سبز قامتیکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 65 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۶۵ – آیات ۱۱۶ تا ۱۲۱ سوره آل‏ عمران

تفسیر قرآن کریم صفحه 65 - آیات 116 تا 121 سوره آل‏ عمران

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۶۵

سوره: آل عمران

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۱۶ و ۱۱۷ سوره آل عمران:

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۱۱۶﴾
کسانى که کفر ورزیدند هرگز اموالشان و اولادشان چیزى [از عذاب خدا] را از آنان دفع نخواهد کرد و آنان اهل آتشند و در آن جاودانه خواهند بود (۱۱۶)
مَثَلُ مَا یُنْفِقُونَ فِی هَذِهِ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا کَمَثَلِ رِیحٍ فِیهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَکَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَکِنْ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿۱۱۷﴾
مثل آنچه [آنان] در زندگى این دنیا [در راه دشمنى با پیامبر] خرج مى کنند همانند بادى است که در آن سرماى سختى است که به کشتزار قومى که بر خود ستم نموده‏ اند بوزد و آن را تباه سازد و خدا به آنان ستم نکرده بلکه آنان خود بر خویشتن ستم کرده‏ اند (۱۱۷)

نکته ها:

بارها قرآن اعلام کرده که نه مال، نه فرزند، نه خویشان، نه همسر، نه دوست، نه مولا و نه هیچ چیز دیگر، در برابر قهر خدا ذرّه اى کارساز نیست.

کلمه ى «صِرّ»، به معناى گرما و سرماى سوزان است.[۱]

بودجه هایى که کفّار در راه باطل صرف مى کنند، همچون بذرپاشى در کشتزارى است که با یک باد سوزان نابود مى شود. از ابتداى اسلام تاکنون، هرگونه توطئه، تهاجم و تبلیغات علیه اسلام با شکست روبرو شده و دین الهى هر روز رشد و گسترش یافته است و سرانجام پیروزى با اسلام است.

۱) التحقیق فى کلمات القرآن.

 

پیام ها:

۱- عقیده، در عمل مؤثر است. کفر، سبب محرومیّت از برکات انفاق مى گردد. «انّ الّذین کفروا… مَثَل ما ینفقون»

۲- یکى از عوامل حوادث و بلایاى طبیعى، گناهان بشر است. «ریح فیها صِرّ اصابت حَرثَ قوم ظلموا»

۳- گناه، کارهاى نیک را نابود مى کند. «ظلموا انفسهم فاهلکته»

۴- قهر خداوندى ظلم نیست، بلکه بازتاب عملکرد خود انسان هاست. «وما ظلمهم اللّه ولکن انفسهم یظلمون»

 

تفسیر آیه ۱۱۸ سوره آل عمران:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَهً مِنْ دُونِکُمْ لَا یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۱۱۸﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید از غیر خودتان [دوست و] همراز مگیرید [آنان] از هیچ نابکارى در حق شما کوتاهى نمى ‏ورزند آرزو دارند که در رنج بیفتید دشمنى از لحن و سخنشان آشکار است و آنچه سینه‏ هایشان نهان مى دارد بزرگتر است در حقیقت ما نشانه‏ ها[ى دشمنى آنان] را براى شما بیان کردیم اگر تعقل کنید (۱۱۸)

نکته ها:

کلمه ى «بِطانَه» به لباس زیر گفته مى شود که به «بَطن» و شکم مى چسبد. این کلمه، کنایه از مَحرم اسرار است. کلمه ى «خَبال» به معناى نابودى فکر و عقل است. کلمه ى «عَنَت» به معنى سختى و رنج، و کلمه ى «یَألُون» به معنى کوتاهى کردن در انجام کارى است.

دشمن براى ما چه آرزو مى کند؟

اگر به واژه ى «وَدَّ» در قرآن بنگریم، آرزوهاى دشمنان را درباره خود در مى یابیم:

۱- او مى خواهد ما از سلاح و سرمایه ى خود غافل باشیم. «ودّالّذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم»[۱]

۲- او از ما سازش و نرمش مى خواهد. «ودوّا لو تُدهِن فیُدهِنون»[۲]

۳- او براى ما رنج و فشار و زحمت مى خواهد. «وَدوّا ما عَنِتّم»

۴- او براى ما ارتداد و بازگشت از دین را مى خواهد. «وَدّ کَثیرٌ مِن اهل الکتاب لو یردّونکم من بعد ایمانکم کفّاراً»[۳]

۱) نساء، ۱۰۲٫

۲) قلم، ۹٫

۳) بقره، ۱۰۹٫

 

پیام ها:

۱- بیگانگان را مَحرم اسرار خویش قرار ندهیم. «لا تتخذوا بطانه من دونکم» وجود مستشاران خارجى در کشورهاى اسلامى، ممنوع است.

۲- رازدارى، یک وظیفه ى قطعى است. «لاتتخذوا بطانه من دونکم»

۳- هر مسلمانى هم که مصداق «دونکم» باشد، نباید محرم اسرار قرار گیرد، زیرا در میان مسلمانان نیز افراد فتنه جو و جاسوس، کم نیستند. «لاتتخذوا بطانه من دونکم…»

۴- ملاک دوستى و روابط صمیمانه ى مسلمانان با سایر جوامع باید ایمان باشد. «لاتتخذوا بطانه من دونکم»

۵ – جامعه ى اسلامى، برتر از جامعه ى غیر اسلامى است. «دونکم» بجاى «غیرکم» نشان آن است که غیر مسلمانان، دون و پائین اند. «من دونکم»

۶- اوّلین حرکت و خطر دشمن، تهاجم فرهنگى است. دشمن در ضربه زدن به فکر و اندیشه کوتاهى نمى کند. «لایألونکم خبالاً»

۷- دشمنان با روشهاى گوناگون با ما برخورد مى کنند: ۱- فساد. «لایألونکم خبالاً» ۲- فشار. «ودّوا ما عنتم» ۳- نفاق. «ماتخفى صدورهم اکبر»

۸ – دشمنان خود را بشناسید و هشیار باشید، آنان ذرّه اى در توطئه و فتنه علیه شما کوتاهى نمى کنند. «لا یألونکم خبالا ودّوا ما عنتّم»

۹- اوامر و نواهى الهى، دلیل و فلسفه دارد. اگر شما را از روابط صمیمانه با دشمنان نهى مى کند، به خاطر آن است که آنان در توطئه علیه شما کوتاهى نمى کنند. «لاتتخذوا… لا یألونکم»

۱۰- از کوزه همان برون تراود که در اوست. از دشمن انتظارى جز بغض و کینه نیست. «قد بدت البغضاء من افواههم»

۱۱- دشمنان خود را از تبلیغات آنان بشناسید. «قد بدت البغضاء من افواههم»

۱۲- روابط صمیمى با دشمنِ توطئه گر، نشانه ى بى عقلى است. برخورد با صفا، با افراد بى صفا، کم عقلى است. «ما تخفى صدورهم اکبر… ان کنتم تعقلون»

۱۳- خداوند به درون همه آگاه است و نقشه هاى دشمنان اسلام را افشا مى کند. «وما تخفى صدورهم اکبر»

۱۴- دشمنان شما منافق هستند، ظاهر و باطنشان یکى نیست. «ما تخفى صدرهم»

۱۵- خداوند با معرّفى روحیات دشمن، با شما اتمام حجّت کرده است. «قد بیّنا الایات»

۱۶- مؤمن بودن مسأله اى است و عاقل بودن مسأله دیگر، لذا در این آیه خداوند به مؤمنان مى فرماید: کفّار را محرم اسرار خود قرار ندهید، اگر عقل دارید. «یا ایها الّذین آمنوا… ان کنتم تعقلون»

 

تفسیر آیه ۱۱۹ سوره آل عمران:

هَا أَنْتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا یُحِبُّونَکُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْکِتَابِ کُلِّهِ وَإِذَا لَقُوکُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَیْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۱۱۹﴾
هان شما کسانى هستید که آنان را دوست دارید و [حال آنکه] آنان شما را دوست ندارند و شما به همه کتابها[ى خدا] ایمان دارید و چون با شما برخورد کنند مى‏ گویند ایمان آوردیم و چون [با هم] خلوت کنند از شدت خشم بر شما سر انگشتان خود را مى‏ گزند بگو به خشم خود بمیرید که خداوند به راز درون سینه‏ ها داناست (۱۱۹)

پیام ها:

۱- تشخیص روحیات دشمن و انگیزه هاى حقیقى خود، بسیار دقیق است، به همین جهت در صدر آیه، کلمه ى «ها» براى هشدار و تنبیه آمده است.

۲- دوستى باید دو جانبه باشد وگرنه مایه ى ذلّت و خودباختگى و احساس حقارت است. «تحبّونهم و لا یحبّونکم»

۳- مسلمان به تمام کتب آسمانى پیشین ایمان دارد، گرچه دیگران به قرآن ایمان نیاورند. «تؤمنون بالکتاب کلّه»

۴- به هر اظهار ایمانى اطمینان نکنید. «قالوا امنّا و اذاخلوا…»

۵ – گمان نکنید محبّت شما، دشمنان کینه توز را نسبت به شما دلگرم مى کند. «تحبّونهم… عضّواعلیکم الانامل من الغیظ»

۶- انگیزه هاى درونى، بازتاب بیرونى دارد. در آیه قبل: «قدبدت البغضاء من أفواههم» در این آیه «عضّواعلیکم الانامل من الغیظ»

۷- دشمن نسبت به شما غضب ندارد، غیظ دارد. غیظ در مواردى بکار مى رود که ظرف انسان از غضب پر شده باشد. «من الغیظ»

۸ – یکى از امدادهاى الهى، افشاى روحیه هاى دشمن براى مسلمانان است، تا اغفال نشوند و هوشیار باشند. «وما تخفى صدورهم اکبر… و اذا خَلوا عضّوا علیکم الانامل…»

۹- دشمنان خود را تحقیر کنید. «موتوا بغیظکم»

۱۰- گاهى مسائل روانى چون حسد وکینه، انسان را تا سرحد مرگ پیش مى برد. «موتوا بغیظکم»

۱۱- برخورد اسلام با منافقانِ موذى، شدیدتر از کافران یکرنگ است. «اذا لقوکم قالوا آمنّا… موتوا بغیضکم»

۱۲- گاهى اعلان نفرت و نفرین لازم است. کافران کینه توز و منافقان حیله گر شایسته ى نابودى هستند. «موتوا بغیظکم»

۱۳- به بهانه ى جذب کفّار، به آنها محبّت نکنید، زیرا گاهى انگیزه ى واقعى محبّت، طمع یا ترس و یا خودباختگى است. «انّ اللّه علیم بذات الصدور»

۱۴- خداوند به اسرار دلها آگاه است. «علیم بذات الصدور»

اگر باور کنیم که خداوند همه چیز را مى داند، کمتر دست به حیله و فریب مى زنیم. منافقان توطئه گر نیز بدانند که خداوند عملکرد آنان را مى داند و به موقع پاسخ خواهد داد.

 

تفسیر آیه ۱۲۰ سوره آل عمران:

إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَهٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْکُمْ سَیِّئَهٌ یَفْرَحُوا بِهَا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ ﴿۱۲۰﴾
اگر به شما خوشى رسد آنان را بدحال مى ‏کند و اگر به شما گزندى رسد بدان شاد مى ‏شوند و اگر صبر کنید و پرهیزگارى نمایید نیرنگشان هیچ زیانى به شما نمى ‏رساند یقینا خداوند به آنچه مى کنند احاطه دارد (۱۲۰)

نکته ها:

این آیه راه شناختِ دوست و دشمن را بیان مى کند، که بهترین راه آن، توجّه به روحیات و عکس العمل آنها در مواقع کامیابى و یا ناکامى مسلمانان است. در سیاست خارجى نیز توجّه به محکوم کردن ها، تأییدها، تبریک و تکذیب ها، و انواع کمک ها و تبلیغات، لازم است.

در آیات قبل، به مسلمانان سفارش نمود که دشمنان را نه همراه بگیرند و نه دوست. این آیه مى فرماید: این برخورد ممکن است تاوان سختى داشته باشد و آنان بر علیه شما توطئه کنند، بنابراین شما باید اهل صبر و تقوا باشید، تا حیله هاى آنان ضربه اى به شما نزند.

 

پیام ها:

۱- حسادتِ دشمنان به قدرى است که اگر اندک خیرى به شما برسد، ناراحت مى شوند. «ان تمسسکم حسنه تسؤهم»

۲- راه نفوذ دشمن، یا ترس و طمع ماست و یا بى پروایى و بى تقوایى ما، که صبر و تقوا، راه خنثى کردن آنهاست. «ان تصبروا و تتّقوا لایضرّکم»

۳- در برابر حسودانى که از رشد ما ناراحتند، چاره اى جز صبر و تقوا نیست. «ان تصبروا و تتّقوا لایضرّکم»

۴- خداوند با افشاى روحیّات دشمن، به مسلمانان هم روحیّه مى دهد و هم بیدار باش. «ان تمسسکم حسنه تسؤهم… لا یضرّکم کیدهم»

 

تفسیر آیه ۱۲۱ سوره آل عمران:

وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِکَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۱۲۱﴾
و [یاد کن] زمانى را که [در جنگ احد] بامدادان از پیش کسانت بیرون آمدى [تا] مؤمنان را براى جنگیدن در مواضع خود جاى دهى و خداوند شنواى داناست (۱۲۱)

نکته ها:

سیمایى از جنگ اُحُد

سال دوّم هجرى، کفّار قریش با دادن هفتاد کشته و هفتاد اسیر در جنگ بدر شکست خورده و به مکّه بازگشتند. ابوسفیان گفت: بر کشته ها گریه نکنید، تا عقده ها خالى نشود و کینه ها باقى بماند. همگى شعارِ انتقام سر دهید و من نیز تا انتقام نگیرم با همسرم همبستر نخواهم شد.

سال بعد، کفّار مکّه با سه هزار سوار و دو هزار پیاده وتجهیزات کامل به قصد جنگ با مسلمین به سوى مدینه حرکت کردند. عبّاس عموى پیامبر که تا آن روز اسلام نیاورده بود و در مکّه زندگى مى کرد، به خاطر علاقه ومحبّت زیادى که به پیامبر داشت، ماجراى حرکت وحمله ى کفّار را در نامه اى محرمانه توسّط مردى از قبیله بنى غفّار نزد پیامبر فرستاد. همین که رسول گرامى اسلام صلى الله علیه وآله از ماجرا با خبر شد، گروهى را از مدینه براى کسب اطلاعات بیشتر به سوى مکّه فرستاد. مأموران در بازگشت، حرکت قواى کفّار به سرکردگى ابوسفیان را تأیید کردند.

پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله در روز جمعه جلسه اى تشکیل داده و با مسلمانان در این مورد مشورت فرمودند. در این جلسه دو نظریّه مطرح شد:

۱- در مدینه بمانیم ودر کوچه ها سنگر بگیریم تا همه بتوانند به ما کمک کنند.

۲- از مدینه خارج شده و در بیرون شهر بجنگیم.

نظریّه ى دوّم که همراه با حماسه و اظهار شجاعت بود، جوانان را جذب و طرفداران بیشترى پیدا کرد و در نتیجه رأى بر آن شد که از شهر خارج شوند. با اینکه نظر مبارک شخص پیامبر صلى الله علیه وآله ماندن در شهر بود، ولى به احترام احساسات جوانان، از رأى خود صرف نظر کرد. پس پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله همراه یک نفر براى آماده کردن اردوگاه از شهر مدینه خارج شده و محلى را در دامنه کوه اُحد که شرایط نظامى خوبى داشت، برگزید. آنگاه پیامبر در خطبه هاى نماز جمعه مردم را از ماجرا مطلع فرموده و پس از نماز با هزار نفر از مهاجرین و انصار رهسپار اردوگاه جنگ شدند. فرمانده این جنگ شخص رسول خدا صلى الله علیه وآله بودند. حضرت چند پرچم را برافراشتند که بعضى بدست مهاجرین و بعضى بدست انصار سپرده شد.

حرکت از مدینه تا اردوگاه احد پیاده بود و رسول خدا صلى الله علیه وآله از اصحاب در طىّ حرکت سان مى دیدند وصفوف را منظّم مى فرمودند. پیامبر در بازدید از صفوف، افراد تازه اى را دیده وسؤال فرمودند: شما کیستید؟ گفتند: ما از یهودیانِ مدینه هستیم که براى کمک به شما آمده ایم. حضرت با کمى تأمّل فرمودند: براى جنگ با مشرک، از مشرک کمک نمى گیریم. وبه همین دلیل از هزار نفر لشگر اسلام سیصد نفر کم شدند. البتّه بعضى گفته اند که همه ى این سیصد نفر، یهودى نبودند بلکه مسلمانانى مانند عبداللّه بن اُبىّ هم بودند که چون حرکت مسلمانان با رأى آنان مبنى بر سنگر گرفتن در شهر موافق نشده بود، در میان راه جدا شدند.[۱]

پیامبرصلى الله علیه وآله نماز صبح را با هفتصد نفر در احد اقامه کردند، و عبداللّه بن جبیر را با پنجاه نفر از تیراندازان ماهر، مأمور حفظ دهانه ى حسّاس کوه قرار داده و سفارش فرمودند که هرگز این منطقه را خالى نکنید.

ابوسفیان نیز خالدبن ولید را همراه با دویست نفر سرباز مأمور نمود تا هرگاه نگهبانان از دهانه کوه غفلت نمایند، از پشت سر به سپاه اسلام حمله ور شوند.

سرانجام دو لشگر در برابر یکدیگر صف آرایى کردند. ابوسفیان به نام بت ها و زنان زیبا، و رسول خدا صلى الله علیه وآله به نام خداوند متعال، سپاه خود را تشویق مى کردند. از لشگر مسلمانان فریاد اللّه اکبر، و از سپاه کفر صداى دُفّ و نى بلند بود.

جنگ که شروع شد، مسلمانان با یک حمله ى سریع لشگر قریش را درهم شکستند و سپاه کفر پا به فرار گذاشته و مسلمانان آنها را تعقیب نمودند. بعضى از مسلمانان به خیال شکست قطعى کفّار سرگرم جمع آورى غنائم شدند و نگهبانانِ دهانه ى کوه نیز برخلاف سفارشات اکید رسول الله صلى الله علیه وآله به طمع جمع آورى غنائم، منطقه ى تحت حفاظت خود را رها کردند. در این هنگام خالدبن ولید با دویست نفر سپاه خود که در کمین بودند، از فرصت استفاده نموده و از پشت به سپاه اسلام حمله کردند.

ناگهان مسلمانان خود را در محاصره کفّار دیدند. حمزه عموى گرامى پیامبر شهید شد و جز افراد معدودى که پروانه وار گرد وجود مبارک رسول الله بودند، بقیه مسلمانان پا به فرار گذاشتند.

در این جنگ نقش علىّ بن ابى طالب علیهما السلام از همه ى افراد بیشتر بود، به نحوى که شمشیر آن حضرت شکست وپیامبر صلى الله علیه وآله شمشیر خود را که ذوالفقار نام داشت به آن حضرت داد و على علیه السلام از ایشان حفاظت مى کرد. در این جنگ شصت ضربه و زخم بر پیکر مبارک على علیه السلام وارد شد. امام صادق علیه السلام فرمود: پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله جبرئیل را در میان زمین و آسمان دید که مى گوید: «لا فتى الاّ علىّ لاسَیف الاّ ذوالفقار»

یکى از کفّار مکّه به نام ابن قمعه، سرباز فداکار اسلام مَصعب را به خیال اینکه او پیامبر است، شهید کرد و فریاد زد: به لات و عزّى سوگند که محمّد کشته شد. کفّار به شهادت رسول خدا مطمئن شده و راه مکّه را در پیش گرفته و جنگ را رها کردند و عملاً این شعار به نفع مسلمانان تمام شد. در این میان مسلمانان نیز با شنیدن شایعه شهادت رسول خدا با ترس و وحشت پا به فرار گذاشته و بعد از با خبر شدن از زنده بودن پیامبر بازگشته و از آن حضرت عذرخواهى کردند. در این جنگ هفتاد تن از مسلمانان شهید و عدّه ى زیادى نیز مجروح شدند.[۲]

۱) در کتاب فروغ ابدیّت، تألیف حضرت آیت اللّه سبحانى، جلد دوّم، ص ۳۸ و تاریخ پیامبر اسلام، تألیف آقاى دکتر آیتى، ص ۲۸۵، در این باره تفاوت هایى دیده مى شود.

۲) تفسیر نمونه.

 

پیام ها:

۱- روزهاى حسّاس گذشته را فراموش نکنیم وبه عنوان سند تجربه، بیاد آوریم. «و اذ غدوت…»

۲- در آستانه جنگ باید از خانواده دل کند. «واذ غدوت من اهلک…»

۳- برنامه ریزى هاى فنّى، جغرافیایى و طبیعى عملیات نظامى، باید قبل از حمله ى دشمن صورت گیرد. «واذ غدوت… تبوّى ء»

۴- فرماندهى جنگ و انتخاب پایگاه ها و مناطق استراتژیک دفاعى، به عهده ى شخص پیامبر و رهبر مسلمانان است. «تبوّى ء المؤمنین مقاعد للقتال»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۶۵ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر