سبز قامتسه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 93 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۹۳ – آیات ۹۲ تا ۹۴ سوره النساء

تفسیر قرآن کریم صفحه 93 - آیات 92 تا 94 سوره النساء

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۹۳

سوره: النساء

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۹۲ سوره النساء:

وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطَأً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ وَدِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ یَصَّدَّقُوا فَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ وَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِیثَاقٌ فَدِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَهً مِنَ اللَّهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿۹۲﴾
و هیچ مؤمنى را نسزد که مؤمنى را جز به اشتباه بکشد و هر کس مؤمنى را به اشتباه کشت باید بنده مؤمنى را آزاد و به خانواده او خونبها پرداخت کند مگر اینکه آنان گذشت کنند و اگر [مقتول] از گروهى است که دشمنان شمایند و [خود] وى مؤمن است [قاتل] باید بنده مؤمنى را آزاد کند [و پرداخت‏ خونبها لازم نیست] و اگر [مقتول] از گروهى است که میان شما و میان آنان پیمانى است باید به خانواده وى خونبها پرداخت نماید و بنده مؤمنى را آزاد کند و هر کس [بنده] نیافت باید دو ماه پیاپى به عنوان توبه‏ اى از جانب خدا روزه بدارد و خدا همواره داناى سنجیده‏ کار است (۹۲)

نکته ها:

مسلمانى به نام «عیّاش بن ابى ربیعه» که سالها در مکّه به دست «حارث» شکنجه شده بود، روزى پس از هجرت مسلمانان به مدینه، حارث را در مدینه دید و بى خبر از مسلمان شدنش، او را به عنوان کافر شکنجه گر کشت. خبر به پیامبر دادند، و این آیه نازل شد.

پرداخت دیه آثارى دارد:

الف: مرهمى براى بازماندگان مقتول است.

ب: جلوگیرى از بى مبالاتى مردم است، تا نگویند قتل خطایى، بها ندارد.

ج: احترام به جان افراد و امنیّت اجتماعى است.

د: جبران خلأ اقتصادى است که در اثر قتل پیدا مى شود.

در جایى که بستگان مقتول، از دشمنان مسلمین باشند، خونبها به آنان داده نمى شود، تا بنیه ى مالى دشمنان اسلام تقویت نشود. به علاوه اسلام، ارتباط مقتول مؤمن با خانواده ى کافرش را بریده است، پس جایى براى جبران نیست.

امام صادق علیه السلام فرمود: آزاد کردن برده، پرداخت حقّ خدا و دیه دادن پرداخت حقّ اولیاى مقتول است.[۱]

یک دیه و خونبهاى کامل، به اندازه ى متوسط درآمد یک فرد عادّى است. هزار مثقال طلا یا صد شتر و یا دویست گاو.[۲]

در آیه مقدار دیه بیان نشده، تا نیاز به مفسران واقعى قرآن و سنّت پیامبر و اهل بیت بیشتر احساس شود.

دیه ى پرداختى به خانواده مقتول مسلمان، اوّل آزادى برده مطرح شده، سپس خونبها، «تحریر رقبه و دیه» ولى در بستگان کافر، اوّل سخن از خونبهاست، سپس آزادى برده. «فدیه مسلّمه… وتحریر رقبه» شاید چون خویشانِ غیر مسلمان، توجّهشان بیشتر به مادّیات است ویا آنکه پرداخت دیه، در حفظ وبقاى پیمان مؤثّرتر است.

۱) نور الثقلین، ج ۱، ص ۵۳۰٫

۲) تفسیر المیزان.

 

پیام ها:

۱- قتل بى گناه، در اسلام حرام است. «وما کان لمؤمن ان یقتل»

۲- قتل، با ایمان ناسازگار است. «وما کان لمؤمن ان یقتل»

۳- مؤمن، جایزالخطاست، باید مواظب باشد. «و من قتل مؤمناً خطأ»

۴- احترام جان مسلمان تا حدّى است که از قتل خطایى هم نمى توان به آسانى گذشت. «و من قتل مؤمناً خطأ فتحریر»

۵ – خطا، یکى از ملاک هاى رفع تکلیف یا تخفیف در کیفر است. «فتحریر رقبه»

۶- جبران فقدان مؤمن، با آزاد کردن انسان با ایمان است. «تحریر رقبه مؤمنه»

۷- آزادى، نوعى حیات است. وقتى حیات یک نفر گرفته مى شود، به جبرانش باید یک نفر را آزاد کرد.[۱] «تحریر رقبه»

۸ – آزادى بردگان، در لابلاى برنامه هاى اسلام گنجانده شده است. «فتحریر رقبهٍ»

۹- تسلیم دیه، مشروط به درخواست خانواده مقتول نیست، بلکه وظیفه ى قاتل پرداخت آن است. «مُسلّمه الى اهله»

۱۰- به هرکس نباید دیه داد، باید به خانواده مقتول داد تا حقّ به حق دار برسد. «مسلّمه الى اهله»

۱۱- خانواده ى مقتول، مالک خونبها مى شود. «مسلّمه الى اهله»

۱۲- تعیین دیه ى خطاکار، رمز وجود جریمه در نظام اسلامى است. «دیهٌ مسلّمه»

۱۳- در حالات هیجانى هم، عواطف و رحم نباید فراموش شود و عفو از خطاکار، یک صدقه ى پسندیده است. «الاّ ان یصّدقوا»

۱۴- ارزش پیمان تا آنجاست که گاهى کافر را در ردیف مؤمن قرار مى دهد. خونبها را به کافرى که هم پیمان است باید داد. «فَدیهٌ مسلّمه… و تحریر رقبه»

۱۵- نوع جریمه ها باید از یک سو به نفع افراد مؤمن باشد، «فتحریر رقبه مؤمنه» و از سوى دیگر سبب تقویت جامعه ى کفّار نگردد. لذا پرداخت دیه و خونبها به دشمن حربى، ممنوع است. «فان کان من قوم عدوٍّ لکم و هو مؤمن فتحریر رقبه»

۱۶- شرط ایمان براى آزاد کردن برده، تشویقى است براى بردگان که به سراغ پذیرش اسلام بروند. «رقبه مؤمنه»

۱۷- در اسلام و قوانینش، بن بست نیست. احکام اسلامى تعطیل نمى شود، ولى تخفیف دارد. «فمن لم یجد»

۱۸- در اسلام، جریمه به مقدار توان جسمى و مالى افراد است. «فمن لم یجد»

۱۹- روزه هاى پیاپى، وسیله اى براى پاکسازى روح است. «صیام شهرین متتابعین»

۲۰- اسلام، به بعد ایمانى افراد تکیه دارد. آزاد کردن برده و پرداخت دیه، دیدنى است، ولى روزه گرفتن، دیدنى نیست و به این وسیله، انسان وجدان دینى و اخلاقى خود را جریمه مى کند. «فصیام شهرین متتابعین»

۲۱- جان مؤمن بسیار مهم است، و کفّارات، نوعى تخفیف و ارفاق الهى است. «توبه من الله»

۲۲- قتل غیر عمدى نیز انسان را از لطف خدا دور مى کند و پرداخت دیه و آزاد کردن برده راهى است براى برگرداندن لطف الهى به قاتل. «توبه من اللَّه»

۲۳- قوانین الهى، بر اساس علم و حکمت و با ملاحظه ى همه ى جوانب مسأله است. «کان الله علیماً حکیما»

۱) تفسیر المیزان.

 

تفسیر آیه ۹۳ سوره النساء:

وَمَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا ﴿۹۳﴾
و هر کس عمدا مؤمنى را بکشد کیفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم مى‏ گیرد و لعنتش مى ‏کند و عذابى بزرگ برایش آماده ساخته است (۹۳)

نکته ها:

در شرایط بحرانى جنگ احد، یکى از مسلمانان، مسلمان دیگرى را به خاطر خصومت هاى شخصى دوران جاهلیّت کشت. پیامبر اکرم از طریق وحى آگاه شد و در بازگشت از اُحد، در محلّه ى «قُبا» به قصاص قتل مؤمن دستور داد، آن مسلمان قاتل را بکشند و به پشیمانى او توجّهى نکرد.[۱]

اسلام براى جان مسلمان و حفظ امنیّت افراد، اهمیّت بسیار قائل شده و کیفر عذاب ابدى را براى آن مقرّر داشته تا جلوى قتل و جرائم سنگین گرفته شود. تعبیراتى که در این آیه براى «قتل عمدى مؤمن» به کار رفته، درباره ى هیچ گناهى نیامده است. امام صادق علیه السلام فرمود: توبه ى کسى که از روى عمد مؤمنى را بکشد قصاص است.[۲]

«تعمّد» از «عمود» است واز آنجا که ستون کارها نیّت است، به کارى که با انگیزه ى قبلى باشد، عمدى گویند.

در روایات متعدّدى به بزرگى گناه قتل تصریح شده، از جمله:

۱- در قیامت، قتل بى گناهان اوّلین مسأله اى است که از آن سؤال مى شود.

۲- یاغى ترین افراد، کسى است که انسانى را بکشد یا بزند.

۳- علاوه بر گناه قتل، گناهان مقتول هم به دوش قاتل مى افتد.

۴- اگر اهل آسمان و زمین در قتل مؤمنى شریک شوند، همه عذاب مى شوند.

۵ – اگر همه دنیا فنا شود، آسان تر از قتل یک بى گناه است.[۳]

۱) مغازى، ج ۱، ص ۳۰۴، به نقل از: پیامبرى و جهاد، ص ۳۲۷٫

۲) تفسیر نورالثقلین ؛ کافى، ج ۷، ص ۲۷۶٫

۳) به وسائل، جلد ۱۹، صفحه ۲ به بعد، رجوع شود.

 

پبام ها:

۱- در نظام اسلامى، هیچ مقامى حقّ قتل و اعدام بى جهت دیگران را ندارد.[۱] «من یقتل… متعمّداً»

۲- ارزش انسان به افکار و عقاید صحیح اوست. «مؤمناً»

۳- در کیفر، حساب لغزشهاى آگاهانه و مغرضانه جداست. «متعمداً»

۴- قتل و خونریزى از گناهان کبیره است. «فجزاؤه جهنّم»

۵ – مجازات و کیفر سنگین، از عوامل بازدارنده فساد در جامعه و عامل ایجاد و حفظ امنیّت اجتماعى است. «من یقتل… فجزاؤه جهنّم»

۱) ولى در نظام طاغوتى شعار «انَا اُحیى و اُمیت» هست. بقره، ۲۵۸٫

 

تفسیر آیه ۹۴ سوره النساء:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَیْکُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَهٌ کَذَلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا ﴿۹۴﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید چون در راه خدا سفر مى ‏کنید [خوب] رسیدگى کنید و به کسى که نزد شما [اظهار] اسلام مى ‏کند مگویید تو مؤمن نیستى [تا بدین بهانه] متاع زندگى دنیا را بجویید چرا که غنیمتهاى فراوان نزد خداست قبلا خودتان [نیز] همین گونه بودید و خدا بر شما منت نهاد پس خوب رسیدگى کنید که خدا همواره به آنچه انجام مى‏ دهید آگاه است (۹۴)

نکته ها:

پس از نبرد خیبر، رسول خداصلى الله علیه وآله «اُسامه بن زید» را همراه گروهى از مسلمانان به سوى یهودیان در یکى از روستاهاى فدک اعزام کرد تا آنان را به اسلام یا قبول شرایط ذمّه دعوت کنند. یکى از یهودیان به نام «مرداس» با آگاه شدن از آمدن سپاه اسلام، اموال و خانواده ى خود را در پناه کوهى قرار داد و در حالى که به توحید و نبوّت پیامبر گواهى مى داد، به استقبال مسلمانان آمد. اُسامه به خیال آنکه او از روى ترس اظهار اسلام مى کند، او را کشت و اموالش را به غنیمت گرفت. پیامبر خدا از این رفتار که به کشتن یک مسلمان انجامید، ناراحت شد.

انگیزه ى مادّى و کسب غنائم در جهاد، چیزى است که اسلام آن را نکوهش کرده و از اقدام شتابزده و کشتن بى تحقیق، زیر عنوان حرکت انقلابى و قاطعیّت، انتقاد نموده است.

جمله ى «کذلک کنتم من قبل» هم مى تواند اشاره به این باشد که شما خودتان هم در آغاز، به ظاهر ادّعاى اسلام مى کردید و هم مى تواند (آن گونه که در المیزان آمده است) اشاره به این باشد که خود شما نیز در جاهلیّت با انگیزه هاى مادّى و براى رسیدن به غنائم مى جنگیدید و اسلام آن انگیزه ها را از میان برد.

ممکن است مراد از «القى الیکم السلام» اظهار اسلام وگفتن شهادتین باشد که با شأن نزول موافق است ویا مراد از القاء سلام، پیشنهاد آتش بس و ترک جنگ و تسلیم باشد نه اسلام آوردن، که معناى آیه این مى شود: به کسى که پیشنهاد عدم تعرّض مى کند و اظهار تسلیم و ترک جنگ دارد، نگویید: تو به حرفت ایمان ندارى ودروغ مى گویى تا بتوانید او را بکشید و غنائمى به دست آورید.[۱]

البتّه ممکن است مراد از جمله «تبیّنوا» در آخر آیه، تحقیق در تاریخ جاهلیّت باشد. یعنى شما قبل از اسلام براى دنیا جنگ مى کردید پس تحقیق کنید یعنى تاریخ را بررسى کنید که چگونه اسلام به شما رشد داد، پس از تازه مسلمانان توقّع بالا نداشته باشید.[۲]

۱) تفسیر راهنما.

۲) تفسیر راهنما ذیل آیه.

 

پیام ها:

۱- جهاد باید بر اساس اطلاعات وآگاهى از وضعیّت واهداف دشمن باشد. «فتبیّنوا»

۲- کسانى را که اظهار اسلام مى کنند، با آغوش باز بپذیرید. «لاتقولوا… لست مؤمناً»

۳- در جبهه ى جهاد، از قدرت خود سوء استفاده نکنید. «لا تقولوا… لستَ مؤمناً»

۴- بر چسبِ بى دینى به دیگران زدن و عجله در نسبت دادن کفر به افراد مشکوک ممنوع. «لا تقولوا… لستَ مؤمناً»

۵ – ما مأمور به ظاهریم، نه درون افراد، اگر گفتارشان را نمى پذیریم، فورى هم ردّ نکنیم. «لا تقولوا… لستَ مؤمناً»

۶- نه تنها ادّعا دلیل مى خواهد، بلکه ردّ مطلب نیز دلیل مى خواهد. «لاتقولوا… لستَ مؤمناً»

۷- با انگیزه هاى مادّى دیگران را تکفیر نکنید. «تبتغون عرض الحیاه الدنیا»

۸ – در جنگ ها، اهداف مادّى را کنار بگذارید و قداست جهاد را با غنیمت طلبى نشکنید. «تبتغون عرض الحیاه الدنیا»

۹- جاذبه ى دنیا، رزمندگان جان بر کف را هم رها نمى کند. «اذا ضربتم فى سبیل اللّه… تبتغون عرض الحیاه الدنیا»

۱۰- هدف از جهاد، پیوستن دیگران به اسلام است، نه کسب غنائم. پس به خاطر غنائم، دیگران را متّهم به بى دینى نکنیم. «لا تقولوا… لستَ مؤمناًتبتغون عرض الحیاه الدنیا»

۱۱- خطر عوض شدن انگیزه ها در جهاد، بسیار مهم است.«تبتغون»

۱۲- دنیا، عارضى، ناپایدار و زودگذر است. «عرض الحیاه الدینا»

۱۳- زهد و بى اعتنایى به دنیا، باید اخلاق رزمنده ى مؤمن باشد. «تبتغون عرض الحیاه الدنیا»

۱۴- شما بى تحقیق و بى پروا گام برندارید، خداوند مسائل مادّى را حل مى کند. «فعنداللّه مغانم کثیره»

۱۵- یاد پاداش هاى الهى، دنیا را در نظر کوچک مى کند. «فعنداللَّه مغانم کثیره»

۱۶- نعمت هاى مادّى را هم از خدا بخواهیم. «فعندالله مغانم»

۱۷- انسان فطرتاً دنبال منافع مادّى است و باید به نحوى تأمین شود، چه بهتر که با شناساندن ارزشهاى بهتر و جهت دادن به این خواسته فطرى او را از سقوط در ورطه سودهاى کم و ناروا باز داریم. «فعندالله مغانم کثیره»

۱۸- دنیاگرایى، خصلتى جاهلى است. «کذلک کنتم من قبل»

۱۹- خود را به جاى دیگران بگذارید، بعد قضاوت کنید. شما هم روزى چنین بودید. «کذلک کنتم من قبل»

۲۰- مغرور نشوید، که ایمانتان از خداست. «فمنّ الله علیکم»

۲۱- هدایت هاى الهى، منّت خداوند بر ماست. «فمنّ الله علیکم»

۲۲- نعمت ها مسئولیّت آورند. «منّ اللهّ علیکم فتبیّنوا»

۲۳- خطر و ضرر قتل نابجا، بیش از احتمال نفاق از سوى دشمنان و از دست دادن غنائم است. عهده داران مال و جان و آبروى مردم، باید اصل احتیاط و تحقیق را فراموش نکنند. «فتبیّنوا… فتبیّنوا»

۲۴- نه ساده اندیش باشید، نه زود باور. نه بد اندیش و نه کینه توز. «فتبیّنوا»

۲۵- در حوادث جنگ که زمینه و بهانه براى قتل بى گناهان است، با عقل و حوصله برخورد کنید، نه با احساسات، که خداوند، آگاه و بیناست. «ان اللّه کان بما تعملون خبیراً»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۹۳ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر