى که منطق و استدلال و معجزه، او را به پذیرش حقّ تسلیم نمى کند، باید با او مباهله کرد. «تعالوا… نبتهل»

۱۱- اگر مؤمنان محکم بایستند، دشمن به دلیل باطل بودنش عقب نشینى مى کند. «ندع… نبتهل»

۱۲- استدلال را باید با استدلال پاسخ داد، ولى مجادله و لجاجت باید سرکوب شود. «لعنه اللّه على الکاذبین»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۵۷ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر