سبز قامتجمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 82 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۸۲ – آیات ۲۴ تا ۲۶ سوره النساء

تفسیر قرآن کریم صفحه ۸۲ - آیات ۲۴ تا ۲۶ سوره النساء

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۸۲

سوره: النساء

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۲۴ سوره النساء:

وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِکُمْ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَهً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِیضَهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿۲۴﴾
و زنان شوهردار [نیز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى که مالک آنان شده‏ اید [این] فریضه الهى است که بر شما مقرر گردیده است و غیر از این [زنان نامبرده] براى شما حلال است که [زنان دیگر را] به وسیله اموال خود طلب کنید در صورتى که پاکدامن باشید و زناکار نباشید و زنانى را که متعه کرده‏ اید مهرشان را به عنوان فریضه‏ اى به آنان بدهید و بر شما گناهى نیست که پس از مقرر با یکدیگر توافق کنید مسلما خداوند داناى حکیم است (۲۴)

نکته ها:

کلمه ى «مُحصَنات» از نظر لغوى، یعنى آنچه در حِصن و حریم باشد و از دسترسى دیگران منع شود. ریشه این کلمه در قرآن، در مورد سه گروه استعمال شده است:

۱- زنان عفیف وپاکدامن. چنانکه خداوند درباره حضرت مریم مى فرماید: «التى احصنت فرجها»[۱]

۲- زنان شوهردار. زیرا شوهر نقش حفاظت از عفت زن را به عهده دارد. مراد از «المحصنات من النساء» در آیه مورد بحث، همین معنى است.

۳- زنان آزاده که اسیر جنگى نبوده و کنیز نیستند. زیرا اسارت سبب پاره شدن پرده هاى عفّت و حیاى زن مى گردد و بى عفّتى در میان کنیزان شایع بوده است. مراد از «المحصنات المؤمنات» در آیه بعد، این معناست.

کلمه ى «مُسفِحین» از «سفاح» به معناى زنا مى باشد.

اسارت براى زنان کافر، به منزله ى طلاق آنان از شوهران است. مثل ایمان آوردن زن، که اگر شوهرش به کفر ادامه دهد، ایمان آوردن او را از شوهر جدا مى کند.

ازدواج با زن شوهردار، از نظر اسلام حرام است، از هر مذهب وملت که باشد. ولى چون اسارت به منزله ى طلاق است، زن اسیر، پس از اسارت به مدّت یکبار قاعده شدن، و اگر باردار است تا وضع حمل باید عده نگهدارد و در مدّت عده هیچ گونه ارتباط زناشویى با او جایز نیست. این طرح زناشویى بعنوان همسر یا کنیز، از طرح بازگرداندن به کفّار یا رها کردن و بى سرپرست گذاشتن، بهتر است.

کلمه ى «مُتعه» همچون کلمه ى حج، صلوه، ربا و غنیمت، داراى معناى شرعى است، نه لغوى. بنابراین به قول علامه در تفسیر المیزان شکّى در آن نیست که مراد از جمله ى «استمتعتم» مُتعه است.

پرداخت اجر، «آتوهنّ اجورهنّ» در مُتعه مربوط به استمتاع است، «فما استمتعتم» در حالى که اگر مراد آیه نکاح دائم باشد، باخواندن عقد مهریه لازم است، خواه استمتاع بشود یا نشود، لکن قبل از آمیزش اگر طلاق صورت گرفت، نصف مهریه پرداخت مى شود.

جمله ى «فمااستمتعتم به منهنّ فاتوهنّ اُجورهنّ» به فرموده اهل بیت علیهم السلام[۲] واکثر تفاسیر اهل سنّت، مربوط به ازدواج موقّت است که خلیفه دوّم آن را حرام کرد، با آنکه کسى حقّ تحریم حکم خدا را ندارد. واگر حرام نمى شد به گفته روایات،[۳] کسى مرتکب زنا نمى شد مگر افراد شقىّ. ازدواج موقّت یک طرح صحیح است و دنیا بخاطر نداشتن آن، زنا را آزاد کرده است. ازدواج موقّت یک ضرورت اجتماع است و در روایات اهل سنّت مى خوانیم، جواز مُتعه به خاطر دورى از همسر و بروز جنگ ها بوده که الآن نیز همان شرایط موجود است. مُتعه طرحى براى حل این مشکل اجتماعى و جلوگیرى از فساد است وتا قیامت هم جنبه شرعى دارد.

دستاویز بعضى این است که در قرآن موضوع عدّه و ارث و حفظ فروج، نسبت به ازدواج مطرح است و متعه ازدواج نیست. ولى پاسخ ما این است:

اوّلاً نام ازدواج به متعه هم گفته مى شود، و ثانیاً در متعه هم عدّه لازم است وفقط قانون ارث زن از مرد یا بالعکس، در متعه استثنا شده است.

چند پرسش:

۱- آیا ازدواج موقّت نقابى بر چهره ى فحشا نیست؟

پاسخ: خیر، زیرا:

الف: در ازدواج موقّت زن فقط در اختیار یک نفر است.

ب: حداقل چهل و پنج روز باید عدّه نگاه دارد.

ج: مولود مُتعه همچون مولود همسر دائمى است.

۲- آیا مردان هوسباز از این قانون سوء استفاده نمى کنند؟

پاسخ: ممکن است از هر قانون مفید و ضرورى افرادى سوء استفاده کنند. مگر از انگور شراب نمى سازند؟ مگر زمانى که بعضى از سفر حج سوء استفاده کردند، باید منکر سفر حج شد؟

۳- تکلیف فرزندان مُتعه چیست؟

پاسخ: در حقوق و ارث و امثال آن، هیچ فرقى با فرزندان همسر دائم ندارند.

۱) تحریم، ۱۲٫

۲) کافى، ج ۵، ص ۴۴۸ ؛ وسائل، ج ۲۱، ص ۵٫

۳) تفسیر کبیر فخررازى، ذیل آیه.

 

پیام ها:

۱- براى ازدواج، نباید سراغ زنان شوهردار رفت. «والمحصنات»

۲- زنان اسیر در جنگ با کفّار، نباید بى سرپرست بمانند، یا به کفّار برگردانده شوند، بلکه به عنوان همسر یا کنیز، با مسلمانان رابطه ى شرعى داشته باشند. «الا ما ملکت ایمانکم»

۳- حرام بودن ازدواج با محارم و زنان شوهر دار و جمع میان دوخواهر، از احکام ثابت، قطعى و تغیرناپذیر الهى است. «حرمت… کتاب اللَّه علیکم»

۴- صرف بودجه در مسیر بى عفّتى وفحشا حرام است. «تبتغوا باموالکم… غیر مسافحین»

۵ – ازدواج موقّت، شرعى است و مهریه زن باید پرداخت شود. «فما استمتعتم… آتوهن أجورهن»

۶- در مهریه، رضایت طرفین شرط است. «فیما تراضیتم به»

۷- بعد از پایان مدّت در ازدواج موقّت، مى توان مدّت یا مهریه را با رضایت طرفین تمدید و اضافه کرد. «لاجناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضه»

۸ – ازدواج موقّت و احکام و قوانین ازدواج، برخاسته از علم و حکمت خداوند است. «علیماً حکیماً»

۹- علم وحکمت دو شرط لازم براى قانون گذار است. «کتاب اللّه… علیماً حکیماً»

 

تفسیر آیه ۲۵ سوره النساء:

وَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلًا أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ مِنْ فَتَیَاتِکُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِکُمْ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَاحِشَهٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۲۵﴾
و هر کس از شما از نظر مالى نمى‏ تواند زنان [آزاد] پاکدامن با ایمان را به همسرى [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ایمان شما که مالک آنان هستید [ازدواج کند] و خدا به ایمان شما داناتر است [همه] از یکدیگرید پس آنان را با اجازه خانواده‏ شان به همسرى [خود] درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه] پاکدامن باشند نه زناکار و دوست‏گیران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند اگر مرتکب فحشا شدند پس بر آنان نیمى از عذاب [=مجازات] زنان آزاد است این [پیشنهاد زناشویى با کنیزان] براى کسى از شماست که از آلایش گناه بیم دارد و صبر کردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است (۲۵)

نکته ها:

چنانکه در نکته هاى آیه قبل گفته شد، مراد از «المحصنات المؤمنات» در این آیه، زنان آزاد است. زیرا در مقابل آن، «فتیاتکم المؤمنات» بکار رفته که به معناى کنیزان است. قرآن در جاى دیگر نیز در مورد کنیزان، واژه ى «فتیات» را بکار برده و مى فرماید: «لاتکرهوافتیاتکم على البغاء»[۱] کنیزان خود را برارتکاب زنا اجبار نکنید.

کلمه ى «اَخدان»، جمع «خِدن» به معناى دوست ورفیق است، امّا معمولا در مورد کسانى به کار مى رود که ارتباط با آنها به صورت پنهانى وبراى امور نامشروع است. این کلمه در مقابلِ «مسافحات» بکار رفته که به معناى کسانى است که زناى آشکار و علنى دارند.

کلمه ى «طَول» به معناى توانایى و داشتن امکانات است و کلمه ى «عَنت» به معناى سختى و رنج و مشکلات اشت.

کسانى که مالک کنیز مى شوند، بدون آنکه نیازى به عقدِ ازدواج باشد، حقّ آمیزش با او را دارند. لذا مراد از ازدواج با کنیزان که در این آیه مطرح شده است، ازدواج با کنیز دیگران است که باید با اجازه ى صاحبان آنها باشد.

گرچه ازدواج با کنیزان نکوهیده است، امّا در میان آنها زنان برجسته ى بسیارى بوده اند که صاحب کمالات بوده و به همین جهت برخى اولیاى خدا آنان را به همسرى گرفته و از آنان صاحب فرزندانى بزرگ شده اند.

۱) نور، ۳۳٫

 

پیام ها:

۱- در اسلام، براى موضوع ازدواج، بن بست نیست. «ومن لم یستطع»

۲- قانونگذار باید به نیازهاى طبیعى افراد جامعه از یک سو و فشارهاى اقتصادى آنان از سوى دیگر توجّه داشته باشد. «و من لم یستطع….»

۳- ازدواج با کنیز را تحمّل کنید، ولى ننگ گناه را هرگز. «فمن ما ملکت ایمانکم»

۴- از ازدواج با زن آزاد مى توان صرف نظر کرد، ولى از شرط ایمان نمى توان گذشت. «فتیاتکم المؤمنات»

۵ – ایمان، شرط اساسى در هر ازدواجى است. «المحصنات المؤمنات، فتیاتکم المؤمنات»

۶- ایمان ظاهرى براى ازدواج کافى است، ما مأمور به باطن نیستیم. «واللَّه اعلم بایمانکم»

۷- ازدواج با کنیز، حقارت نیست. «بعضکم من بعض»

۸ – رضایتِ مالک کنیز در ازدواج، مانند اذن پدرِ دختر، شرط است. «باذن اهلهنّ»

۹- مالکان بدانند که کنیزان از اهل خودشانند. «اهلهنّ»

۱۰- به کنیزان نیز مثل زنان آزاد، باید مهریه نیکو داد. «آتوهنّ اجورهنّ بالمعروف»

۱۱- مهریه را به خود کنیز بدهید. حقوق اقتصادى و اجتماعى بردگان باید مراعات شود. «آتوهنّ اُجورهنّ»

۱۲- میزان مهریه باید بر اساس عُرف و شئون زن باشد. «بالمعروف»

۱۳- شرطِ بقاى ازدواج، پاکدامنى، دورى از فحشا و روابط نامشروع است. «محصنات غیر مسافحات …»

۱۴- مجازات زن بدکار اگر کنیز باشد، به خاطر کنیز بودن و محرومیّت هاى آن،به نصف کاهش مى یابد. «فعلیهنّ نصف ما على المحصنات»

۱۵- فراهم آوردن ازدواج هاى سهل و آسان در جامعه، راه جلوگیرى از مفاسد جنسى است. «ذلک لمن خشى العنت»

۱۶- سالم سازى روانى از اهداف اسلام است. «ذلک لمن خشى العنت»

۱۷- صبر و خوددارى، از ازدواج با کنیز بهتر است. «وان تصبروا خیر لکم»

 

تفسیر آیه ۲۶ سوره النساء:

یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿۲۶﴾
خدا مى‏ خواهد براى شما توضیح دهد و راه [و رسم] کسانى را که پیش از شما بوده‏ اند به شما بنمایاند و بر شما ببخشاید و خدا داناى حکیم است (۲۶)

پیام ها:

۱- سنّت خداوند، هدایت، بیان و ابلاغ است. «لیبین لکم و یهدیکم»

۲- از سنّت هاى خوب گذشتگان باید تبعیّت و تقلید کرد. «سنن الّذین من قبلکم»

۳- احکام و مقرّرات اسلام درباره ى ازدواج، همانند احکام سایر ادیان آسمانى گذشته است. «سنن الّذین من قبلکم»

۴- خداوند، لطف خویش را به انسان برمى گرداند. «یتوب علیکم»

۵ – موارد مجاز یا ممنوع ازدواج، براساس علم وحکمت ومصلحت است. «واللّه علیم حکیم»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۸۲ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes1
نظرات و ارسال نظر