سبز قامتجمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 95 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۹۵ – آیات ۱۰۲ تا ۱۰۵ سوره النساء

تفسیر قرآن کریم صفحه 95 - آیات 102 تا 105 سوره النساء

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۹۵

سوره: النساء

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۰۲ سوره النساء:

وَإِذَا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاهَ فَلْتَقُمْ طَائِفَهٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرَائِکُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَهٌ أُخْرَى لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَهً وَاحِدَهً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کَانَ بِکُمْ أَذًى مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضَى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُوا حِذْرَکُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُهِینًا ﴿۱۰۲﴾
و هر گاه در میان ایشان بودى و برایشان نماز برپا داشتى پس باید گروهى از آنان با تو [به نماز] ایستند و باید جنگ‏افزارهاى خود را برگیرند و چون به سجده رفتند [و نماز را تمام کردند] باید پشت‏ سر شما قرار گیرند و گروه دیگرى که نماز نکرده‏ اند باید بیایند و با تو نماز گزارند و البته جانب احتیاط را فرو نگذارند و جنگ‏افزارهاى خود را برگیرند [زیرا] کافران آرزو مى کنند که شما از جنگ‏افزارها و ساز و برگ خود غافل شوید تا ناگهان بر شما یورش برند و اگر از باران در زحمتید یا بیمارید گناهى بر شما نیست که جنگ افزارهاى خود را بر زمین نهید ولى مواظب خود باشید بى گمان خدا براى کافران عذاب خفت ‏آورى آماده کرده است (۱۰۲)

نکته ها:

در سال ششم هجرى، پیامبر با گروهى به سوى مکّه عزیمت کردند. در منطقه ى حدیبیّه، با خالدبن ولید و دویست نفر همراه او مواجه شدند که براى جلوگیرى از ورود آن حضرت، سنگر گرفته بودند. پس از اذانِ بلال و برپایى نماز جماعت، خالدبن ولید فرصت را مناسب دید که هنگام نماز عصر یکباره حمله کند. آیه نازل شد و از توطئه خبرداد. خالد پس از دیدن این معجزه ى وحى، مسلمان شد.[۱]

در این نماز، گروه اوّل پس از پایان رکعت اوّل، برخاسته بقیه نماز را خود تمام مى کنند و امام جماعت صبر مى کند تا گروه دیگر به رکعت دوّم برسند و با سلاح، به نماز جماعت بپیوندند.

۱) تفسیر مجمع البیان.

 

پیام ها:

۱- نماز، حتّى در صحنه ى جنگ تعطیل نمى شود و رزمنده، بى نماز نیست. «اقمت لهم الصلوه….و لیأخذوا اسلحتهم»

۲- در اهمیّت نماز جماعت همین بس که در جبهه ى جنگ با دشمن، حتّى با یک رکعت هم برپا مى شود. «و لتأت طائفه اُخرى لم یُصلّوا فلیُصلّوا»

۳- در هنگام پیش آمدن دو وظیفه (جهاد و نماز)، نباید یکى فداى دیگرى شود. «فلتقم… ولیأخذوا»

۴- در همه حال، هشیارى لازم است، حتّى نماز نباید مسلمانان را از خطر دشمن غافل کند. «و لیأخذوا اسلحتهم»

۵ – رهبر، محور وحدت و عبادت است. «کنت فیهم … اقمت لهم الصلوه»

۶- تقسیم کار، تعاون و شریک کردن دیگران در کارهاى خیر، حتّى در حسّاس ترین موارد، از عوامل الفت جامعه است. در این آیه، دو رکعت نماز جماعت میان دو گروه تقسیم شده، تا تبعیضى پیش نیاید و همه در خیر شریک باشند. «و لتأت طائفه اُخرى…»

۷- فرمان هاى الهى به تناسب شرایط، متفاوت است. (این آیه مربوط به نماز خوف در برابر دشمن است.) «فلتقم طائفه منهم»

۸ – نماز جماعت در جبهه، نشان عشق به هدف و خدا و رهبر و پایبندى به ارزشهاست. «اذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوه»

۹- در جبهه باید جابه جایى نیروها در فاصله ى یک رکعت نماز، امکان پذیر بوده باشد. «و لتأت طائفه اُخرى لم یُصلّوا فلیُصلّوا»

۱۰- هر چه مدّت نماز در جبهه بیشتر شود، فرصت دشمن براى حمله افزایش مى یابد. پس باید حفاظت بیشترى داشت. در رکعت اوّل، داشتن اسلحه کافى است ولى در رکعت دوّم، هم اسلحه و هم ابزار دفاع. «ولیأخذوا اسلحتهم… ولیأخذوا حذرهم و اسلحتهم»

۱۱- خداوند، پیامبرش را از توطئه ها و نقشه هاى پنهانى دشمن آگاه مى کند. (با توجّه به شأن نزول که ولید قصد کرد تا هنگام نماز جماعت حمله کند و با این آیه طرح او لغو شد.)

۱۲- حرکت با اخلاص شما، سبب امدادهاى الهى در وقت خود است. (نزول این آیه و فرمان نماز خوف، یک امداد الهى در مقابل آن توطئه بود.)

۱۳- در جبهه، مراسم عبادى نباید طولانى شود و کارهاى مانع هوشیارى، ممنوع است. «ودّ الذین کفروا لو تغفلون»

۱۴- از آرزوهاى دشمن، آگاه باشید. «ودّالذین»

۱۵- عبادت، وسیله ى غفلت از دشمن نشود. «تغفلون»

۱۶- احتمال غفلت در مسلمانان واقعى ضعیف است. (کلمه «لو» در جمله «لو تغفلون» نشانه ى این معناست.)

۱۷- با هوشیارى، باید از امکانات نظامى و اقتصادى حفاظت کرد. «اسلحتکم و امتعتکم»

۱۸- غفلت امّت اسلامى، شبیخون کفّار را در پى خواهد داشت. «میله واحده»

۱۹- هر سخن و برنامه و حرکتى که مسلمانان را غافل کند، گامى است در جهت اهداف و خواسته هاى دشمن. «ودّ الذین کفروا لو تغفلون»

۲۰- ملاک و مجوّز معافیّت از جبهه و سربازى، مرض و ضرر است. «بکم أذىً… او کنتم مرضى »

۲۱- بارانى مجوّز زمین گذاشتن اسلحه است که با ضرر و آزار همراه باشد. در باران بى ضرر رزمنده سلاح بر زمین نمى گذارد. «بکم أذىً من مطرٍ»

۲۲- در هیچ حالى، رزمنده نباید از وسائل حفاظتى دور باشد. حتّى اگر اسلحه ندارد، زره بر تن داشته باشد. «خذوا حذرکم»

۲۳- تهدید کفّار و امید و دلگرمى دادن به مؤمنان، از شیوه هاى قرآن است. «أعدّ للکافرین عذاباً مهیناً»

۲۴- در آینده، ذلّت از آنِ کافران است. «للکافرین عذاباً مهیناً»

 

تفسیر آیه ۱۰۳ سوره النساء:

فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلَاهَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ إِنَّ الصَّلَاهَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَوْقُوتًا ﴿۱۰۳﴾
و چون نماز را به جاى آوردید خدا را [در همه حال] ایستاده و نشسته و بر پهلوآرمیده یاد کنید پس چون آسوده ‏خاطر شدید نماز را [به طور کامل] به پا دارید زیرا نماز بر مؤمنان در اوقات معین مقرر شده است (۱۰۳)

نکته ها:

کلمه ى «قِیاماً» جمع «قائم» به معناى ایستاده و کلمه ى «قُعوداً» جمع «قاعد» به معناى نشسته و کلمه ى «جُنوب» جمع «جَنب» به معناى پهلو و کنایه از دراز کشیدن است. همچنین کلمه ى «کتاباً» به معناى امرى نوشته شده و واجب و کلمه ى «مَوقوت» به معناى کارى با وقت معیّن است.

حضرت على علیه السلام درباره ى آیه «اذکروا اللّه قیاماً و قعودا و على جنوبکم» فرمودند: یعنى شخص سالم ایستاده، مریض نشسته و کسى که نشسته نمى تواند، خوابیده نماز بخواند.[۱]

امام باقرعلیه السلام درباره ى «کتاباً موقوتاً» فرمودند: یعنى مفروض و واجب.[۱]

۱) وسائل، ج ۵، ص ۴۸۸٫

۱) کافى، ج ۳، ص ۳۹۴٫

 

پیام ها:

۱- کمبودهاى نماز خوف، با یاد خدا جبران مى شود. «فاذا قضیتم الصلوه فاذکروااللَّه»

۲- نماز و یاد خدا در هر حال لازم است، در جبهه ى جنگ یا بستر بیمارى. «قیاماً و قعوداً و على جنوبکم»

۳- سلاح رزمنده مسلمان، نماز و یاد خداست. «فاذا قضیتم الصلوه فاذکروا اللّه»

۴- نماز خوف، یک استثناست. پس از برطرف شدن حالت اضطرار، نماز باید به صورت عادّى خوانده شود. «فاذا اطمأننتم فاقیموا الصلوه»

۵ – نماز، از واجبات قطعى الهى در همه ى عصرها و براى همه ى نسل ها است. «کانت على المؤمنین کتابا»

۶- وجوب هر نماز، در وقت مخصوص خودش است. «موقوتاً»

۷- تعیین وقت براى نماز، رمز تداوم، نظم و عامل مواظبت بر آن است که خود درس نظم و عامل نظم بخشیدن به امور مسلمانان است. «کتاباً موقوتاً»

 

تفسیر آیه ۱۰۴ سوره النساء:

وَلَا تَهِنُوا فِی ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا یَرْجُونَ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿۱۰۴﴾
و در تعقیب گروه [دشمنان] سستى نورزید اگر شما درد مى ‏کشید آنان [نیز] همان گونه که شما درد مى ‏کشید درد مى ‏کشند و حال آنکه شما چیزهایى از خدا امید دارید که آنها امید ندارند و خدا همواره داناى سنجیده‏ کار است (۱۰۴)

نکته ها:

پس از جنگ اُحد، ابوسفیان بالاى کوه اُحد رفت و شعار داد که پیروزى ما در مقابل شکست سال گذشته در جنگ بدر بود. یاران پیامبر صلى الله علیه وآله گفتند: شهداى ما در بهشتند و کشته هاى شما در دوزخ.

آنان شعار دادند: «انّ لنا العزّى و لاعزّى لکم» ما بت عُزّى داریم ولى شما ندارید، مسلمانان پاسخ دادند: «اللّه مولانا و لامولى لکم» خداوند مولاى ماست ولى شما مولى ندارید.

آنگاه کفّار به نام بت هُبَل شعار دادند: «اُعلُ هُبَل» سر بلند باد بت هُبَل. مسلمانان در پاسخ فریاد زدند: «اللّه اعلى و اَجلّ» خداوند بالاتر و جلیل تر است. پس از نزول این آیه، پیامبر فرمان بسیج عمومى (حتّى زخمیان) را صادر کرد، تا با این حرکت، فکر بازگشت کفّار از سرشان بیرون رود.

 

پیام ها:

۱- مسلمانان باید روحیّه ى قوى داشته باشند و شکست هاى موردى (مثل اُحد) آنان را سست نکند. «ولا تهنوا»

۲- به جاى موضع تدافعى، در تعقیب دشمن و در حالت تهاجمى باشید. «لاتهنوا فى ابتغاء القوم»

۳- از عوامل روحیّه گرفتن مؤمنان، مقایسه ى دردهاى خود با رنج دیگران و امید و توجّه به امدادهاى الهى و آگاهى اوست. «فانهم یألمون کماتألمون»

۴- با همه ى آسیب ها و تلخى هاى جنگ، شما پیروزید، چون امید به الطاف الهى دارید. «ترجون من الله»

۵ – مسلمانان، امیدهاى گونه گون از خدا دارند. امید به امدادهاى غیبى، پیروزى، مرعوب شدن دشمن، پاداش هاى معنوى و امثال آن. (مورد امید در آیه ذکر نشده و هر امیدى را شامل مى شود). «ترجون من الله»

۶- امید، بزرگ ترین اهرم حرکت و سرمایه ى روحى رزمنده است. یا شهادت و سعادت، یا پیروزى. «ترجون من الله ما لا یرجون»

۷- رنج و مشقّت مؤمنان در جنگ ها، در مدار علم و حکمت خداوند است و لذا از آن جلوگیرى نمى کند. «علیماً حکیماً»

 

تفسیر آیه ۱۰۵ سوره النساء:

إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ وَلَا تَکُنْ لِلْخَائِنِینَ خَصِیمًا ﴿۱۰۵﴾
ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تا میان مردم به [موجب] آنچه خدا به تو آموخته داورى کنى و زنهار جانبدار خیانتکاران مباش (۱۰۵)

نکته ها:

شخصى از یک قبیله ى معروف، مرتکب سرقتى شد. چون موضوع به اطلاع پیامبرصلى الله علیه وآله رسید، آن سارق، گناه را به گردن شخص دیگرى انداخت که در خانه ى او زندگى مى کرد. متّهم، با شمشیر به او حمله کرد و خواستار اثبات این ادّعا شد. او را آرام کردند ولى یکى از سخنوران قبیله را همراه جمعى براى تبرئه ى خود خدمت پیامبر فرستاد. پیامبر، طبق ظاهر و بر اساس گواهى آنان، سارق واقعى را تبرئه کرد و خبر دهنده ى سرقت را (به نام قتاده) سرزنش نمود، ولى قتاده که مى دانست گواهى آنان دروغ است به شدّت ناراحت بود. این آیه نازل شد و مظلومیّت قتاده و صحنه سازى وگواهى دروغ آنان را روشن ساخت.

نقل دیگر در شأن نزول آن است که در یکى از جنگ ها، یکى از مسلمانان زرهى سرقت کرد. چون در آستانه ى رسوایى قرار گرفت، زره را به خانه ى یک یهودى انداخت و افرادى را مأمور کرد که بگویند: یهودى سارق است، نه فلانى. پیامبر، طبق ظاهر، حکم به تبرئه آن مسلمان کرد. امّا نزول این آیه، آن یهودى را تبرئه کرد.

«خَصیم» به کسى گفته مى شود که از ادّعایى طرفدارى مى کند و خائن به کسى گفته مى شود که در محضر قاضى ادعاى امرى باطل مى کند.[۱]

رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمودند: من طبق ظاهر حکم مى کنم، امّا چنانچه حقّ با شما نیست به اتکاى قضاوت من چیزى از کسى نگیرید که قطعه اى از دوزخ است.

امام صادق علیه السلام فرمود: جانشینان بر حقّ پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله همانند خود آن حضرت باید بر اساس قرآن قضاوت نمایند.[۲]

۱) تفسیر راهنما ذیل آیه.

۲) کافى، ج ۱، ص ۲۶۸٫

 

پیام ها:

۱- قرآن، پایه ى قضاوت و عدالت میان مردم است. «انا انزلنا الیک الکتاب»

۲- قاضى باید از قانونِ قرآن، آگاهى کامل داشته باشد. «انزلنا الیک الکتاب لتحکم»

۳- فراگیرى قرآن و سنّت شرط قاضى شدن است. «انزلنا الیک الکتاب… لتحکم… اراک اللَّه»

۴- چون نزول قرآن بر اساس حقّ است، قضاوت ها هم باید بر مبناى حقّ باشد، نه وابستگى هاى حزبى، گروهى، منطقه اى و نژادى. «بما اریک اللَّه»

۵ – رفتار به عدالت، حتّى نسبت به غیر مسلمانان هم ضرورى است. (با توجّه به شأن نزول دوّم) «لتحکم… بما اریک اللّه»

۶- قضاوت، از شئون انبیاست. تنها ابلاغ احکام کافى نیست، اجراى احکام نیز وظیفه است. «لتحکم بین النّاس»

۷- کفر اشخاص، دلیل تهمت به آنان نمى شود. (با توجّه به شأن نزول)

۸ – پیامبر، علاوه بر قانون و کتاب، از امدادهاى الهى برخوردار است. «اراک الله»

۹- خداوند علاوه بر قرآن برنامه هاى دیگرى به پیامبرش نشان داد. «اراک اللَّه» و نفرمود: «لتحکم بین الناس به»

۱۰- خداوند، پیامبرش راحفظ مى کند و توطئه ها و صحنه سازى ها را فاش مى سازد. «اراک اللَّه»

۱۱- قانون محترم است، ولى براى جلوگیرى از سوء استفاده ها باید چاره اى جست. در اینجا، امداد الهى چاره ى کار شد. «بما اراک اللَّه»

۱۲- دفاع و حمایت از خائن ممنوع است. «و لا تکن للخائنین خصیماً»

۱۳- خائنان نباید امیدى به حمایت رهبران دینى داشته باشند. «و لاتکن للخائنین خصیماً»

۱۴- قضاوت، مقامى است که متصدى آن، اگر معصوم هم باشد باز استغفار مى طلبد. «واستغفرالله»

۱۵- از افتخارات اسلام این است که حتّى اگر به یک یهودى ظلم شود، شخص اوّل اسلام براى مسلمانانى که سوء قصدى داشته اند باید استغفار کند. «واستغفرالله»

۱۶- اگر قرآن، ساخته و پرداخته ى خود پیامبر بود، هرگز آیاتش فرمان استغفار به رسول خدا نمى داد. «و استغفر اللَّه»

۱۷- قاضى باید همواره براى دورى از هواى نفس استغفار کند. «استغفر اللَّه»

۱۸- استغفار، مایه ى بهره گیرى از مغفرت و رحمت پروردگار است. «غفوراً رحیماً»

۱۹- خداوند علاوه بر بخشیدن گناه مهربان است. «غفوراً رحیماً»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۹۵ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر