سبز قامتپنج شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 71 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۷۱ – آیات ۱۵۸ تا ۱۶۵ سوره آل‏ عمران

تفسیر قرآن کریم صفحه 71 - آیات 158 تا 165 سوره آل‏ عمران

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۷۱

سوره: آل عمران

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۵۸ سوره آل عمران:

وَلَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ ﴿۱۵۸﴾
و اگر [در راه جهاد] بمیرید یا کشته شوید قطعا به سوى خدا گردآورده خواهید شد (۱۵۸)

نکته ها:

در این آیه عبارت «فى سبیل اللّه» نیامده است، تا بگوید: محشور شدن همه ى کسانى که بمیرند یا کشته شوند در هر راهى که باشند، به سوى خداست. اکنون که مرگ براى همه حتمى است و حشرِ همه در محضر خداوند نیز حتمى است، پس چرا بهترین نوع رفتن را با رضایت پذیرا نباشیم؟ اگر مرگ و شهادت، هر دو بازگشت به سوى خداست، پس دیگر نگرانى از شهادت چرا؟

امام حسین علیه السلام مى فرمایند:

فان تکن الابدان للموت انشئت فقتل امرء فى اللّه بالسّیف افضل اگر بدنها براى مرگ آماده شده اند، پس شهادتِ مرد در راه خدا با شمشیر بهترین مرگ است.[۱]

۱) بحار، ج ۴۴، ص ۳۷۴٫

 

تفسیر آیه ۱۵۹ سوره آل عمران:

فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ ﴿۱۵۹﴾
پس به [برکت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پیرامون تو پراکنده مى ‏شدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکل‏کنندگان را دوست مى دارد (۱۵۹)

نکته ها:

گرچه محتواى آیه دستورات کلّى است، لکن نزول آیه درباره ى جنگ اُحد است. زیرا مسلمانانى که در جنگ احد فرار کرده و شکست خورده بودند، در آتش افسوس وندامت وپشیمانى مى سوختند. آنان اطراف پیامبر را گرفته وعذرخواهى مى نمودند، خداوند نیز با این آیه دستور عفو عمومى آنان را صادر نمود.

کلمه ى «شُوْر» در اصل به معنى مکیدن زنبور، از شیره ى گل هاست. در مشورت کردن نیز انسان بهترین نظریه ها را جذب مى کند. مولوى مى گوید:

کاین خردها چون مصابیح، انور است بیست مصباح ،از یکى روشنتر است.

 

پیام ها:

۱- نرمش با مردم، یک هدیه ى الهى است. «فبما رحمه من اللّه لنت لهم»

۲- افراد خشن و سختگیر نمى توانند مردم دارى کنند. «لانفضّوا من حولک»

۳- نظام حکومتى اسلام، بر مبناى محبّت و اتصال به مردم است. «حولک»

۴- رهبرى و مدیریّت صحیح، با عفو و عطوفت همراه است. «فاعف عنهم»

۵ – خطاکارانِ پشیمان و گنهکاران شرمنده را بپذیریدو جذب کنید. «فاعف عنهم و استغفرلهم و شاورهم»

۶- ارزش مشورت را با ناکامى هاى موسمى نادیده نگیرید.[۱] «وشاورهم»

۷- در مشورتِ پیامبر، تفقّد از نیروها، شکوفایى استعدادها، شناسایى دوستان از دشمنان، گزینش بهترین رأى، ایجاد محبّت و علاقه و درس عملى براى دیگران نهفته است. «وشاورهم»

۸ – ظلمى را که به تو کردند، عفو کن؛ «فاعف عنهم» براى گناهى که نسبت به خدا مرتکب شدند، طلب آمرزش کن؛ «واستغفرلهم» در مسائل سیاسى اجتماعى، آنان را طرف مشورت خود قرار ده. «وشاورهم»

۹- استغفارِ پیامبر درباره ى امّتش، به دستور خداست. پس مورد قبول نیز هست. «واستغفر لهم»

۱۰- مشورت، منافاتى با حاکمیّت واحد و قاطعیّت ندارد. «وشاورهم… و اذا عزمتَ»

۱۱- در کنار فکر و مشورت، توکّل بر خدا فراموش نشود. «فتوکّل»

۱۲- ابتدا مشورت و سپس توکّل، راه چاره ى کارهاست، خواه به نتیجه برسیم یا نرسیم. «شاورهم… فتوکّل… انّ اللّه یحبّ المتوکّلین»

۱) هر چند نتیجه ى مشورت در جنگ احد، مبنى بر مبارزه در بیرون شهر، به شکست انجامید، ولى این قبیل موارد نباید ما را از اصل مشورت و فواید آن باز دارد.

 

تفسیر آیه ۱۶۰ سوره آل عمران:

إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَکُمْ وَإِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۶۰﴾
اگر خدا شما را یارى کند هیچ کس بر شما غالب نخواهد شد و اگر دست از یارى شما بردارد چه کسى بعد از او شما را یارى خواهد کرد و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند (۱۶۰)

نکته ها:

در آیه قبل سفارش به توکّل شد و در این آیه، دلیل توکّل بر خدا را چنین مطرح مى کند که عزّت و ذلّت تنها به دست اوست.

در حدیث آمده است که رسول خدا صلى الله علیه وآله از جبرئیل پرسید: توکّل بر خدا چیست؟ گفت: اینکه بدانى مخلوق، سود و زیانى به تو نمى رساند و از غیر خدا کاملاً مأیوس شوى. اگر انسان به این درجه رسید، جز براى خدا کار نمى کند و از غیر خدا نمى هراسد و جز به خدا امید ندارد و این حقیقت توکّل است.[۱]

امام صادق علیه السلام فرمودند: هرگاه میان انسان و گناه، مانعى حائل نشد و انسان گرفتار معصیت گردید، این خذلان الهى است.[۲]

۱) بحار، ج ۷۱، ص ۱۳۸٫

۲) تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۲۳٫

 

پیام ها:

۱- پیروزى هاى طبیعى تحت الشعاع عوامل دیگر واقع مى شوند، امّا نصرت و امداد الهى تحت الشعاع قرار نمى گیرد. «ان ینصرکم اللّه فلا غالب لکم»

۲- پیروزى و شکست هردو با اراده ى خداوند است. «ینصرکم… یخذلکم»

۳- ایمان، از توکّل بر خدا جدا نیست. «فلیتوکّل المتوکّلون»

 

تفسیر آیه ۱۶۱ سوره آل عمران:

وَمَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَغُلَّ وَمَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِمَا غَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ثُمَّ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿۱۶۱﴾
و هیچ پیامبرى را نسزد که خیانت ورزد و هر کس خیانت ورزد روز قیامت با آنچه در آن خیانت کرده بیاید آنگاه به هر کس [پاداش] آنچه کسب کرده به تمامى داده مى ‏شود و بر آنان ستم نرود (۱۶۱)

نکته ها:

شاید این آیه، پاسخى به آنان باشد که به خاطر جمع غنایم، منطقه حفاظتى اُحد را رها کردند. آنها به گمان اینکه از سهم غنیمت محروم نشوند، هشدارهاى فرمانده خود را که مى گفت: سهم شما محفوظ است و از نظر رسول خدا صلى الله علیه وآله دور نخواهد بود، نادیده گرفتند. این آیه مى فرماید: پیامبر در سهم شما از غنیمت خیانت نخواهد کرد، پس مطمئن باشید و به وظیفه ى خود عمل کنید.

امام باقرعلیه السلام فرمودند: جنسِ به سرقت رفته، در دوزخ در برابر چشم خائن مجسّم، و به او گفته مى شود به آتش داخل شو وآن را خارج کن.[۱]

غشّ، تقلّب، غصب و خیانت از موارد «غِلّ» است. شخصى که مسئول جمع آورى زکات بود، خدمت رسول خدا صلى الله علیه وآله رسید و گفت: این مقدار از اموالى که جمع کرده ام زکات است و مربوط به شماست و این مقدار نیز هدایاى مردم به خود من است. حضرت بالاى منبر رفت و فرمود: آیا اگر این شخص در خانه اش مى نشست کسى به او هدیه مى داد؟! به خدا سوگند او با همین اموال حرام در قیامت محشور خواهد شد.[۲]

آنجا که به انبیا بدبین مى شوند، شما چه انتظارى نسبت به خودتان دارید؟! از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: رضایت مردم به دست نمى آید و زبانشان قابل کنترل نیست.[۳]

۱) تفسیر نورالثقلین.

۲) تفسیر فرقان.

۳) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها:

۱- نه تنها پیامبر اسلام، بلکه همه ى انبیاى الهى امین هستند. «و ما کان لنبىّ…» نبوّت با خیانت سازگار نیست. کسى که مى خواهد امین تربیت کند باید خود اهل خیانت نباشد. گرچه در بین رهبران غیر الهى، اهل خیانت کم نیست.

۲- هیچ کس حتّى انبیا، از سوءظنّ مردم به دور نیست. «ما کان لنبىّ ان یَغُلّ»

(ضعف ایمان از یکسو و حبّ دنیا از سوى دیگر، انسان را وادار مى کند به انبیا سوءظنّ ببرد.)

۳- از حریم انسان هاى پاک و اولیاى خدا دفاع کنید. «و ما کان لنبىّ ان یغل…»

۴- آوردن مال حرام در قیامت، نوعى مجازات است. و چه سخت است که در قیامت، در برابر انبیا، شهدا وهمه ى مردم، انسان را همراه با مالى که خیانت کرده بیاورند. «یأت بما غلّ»

۵ – یاد قیامت، بازدارنده از خیانت است. «یأت بما غلّ»

۶- خیانت، خیانت است و مقدار آن مهم نیست. کلمه «ما» در جمله ى «یأت بما غلّ» شامل کم و زیاد هر دو مى شود.

۷- قیامت صحنه اى است که نیکان، حسنات خود را مى آورند، «جاء بالحسنه»[۱] و خائنین خیانت هاى خود را به همراه دارند. «یأت بما غلّ»

۸ – خداوند عادل است. هم جزا را کامل مى دهد و هم ذرّه اى افراط نمى کند. «وهم لایظلمون»

۱) انعام، ۱۶۰٫

 

تفسیر آیه ۱۶۲ و ۱۶۳ سوره آل عمران:

أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ کَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿۱۶۲﴾
آیا کسى که خشنودى خدا را پیروى مى ‏کند چون کسى است که به خشمى از خدا دچار گردیده و جایگاهش جهنم است و چه بد بازگشتگاهى است (۱۶۲)
هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ ﴿۱۶۳﴾
[هر یک از] ایشان را نزد خداوند درجاتى است و خدا به آنچه مى کنند بیناست (۱۶۳)

نکته ها:

در شأن نزول این آیه آمده است که وقتى رسول خدا صلى الله علیه وآله دستور حرکت به سوى اُحد را صادر کردند، منافقان به بهانه هاى مختلف در مدینه ماندند و گروهى از مسلمانان ضعیف الایمان نیز از آنها پیروى کرده و در جبهه حاضر نشدند.

در آیه ى ۱۵۵ خواندیم که خداوند کسانى را که از جبهه فرار کرده و پشیمان شدند مى بخشد، امّا این آیه مى فرماید: مرفّهان و منافقان بهانه گیر را نمى بخشد.

در آیاتى از قرآن این تعبیر آمده است که براى مؤمنان درجاتى است: «لهم درجات عند ربّهم»[۱]، «لهم الدّرجات العُلى»[۲] امّا در این آیه مى فرماید: خود مؤمنان درجات مى شوند. همان گونه که انسان هاى پاک همچون علىّ بن ابیطالب علیهما السلام ابتدا طبق میزان حرکت مى کنند و سپس خود آنان میزان مى شوند، ابتدا دور محور مى گردند، سپس خود آنان محور حقّ مى شوند.

۱) انفال، ۴٫

۲) طه، ۷۵٫

 

پیام ها:

۱- هدف مجاهدان واقعى، بدست آوردن رضاى خداست، نه پیروزى و غنائم و خودنمایى. «افمن اتّبع رضوان اللّه…»

۲- در جامعه اسلامى، نباید مجاهدان و مرفّهان یکسان دیده شوند. (با توجّه به شأن نزول) «افمن اتّبع رضوان اللّه… کمن باء…»

۳- روى گردانى از جبهه و جنگ، بازگشت به غضب خداست. «کمن باء بسخط»

۴- خشنودى یا خشم الهى باید تنها ملاک عمل یک مسلمان باشد. «رضوان اللّه… بسخط من اللّه»

 

تفسیر آیه ۱۶۴ سوره آل عمران:

لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۱۶۴﴾
به یقین خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد قطعا پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند (۱۶۴)

نکته ها:

«مَنّ»، به معناى سنگى است که براى وزن کردن اشیا بکار مى رود. و اعطاى هر نعمت سنگین و گرانبهایى را منّت گویند. امّا سنگین و بزرگ جلوه دادنِ نعمت هاى کوچک، ناپسند است. بنابراین بخشیدن نعمت بزرگ، نیکو ولى بزرگ جلوه دادن نعمت هاى کوچک، ناپسند است.[۱]

بعثت انبیا از میان مردم داراى برکاتى است:

الف: مردم سابقه او را مى شناسند و به او اعتماد مى کنند.

ب: الگوى مردم در اجراى دستورات و فرامین الهى هستند.

ج: درد آشنا و شریک در غم و شادى مردمند.

د: در دسترس مردم هستند.

همچنان که از فرمایشات حضرت على علیه السلام در نهج البلاغه استفاده مى شود، در دوره جاهلیّت مردم نه فرهنگ سالم داشتند و نه از بهداشت بهره مند بودند.

برادر ایشان، جعفر طیّار نیز در هجرت به حبشه، در برابر نجاشى اوضاع دوره جاهلى را چنین ترسیم مى کند: «کنّا اهل الجاهلیّه نعبد الاصنام و نأکل المیته و نأتى الفواحش و نقطع الارحام و نُسى ء الجوار، یأکل القوى منا الضعیف حتّى بعث اللّه رسولا…» ما بت پرستانى بودیم که در آن روزها مردارخوار و اهل فحشا و فساد بودیم، با بستگان قطع رابطه و با همسایگان بد رفتارى مى کردیم، قدرتمندان ما حقوق ناتوانان را پایمال مى کردند تا اینکه خداوند پیامبرش را مبعوث کرد… .[۲]

۱) تفسیر نمونه.

۲) کامل التاریخ، ج ۲، ص ۸۰٫

 

پیام ها:

۱- بعثت انبیا، بزرگ ترین هدیه ى آسمانى و نعمت الهى است. «لقد من اللّه»
۲- گرچه بعثت براى همه ى مردم است، ولى تنها مؤمنان شکرگزار این نعمت هستند و از نور هدایت بهره مى گیرند. «لقد منّ اللّه على المؤمنین»
۳- انبیا، مردمى بودند. «من انفسهم»
۴- تلاوت آیات قرآن، وسیله ى تزکیه و تعلیم است. «یتلوا… یزکّیهم و یعلمهم»
۵ – تزکیه بر تعلیم مقدّم است. «یزکیهم و یعلمهم»
۶- تزکیه و تعلیم در رأس برنامه هاى انبیاست. «یزکیهم و یعلمهم»
۷- رشد و خودسازى باید در سایه ى مکتب انبیا و آیات الهى باشد. (ریاضت ها و رهبانیّت هایى که سرچشمه اش آیات الهى و معلّمش انبیا نباشند، خود یک انحراف است). «یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم»
۸ – براى شناخت بهتر نعمت بعثت انبیا، به تاریخِ مردمان قبل از آنان باید مراجعه کرد. «ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین»
۹- در محیطهاى گناه آلود وگمراه نیز مى توان کار کرد. «یزکیهم و یعلمهم… وان کانوا من قبل لفى ضلال مبین»
۱۰- در مکتب انبیا، پرورش روحى و آموزش فکرى، در کنار بینش و بصیرت مطرح است. «یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه»

 

تفسیر آیه ۱۶۵ سوره آل عمران:

أَوَلَمَّا أَصَابَتْکُمْ مُصِیبَهٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْهَا قُلْتُمْ أَنَّى هَذَا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۱۶۵﴾
آیا چون به شما [در نبرد احد] مصیبتى رسید [با آنکه در نبرد بدر] دو برابرش را [به دشمنان خود] رساندید گفتید این [مصیبت] از کجا [به ما رسید] بگو آن از خود شما [و ناشى از بى‏ انضباطى خودتان] است آرى خدا به هر چیزى تواناست (۱۶۵)

نکته ها:

مسلمانان که در احد هفتاد کشته دادند و شکست خوردند، از پیامبر مى پرسیدند: چرا ما شکست خوردیم؟ خداوند خطاب به پیامبرش مى فرماید که به آنها بگو: شما دو برابر این تعداد را در سال قبل، در جنگ بدر، به دشمن ضربه وارد کردید. شما از آنها هفتاد کشته و هفتاد اسیر گرفتید، به علاوه شکست امسال به خاطر تفرقه و سستى و اطاعت نکردن خودتان از فرماندهى بوده است.

 

پیام ها:

۱- هنگام قضاوت، تلخى ها و شیرینى ها را با هم در نظر بگیرید. تنها شکست اُحد را نبینید، پیروزى بدر را هم یاد کنید. «قد اصبتم مثلَیها»

۲- در جستجوى عوامل شکست، ابتدا به سراغ عوامل درونى و روحى و فکرى خود بروید، سپس عوامل دیگر را پیگیرى کنید. «قل هو من عند انفسکم»

۳- خداوند بر هر چیزى قادر است، ولى ما باید شرایط لازم و لیاقت بهره بردارى را به دست آوریم. «هو من عند انفسکم… ان اللَّه على کل شى قدیر»

۴- گمان نکنید که تنها مسلمان بودن براى پیروزى کافى است، تا در هر شکستى کلمه ى «چرا وچطور» را بکار ببرید، بلکه علاوه بر ایمان، رعایت اصول و قوانین نظامى وسنّت هاى الهى لازم است. «قلتم اَنّى هذا قل هو من عند انفسکم»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۷۱ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر