سبز قامتپنج شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 75 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۷۵ – آیات ۱۸۷ تا ۱۹۴ سوره آل‏ عمران

تفسیر قرآن کریم صفحه 75 - آیات 187 تا 194 سوره آل‏ عمران

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۷۵

سوره: آل عمران

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۸۷ سوره آل عمران:

وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَبِئْسَ مَا یَشْتَرُونَ ﴿۱۸۷﴾
و [یاد کن] هنگامى را که خداوند از کسانى که به آنان کتاب داده شده پیمان گرفت که حتما باید آن را [به وضوح] براى مردم بیان نمایید و کتمانش مکنید پس آن [عهد] را پشت‏ سر خود انداختند و در برابر آن بهایى ناچیز به دست آوردند و چه بد معامله‏ اى کردند (۱۸۷)

نکته ها:

امام باقرعلیه السلام درباره این آیه فرمودند: خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت که آنچه درباره ى حضرت محمّد صلى الله علیه وآله در تورات و انجیل آمده است براى مردم بگویند و کتمان نکنند.[۱]

اگر امروز میلیون ها مسیحى، یهودى و مجوسى در دنیا هست، همه به سبب سکوت نابجاى دانشمندان آنهاست. به گفته ى صاحب تفسیر اطیب البیان، بیش از شصت مورد بشارت اسلام و پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله در عهدین آمده است، ولى دانشمندان اهل کتاب همه را رها کرده اند.

۱) بحار، ج ۹، ص ۱۹۲ ؛ تفسیر قمى، ج ۱، ص ۱۲۸٫ (به نقل از تفسیر راهنما)

 

پیام ها:

۱- خداوند براى هدایت مردم، از دانشمندان پیمان مخصوص گرفته است. «اخذ اللّه میثاق الّذین اوتوا الکتاب لتبیّننّه للناس»
۲- بیان حقایق باید به نوعى باشد که چیزى براى مردم مخفى نماند. «لتبیّننّه للناس و لاتکتمونه»
۳- وظیفه ى دانشمندان، تبیین کتاب آسمانى براى مردم است. «لتبیّننّه للنّاس»
۴- انگیزه ى سکوت دانشمندان از بیان حق، رسیدن به مال و مقام و یا حفظ آن است. «واشتروا به ثمناً قلیلاً»
۵ – علم به تنهایى براى سعادت و نجات کافى نیست، بى اعتنایى به مال و مقام نیز لازم است. «اوتوا الکتاب… اشتروا به ثمناً قلیلا»
۶- هرچه در برابر کتمان آیات الهى گرفته شود اندک است. «…اشتروابه ثمناً قلیلا»
۷- عمل به دین و تعهّدات الهى ارزش والا دارد. اگر به هر مقام و مالى برسیم، ولى آن را از دست بدهیم باخته ایم. «ثمناً قلیلا بئس ما یشترون»

 

تفسیر آیه ۱۸۸ سوره آل عمران:

لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَا أَتَوْا وَیُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُوا بِمَا لَمْ یَفْعَلُوا فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَهٍ مِنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۱۸۸﴾
البته گمان مبر کسانى که بدانچه کرده‏ اند شادمانى مى کنند و دوست دارند به آنچه نکرده‏ اند مورد ستایش قرار گیرند قطعا گمان مبر که براى آنان نجاتى از عذاب است [که] عذابى دردناک خواهند داشت (۱۸۸)

نکته ها:

مردم سه دسته اند:

۱- گروهى که کار مى کنند وانتظار پاداش یا تشکّر از مردم ندارند. «لانرید منکم جزاء و لاشکورا»[۱]

۲- گروهى که کار مى کنند تا مردم بدانند و ستایش کنند. «رئاء الناس»[۲]

۳- گروهى که کار نکرده، انتظار ستایش از مردم دارند. «یحمدوا بمالم یفعلوا…»

از مواردى که غیبت جایز است، در مورد کسى است که ادّعاى مقام یا تخصّص یا مسئولیّتى را مى کند که صلاحیّت آن را ندارد. «یحبّون ان یحمدوا بما لم یفعلوا»

براى اینکه این تمایل نابجا – ستایش بدون عمل – کور شود، در اسلام هرگونه تملّق و چاپلوسى منع شده است.

۱) انسان، ۹٫

۲) نساء، ۳۸٫

 

پیام ها:

۱- رذایل اخلاقى، همچون عُجب و غرور و انتظار تملّق از مردم، هلاکت قطعى را به دنبال دارد. «یفرحون… یحبّون… فلا تحسبنّهم بمفازه»

۲- قرآن، هرگونه تحلیل و تفسیر نابجا را نسبت به هر کس و هر موردى محکوم مى کند.[۱] «لاتحسبنّ… فلا تحسبنّهم»

۳- خداوند نه تنها براى رفتار، بلکه براى خواسته هاى خیر و شرّ انسان نیز حساب باز مى کند.[۲] «یحبّون ان یحمدوا… لهم عذاب الیم»

۴- آنچه خطرش بیشتر است، توقّع حمد است، نه توقّع شکر و مدح. زیرا در حمد، نوعى ستایش آمیخته با پرستش نهفته است. «یحبّون ان یحمدوا»

۵ – گنهکار ممکن است پشیمان شده، توبه کند و نجات یابد، ولى افراد مغرور، حتى در صدد توبه برنمى آیند، لذا امیدى به نجات آنان نیست. «ولاتحسبنّهم بمفازه من العذاب»

۶- کسانى که در دنیا گرفتار اوهامِ خودپرستى و اسیر زندان «منیّت» هستند، در قیامت نیز اسیر و گرفتار عذاب الهى اند. «و لهم عذاب الیم»

۱) آیاتى که با کلماتِ «لاتحسبنّ»، «لایحسبنّ»، «أفَحسبتم» آغاز شده، بیانگر همین معناست.

۲) در جاى دیگر نیز نسبت به کسانى که دوست دارند فحشا در جامعه رواج یابد وعده ى عذاب مى دهد. «یحبّون ان تشیع الفاحشه… لهم عذاب الیم» نور، ۱۹٫

 

تفسیر آیه ۱۸۹ سوره آل عمران:

وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۱۸۹﴾
و فرمانروایى آسمانها و زمین از آن خداست و خداوند بر هر چیزى تواناست (۱۸۹)

نکته ها:

حکومت خداوند نسبت به جهان، حقیقى است نه اعتبارى، چون وجود و بقاى هرچیز تنها بدست اوست. براى ایجاد مى فرماید: «کن فیکون»[۱] و براى محو مى فرماید: «ان یشأ یذهبکم و یأت بخلقٍ جدید»[۲]

حکومت خداوند دائمى و همیشگى است، ولى حکومت هاى غیرالهى چند صباحى بیش نیست. «تلک الایام نداولها بین الناس»[۳] آرى، این نوع حکومت حقیقى و دائمى تنها در انحصار خداوند است. «وللّه مُلکُ السموات والارض»

۱) بقره، ۱۱۷٫

۲) فاطر، ۱۶٫

۳) آل عمران، ۱۴۰٫

 

پیام ها:

۱- در قرآن هرجا سخن از حاکمیّت الهى است، آسمان ها قبل از زمین مطرح شده و این نشانگر وسعت و عظمت آسمان هاست. «ملک السموات والارض»

۲- بسیارند افرادى که حکومت در دست آنهاست، ولى نمى توانند به خواسته هاى خود جامه ى تحقّق بپوشانند، ولى خداوند هم حکومت دارد و هم بر هر کارى قادر است. «ملک السموات… على کل شى ءٍ قدیر»

 

تفسیر آیه ۱۹۰ سوره آل عمران:

إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ ﴿۱۹۰﴾
مسلما در آفرینش آسمانها و زمین و در پى یکدیگر آمدن شب و روز براى خردمندان نشانه‏ هایى [قانع کننده] است (۱۹۰)

نکته ها:

در تفاسیر فخررازى، قرطبى و مراغى آمده است: از عایشه پرسیدند: بهترین خاطره اى که از رسول خدا صلى الله علیه وآله به یاد دارى چیست؟ گفت: تمام کارهاى پیامبر شگفت انگیز بود، امّا مهم تر از همه براى من، این بود که رسول خدا شبى در منزل من استراحت مى کرد، هنوز آرام نگرفته بود که از جا برخاست، وضو گرفت و به نماز ایستاد و بقدرى گریه کرد که جلو لباسش تر شد، بعد به سجده رفت و به اندازه اى گریه کرد که زمین تر شد. صبح که بلال آمد سبب این همه گریه را پرسید، فرمود: دیشب آیاتى از قرآن بر من نازل شده است. آنگاه آیات ۱۹۰ تا ۱۹۴ سوره آل عمران را قرائت کرد وفرمود: واى برکسى که این آیات را بخواند و فکر نکند.

در تفسیر کبیر فخررازى و مجمع البیان از حضرت على علیه السلام نقل شده است که فرمود: رسول خداصلى الله علیه وآله همواره قبل از نماز شب این آیات را مى خواند. و در احادیث سفارش شده است که ما نیز این آیات را بخوانیم.

در تفسیر نمونه از «نوف بکّالى» صحابه ى خاصّ حضرت على علیه السلام نقل شده است که شبى خدمت حضرت على علیه السلام بودم. امام از بستر بلند شد و این آیات را خواند. سپس از من پرسید: خوابى یا بیدار؟ عرض کردم بیدارم. فرمود: خوشا به حال کسانى که آلودگى هاى زمین را پذیرا نگشتند و در آسمان ها سیر مى کنند.

کلمه «اَلباب» جمع «لُبّ» به معناى عقل خالص و دور از وهم و خیال است.

 

پیام ها:

۱- آفرینش جهان، هدفدار است. «خلق السموات… لایات لاولى الالباب»

۲- هستى شناسى، مقدّمه ى خداشناسى است. «خلق السموات…لایات»

برگ درختانِ سبز، در نظر هوشیار هر ورقش دفترى است، معرفت کردگار

۳- اختلاف ساعات شب و روز در طول سال، در نظر خردمندان تصادفى نیست. «و اختلاف اللیل و النّهار لَایات»

۴- قرآن، مردم را به تفکّر در آفرینش ترغیب مى کند. «خلق… لَایات لاولى الالباب»

۵ – هرکه خردمندتر است باید نشانه هاى بیشترى را دریابد. «لَایات لاولى الالباب»

۶- آفرینش، پر از راز و رمز، و ظرافت و دقّت است که تنها خردمندان به درک آن راه دارند. «لَایات لاولى الالباب»

 

تفسیر آیه ۱۹۱ سوره آل عمران:

الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿۱۹۱﴾
همانان که خدا را [در همه احوال] ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد مى کنند و در آفرینش آسمانها و زمین مى‏ اندیشند [که] پروردگارا اینها را بیهوده نیافریده‏ اى منزهى تو پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار (۱۹۱)

نکته ها:

به فرموده ى امام باقرعلیه السلام، افراد سالم، نماز را ایستاده و افراد مریض، نشسته و افراد عاجز، به پهلو خوابیده، به جا آورند.[۱]

۱) تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۳۳٫ (به نقل از تفسیر راهنما)

 

پیام ها:

۱- نشانه ى خردمندى، یاد خدا در هر حال است. «اولوا الالباب الّذین یذکرون اللّه قیاماً و قعوداً و على جنوبهم»

۲- اهل فکر، باید اهل ذکرباشند. «اولوا الالباب الّذین یذکرون … و یتفکّرون»

۳- ایمان بر اساس فکر و اندیشه ارزشمند است. «یتفکّرون فى خلق السموات و الارض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً»

۴- ایمان و اعتراف با تمام وجود ارزش دارد. نباید به اعتراف زبانى اکتفا کرد. «یتفکّرون… ربّنا ما خلقت…»

۵ – ذکر وفکر، همراه یکدیگر ارزش است. متأسفانه کسانى ذکر مى گویند، ولى اهل فکر نیستند وکسانى اهل فکر هستند، ولى اهل ذکر نیستند. «یذکرون… یتفکّرون»

۶- آنچه سبب رشد و قرب است، ذکر و فکر دائمى است نه موسمى. «یذکرون» و «یتفکّرون» فعل مضارع اند که نشان استمرار است.

۷- شناختِ حسّى طبیعت کافى نیست، تعقّل و تفکّر لازم است. «یتفکّرون فى خلق السموات والارض»

۸ – کسى که در آفرینش آسمان ها و زمین فکر کند، پى مى برد که خالق هستى، پروردگار ما نیز هست. «یتفکّرون… ربّنا»

۹- آفرینش بیهوده نیست، گرچه همه اسرار آن را درک نکنیم. «ماخلقت هذاباطلاً»

۱۰- اوّل تعقّل و اندیشه، سپس ایمان و عرفان،آنگاه دعا و مناجات. «یتفکّرون… ربّنا… فقنا»

۱۱- اگر هستى بیهوده و باطل نیست، ما هم نباید بیهوده و باطل باشیم. «ماخلقت هذا باطلاً… فقنا عذاب النار»

۱۲- هستى هدفدار است، پس هر چه از هدف الهى دور شویم به دوزخ نزدیک مى شویم. «فقنا عذاب النّار»

۱۳- قبل از دعا، خدا را ستایش کنیم. «سبحانک فقنا…»

۱۴- ثمره ى عقل و خرد، ترس از قیامت است. «اولوا الالباب… فقنا عذاب النار»

 

تفسیر آیه ۱۹۲ سوره آل عمران:

رَبَّنَا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ ﴿۱۹۲﴾
پروردگارا هر که را تو در آتش درآورى یقینا رسوایش کرده‏ اى و براى ستمکاران یاورانى نیست (۱۹۲)

نکته ها:

از امام باقرعلیه السلام درباره ى «و ما للظالمین من انصار» سؤال کردند، حضرت فرمودند: یعنى آنها امامانى ندارند تا آنان را به نام بخوانند، (و از آنان شفاعت کنند).[۱]

۱) تفسیر عیّاشى، ج ۱، ص ۲۱۱

 

پیام ها:

۱- آتش قیامت سخت است، امّا نزد اولوا الالباب که خواهان کرامت انسان هستند خوارى ورسوایى قیامت، دردناک تر از آن است. «من تدخل النّار فقد اخزیته»

۲- ستمگران، از شفاعتِ دیگران محروم هستند. «ما للظالمین من انصار»

 

تفسیر آیه ۱۹۳ سوره آل عمران:

رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ ﴿۱۹۳﴾
پروردگارا ما شنیدیم که دعوتگرى به ایمان فرا مى‏ خواند که به پروردگار خود ایمان آورید پس ایمان آوردیم پروردگارا گناهان ما را بیامرز و بدیهاى ما را بزداى و ما را در زمره نیکان بمیران (۱۹۳)

نکته ها:

شاید مراد از «ذنوب» گناهان کبیره باشد و مراد از «سیّئات» گناهان صغیره، چنانکه در آیه ى شریفه «ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفّر عنکم سیّئاتکم…»[۱] «سیّئات» در برابر «کبائر» آمده است. و ممکن است مراد از «سیّئات» آثار گناه باشد.

در برابر خردمندانى که دعوت ایمان را اجابت کرده و مى گویند: «سَمِعنا»، افرادى هستند که نسبت به این دعوت بى اعتنایى مى کنند و در قیامت با حسرت تمام مى گویند: «لوکنّا نسمع او نعقل ما کنّا فى اصحاب السعیر»[۲]

۱) نساء، ۳۱٫

۲) ملک، ۱۰٫

 

پیام ها:

۱- خردمندان، آماده ى پذیرش حقّ هستند و در کنار پاسخگویى به نداى فطرت، به نداى انبیا، علما و شهدا پاسخ مى دهند. «انّنا سمعنا منادیاً ینادى للایمان…»

۲- استغفار و اعتراف، نشانه ى عقل است. «اولواالالباب… ربّنا فاغفر لنا»

۳- از آداب دعا که زمینه ى عفو الهى را فراهم مى کند، توجّه به ربوبیّت الهى است. «ربّنا فاغفر لنا»

۴- ایمان، زمینه ى دریافت مغفرت است. «امنّا، فاغفر لنا»

۵ – دیگران را در دعاى خود شریک کنیم. «فاغفر لنا»

۶- پرده پوشى وعفو، از شئون ربوبیّت واز شیوه هاى تربیت است. «ربّنا… کفّرعنّا»

۷- مرگِ انسان با اراده الهى است. «توفّنا»

۸ – خردمندانِ دوراندیش، مرگ با نیکان را آرزو مى کنند و به فکر حسن عاقبت هستند. «توفّنا مع الابرار»

۹- ابرار مقامى دارند که خردمندان آرزوى آن را مى کند. «اولواالالباب…توفّنا مع الابرار»

 

تفسیر آیه ۱۹۴ سوره آل عمران:

رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِکَ وَلَا تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ ﴿۱۹۴﴾
پروردگارا و آنچه را که به وسیله فرستادگانت به ما وعده داده‏ اى به ما عطا کن و ما را روز رستاخیز رسوا مگردان زیرا تو وعده‏ ات را خلاف نمى ‏کنى (۱۹۴)

نکته ها:

در این چند آیه، خداوند متعال مسیر رشد خردمندان و اولوا الالباب را این گونه ترسیم مى کند: یاد خدا، فکر، رسیدن به حکمت، تسلیم انبیا شدن، استغفار، خوب مردن، در انتظار الطاف الهى و نجات از رسوایى و خوارى.

در آیات قبل ایمان خردمندان به خداوند و قیامت مطرح بود و در این آیه ایمان به نبوّت نیز مطرح شده است. «ما وعدتنا على رسلک»

تکرار «ربّنا» در سخنان اولواالالباب، نشان شیفتگى آنان به ربوبیّت الهى است.

اولوا الالباب، هم عزّت دنیا را مى خواهند و هم عزّت آخرت را. جمله ى «آتنا ما وعدتنا على رسلک» مربوط به دنیاست که خداوند وعده نصرت به اهل حقّ داده است: «انّا لننصر رسلنا»[۱] وجمله ى «و لاتخزنا» مربوط به عزّت در آخرت است.

۱) غافر، ۵۱٫

 

پیام ها:

۱- وفاى به وعده، از شئون ربوبیّت الهى است. «ربّنا اتنا ما وعدتنا»

۲- گرچه خداوند به وعده هاى خود وفا مى کند، لکن ما نیز باید دعا کنیم. «اتنا ما وعدتنا»

۳- خردمندان به همه ى انبیا وهمه وعده هاى الهى ایمان دارند. «ماوعدتنا على رسلک»

۴- نهایت آرزوى خردمندان، رسیدن به الطاف الهى و نجات از دوزخ و رسوایى در قیامت است. «اتنا ما وعدتنا، ولاتخزنا یوم القیمه»

۵ – بیم و امید باید در کنار هم باشد. «اتنا ما وعدتنا… ولاتخزنا»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۷۵ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر