سبز قامتسه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

خاطرات شهدا - شهید رستمعلی آقاباباپور - سبزقامت

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

خاطرات شهدا – شهید رستمعلی آقا باباپور

شهید رستمعلی آقا باباپور

موضوع: خاطرات شهدا

نام و نام خانوادگی: رستمعلی آقا باباپور

محل تولد: بابلسر

محل شهادت: فاو

تاریخ تولد: ۱۳۳۵

تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۲/۲۵

وضعیت تأهل: متاهل

محل مزارشهید: گلزار شهدای بازارسر

 

شهید رستمعلی آقا باباپور

خاطره شماره ۱-در هشتمین روز کمین، گلوله تک تیرانداز نشست وسط دو اَبروی رستمعلی و پیشانیش را شکافت.

 

صدای یا زهرایش بلند شد و مغزش پاشید روی تنم و کیسه های کمین، با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که شهید شد.

 

ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که رستمعلی نامه داری

فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود ، نوشته بود :

رستمعلی جان، امروز پدر شدی،

 وای ببخشید من هول شدم، سلام

عزیزم، نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه، کی میای عزیزم ؟

 از جهاد اومده بودن دنبالت، می خوان اخراجت کنن،

خندم گرفته بود.‏

مگه بهشون نگفتی که جبهه ای ؟ گفتن بخاطر غیبت اخراج شدی،

مهم نیست، وقتی آمدی دوباره سر زمین ، کار می کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگیمون  نمیده،

همون بهتر که اخراجت کنن.

عزیزم زود برگرد، دلم واست تنگ شده…

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes1
نظرات و ارسال نظر