سبز قامتدوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 58 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۵۸ – آیات ۶۲ تا ۷۰ سوره آل‏ عمران

تفسیر قرآن کریم صفحه 58 - آیات 62 تا 70 سوره آل‏ عمران

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۵۸

سوره: آل عمران

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۶۲ سوره آل عمران:

إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿۶۲﴾
آرى داستان درست [مسیح] همین است و معبودى جز خدا نیست و خداست که در واقع همان شکست‏ ناپذیر حکیم است (۶۲)
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِالْمُفْسِدِینَ ﴿۶۳﴾
پس اگر رویگردان شدند همانا خداوند به [حال] مفسدان داناست (۶۳)

نکته ها:

داستان هایى که بر سر زبان هاست، بر سه نوعند:
۱- رمان ها، افسانه ها و اساطیرى که بر پایه خیال بوده وغیر واقعى هستند.
۲- داستان هاى تاریخى که گاهى راست ومستند وگاهى آمیخته با دروغ وامور نادرست هستند.
۳- رویدادهایى که از زبان وحى به ما رسیده اند، براساس حقّ هستند. داستان هاى قرآنى، همه از این نوع هستند ودر آنها وهم، خیال، دروغ و نادرستى راه ندارد.ف

 

پیام ها:

۱- اگر قرآن نبود، چهره ى واقعى حضرت مسیح، آلوده با خرافات و مشوّه باقى مى ماند. «انّ هذا لهو القصص الحق»

۲- تکرار شعار توحید و پایدارى در برابر خرافات، لازم است. «ما من اله الاّ اللَّه»

۳- هر داستانى درباره پیامبران، که با توحید منافات داشته باشد، ساختگى و باطل است. «لهو القصص الحق و ما من اله الا اللّه»

۴- روى گردانى انسان از کلام حق، نشانه ى اختیار اوست. «فان تولّوا»

۵ – اعراض از حق، نمونه اى از فساد است، و اعراض کننده مفسد مى باشد. «تولّوا… مفسدین»

۶- علم خداوند به کارهاى مفسدان، بزرگ ترین هشدار است. «علیم بالمفسدین»

 

تفسیر آیه ۶۴ سوره آل عمران:

قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿۶۴﴾
بگو اى اهل کتاب بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم [نه شما] (۶۴)

نکته ها:

دعوت به سوى توحید وحقّ، لازم است. خواه با استدلال، خواه با مباهله و خواه از طریق دعوت به مشترکات.

در تفسیر مراغى آمده است: عدىّ بن حاتم بعد از اسلام آوردن، به پیامبر صلى الله علیه وآله عرض کرد: ما زمانى که مسیحى بودیم، هرگز یکدیگر را «ربّ» خود قرار نمى دادیم، پس مراد از جمله ى «لایتّخذ بَعضُنا بَعضاً ارباباً» چیست؟ پیامبرصلى الله علیه وآله فرمودند: آیا علماى شما احکام خدا را تغییر نمى دادند؟ گفت: چرا! فرمودند: پیروى از عالمى که قانون خدا را تغییر دهد، یک نوع بندگى وبردگى اوست.

 

پیام ها:

۱- مسلمانان باید بر سر مشترکات، با اهل کتاب به توافق برسند. «قل یا اهل الکتاب تعالوا الى کلمه…»

۲- باید در دعوت به وحدت، پیش قدم بود. «قل یا اهل الکتاب»

۳- اگر به تمام اهدافِ حقّ خود دست نیافتید، از تلاش براى رسیدن به بعضى از آن خوددارى نکنید. «تعالوا الى کلمه…»

۴- یکى از مراحل تبلیغ، دعوت به مشترکات است. «کلمه سواء بیننا و بینکم» قرآن مى تواند محور مشترک خوبى براى دعوت باشد، زیرا هم تاریخ انبیا را دارد و هم از تحریف به دور بوده است.

۵ – در تبلیغ و دعوت دیگران، باید به عقاید حقّه و مقدّسات طرف مقابل، احترام گذارد. «کلمه سواء بیننا و بینکم»

۶- یگانه پرستى و بیزارى از شرک، از مشترکات تمام ادیان آسمانى است. «کلمه سواء… الاّ نعبد الاّ اللّه»

۷- توحید، سبب تعالى انسان است. «تعالوا» در جایى بکار مى رود که دعوت به رشد و بالا آمدن باشد. «تعالوا… الاّ نعبد الاّ اللّه»

۸ – اطاعت بى چون و چرا از دیگر انسان ها، نشانه ى پذیرش نوعى ربوبیّت براى آنها ویک نوع عبودیّت براى ماست. در حالى که همه ى انسان ها با یکدیگر مساوى هستند. «لایتّخذ بعضنا بعضاً ارباباً»

۹- اندیشه ى آزاد و شخصیّت مستقل، شعار قرآن است. «لایتخذ بعضنا بعضاً ارباباً»

۱۰- اعراض و سرپیچى مخالفان نباید در اراده و ایمان ما اثر بگذارد. «فان تولّوا فقولوا اشهدوا بانّا مسلمون»

۱۱- هر مبلّغى باید سرپیچى و اعراض مردم را پیش بینى کند تا مأیوس نشود. «فان تولّوا فقولوا اشهدوا…»

۱۲- پس از استدلال و برهان، جَدل را قطع کنید. «فان تولّوا فقولوا…»

۱۳- بندگى خدا، نفى شرک و طرد حاکمیّت غیر خداوند، از ویژگى هاى یک مسلمان واقعى است. «اشهدوا بانّا مسلمون»

 

تفسیر آیه ۶۵ سوره آل عمران:

یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِی إِبْرَاهِیمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاهُ وَالْإِنْجِیلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۶۵﴾
اى اهل کتاب چرا در باره ابراهیم محاجه مى ‏کنید با آنکه تورات و انجیل بعد از او نازل شده است آیا تعقل نمى ‏کنید (۶۵)

نکته ها:

هر یک از یهود و نصارى، ابراهیم علیه السلام را از خود مى دانستند و به قدرى بازار این ادّعا داغ بود که قرآن در دو آیه ى بعد مى فرماید: «ما کان ابراهیم یهودیّا ولا نصرانیّا» این آیه براى پوچى ادّعاى آنها مى گوید: چگونه شما ابراهیم را که قبل از تورات و انجیل بوده، تابع آن دو کتاب مى دانید؟ کتابى که هنوز نازل نشده است، پیرو ندارد. آیا حاضر نیستید این مقدار هم فکر کنید که لااقل حرف شما با تاریخ منطبق باشد.

 

پیام ها:

۱- هنگام موعظه، از القاب متین وعناوین فرهنگى مخاطبین استفاده شود. «یا اهل الکتاب»

۲- علم و کتاب، از چنان ارزشى برخوردارند که منسوبین به آن نیز محترمند. اهل کتاب، اهل قلم، اهل علم. «یا اهل الکتاب»

۳- سعى نکنید با انتساب شخصیّت ها به خود، حقّانیت خود را اثبات کنید. «لِمَ تحاجّون فى ابراهیم» به جاى نزاع در انتساب شخصیّت هاى والا، از فکر آنان پیروى کنید.

۴- ادّعاهاى خود را مستند و هماهنگ با منطق و فطرت و تاریخ قرار دهید. «و ما اُنزلت التورات»

 

تفسیر آیه ۶۶ سوره آل عمران:

هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِیمَا لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِیمَا لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۶۶﴾
هان شما [اهل کتاب] همانان هستید که در باره آنچه نسبت به آن دانشى داشتید محاجه کردید پس چرا در مورد چیزى که بدان دانشى ندارید محاجه مى ‏کنید با آنکه خدا مى‏ داند و شما نمیدانید (۶۶)

نکته ها:

این آیه تذکّر و هشدارى است به اهل کتاب، که شما در مورد آنچه بدان علم و آگاهى دارید، اشکال تراشى و سؤالات بى جا مى کنید. با آنکه شما زندگى طبیعى حضرت عیسى ونیاز او به غذا ومسکن ولباس را دیده اید، ولى باز هم در مورد او به گفتگو نشسته اید. گروهى او را دروغگو وگروهى فرزند خدا مى پندارید.[۱] و یا در شناخت محمّدصلى الله علیه وآله که نشانه هایش در تورات وانجیل آمده وبراى شما شناخته شده است، به بحث وگفتگو مى پردازید.[۲] شما که درباره معلومات، اهل جدال و بحث هستید و به نقطه ى توافقى نمى رسید، دیگر چه کار به مسأله اى دارید که در مورد آن علم ندارید؟ مثل اینکه مذهب حضرت ابراهیم چه بوده است؟

۱) تفاسیر المیزان، فى ظلال، مراغى و المنار.

۲) تفاسیر مجمع البیان و قرطبى.

 

پیام ها:

۱- افراد مغرور و لجوج را تحقیر کنید. «هاانتم هؤلاء»

۲- افراد لجوج، حتّى در امور روشن به نزاع مى نشینند. «حاججتم فیمالکم به علم»

۳- اگر سرچشمه ى مباحثات، تحقیق باشد ارزش دارد، ولى اگر براى طفره رفتن باشد، مورد انتقاد است. «حاججتم فیما لکم به علم»

 

تفسیر آیه ۶۷ سوره آل عمران:

مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلَا نَصْرَانِیًّا وَلَکِنْ کَانَ حَنِیفًا مُسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۶۷﴾
ابراهیم نه یهودى بود و نه نصرانى بلکه حق گرایى فرمانبردار بود و از مشرکان نبود (۶۷)

نکته ها:

«حَنَف»، به معناى گرایش به حقّ است و در مقابل آن واژه ى «جَنَف»، معنى گرایش و تمایل به باطل را مى دهد. بنابراین «حَنیف» به کسى گفته مى شود که در مسیر باشد، ولى بت پرستان آن را در مورد خود بکار مى بردند و مشرکان نیز «حُنفاء» خوانده مى شدند.

این آیه، با آوردن کلمه ى «مسلماً» در کنار کلمه ى «حنیفاً»، هم دامن ابراهیم را از لوث شرک پاک کرده است و هم دامن این کلمه ى مقدّس را از لوث مشرکان.[۱]

امام صادق علیه السلام در تفسیر عبارت «حنیفاً مسلماً» فرمودند: «خالصاً مخلصاً لیس فیه شى ء من عباده الاوثان» یعنى ابراهیم شخصى خالص و برگزیده بود که در او ذره اى از پرستش بت ها نبود.[۲]

۱) حضرت على علیه السلام فرمودند: دین ابراهیم همان دین محمّدصلى الله علیه وآله بود. بحار، ج ۱۲، ص ۱۱٫

۲) تفسیر نورالثقلین ؛ کافى، ج ۲، ص ۱۵٫٫

 

تفسیر آیه ۶۸ سوره آل عمران:

إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِیُّ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۶۸﴾
در حقیقت نزدیکترین مردم به ابراهیم همان کسانى هستند که او را پیروى کرده‏ اند و [نیز] این پیامبر و کسانى که [به آیین او] ایمان آورده‏ اند و خدا سرور مؤمنان است (۶۸)

نکته ها:

از این آیه معلوم مى شود که نسبت ایمانى، فراتر و محکم تر از نسبت خویشاوندى است و افرادى که همفکر و هم خط و هم هدف باشند، به همدیگر نزدیک تر از کسانى هستند که در ظاهر قوم و خویشند، ولى به لحاظ فکرى و اعتقادى از همدیگر جدایند. امام صادق علیه السلام به یکى از یاران با وفایش فرمود: «انتم واللّه من آل محمّد» به خدا سوگند که شما از آل محمّد صلى الله علیه وآله هستید. و سپس آیه فوق را تلاوت فرمود.[۱] رسول اکرم صلى الله علیه وآله نیز در مورد سلمان فارسى فرمودند: «سلمان منّا اهل البیت»[۲]

با اینکه آیه فرمود: نزدیک ترین مردم به ابراهیم، پیروان او هستند، لکن نام پیامبر اسلام و مسلمانان را جداگانه برد، تا بهترین نمونه ى پیروى را در وجود حضرت محمّد صلى الله علیه وآله و مسلمانان، به دنیا نشان دهد.

در روایتى آمده است: «انّ ولىّ محمّد مَن اطاع اللّه و انْ بَعُدتْ لَحمَته، و انّ عدوّ محمّد مَن عَصى اللّه و انْ قَرُبتْ قَرابته»[۳] دوست و طرفدار محمّدصلى الله علیه وآله کسى است که خدا را اطاعت کند، هرچند به لحاظ فامیلى از او دور باشد و دشمن پیامبر کسى است که خدا را نافرمانى کند، هرچند با پیامبر نسبت و نزدیکى داشته باشد.

امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «الذّین آمنوا» در آیه، امامان و پیروان آنها هستند.[۴]

۱) تفسیر مجمع البیان.

۲) بحار، ج ۱۰، ص ۱۲۳٫

۳) تفسیر مجمع البیان.

۴) کافى، ج ۱، ص ۴۱۶٫

 

پیام ها:

۱- پیوند مردم با رهبر، پیوند مکتبى است، نه پیوند قبیله اى، زبانى، منطقه اى و نژادى. «انّ أولَى النّاس بابراهیم لَلّذین اتّبعوه»

۲- ملاک قُرب به انبیا، اطاعت از آنان است. «أولَى النّاس بابراهیم لَلّذین اتّبعوه»

۳- پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله و مسلمانان، در خط ابراهیم و هم مرام و هم هدف با او هستند. «أولَى النّاس بابراهیم… وهذا النّبى»

 

تفسیر آیه ۶۹ سوره آل عمران:

وَدَّتْ طَائِفَهٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ ﴿۶۹﴾
گروهى از اهل کتاب آرزو مى کنند کاش شما را گمراه میکردند در صورتى که جز خودشان [کسى] را گمراه نمى کنند و نمى‏ فهمند (۶۹)

نکته ها:

سیماى تهاجم فرهنگى و توطئه هاى دشمن براى بى دین کردن مسلمانان را در این آیه و سه آیه بعد مى بینیم. این آیه خبر از کینه هاى مکتبى، آیه بعد خبر از لجاجت و کفر، آیه هفتاد و یکم خبراز شیوه حق پوشى و کتمان آگاهانه، و آیه هفتاد و دوّم خبر از تاکتیک فریبنده ى دشمن مى دهد که مجموعاً یک تهاجم فرهنگى برخاسته از باطن تاریک، بکارگیرى شیوه هاى کتمان، زیر سؤال بردن و تضعیف و تزلزل عقاید توده ى مردم است.

 

پیام ها:

۱- خداوند، نقشه هاى دشمنان دین را افشا وآنان را رسوا مى کند. «ودّت طائفه…»

۲- شناخت دشمن وبرنامه هاى او، لازمه ى درامان ماندن از آسیب هاى احتمالى است. «ودّت طائفه…»

۳- خطر تهاجم فکرى و فرهنگى، جدّى است. «ودّت طائفه…»

۴- به اظهاراتِ منافقانه ى مخالفان اعتماد نکنید، آنها قلباً خواستار انحراف شما هستند. «ودّت طائفه…»

۵ – در قضاوت ها، انصاف را فراموش نکنید. گروهى از اهل کتاب، چنین آرزویى دارند، نه همه ى آنها. «ودّت طائفه من اهل الکتاب»

۶- باید کارى کنید که دشمن آرزوى انحراف شما را به گور ببرد. کلمه «لو» در موارد ناشدنى بکار مى رود. «لو یضلّونکم»

۷- کسانى که در صدد انحراف دیگران هستند، ابتدا خود مرتکب حیله، نفاق، کینه، تهمت وتوطئه مى شوند. «و مایضلّون الاّ انفسهم»

۸ – میل به انحراف دیگران، خود یک انحراف بزرگ اخلاقى است. «ودّت… و مایضلّون الاّ انفسهم»

 

تفسیر آیه ۷۰ سوره آل عمران:

یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿۷۰﴾
اى اهل کتاب چرا به آیات خدا کفر مى ‏ورزید با آنکه خود [به درستى آن] گواهى مى‏ دهید (۷۰)

نکته ها:

ظاهراً این آیه به بشارت هایى نظر دارد که اهل کتاب در تورات و انجیل درباره حضرت محمد صلى الله علیه وآله خوانده بودند، ولى به خاطر حفظ موقعیّت اجتماعى و منافع مادّى، همه ى آن نشانه هاى الهى را نادیده گرفتند.

 

پیام ها:

۱- سؤال از وجدان، بهترین راه دعوت است. «لِمَ تکفرون…»

۲- دانستن تنها کفایت نمى کند، پذیرفتن نیز لازم است. «تکفرون… تشهدون»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۵۸ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر