سبز قامتدوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 78 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۷۸ – آیات ۷ تا ۱۱ سوره النساء

تفسیر قرآن کریم صفحه 78 - آیات 7 تا 11 سوره النساء

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۷۸

سوره: النساء

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۷ سوره النساء:

لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیبًا مَفْرُوضًا ﴿۷﴾
براى مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بر جاى گذاشته‏ اند سهمى است و براى زنان [نیز] از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بر جاى گذاشته‏ اند سهمى [خواهد بود] خواه آن [مال] کم باشد یا زیاد نصیب هر کس مفروض شده است (۷)

پیام ها:

۱- زنان همانند مردان حقّ ارث دارند و دین، حافظ حقوق آنان است. «للرّجال نصیب… للنّساء نصیب»

۲- ارث، از اسباب مالکیّت است. «للرّجال نصیبٌ»

۳- خویشاوندى که نزدیک تر است، در ارث مقدّم تر است. «الاقربون»

۴- تقسیم عادلانه ى میراث، مهمّ است ،نه مقدار آن.«قَلّ منه او کثر»

۵ – سهم ارث، تغییر ناپذیر است. «نصیباً مفروضا»

 

تفسیر آیه ۸ سوره النساء:

وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَهَ أُولُو الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا ﴿۸﴾
و هر گاه خویشاوندان یتیمان و مستمندان در تقسیم [ارث] حاضر شدند [چیزى] از آن را به ایشان ارزانى دارید و با آنان سخنى پسندیده گویید (۸)

نکته ها:

از اینکه کلمه ى «اولواالقربى» در کنار «الیتامى» و «المساکین» آمده، معلوم مى شود که مراد از بستگان، بستگانى هستند که فقیرند وبه طور طبیعى ارث نمى برند، و سفارش عاطفى آخر آیه نیز این معنا را تأیید مى کند.

 

پیام ها:

۱- به نگاه ها، حضورها وتوقّعات طبیعى محرومان توجّه کنید. «واذا حضر القسمه»

۲- اموال ارثى را مخفیانه تقسیم نکنید، تا امکان حضور دیگران هم باشد. «حَضر القسمه اولوا القربى»

۳- در تقسیم ارث، علاوه بر افرادى که سهم مشخّص دارند، به فکر محرومان و یتیمان نیز باشید. «نصیباً مفروضاً… فارزقوهم منه»

۴- با هدایاى مالى و زبان شیرین، از کینه ها و حسادت ها، پیشگیرى و پیوندهاى خانوادگى را مستحکم تر کنید. «فارزقوهم … قولوا»

۵ – هدایاى مادّى، همراه با محبّت و عواطف معنوى باشد. «قولوا لهم قولاً معروفاً»

 

تفسیر آیه ۹ سوره النساء:

وَلْیَخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّهً ضِعَافًا خَافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَلْیَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا ﴿۹﴾
و آنان که اگر فرزندان ناتوانى از خود بر جاى بگذارند بر [آینده] آنان بیم دارند باید [از ستم بر یتیمان مردم نیز] بترسند پس باید از خدا پروا دارند و سخنى [بجا و] درست گویند (۹)

نکته ها:

به گفته ى روایات، خوردن مال یتیم، هم بازتاب دنیوى دارد و هم اخروى. در دنیا خسارت به اولاد مى رسد، که در این آیه مطرح شده و در آخرت، عذاب دوزخ دارد که در آیه ى بعد مطرح شده است.[۱]

ممکن است مراد آیه، نهى از انفاق و وصیت هاى غیر متعادل باشد، بدین معنا که: مبادا با داشتن کودکان خردسال و ضعیف، همه ى اموال خود را وقف یا انفاق کنید و پس از مرگ، اولاد خود را در فقر و بدبختى رها سازید.[۲] و ممکن است خطاب آیه به کسانى باشد که فرزندان عقب افتاده دارند، تا آینده ى آنان را با برنامه ریزى تأمین کنند.[۳]

در رسیدن به خیر یا شرّ، میان نسل ها ارتباط است، زیرا آثار عمل محدود به عمر ما نیست، شرّ کار پدر به فرزند مى رسد و به عکس، اولاد از آثار کار نیک پدر بهره مند مى شود. داستان موسى و خضر و مرمّت دیوارى که گنج یتیم را در خود داشت، از نمونه هاى آن است که قرآن درباره آن مى فرماید: «کان أبوهماصالحاً»[۴]

۱) تفسیر نورالثقلین.

۲) تفسیر مجمع البیان.

۳) تفسیر کبیرفخررازى.

۴) کهف، ۸۲٫

 

پیام ها:

۱- باید خود را جاى دیگران گذاشت، تا دردها را بهتر درک کرد. با یتیمان مردم چنان رفتار کنیم که دوست داریم با یتیمان ما آنگونه رفتار شود. «ترکوا من خلفهم ذرّیهً ضعافاً»

۲- هرکه آتشى روشن کند، دودش به چشم خودش مى رود. ظلم امروز به ایتام مردم، به صورت سنّت در جامعه در مى آید و فردا دامن یتیمان ما را هم مى گیرد. «ولیخش الّذین لو ترکوا…»

۳- در شیوه هاى تبلیغى، باید از عواطف وفطریّات هم استفاده کرد. «ذرّیه ضعافاً»

۴- نه خیانت در اموال یتیمان، نه خشونت در گفتار با آنان. «فلیتّقوااللّه ولیقولوا…»

۵ – یتیمان، در کنار لباس وخوراک، به محبّت و عاطفه و ارشاد هم نیاز دارند. «ولیقولوا قولاً سدیداً»

 

تفسیر آیه ۱۰ سوره النساء:

إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا ﴿۱۰﴾
در حقیقت کسانى که اموال یتیمان را به ستم مى ‏خورند جز این نیست که آتشى در شکم خود فرو مى ‏برند و به زودى در آتشى فروزان درآیند (۱۰)

نکته ها:

علامه طباطبایى این آیه را دلیل بر تجسّم اعمال در قیامت دانسته است، زیرا قرآن مى فرماید: مال یتیم به صورت آتش مى شود و خورنده ى آن را مى سوزاند.

 

پیام ها:

۱- چهره ى واقعى خوردن مال یتیم در دنیا، به صورت خوردن آتش در قیامت آشکار خواهد شد. «یأکلون اموال الیتامى… یأکلون… نارا»

۲- حضور در منزل ایتام و خوردن از مال آنان، در صورتى که مایه ى ضرر و زیان به آنان نباشد، اشکالى ندارد. «یأکلون… ظلما»

 

تفسیر آیه ۱۱ سوره النساء:

یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلَادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ فَإِنْ کُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ وَإِنْ کَانَتْ وَاحِدَهً فَلَهَا النِّصْفُ وَلِأَبَوَیْهِ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِنْ کَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ کَانَ لَهُ إِخْوَهٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ یُوصِی بِهَا أَوْ دَیْنٍ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ لَا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعًا فَرِیضَهً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿۱۱﴾
خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش مى ‏کند سهم پسر چون سهم دو دختر است و اگر [همه ورثه] دختر [و] از دو تن بیشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترک است و اگر [دخترى که ارث مى ‏برد] یکى باشد نیمى از میراث از آن اوست و براى هر یک از پدر و مادر وى [=متوفى] یک ششم از ماترک [مقرر شده] است این در صورتى است که [متوفى] فرزندى داشته باشد ولى اگر فرزندى نداشته باشد و [تنها] پدر و مادرش از او ارث برند براى مادرش یک سوم است [و بقیه را پدر مى ‏برد] و اگر او برادرانى داشته باشد مادرش یک ششم مى ‏برد [البته همه اینها] پس از انجام وصیتى است که او بدان سفارش کرده یا د ینى [که باید استثنا شود] شما نمى دانید پدران و فرزندانتان کدام یک براى شما سودمندترند [این] فرضى است از جانب خدا زیرا خداوند داناى حکیم است (۱۱)

نکته ها:

گرچه دریافتى ارث زن نصف مرد است، ولى بهره گیرى اش دو برابر مرد است. فرض کنید مقدار موجودى ۳۰ باشد که دختر ۱۰ و پسر ۲۰ مى برد، ولى دختر به خاطر آنکه تعهّدى ندارد، سهم خود را پس انداز مى کند و براى مخارج زندگى از سهم پسر که ۲۰ بود بهره مند مى شود. پس نیاز خود را از سهم مرد تأمین کرده و سهم خود را ذخیره دارد. بنابراین دختر در گرفتن نصف مى گیرد، ولى در بهره گیرى کاملاً تأمین است.

در حدیثى از امام جوادعلیه السلام آمده است: هیچگونه هزینه فردى واجتماعى بر عهده زن نیست، علاوه بر آنکه هنگام ازدواج مهریه مى گیرد، ولى مرد هم مهریه مى دهد، هم خرج زن را عهده دار است. زن بى هیچ مسئولیّتى سهم ارث دریافت مى کند وحقّ پس انداز دارد ولى در بهره گیرى، از همان سهم مرد بهره مى گیرد.[۱]

احکام ارث، در تورات نیز بیان شده[۲] و در انجیل آمده است که مسیح گفت: من نیامده ام تا احکام تورات را تغییر دهم.

عرب جاهلى، زنان و کودکان را از ارث محروم مى کرد، ولى اسلام براى هریک از فرزند و همسر، متناسب با نیازهاى آنان سهم الارث قرار داد.

رسیدن ارث به فرزند، انگیزه ى فعّالیت بیشتر است. اگر انسان بداند که اموالش به فرزندش نمى رسد، چندان تحرّک از خود نشان نمى دهد. در فرانسه، هنگامى که قانون ارث لغو شد، فعّالیت هاى اقتصادى ضعیف شد.

بیشتر بودن سهم فرزندان متوفّى از والدین او، شاید براى آن است که والدین، سال هاى پایانى عمر را مى گذرانند و نیاز کمترى دارند. اگر متوفّى برادر نداشت، سهم مادر یک سوّم، و اگر داشت یک ششم، و باقى براى پدر است. شاید بدان جهت که مخارج برادران متوفّى معمولاً به عهده ى پدر است، نه مادر.

امام صادق علیه السلام فرمود: پرداخت بدهى میّت برانجام وصیّت او مقدّم است[۳] چنانکه اگر وصیّت او خلاف شرع باشد نباید عملى شود.[۴]

شخصى از اینکه زنش دختر زاییده بود، نگران بود. امام صادق علیه السلام این قسمت از آیه را براى او تلاوت فرمود که: «لاتدرون ایّهم اقرب لکم نفعاً»[۵]

۱) تفسیر نورالثقلین.

۲) تورات، سِفر اعداد، باب ۲۷، آیه ۸ – ۱۱٫

۳) تفسیر نورالثقلین.

۴) بحار، ج ۱۰۰، ص ۲۰۱ وتفسیر قمّى، ج ۱، ص ۶۵٫

۵) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها:

۱- اسلام، آیین فطرت است. آن گونه که وجود فرزند، تداوم وجود والدین است و خصوصیّات و صفات جسمى و روحى آنان به فرزند منتقل مى شود، اموال هم باید به فرزندان منتقل گردد. «یوصیکم اللّه فى اولادکم»

۲- وصیّت که حقّ خود انسان است، بر حقوق وارثان مقدّم است. «من بعد وصیّه»

۳- حقوق مردم، بر حقوق وارثان و بستگان مقدّم است. «من بعد… دین»

۴- در تفاوت سهم ارثِ بستگان، حکمت هایى نهفته است که ما نمى دانیم. سهم ارث، بر اساس مصالح واقعى بشر استوار است، هرچند خود انسان بى توجّه باشد. «لاتدرون ایهم اقرب لکم نفعاً»

۵ – علم و حکمت، دو شرط ضرورى براى قانونگذارى است. احکام ارث، بر علم و حکمت الهى استوار است. «فریضه من اللّه …حکیماً علیما»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۷۸ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر