سبز قامتشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

منبر کوتاه 5 دقیقه ای - صلوات - همراه با داستان و حدیث

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

صلوات

صلوات

موضوع: منبر کوتاه

عنوان: صلوات

متن کامل منبر

 

متن منبر

صلوات

دانلود فایل PDF منبر کوتاه صلوات

آیه

إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً

همانا خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود و رحمت می‌فرستند. ای اهل ایمان! بر او درود فرستید و آنگونه که شایسته است تسلیم او باشید.

سوره مبارکه احزاب آیه ۵۶

 

حدیث

امام صادق «ع»

أثقَلُ ما یوضَعُ فی المیزانِ یَومَ القیامَهِ الصَّلاهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ اهل بَیتِهِ.

سنگین ترین چیزی که روز قیامت در ترازوی اعمال قرار داده می شود صلوات بر محمد و اهل بیت اوست.

وسائل الشیعه، جلد ۷، صفحه ۱۹۷

 

رسول خدا «ص»

مَن صَلّى عَلَیَّ فی کتابٍ‏لَم تَزَلِ الملائکَهُ تَستَغفِرُ لَهُ مادَامَ اسمِی فی ذلکَ الکتابِ .

هر کس در نوشته‏ اى بر من درود فرستد ، تا زمانى که نام من در آن نوشته موجود باشد ، فرشتگان پیوسته براى او آمرزش طلبند.

بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۷۱

 

نقل قول

به گفته آیت الله مکارم از مراجع تقلید و مفسران، آیه ۵۶ سوره احزاب دلالت بر این دارد که یک بار صلوات فرستادن بر پیامبر(ص) در تمام عمر، واجب است.

 از شیخ منصور علی ناصف از علمای اهل سنت نقل شده است که به اتفاق علما، ظاهر آیه این است که صلوات و سلام بر پیامبر(ص) واجب است

 

 

داستان

دائم الصلوات

سفیان ثوری گفت: سالی در ایام حج، به سوی کعبه مقصود می رفتم. وقتی به مدینه طیبه رسول خدا رسیدم و به روضه و حرم شریف مشرف شدم، جوانی را دیدم که سیمای صالحان در چهره اش نمایان بود، و آثار پرهیزگاران از صورتش پیدا بود و دور حرم مطهر زیارت می کرد، و چیزی بر زبانش نبود جز « اللهم صل علی محمد و آل محمد».

خواستم که از او بپرسم «چرا این همه دعا و ذکر که وارد شده است، را نمی گویی؟» که جمعیت بین من و آن جوان فاصله انداخت، و این حرف توی دلم ماند. به مکه آمدم و در حال طواف، دوباره آن جوان را دیدم. باز جز صلوات چیز دیگری بر زبانش ندیدم. آمدم که دوباره با او حرف بزنم که دوباره ازدحام مردم بین من و او جدایی انداخت. دوباره حسرت حرف زدن به دلم ماند. روز عرفه که به عرفات رفتم، همه را در حال ذکر و ورد می دیدم ، باز آن جوان را دیدم که می گفت: « اللهم صل علی محمد و آل محمد »، می نشست و صلوات می فرستاد، می ایستاد و صلوات می فرستاد راه می رفت و صلوات می فرستاد. رفتم جلو و سلام کردم و با او گرم صحبت شدم. گفتم: از مدینه تا این جا به دنبالت هستم و در همه احوال دیدم همواره صلوات می فرستی ؟! تعجب می کنم از این ذکر، در حالی که تمام مردم در حال نماز و ذکر و دعا و تضرع و استغفار و خشوع و خضوع هستند، تو همه اش می گویی: « اللهم صل علی محمد و آل محمد » آیا از این ذکر چیزی دیدی ؟!

 

گفت: رفیق! من از این صلوات خیلی چیزها دیدم. به خاطر همین همواره صلوات می فرستم. یکی از آنها این داستان عجیب است که برایت می گویم، که ببینی این صلوات چه می کند. پارسال در این موقع با مرحوم پدرم به سوی کعبه مقصود به راه افتادیم. در بین راه، در فلان منزل پدرم مریض شد و از سفر باز ماندیم. من هم رفتم جایی را کرایه کردم و مرحوم پدرم را به آن جا بردم و چراغی را روشن کردم و سرش را کنار خودم گذاشتم و همین طور به صورتش نگاه می کردم، دیدم اجلش رسید و پدرم به سکرات مرگ افتاد.

روی سفید پدرم سیاه شد . از دیدن این منظره خیلی ناراحت و ترسان شدم ، گفتم «انا لله و انا الیه راجعون» صبح می شود و مردم برای کفن و دفن می آیند و روی پدرم را سیاه می بینند و می گویند این پیر چه معصیت کرده که به این روز افتاده. از دیدن این منظره خیلی ناراحت بودم، پارچه ای رویش انداختم و از شدت ملامت اغیار، گریه زیادی کردم که پدرم از دستم رفت و از همه مهمتر صورتش هم سیاه شده ،چه کنم؟ از ناراحتی و گریه زیاد کنار بستر پدرم خوابم برد ، در عالم خواب دیدم یک نفر نورانی و زیبا که تا به حال به زیبایی او در دنیا ندیده بودم و بویی به خوشبویی او استشمام نکرده بودم. لباس های زیبا در بر داشت که تا به حال ندیده بودم و عمامه ای به سفیدی عمامه او ندیده بودم. داخل شد و سر بالین پدرم آمد و پارچه ای را که رویش بود کشید و دست مبارک را روی صورت مرحوم پدرم مالید .

ناگهان صورت پدرم سفید شد.من که متحیر بودم‌ ،با تعجب خود را به دست و پای آن حضرت انداختم و گفتم :آقا شما کی هستی که مرا از این غم بزرگ نجات دادی؟ فرمود:من صاحب قرآن،محمد بن عبدالله(ص) هستم.گفتم:پدرم چه کارکرده بودکه به این رو سیاهی مرد.

حضرت فرمود:این شخص به خودش جفا می کرد و گنهکار بود،اما چون همیشه بر من صلوات می فرستاد و به یاد من بود من هم در این جا به فریادش رسیدم و به یادش هستم،

و این پاداش کسی است که بر من صلوات بفرستد.من از خواب بیدار شدم و روی پدرم را چون ماه تابان درخشان و روشن دیدم .از آن روز تا به حال فهمبدم که صلوات چه خاصیت هایی دارد

 

داستانهای صلوات،ص ۳۰–۳۳

 

دانلود فایل PDF منبر کوتاه صلوات

سایر منبر های ۵ دقیقه ای

به این پست امتیاز دهید.
Likes2Dislikes0
دانلود باکس
مشاهده با QR کد
نظرات و ارسال نظر