سبز قامتپنج شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 73 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۷۳ – آیات ۱۷۴ تا ۱۸۰ سوره آل‏ عمران

تفسیر قرآن کریم صفحه 73 - آیات 174 تا 180 سوره آل‏ عمران

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۷۳

سوره: آل عمران

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۷۴ سوره آل عمران:

فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ ﴿۱۷۴﴾
پس با نعمت و بخششى از جانب خدا [از میدان نبرد] بازگشتند در حالى که هیچ آسیبى به آنان نرسیده بود و همچنان خشنودى خدا را پیروى کردند و خداوند داراى بخششى عظیم است (۱۷۴)

نکته ها:

پس از آنکه مجروحان جنگ اُحد، به فرمان رسول خدا صلى الله علیه وآله بار دیگر براى دفاع از اسلام بسیج شده و تا منزلگاه حمراءالاسد در تعقیب دشمن رفتند، دشمنان از آمادگى و روحیّه ى مسلمانان به هراس افتاده، از هجوم مجدّد منصرف شده و بازگشتند. این آیه در تقدیر از رزمندگان مجروح و مخلص جنگ احد است.

 

پیام ها:

۱- حرکت در مسیر انجام وظیفه، همراه با توکّل به خدا، سبب تبدیل مشکلات به آسانى مى شود. «فانقلبوا بنعمه….»

۲- چه بسیار کسانى که در راه خدا، به استقبال خطر رفته و سالم برگشته اند. «لم یمسسهم سوء»

۳- براى مردان خدا اصل رضایت الهى است، نه شهادت. «لم یمسّهم سوء واتّبعوا رضوان اللّه»

۴- فضلِ بزرگ خدا، نصیب شرکت کننده در جبهه است. «واللّه ذوفضل عظیم»

 

تفسیر آیه ۱۷۵ سوره آل عمران:

إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۷۵﴾
در واقع این شیطان است که دوستانش را مى‏ ترساند پس اگر مؤمنید از آنان مترسید و از من بترسید (۱۷۵)

پیام ها:

۱- هرگونه شایعه اى که مایه ى ترس و یأس مسلمانان گردد، شیطانى است. «انما ذلکم الشیطان یخوّف اولیائه»

۲- شیوه ى ارعاب و تهدید، سیاست دائمى قدرت هاى شیطانى است. «یخوّف»

۳- افراد ترسوى میدان هاى نبرد، یار شیطان وتحت نفوذ شیطانند. «یخوّف اولیائه»

۴- مؤمنان شجاع، از ولایت شیطان دورند. «الشیطان یخوّف اولیائه»

۵ – ترس از خدا، زمینه ى فرمان پذیرى و ترس از غیر خدا، زمینه ى فرمان گریزى است. «فلا تخافون و خافون» (با توجّه به آیات قبل)

۶- مؤمن واقعى از غیر خدا نمى ترسد و مى داند که ایمان از شجاعت جدا نیست. «و خافون ان کنتم مومنین»

 

تفسیر آیه ۱۷۶ سوره آل عمران:

وَلَا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا یُرِیدُ اللَّهُ أَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۷۶﴾
و کسانى که در کفر مى ‏کوشند تو را اندوهگین نسازند که آنان هرگز به خدا هیچ زیانى نمى ‏رسانند خداوند مى‏ خواهد در آخرت براى آنان بهره‏ اى قرار ندهد و براى ایشان عذابى بزرگ است (۱۷۶)

نکته ها:

گویا شرکت کنندگان در جنگ اُحد، از همدیگر مى پرسیدند: حال که ما شکست خوردیم و کفّار پیروزمندانه به مکّه برگشتند، چه خواهد شد؟ آیه در پاسخ آنان مى فرماید: ناراحت نباشید، این مهلت الهى است تا پیمان کفرشان پر شود و دیگر حظّى در آخرت نداشته باشند.

 

پیام ها:

۱- آرامش خود را حفظ کنید، که تلاش هاى کفّار در محو اسلام بى اثر است. «لایحزنک… انهم لن یضرّوا اللّه»

۲- کفر انسان ها، اندک ضررى به ساحت قدس خدا نمى زند. «لن یضرّوا اللّه شیئاً»

۳- حضور در میدان کفر، انسان را از قابلیّت توبه و دریافت رحمت الهى محروم مى کند. «الاّ یجعل لهم حظّاً فى الاخره»

۴- مهلت دادن به کفّار، سنّت الهى است، نه آنکه نشانه ى ناآگاهى و یا ناتوانى خداوند باشد. «یریداللّه الاّ یجعل لهم حظّاً فى الاخره»

۵ – محرومیّت انسان در آخرت، ناشى از عملکرد او در دنیاست. «یسارعون فى الکفر… الا یجعل لهم حظّاً فى الاخره»

۶- هم فضل الهى بزرگ است و هم قهر او. (در دو آیه قبل، نسبت به مجروحانى که به فرمان رسول خدا صلى الله علیه وآله به جبهه رفتند، از فضل عظیم الهى بشارت داد و در این آیه نسبت به کفّار سرسخت، عذاب عظیم را یادآور مى شود). «لهم عذاب عظیم»

 

تفسیر آیه ۱۷۷ سوره آل عمران:

إِنَّ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالْإِیمَانِ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۱۷۷﴾
در حقیقت کسانى که کفر را به [بهاى] ایمان خریدند هرگز به خداوند هیچ زیانى نخواهند رسانید و براى آنان عذابى دردناک است (۱۷۷)

نکته ها:

در قرآن مسأله ى خرید و فروش و سود و زیان سرمایه عمر، بارها تکرار شده است. قرآن، دنیا را بازار مى داند و مردم را فروشنده و عقاید و اعمال انسان را در طول عمر، کالاى این بازار. در این بازار، فروش اجبارى است ولى انتخاب مشترى با انسان است. یعنى ما نمى توانیم آنچه را داریم، از قدرت و عمل و عقیده رها بگذاریم، ولى مى توانیم مسیر عقاید و کردار را سودبخش یا زیان آور قرار دهیم.

در قرآن از عدّه اى ستایش شده که جان خود را با خدا معامله مى کنند و در عوض بهشت و رضوان مى گیرند، و از عدّه اى انتقاد شده که بخاطر انحراف و انتخاب سوء یا سودى نمى برند؛ «فما ربحت تجارتهم»[۱] و یا دچار خسارت مى شوند؛ «انّ الانسان لفى خُسر» و در بعضى از آیات همچون آیه ى فوق، کسانى که ایمان خود را با کفر معامله مى کنند، تحقیر مى شوند و در مقابل به مؤمنان دلدارى داده مى شود که ارتداد آنها، به خدا و راه خدا هیچ ضررى نمى زند.

۱) بقره، ۱۶٫

 

پیام ها:

۱- سرمایه اصلى انسان، ایمان ویا زمینه هاى فطرى ایمان است. «اشتروا الکفر بالایمان»

۲- در یک انقلاب عقیدتى و فرهنگى، از ریزش هاى جزئى نگران مباشید. «اشتروا الکفر… لن یضرّوا اللَّه»

 

تفسیر آیه ۱۷۸ سوره آل عمران:

وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ ﴿۱۷۸﴾
و البته نباید کسانى که کافر شده‏ اند تصور کنند اینکه به ایشان مهلت مى‏ دهیم براى آنان نیکوست ما فقط به ایشان مهلت مى‏ دهیم تا بر گناه [خود] بیفزایند و [آنگاه] عذابى خفت ‏آور خواهند داشت (۱۷۸)

نکته ها:

قرآن، واژه ى «گمان نکنید» را بارها خطاب به کفّار و منافقین و افراد سست ایمان بکار برده، و این بخاطر آن است که این افراد از واقع بینى و تحلیل درست و روشن ضمیرى لازم محرومند. آنها آفرینش را بیهوده، شهادت را نابودى، دنیا را پایدار، عزّت را در گرو تکیه به کفّار و طول عمر خود را مایه ى خیر و برکت مى پندارند که قرآن بر همه ى این پندارها قلم بطلان کشیده است.

اهل کفر، داشتن امکانات، بدست آوردن پیروزى ها و زندگى در رفاه خود را نشان شایستگى خود مى دانند، در حالى که خداوند آنان را به دلیل آلودگى به کفر و فساد، مهلت مى دهد تا در تباهى خویش غرق شوند.

در تاریخ مى خوانیم که وقتى یزید امام حسین علیه السلام را به شهادت رساند، خاندان آن حضرت را همراه زینب کبرى علیها السلام به اسارت به شام بردند. یزید در مجلس خود با غرور تمام خطاب به حضرت زینب گفت: «دیدید که خدا با ماست»، حضرت در پاسخ او، این آیه را خواند و فرمود: من ترا پست و کوچک و شایسته هرگونه تحقیر مى دانم. هر آنچه مى خواهى انجام بده، ولى به خدا سوگند که نور خدا را نمى توانى خاموش کنى. آرى، براى چنین افراد خوشگذرانى، عذاب خوار کننده آماده شده، تا عزّت خیالى و دنیایى آنان، با خوارى و ذلّت در آخرت همراه باشد.

مجرومان دوگونه اند: گروهى که قابل اصلاحند و خداوند آنها را با موعظه و حوادث تلخ و شیرین، هشدار داده و بیدار مى کند، و گروهى که قابل هدایت نیستند، خداوند آنها را به حال خویش رها مى کند تا تمام قابلیّت هاى آنان بروز کند. به همین جهت امام باقر علیه السلام ذیل این آیه فرمود: مرگ براى کفّار یک نعمت است، زیرا هر چه بیشتر بمانند زیادتر گناه مى کنند.[۱]

حضرت على علیه السلام درباره ى «انّما نملى لهم لیزدادوا اثماً» فرمود: چه بسیارند کسانى که احسان به آنان (از جانب خداوند)، استدراج و به تحلیل بردن آنان است و چه بسیارند کسانى که به خاطر پوشانده شدن گناه و عیوبشان، مغرورند و چه بسیارند افرادى که به خاطر گفته هاى خوب درباره آنان مفتون شده اند. خداوند هیچ بنده اى را به چیزى همانند «املاء» مبتلا نکرده است.[۲]

۱) تفسیر نورالثقلین.

۲) تحف العقول، ص ۲۰۳٫

 

پیام ها:

۱- کفر، مانع شناخت حقیقت است. «لا یحسبن الّذین کفروا…»

۲- کوتاه یا بلند بودن عمر وزمان رفاه، بدست خداست. «نملى لهم… نملى لهم»

۳- همه ى انسان ها دنبال خیر هستند، لکن بعضى در مصداق اشتباه مى کنند. «لایحسبن… خیر لانفسهم»

۴- مهلت هاى الهى، نشانه ى محبوبیّت نیست. «لایحسبنّ… خیر لانفسهم»

۵ – نعمت ها به شرطى سودمند هستند که در راه رشد و خیر قرار گیرند، نه شرّ و گناه. «انما نملى لهم لیزدادوا اثماً»

۶- طول عمر مهم نیست، بهره از عمر مهم است. «انّما نملى لهم»

امام سجاد علیه السلام در دعاى مکارم الاخلاق چنین مى فرماید: خدایا! اگر عمر من چراگاه شیطان خواهد شد، آن را کوتاه بگردان.

۷- زود قضاوت نکنید، پایان کار و آخرت را نیز به حساب بیاورید. «انّما نملى لهم خیر… و لهم عذاب مهین»

۸ – رفاه و حاکمیّت ستمگران، نشانه ى رضاى خداوند از آنان نیست. چنانکه دلیلى بر سکوت ما در برابر آنان نمى باشد. «نملى لهم… لهم عذاب مهین»

۹- عذاب هاى آخرت، انواع و مراحل متعدّد دارد. «عذاب الیم» در آیه قبل، و «عذاب مهین» در این آیه.

 

تفسیر آیه ۱۷۹ سوره آل عمران:

مَا کَانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّى یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشَاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَکُمْ أَجْرٌ عَظِیمٌ ﴿۱۷۹﴾
خدا بر آن نیست که مؤمنان را به این [حالى] که شما بر آن هستید واگذارد تا آنکه پلید را از پاک جدا کند و خدا بر آن نیست که شما را از غیب آگاه گرداند ولى خدا از میان فرستادگانش هر که را بخواهد برمى‏ گزیند پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و اگر بگروید و پرهیزگارى کنید براى شما پاداشى بزرگ خواهد بود (۱۷۹)

نکته ها:

این آیه، آخرین آیه درباره ى جنگ اُحد است که مى فرماید: جهان یک آزمایشگاه بزرگ است وچنین نیست که هر کس ادّعاى ایمان کند رها شود و در جامعه به طور عادّى زندگى کند، بلکه شکست ها و پیروزى ها، براى شناخته شدن نهان انسان هاست. بعضى مؤمنان خواستار آگاهى از غیب و نهان انسان ها بودند و مى خواستند از طریق غیب منافقان را بشناسند، نه از طریق آزمایش که این آیه مى فرماید: راه شناخت، آزمایش است نه غیب، و شناسایى خوب و بد، از طریق آزمایش هاى تدریجى صورت مى گیرد. چون اگر به علم غیب، افراد بد و خوب شناخته شوند، شعله ى امید خاموش و پیوندهاى اجتماعى گسسته و زندگى دچار هرج و مرج مى شود.

 

پیام ها:

۱- خداوند، کفّار را به حال خود رها مى کند؛ «نملى لهم لیزدادوا اثماً» ولى مؤمنان را رها نمى کند. «ما کان اللّه لیذر المؤمنین»

۲- جداسازى پاک از پلید، از سنّت هاى الهى است. «حتى یمیز الخبیث من الطیّب»

۳- ایمان و کفر افراد، از امور درونى وغیبى است که باید از طریق آزمایش ظاهر شود، نه علم غیب. «حتّى یمیز الخبیث من الطیّب و ما کان اللَّه لیطلعکم على الغیب»

۴- زندگى با مردم باید بر اساس ظاهر آنان باشد، آگاهى بر اسرار مردم، زندگى را فلج مى کند. «و ما کان اللّه لیطلعکم على الغیب»

۵ – علم غیب، مخصوص خداست و فقط به بعضى از پیامبران برگزیده اش، آن هم در حدّ اطلاع بر غیب نه تمام ابعاد آن، بهره اى داده است. «لیطلعکم»

۶- هر چند زندگى باید به نحو عادّى سپرى شود، ولى خدا به افرادى علم غیب را عطا مى کند. «ولکن اللّه یجتبى من رسله»

۷- درجات انبیا یکسان نیست. «یجتبى من رسله من یشاء»

۸ – خداوند علم غیب را به کسانى مى دهد که از جانب او صاحب رسالتى باشند. «ولکن اللّه یجتبى من رسله»

۹- ایمان قلبى باید همراه با تقواى عملى باشد. «تؤمنوا و تتقوا»

۱۰- طیب وپاکى اصالت داشته وپایدار است، ولى خبث عارضى ورفتنى است. «یمیزالخبیث من الطیّب» جداکردن ناپاک از پاک، نشانه عارضى بودن ناپاک است.

 

تفسیر آیه ۱۸۰ سوره آل عمران:

وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ﴿۱۸۰﴾
و کسانى که به آنچه خدا از فضل خود به آنان عطا کرده بخل مى ‏ورزند هرگز تصور نکنند که آن [بخل] براى آنان خوب است بلکه برایشان بد است به زودى آنچه که به آن بخل ورزیده‏ اند روز قیامت طوق گردنشان مى ‏شود میراث آسمانها و زمین از آن خداست و خدا به آنچه مى ‏کنید آگاه است (۱۸۰)

پیام ها:

۱- واقع بین باشید واز خیال و گمان انحرافى دورى کنید. «لایحسبنّ»

۲- مال که از آنِ تو نیست، پس بخل چرا؟ «اتاهم اللّه من فضله»

۳- سرچشمه ى بخل، ناآگاهى و تحلیل غلط از خیر و شرّ است. «لایحسبنّ الّذین یبخلون… خیرا لهم بل هو شرّ لهم»

۴- یکى از وظایف انبیا، اصلاح بینش و تفکّر انسان هاست. «لایحسبنّ…هو خیرا لهم بل هو شرّ لهم»

۵ – حبّ دنیا، شرور را نزد انسان خیر جلوه مى دهد. «لا یحسبنّ… هو خیر»

۶- در قیامت، برخى جمادات نیز محشور مى شوند. «سیطوقون ما بخلوا»

۷- معاد، جسمانى است. «سیطوقون ما بخلوا»

۸ – قیامت، صحنه ى ظهور خیر و شرّ واقعى است. «هو شرّ لهم سیطوّقون ما بخلوا»

۹- انسان، در تصرّف اموال خود آزاد مطلق نیست. «سیطوقون ما بخلوا»

۱۰- قیامت، صحنه ى تجسّم عمل است. «سیطوقون ما بخلوا» در حدیث آمده است: هر کس زکات مال خود را ندهد، در قیامت اموالش به صورت مار و طوقى بر گردنش نهاده مى شود.[۱]

۱۱- زمان برپایى قیامت، دور نیست. «سیطوقوّن»

۱۲- اسیر مال شدن در دنیا، موجب اسارت در آخرت است. «سیطوّقون»

۱۳- بدترین نوع شکنجه، شلاق خوردن از دست محبوب هاست. آنچه را در دنیا بخل ورزیده ایم، همان مایه ى عذاب ما مى شود. «سیطوّقون ما بخلوا»

۱۴- خداوند هم صاحب میراث ماندگار دنیاست و هم نیازمند انفاق ما نیست. پس دستور انفاق، براى سعادت خود ماست. «و للَّه میراث السموات والارض»

۱۵- وارث واقعى همه چیز و همه کس خداست. ما با دست خالى آمده ایم و با دست خالى مى رویم، پس بخل چرا؟ «و للَّه میراث السموات والارض»

۱) تفسیر نورالثقلین ؛ کافى، ج ۳، ص ۵۰۲٫

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۷۳ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر