سبز قامتپنج شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 72 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۷۲ – آیات ۱۶۶ تا ۱۷۳ سوره آل‏ عمران

تفسیر قرآن کریم صفحه 72 - آیات 166 تا 173 سوره آل‏ عمران

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۷۲

سوره: آل عمران

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۶۶ سوره آل عمران:

وَمَا أَصَابَکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِیَعْلَمَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۶۶﴾
و روزى که [در احد] آن دو گروه با هم برخورد کردند آنچه به شما رسید به اذن خدا بود [تا شما را بیازماید] و مؤمنان را معلوم بدارد (۱۶۶)

نکته ها:

خداوند براى هر کارى، علّتى را مقرّر کرده است و هر یک از شکست و پیروزى دلیلى دارند. علّت شکست شما در اُحد این بود که سست شده و ناهماهنگى کردید و براى جمع آورى غنائم حرص ورزیدید، که در آیه قبل فرمود: «هو من عند انفسکم» این آیه مى فرماید: هر یک از انتخاب هاى شما، میان اتحاد یا تفرقه، جدّى بودن یا سست شدن، در مدار اراده ى الهى است. اوست که به شما قدرت انتخاب مى دهد و هر راهى برگزینید، به همان نتیجه اش مى رسید. «ما اصابکم… فباذن اللَّه»

 

پیام ها:

۱- شکست ها و پیروزى ها، به اراده ى خداوند محقّق مى شود که همان سنّت هاى اوست. «فباذن اللّه»

۲- حوادث تلخ وشیرین، میدان آزمایش وشناسایى انسان هاست. «لیعلم المؤمنین»

 

تفسیر آیه ۱۶۷ سوره آل عمران:

وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ نَافَقُوا وَقِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَاتَّبَعْنَاکُمْ هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِیمَانِ یَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا یَکْتُمُونَ ﴿۱۶۷﴾
همچنین کسانى را که دو رویى نمودند [نیز] معلوم بدارد و به ایشان گفته شد بیایید در راه خدا بجنگید یا دفاع کنید گفتند اگر جنگیدن مى‏ دانستیم مسلما از شما پیروى میکردیم آن روز آنان به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان به زبان خویش چیزى مى گفتند که در دلهایشان نبود و خدا به آنچه مى ‏نهفتند داناتر است (۱۶۷)

نکته ها:

براى جمله ى «لو نعلم قتالا» سه معنا شده است:

الف: حرکت شما براى اُحد در خارج از شهر، جنگ برابر نیست، بلکه یک نوع خودکشى است و لذا ما این را جنگ نمى دانیم و شرکت نمى کنیم.

ب: ما اگر فنون نظامى مى دانستیم شرکت مى کردیم.

ج: ما یقین داریم که جنگى رخ نخواهد داد ولذا شرکت در جبهه ضرورتى ندارد.

 

پیام ها:

۱- جبهه ى جنگ، چهره منافقان را افشا مى سازد. «و لیعلم الّذین نافقوا»

۲- رهبر باید مردم را براى مقابله با دشمن بسیج کند. «تعالوا قاتلوا»

۳- جهاد، گاهى ابتدایى و براى برداشتن طاغوت هاست و گاهى دفاعى و براى حفظ جان و مال مسلمانان است. «قاتلوا فى سبیل اللَّه او ادفعوا»

۴- انگیزه ها و درجات و ارزش آنها متفاوت است. «قاتلوا فى سبیل اللّه او ادفعوا»

۵ – دفاع از وطن و جان، یک ارزش است. «او ادفعوا»

۶- منافقان، موضع گیرى هاى خودشان را توجیه مى کنند. «لو نعلم قتالاً لاتبعناکم»

۷- سر باز زدن از جبهه، نشانه ى کفر است. «هم للکفر یومئذ اقرب منهم للایمان»

۸ – ایمان انسان در شرایط و زمان هاى مختلف فرق مى کند. «هم للکفر یومئذ اقرب منهم للایمان»

۹- همه ى اصحاب پیامبر صلى الله علیه وآله عادل نبودند. «هم للکفر یومئذ أقرب منهم للایمان»

۱۰- خداوند در باره ى منافقان، هم تهدید مى کند و هم افشاگرى. «هم للکفر یومئذ اقرب… یقولون بافواههم ما لیس فى قلوبهم»

۱۱- آنچه در اُحد براى همه کشف شد، گوشه اى از نفاق بود، بخش بیشترش را خدا مى داند. «واللَّه اعلم بما یکتمون»

 

تفسیر آیه ۱۶۸ سوره آل عمران:

الَّذِینَ قَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ وَقَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا قُلْ فَادْرَءُوا عَنْ أَنْفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۱۶۸﴾
همان کسانى که [خود در خانه] نشستند و در باره دوستان خود گفتند اگر از ما پیروى میکردند کشته نمى ‏شدند بگو اگر راست مى‏ گویید مرگ را از خودتان دور کنید (۱۶۸)

پیام ها:

۱- منافقان به هنگام حرکت مردم به جبهه ها، در خانه ها مى نشینند. «و قعدوا»

۲- منافقان، روحیه ى خانواده هاى شهدا را تضعیف مى کنند. «لو اطاعونا ما قتلوا»

۳- منافقان، خود را رهبر فکرى دیگران مى دانند. «لو اطاعونا»

۴- در جهان بینى منافقان، اصالت با زندگى مادّى و رفاه است. «و قعدوا لو اطاعونا ما قتلوا»

۵ – ایمان به مقدّر بودن مرگ، سبب شجاعت و پذیرش رفتن به جبهه است و در بینش منافقان، شهادت و سعادت اُخروى جایگاه ندارد. «لو اطاعونا ما قتلوا»

۶- باید با تبلیغات سوء منافقان برخورد کرد. «قل فادرؤا عن انفسکم الموت»

۷- انسان نمى تواند مرگ را از خود دفع کند. «فادرؤا عن انفسکم الموت»

۸ – مرگ به دست خداست، جبهه یا خانه در مرگ نقش اصلى را ندارند. «فادرؤا عن انفسکم الموت و ان کنتم صادقین»

 

تفسیر آیه ۱۶۹ سوره آل عمران:

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾
هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده‏ اند مرده مپندار بلکه زنده‏ اند که نزد پروردگارشان روزى داده مى ‏شوند (۱۶۹)

نکته ها:

ما بر مبناى قرآن که شهیدان را زنده مى داند، به شهداى راه اسلام و خصوصاً شهداى کربلا سلام کرده، با آنان حرف مى زنیم و توسل مى جوییم.

ابوسفیان در پایان جنگ اُحد با صداى بلند فریاد مى زد: این هفتاد کشته ى مسلمانان در احد، به عوض هفتاد کشته ى ما در جنگ بدر. ولى رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: کشته هاى ما در بهشت جاى دارند، ولى کشتگان شما در دوزخند.[۱]

نکاتى پیرامون شهید و شهادت

۱- در روایات آمده است که شهید، هفت ویژگى اعطایى از جانب خداوند دارد: اوّلین قطره ى خونش، موجب آمرزش گناهانش مى گردد. سر در دامن حورالعین مى نهد. به لباس هاى بهشتى آراسته مى گردد. معطّر به خوش بوترین عطرها مى شود. جایگاه خود را در بهشت مشاهده مى کند. اجازه ى سیر و گردش در تمام بهشت به او داده مى شود. پرده ها کنار رفته و به وجه خدا نظاره مى کند.[۲]

۲- پیامبر صلى الله علیه وآله از شخصى شنید که در دعا مى گوید: «اسئلک خیر ما تسئل» خدایا! بهترین چیزى که از تو درخواست مى شود به من عطا کن، فرمود: اگر این دعا مستجاب شود، در راه خدا شهید مى شود.[۳]

۳- در روایت آمده است: بالاتر از هر نیکى، نیکوترى هست، مگر شهادت که هرگاه شخصى شهید شود، بالاتر از آن خیرى متصوّر نیست.[۴]

۴- در روز قیامت، شهید مقام شفاعت دارد.[۵]

۵ – از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: در قیامت لغزش هاى شهیدبه خودش نیز نشان داده نمى شود.[۶]

۶- شهداى صف اوّلِ حمله و خط شکن، مقامشان برتر است.[۷]

۷- مجاهدان از درب مخصوص وارد بهشت مى شوند[۸] و قبل از همه به بهشت مى روند[۹] و در بهشت جایگاه مخصوصى دارند.[۱۰]

۸ – تنها شهید است که آرزو مى کند به دنیا بیاید و دوباره شهید شود.[۱۱]

۹- بهترین و برترین مرگ ها، شهادت است.[۱۲]

۱۰- هیچ قطره اى محبوب تر از قطره ى خونى که در راه خدا ریخته شود، در نزد خداوند نیست.[۱۳]

۱۱- در قیامت، شهید سلاح به دست، با لباس رزم و بوى خوش به صحنه مى آید و فرشتگان به او درود مى فرستند.[۱۴]

۱۲- امامان ما شهید شدند. بسیارى از انبیا ورهروان وپیروان آنان نیز شهید شدند. «وکایّن من نبىّ قاتل معه ربّیّون کثیرا»[۱۵]، «یقتلون النبیین بغیر حق»[۱۶]

۱۳- حضرت على علیه السلام با داشتن دهها فضیلت اختصاصى، تنها وقتى که در آستانه ى شهادت قرار گرفت فرمود: «فزت و ربّ الکعبه» او اوّل کسى بود که ایمان آورد، جاى پیامبر صلى الله علیه وآله خوابید، برادر پیامبر شد، تنها خانه ى او به مسجد پیامبر درب داشت، پدر امامان و همسر زهراعلیها السلام بود. بت شکن بود، ضربت روز خندق او، از عبادت ثقلین افضل شد. امّا در هیچ یک از موارد مذکور نفرمود: «فُزت»

۱۴- على علیه السلام مى فرمود: قسم به خدایى که جان فرزند ابوطالب در دست اوست، تحمّل هزار ضربه شمشیر در راه خدا، آسان تر از مرگ در رختخواب است.[۱۷]

۱۵- على علیه السلام در جنگ احد ناراحت بود که چرا به شهادت نرسیده است تا اینکه مژده شهادت در آینده را از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله دریافت نمود.

۱۶- شهید مطهرى در کتاب حماسه حسینى مى نویسد: سخاوتمند، هنرمند و عالم؛مال، هنر و علم خود را که بخشى از وجود اوست جاودانه مى کند، امّا شهید، خودش را جاودانه مى کند.[۱۸]

۱۷- در عالم حیوانات نیز گوسفندِ مرده بى ارزش است، گوسفندى که به سوى قبله و با نام خدا ذبح شود، ارزش دارد.

۱۸- همان گونه که کور، مفهوم بینایى را درک نمى کند، زندگان دنیا حیات شهدا را درک نمى کنند.

۱۹- وقتى انفاق مال در راه خدا، قابلیّت رشد تا هفتصد برابر و بیشتر را دارد، دادن خون و جان، در راه خدا چگونه است؟

۱) تفسیر مجمع البیان.

۲) وسائل، ج ۱۱، ص ۱۰٫

۳) مستدرک، ج ۲، ص ۲۴۳٫

۴) بحار، ج ۷۴، ص ۶۱٫

۵) بحار، ج ۲، ص ۱۵٫

۶) وسائل، ج ۱۱، ص ۹٫

۷) میزان الحکمه.

۸) بحار، ج ۹۷، ص ۸٫

۹) بحار، ج ۹۷، ص ۱۱٫

۱۰) تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۲۴۱٫

۱۱) کنزالعمّال، ج ۴،ص ۲۹۰٫

۱۲) بحار، ج ۱۰۰، ص ۸٫

۱۳) وسائل، ج ۱۱، ص ۶٫

۱۴) بحار، ج ۹۷، ص ۱۳٫

۱۵) آل عمران، ۱۴۶٫

۱۶) بقره، ۶۱٫

۱۷) نهج البلاغه.

۱۸) حماسه حسینى، ج ۳، ص ۴۰٫

 

پیام ها:

۱- شهادت، پایان زندگى نیست، آغاز حیات است. بسیارى از زندگان مرده اند، ولى کشتگان راه خدا زنده اند. «بل أحیاءٌ»

۲- شهادت، باختن و از دست دادن نیست؛ بلکه یافتن و به دست آوردن است. «بل أحیاء… یرزقون»

۳- کشته شدن، آنگاه ارزشمند است که در راه خدا باشد. «قتلوا فى سبیل اللَّه»

۴- تصوّر هلاکت و یا خسارت براى شهید، تفکّرى انحرافى است که باید اصلاح شود. «لا تحسبنّ»

 

تفسیر آیه ۱۷۰ سوره آل عمران:

فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۱۷۰﴾
به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است‏ شادمانند و براى کسانى که از پى ایشانند و هنوز به آنان نپیوسته‏ اند شادى مى کنند که نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین مى ‏شوند (۱۷۰)

نکته ها:

در روایات آمده است: مؤمنان واقعى که قرآن و اهل بیت پیامبرعلیهم السلام را با هیچ کتاب و رهبر دیگرى عوض نمى کنند، مشمول بشارت این آیه هستند. همچنین استفاده مى شود که زندگى برزخى یک زندگى واقعى داراى رزق و حیات و شادى و بشارت است. و مراد از آن تنها باقى ماندن نام نیک در تاریخ نیست.

 

پیام ها:

۱- شادى شهدا به الطاف الهى است، نه عملکرد خودشان. «فرحین بما اتاهم اللّه»

۲- شهدا الطاف الهى را تفضّل الهى مى دانند، نه پاداش خون خود. «من فضله»

۳- شهدا از همرزمان خود دل نمى کنند و آینده خوب را به آنها بشارت مى دهند. «یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم»

۴- شهدا زندگى جمعى دارند، به یکدیگر ملحق مى شوند و در انتظار ملحق شدن دیگران هستند. «یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم»

۵ – علاقه به سعادت دیگران و ملحق شدن آنان به کاروان عزّت و شرف، یک ارزش است. «و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا»

۶- کامیابى شهدا، همیشگى است و هرگز غم از دست دادن نعمتى را ندارند. «لاخوف علیهم و لا هم یحزنون»

 

تفسیر آیه ۱۷۱ سوره آل عمران:

یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَهٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۷۱﴾
بر نعمت و فضل خدا و اینکه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمى‏ گرداند شادى مى کنند (۱۷۱)

پیام ها:

۱- در عالم برزخ، بشارت وشادمانى وجود دارد. «یستبشرون»

۲- شهدا به نعمت و فضلى مى رسند که براى ما شناخته نیست. کلمه «نعمه» و «فضل» نکره آمده است.

۳- پاداش عملکرد مؤمنان، بیمه شده است. «لایضیع اجر المحسنین»

۴- وعده ى تضمین پاداش، انگیزه عمل است. «لایضیع»

 

تفسیر آیه ۱۷۲ سوره آل عمران:

الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ ﴿۱۷۲﴾
کسانى که [در نبرد احد] پس از آنکه زخم برداشته بودند دعوت خدا و پیامبر [او] را اجابت کردند براى کسانى از آنان که نیکى و پرهیزگارى کردند پاداشى بزرگ است (۱۷۲)

نکته ها:

کفّار قریش، پس از پیروزى در احد بسوى مکّه بازگشتند. در بین راه به این فکر افتادند که چه بهتر است به مدینه بازگردیم و باقیمانده مسلمانان را نیز از بین ببریم، تا کار اسلام یکسره شود. این خبر به پیامبر صلى الله علیه وآله رسید. آن حضرت فرمان بسیج داد و فرمود: شرکت کنندگان در احد حرکت کنند. مسلمانان آماده شدند. ابوسفیان وقتى از بسیج عمومى مسلمانان آگاه شد، گمان کرد که لشکر تازه نفسى مهیّا شده است تا شیرینى پیروزى احد را بر کام آنان تلخ کند، لذا از حمله ى مجدّد منصرف شد و به سرعت به طرف مکّه حرکت نمود.

در تاریخ مى خوانیم که در جنگ احد حضرت على علیه السلام بیش از شصت زخم و جراحت برداشت، ولى لحظه اى دست از یارى پیامبر برنداشت. در تفسیر کنزالدقائق آمده است که این آیه درباره ى حضرت على علیه السلام و نه نفر دیگر نازل شده است.

 

پیام ها:

۱- مؤمنان واقعى، در سخت ترین شرایط نیز دست از یارى اسلام برنمى دارند. «استجابوا… من بعد ما اصابهم القرح»

۲- شرکت مجروحان در جبهه، مایه ى تشویق و تقویت روحیّه افراد سالم است. «استجابوا… من بعد ما اصابهم القرح»

۳- اطاعت از رسول خدا، همچون اطاعت از خداست. «استجابوا للَّه و الرّسول»

۴- شرکت مجروحان در جبهه، نشانه ى وفادارى و عشق و معرفت کامل آنان به مکتب و رهبر و هدف است. «من بعد ما اصابهم القرح»

۵ – گاهى شرایط جنگ به گونه اى است که حتّى مجروحان نیز باید حاضر شوند. «استجابوا… من بعد ما اصابهم القرح»

۶- هرچه عمل دشوارتر باشد، قابل ستایش بیشترى است. «استجابوا… من بعد ما اصابهم القرح»

۷- حضور در جبهه و مجروح شدن، اگر همراه با تقوى نباشد بى ارزش است. «للذین احسنوا منهم واتّقوا»

۸ – برخى از اصحاب پیامبر که در جبهه هم شرکت کرده اند، از سلامت فکر و تقوى دور شدند. «للذین احسنوا منهم واتّقوا»

۹- رزمنده اى قابل ستایش است که:

الف: از جنگ خسته نشود. «استجابوا… من بعد ما اصابهم القرح»

ب: اهل کار نیک باشد. «للذین احسنوا منهم»

ج: از فرمان خدا و رسول تخلّف نکند. «واتّقوا»

 

تفسیر آیه ۱۷۳ سوره آل عمران:

الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ ﴿۱۷۳﴾
همان کسانى که [برخى از] مردم به ایشان گفتند مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمده‏ اند پس از آن بترسید و[لى این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند خدا ما را بس است و نیکو حمایتگرى است (۱۷۳)

نکته ها:

عوامل تبلیغاتى دشمن و برخى از مردمان ساده اندیش و ترسو، به رزمندگان و مجاهدان تلقین و نصیحت مى کنند که دشمن قوى است و کسى نمى تواند حریف آنان بشود، پس بهتر است درگیر جنگ نشوید. امّا مسلمانان واقعى، بدون هیچ ترس و هراسى، با آرامش خاطر و با توکّل به خداوند، به آنان پاسخ مى گویند.

امام صادق علیه السلام فرمودند: تعجّب مى کنم از کسى که مى ترسد، چرا به گفته ى خداوند «حسبنا الّه و نعم الوکیل» پناه نمى برد.[۱]

۱) من لایحضره الفقیه، ج ۴،ص ۳۹۲٫

 

پیام ها:

۱- در برابر تبلیغاتِ توخالى دشمن نهراسید. «فاخشوهم فزادهم ایمانا»

۲- در جبهه ها، مواظب افراد نفوذى دشمن باشید. «فاخشوهم»

۳- قوى ترین اهرم در برابر تهدیدات دشمن، ایمان و توکّل به خداست. «حسبنا اللّه و نعم الوکیل»

۴- مؤمن وقتى در گرداب بلا قرار مى گیرد، توکّل و اتصال خود را با خدا بیشتر مى کند. «زادهم ایماناً»

۵ – هم حرکت وتلاش لازم است، هم ایمان وتوکّل. «استجابوا… حسبنا اللَّه ونعم الوکیل»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۷۲ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر