سبز قامتجمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

منبر کوتاه 5 دقیقه ای - حسد - همراه با داستان و حدیث

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

توبه

توبه

موضوع: منبر کوتاه

عنوان: توبه

متن کامل منبر

 

متن منبر

توبه

 

آیه

 

وَهُوَ الَّذِى یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِهِ وَ یَعْفُواْ عَنِ السَّیَِّاتِ وَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُون

 

و اوست کسى که از بندگانش توبه می پذیرد و از گناهان درمی گذرد و آنچه را که میکنید،می داند.

 

سوره مبارکه شوری آیه۲۵

 

وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ

 

ﻭﻣﺴﻠﻤﺎً ﻣﻦ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ کسس ﻫﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻮﺑﻪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩ،ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭی ﻭ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭﺭﺯﻳﺪ.

 

سوره مبارکه طه آیه۸۲

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّکُمْ أَن یُکَفِّرَ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ….ِ

ﺍی ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ!ﺑﻪ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﺑﻪ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﻮﺑﻪ ﺍی ﺧﺎﻟﺺ[ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﺩ]ﺍﻣﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻣﺤﻮ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻳی ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻳﺮِ [ﺩﺭﺧﺘﺎﻥِ]ﺁﻥ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺟﺎﺭی ﺍﺳﺖ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ….

 

سوره مبارکه تحریم آیه٨

 

حدیث

 

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله وسلّم

 

بابُ التّوبَهِ مَفتُوحٌ

 

درب توبه همیشه باز است.

 

الشهاب فی الحِکم و الآداب صفحه ۱۸

 

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله وسلّم

 

اَلتّائِبُ مِنَ الذّنبِ کَمَن لاذَنْبَ لَهُ

 

کسی که از گناه توبه کرده مانند کسی است که گناهی نکرده است.

 

الشهاب فی‌ الحِکم و لآداب صفحه ۱۸

 

حضرت علی علیه السّلام

 

التّوبَهُ نَدَمٌ بِالْقَلْبِ وَ اسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ وَ تَرْکٌ بِالْجَوارِحِ، وَ اِضمارٌ أنْ لایَعُودَ

 

توبه عبارت است از:

پشیمانی در دل،استغفار با زبان،ترک گناه در عمل و تصمیم بر عدم ارتکاب مجدّدآن.

 

فهرست غرر صفحه ۳۹

 

امام جعفر صادق علیه‌السّلام

 

لِکُلِّ داءٍ دَواءٌ وَ دَواءُ الذَّنبِ اَلاِستِغفارُ

 

هر دردی دوا و درمانی دارد،داروی گناه،طلب آمرزش و استغفار کردن است.

 

ثواب‌الاعمال،صفحه ۳۶۵

 

داستان

 

علی بن حمزه می گوید:دوست جوانی داشتم که شغل نویسندگی در دستگاه بنی امیه را داشت،روزی آن دوست به من گفت:از امام صادق علیه السلام برای من وقت بگیر تا به خدمتش برسم،من از امام اجازه گرفتم تا او شرفیاب شود،امام اجازه دادند و در وقت مقرر من با او به خدمت امام رفتیم،دوستم سلام کرد و نشست و عرض کرد:فدایت شوم،من در وزارت دارائی رژیم بنی امیه مسئولیتی داشتم و از این راه ثروت بسیاری اندوخته ام و بعضی خلافها هم انجام داده ام ! امام فرمود:اگر بنی امیه افرادی مثل شما را نداشتند تا مالیات برایشان جمع کند و در جنگها و جماعات آنها را همراهی کند،حق ما را غصب نمی کردند،جوان گفت:آیا راه نجاتی برای من هست؟فرمود:اگر بگویم عمل می کنی؟گفت آری،فرمود:آنچه از مال مردم نزد تو هست و صاحبانش را می شناسی به آن ها برگردان و آنچه که صاحبانش را نمی شناسی از طرف آنها صدقه بده،من در مقابل این کار بهشت را برای تو ضمانت می کنم !جوان سر به زیر انداخت و مدتی طولانی فکر کرد و سپس گفت:فدایت شوم دستورت را اجراء می کنم،علی بن حمزه می گوید:من با آن جوان برخاستیم و به کوفه رفتیم،او همه چیز خود،حتی لباسهایش را به صاحبانش برگرداند و یا صدقه داد،من از دوستانم مقداری پول برای او جمع کردم و لباس برایش خریداری نمودم،و خرجی هم برای او می فرستادیم،چند ماهی از این جریان گذشت و او مریض شد،ما مرتب به عیادت او می رفتیم،روزی نزدش رفتم،او را در حال جان دادن یافتم،چشم خود را باز کرد و گفت:ای علی آنچه امام به من وعده داد به آن وفا کرد،این گفت و از دنیا رفت،ما او را غسل داده و کفن کرده و به خاک سپردیم،مدتی بعد خدمت امام علیه السلام رسیدم،همین که امام مرا دید فرمود:ای علی ما به وعده خود در مورد دوست تو وفا کردیم،من عرض کردم : همینطور است فدایت شوم،او هم هنگام مردن این مطلب

(ضمانت بهشت)را به من گفت.

 

شنیدنی های تاریخ صفحه ۵۵

 

سایر منبر های ۵ دقیقه ای

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes1
نظرات و ارسال نظر