سبز قامتیکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 62 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۶۳ – آیات ۱۰۱ تا ۱۰۸ سوره آل‏ عمران

تفسیر قرآن کریم صفحه 63 - آیات 101 تا 108 سوره آل‏ عمران

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۶۳

سوره: آل عمران

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۰۱ سوره آل عمران:

وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَیْکُمْ آیَاتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۱۰۱﴾
و چگونه کفر مى ‏ورزید با اینکه آیات خدا بر شما خوانده مى ‏شود و پیامبر او میان شماست و هر کس به خدا تمسک جوید قطعا به راه راست هدایت ‏شده است (۱۰۱)

پیام ها:

۱- زمینه هاى انحراف و کفر، یا فقدان راه است و یا فقدان راهنما. امّا با وجود کتاب و سنّت و قوانین و رهبر الهى دیگر انحراف چرا؟ «کیف تکفرون و…»

۲- وجود قانون به تنهایى براى جلوگیرى از کفر و انحراف کفایت نمى کند، رهبر نیز لازم است. «وفیکم رسوله…»

۳- تکیه و توکّل به خداوند و استمداد از او، رمز مصونیّت از تمام وسوسه ها و انحرافات است. «من یعتصم باللّه فقد هدى»

۴- راه اعتصام به خداوند، به روى هر کسى باز است. «ومن یعتصم باللّه…»

۵ – رو کردن به هر کس و هر مقامى غیر از خداوند، انحراف است. «و من یعتصم باللّه فقد هدى الى صراط مستقیم»

۶- آنچه مهم تر از حرکت است، پیدا کردن راه مستقیم و حرکت در آن است. «هدى الى صراط مستقیم»

۷- هدایت، نتیجه ى قطعى اعتصام به خداوند است. «فقد هدى»

۸ – اعتصام به خداوند، یک حرکت جدّى توأم با انتخاب آگاهانه است که لازمه ى آن رهسپارى با اولیاى خداست.[۱] «من یعتصم باللّه فقد هدى»

۱) در زیارت جامعه کبیره، امام هادى علیه السلام مى فرماید: «مَن اِعتصَمَ بکم فقد اِعتَصَم باللّه» پناه بردن و توسّل به اولیاى الهى، در حقیقت خود را در پناه و حمایت خدا قرار دادن است.

 

تفسیر آیه ۱۰۲ سوره آل عمران:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۱۰۲﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید از خدا آن گونه که حق پرواکردن از اوست پروا کنید و زینهار جز مسلمان نمیرید (۱۰۲)

نکته ها:

هر کمالى مثل ایمان، علم وتقوا داراى مراحلى است. مرحله ى ابتدایى ومراحل بالاتر، تا مرحله کمال مطلق. در قرآن مى خوانیم: «ربّ زدنى علماً»[۱] خدایا! دانش مرا زیاد کن. و یا در دعاى مکارم الاخلاق مى خوانیم: «بلّغ بایمانى اکمل الایمان» خداوندا! ایمان مرا به کمال برسان. در این آیه نیز مى خوانیم: «اتّقوااللّه حقّ تُقاته» عالى ترین درجه تقوا را پیشه کنید.

۱) طه، ۱۱۴٫

 

پیام ها:

۱- مؤمن، هر روز باید مرحله ى بالاترى را بپیماید. «آمنوا اتّقوا اللّه»

۲- تقواى واقعى، در سایه ایمان به مبدأ ومعاد است. «یاایّها الّذین امنوا اتقّوا اللّه»

۳- تقوا، رمز حسن عاقبت است. «اتّقوا اللّه… تموتنّ… مسلمون»

۴- ایمان آوردن کافى نیست، با ایمان ماندن لازم است. شروع کار خیلى مهم نیست، پایان کار مهم تر است. «لاتموتنّ الاّ و انتم مسلمون»

۵ – اسلام، نه تنها چگونه زیستن را به ما مى آموزد، بلکه چگونه مردن را نیز به ما آموزش مى دهد. «لاتموتنّ الاّ و انتم مسلمون»

۶- انسان در سرنوشت وعاقبت خود نقش دارد. «لاتموتنّ الاّ و انتم مسلمون»

۷- اسلام، هم به کیفیّت تقوا توجّه دارد وهم به تداوم آن تا پایان عمر. «حق تقاته و لاتموتنّ الاّ و انتم مسلمون»

 

تفسیر آیه ۱۰۳ سوره آل عمران:

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۰۳﴾
و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت‏ خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که دشمنان [یکدیگر] بودید پس میان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید این گونه خداوند نشانه‏ هاى خود را براى شما روشن مى ‏کند باشد که شما راه یابید (۱۰۳)

نکته ها:

حضرت علىّ علیه السلام مى فرماید: قرآن، حبل اللّه است.[۱] واز امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «نحن حبل اللّه» ما اهل بیت، حبل اللّه هستیم.[۲] و در روایت دیگرى آمده است: علىّ بن ابى طالب علیهما السلام حبل اللّه است.[۳]

تألیف دلها تنها به دست خداست. «فالّفَ بینَ قلوبکم» قرآن خطاب به پیامبر مى فرماید: «لو اَنفقتَ ما فِى الارضِ جَمیعاً ما اَلّفتَ بینَ قلوبِهم» اگر همه ى سرمایه هاى زمین را خرج کنى نمى توانى بدون خواست او بین دلها ایجاد الفت نمایى.[۴]

۱) نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶٫

۲) تفسیر مجمع البیان.

۳) تفسیر نورالثقلین.

۴) انفال، ۶۳٫

 

پیام ها:

۱- وحدت و دورى از تفرقه، یک وظیفه ى الهى است. «واعتصموا»

۲- محور وحدت باید دین خدا باشد، نه نژاد، زبان، ملّیت، و… . «بحبل اللّه»

۳- از برکات و خدمات اسلام غافل نشوید. «اذ کنتم اعداء فالّف بین قلوبکم»

۴- وحدت، عامل اخوّت است. «فأصبحتم بنعمته اخواناً»

۵ – اتّحاد، نعمت بزرگ الهى است.[۱] «فاصبحتم بنعمته»

۶- تفرقه و عدوات، پرتگاه و گودال آتش است. «شفا حفره من النار»

۷- نعمت هاى خداوند ،آیات او هستند. «واذکروا نعمت اللّه…یبین اللّه لکم آیاته»

۸ – یادآورى نعمت هاى الهى عامل عشق و زمینه ساز هدایت است. «واذکروا نعمت اللّه… لعلکم تهتدون»

۱) تفرقه، در ردیف عذاب هاى آسمانى وزمینى ویک مجازات الهى است. همچنین در اسلام دروغ گفتن براى ایجاد وحدت، جایز و راست گفتنِ تفرقه انگیز، حرام است.

 

تفسیر آیه ۱۰۴ سوره آل عمران:

وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۰۴﴾
و باید از میان شما گروهى [مردم را] به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگارانند (۱۰۴)

نکته ها:

قرارگرفتن آیه مربوط به امر به معروف ونهى از منکر در میان دو آیه اى که دستور اتّحاد و یکپارچگى مى دهد، شاید از آن رو باشد که در نظام اجتماعىِ متفرّق و از هم پاشیده، یا قدرت دعوت به خیر و معروف وجود ندارد و یا اینکه چنین دعوت هایى مؤثّر و کارساز نیست.

امر به معروف ونهى از منکر، به دو صورت انجام مى شود:

۱- به عنوان وظیفه اى عمومى و همگانى که هرکس به مقدار توانایى خود باید به آن اقدام نماید.

۲- وظیفه اى که یک گروه سازمان یافته و منسجم آن را به عهده دارد و با قدرت، آن را پى مى گیرد. چنانکه اگر راننده اى در خیابان خلاف کند، هم سایر رانندگان با چراغ و بوق به او اعتراض مى کنند و هم پلیس راهنمایى براى برخورد قاطع با متخلّف وارد صحنه مى شود.

درباره امربه معروف ونهى از منکر، روایات بسیارى آمده که از نقل آنها صرف نظر و به این مقدار بسنده مى کنیم که على علیه السلام فرمود: اگر امر به معروف و نهى از منکر ترک شود، کارهاى نیک و خیر تعطیل و اشرار و بَدان مسلّط مى شوند.[۱]

۱) نهج البلاغه، نامه ۴۷٫

 

پیام ها:

۱- در جامعه اسلامى، باید گروهى بازرس و ناظر که مورد تأیید نظام هستند، بر رفتارهاى اجتماعى مردم نظارت داشته باشند. «ولتکن منکم امّه»

۲- اصلاح جامعه و جلوگیرى از فساد، بدون قدرتِ منسجم و مسئول مشخّص امکان ندارد. «منکم امّه»

۳- دعوت کننده ى به خیر ومعروف باید اسلام شناس، مردم شناس وشیوه شناس باشد. لذا بعضى از امّت این وظیفه را به عهده دارند، نه همه آنها. «منکم امّه»

۴- دعوت به خیر و امر به معروف و نهى از منکر، باید به صورت دائمى باشد، نه موسمى و موقّتى.[۱] «یدعون، یأمرون، ینهون»

۵ – امر به معروف، بر نهى از منکر مقدّم است. اگر راه معروف ها باز شود، زمینه براى منکر کم مى گردد. «یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»

۶- کسانى که براى رشد و اصلاح جامعه دل مى سوزانند، رستگاران واقعى هستند وگوشه گیرانِ بى تفاوت را از این رستگارى سهمى نیست. «اولئک هم المفلحون»

۷- فلاح و رستگارى، تنها در نجات و رهایى خود خلاصه نمى شود، بلکه نجات و رشد دیگران نیز از شرایط فلاح است. «یأمرون، ینهون، اولئک هم المفلحون»

۱) فعل مضارع، نشانه ى استمرار است.

 

تفسیر آیه ۱۰۵ سوره آل عمران:

وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۰۵﴾
و چون کسانى مباشید که پس از آنکه دلایل آشکار برایشان آمد پراکنده شدند و با هم اختلاف پیدا کردند و براى آنان عذابى سهمگین است (۱۰۵)

پیام ها:

۱- از تاریخِ تلخِ اختلافات پیشینیان، درس بگیریم. «و لاتکونوا کالّذین…»

۲- همیشه ریشه ى اختلافات جهل نیست، هوس ها نیز اختلاف برانگیز است. «واختلفوا من بعد ما جائهم البینات»

۳- اختلاف و تفرقه، نه تنها قدرت شما را در دنیا مى شکند، بلکه در قیامت نیز گرفتار عذاب جهنّم مى سازد.«لهم عذاب عظیم»

 

تفسیر آیه ۱۰۶ و ۱۰۷ سوره آل عمران:

یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَکَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمَانِکُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿۱۰۶﴾
[در آن] روزى که چهره ‏هایى سپید و چهره ‏هایى سیاه گردد اما سیاهرویان [به آنان گویند] آیا بعد از ایمانتان کفر ورزیدید پس به سزاى آنکه کفر مى ‏ورزیدید [این] عذاب را بچشید (۱۰۶)
وَأَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِی رَحْمَهِ اللَّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۱۰۷﴾
و اما سپیدرویان همواره در رحمت‏ خداوند جاویدانند (۱۰۷)

نکته ها:

روسفیدى و روسیاهى در قیامت، در حقیقت تجسّم همان حالات و روحیّات انسان در دنیاست. کسانى که در دنیا ولایت خدا را پذیرفته اند، خداوند آنها را از ظلمات به نور مى برد ودر آن روز با چهره اى نورانى حاضر مى شوند، ولى آنان که به ولایت طاغوت گردن نهاده اند، طاغوت ها آنان را از نور به ظلماتِ هوس و تفرقه وشرک وجهل سوق مى دهند و در قیامت در سیاهى وتاریکى محشور مى شوند.

در قرآن شانزده مرتبه کفرِ بعد از ایمان، دوبار کفرِ بعد از اسلام، سه بار گوساله پرستى بعد از خداپرستى، وبیست وهفت مرتبه انکار بعد از علم وبیّنه، مطرح شده که همه ى این موارد نشان دهنده خطر ارتداد براى همه ما، وهشدارى جدّى است.

 

تفسیر آیه ۱۰۸ سوره آل عمران:

تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَمَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُلْمًا لِلْعَالَمِینَ ﴿۱۰۸﴾
اینها آیات خداست که آن را به حق بر تو مى‏ خوانیم و خداوند هیچ ستمى بر جهانیان نمى‏ خواهد (۱۰۸)
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿۱۰۹﴾
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداست و [همه] کارها به سوى خدا بازگردانده مى ‏شود (۱۰۹)

نکته ها:

نزول آیات الهى بر پیامبر، بدون کم وکاست وبراساس حقّ و حقیقت است. همچنین عمل ها و عکس العمل ها، پاداش ها وکیفرهاى امّت ها، مطابق یک سرى اصول و سنّت هاى پایدار است. خداوند، نه بر بندگان تکلیفِ فوق طاقت مى کند و نه در کیفر و پاداش، شرایط و استعدادها و توان افراد را یکسان مى بیند، که اینها موجب ظلم مى گردد.

ظلم را کسى روا مى دارد که یا کمبود داشته باشد و یا نتواند از راه حقّ به مقصود خود نایل شود و یا از بدى و زشتى ستم غافل باشد، و بر خداوند سبحان هیچ یک از این موارد صادق نیست. خداوندى که همه چیز از اوست و بازگشت همه چیز نیز به سوى اوست، چه نیازى به ظلم کردن دارد؟!

 

پیام ها:

۱- نزول وحى بر پیامبر، حقّ است، نه ساخته ى ذهن و خیال او. «آیات اللّه نتلوها علیک بالحق»

۲- روسفیدى و روسیاهى در قیامت، بازتاب عقاید و افکار و اعمال خود انسان هاست، نه ظلم خداوند. «و ما اللّه یرید ظلماً للعالمین»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۶۳ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر