سبز قامتجمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

میثم مطیعی - برای جبهه اذن از امام می‌گیره / ولی خواهش‌هاش انگاری بی تأثیره - مقتل

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

برای جبهه اذن از امام می‌گیره / ولی خواهش‌هاش انگاری بی تأثیره – حاج میثم مطیعی

برای جبهه اذن از امام می‌گیره / ولی خواهش‌هاش انگاری بی تأثیره - حاج میثم مطیعی

موضوع: مداحی همراه با متن

عنوان: حضرت قاسم علیه السلام – امام حسین علیه السلام – محرم ۱۴۰۰

سبک: زمزمه

مداح: حاج میثم مطیعی

 

متن مداحی

برای جبهه اذن از امام می‌گیره / ولی خواهش‌هاش انگاری بی تأثیره

حاج میثم مطیعی

 

متن مداحی

 

برای جبهه اذن از امام می‌گیره

ولی خواهش‌هاش انگاری بی تأثیره

هرچی میگفت، عمو میگفت نه!

اما قاسم ادب کرد ایستاد

دست و پای عمو رو بوسید، به گریه افتاد

میون آغوش هم از حال رفتن

انگاری که یه روح تووی دوتّا تن

گرفت اذنش رو

سینه‌اش به سینه‌ی عمو چسبیده

جای زره ببین کفن پوشیده

گرفت اذنش رو

«علی اکبر حسن قاسم جان، عزیزم قاسم»

بند دوم 

 

توو صحرا مثل قرص قمر میمونه

مثه حیدر شمشیرش رو میچرخونه

چشماش بارونی بود وقتی که

مثل باباش رجزخون اومد

انگار شیر جمل شد زنده، به میدون اومد

با نعره‌هاش لشکرو می‌ترسونه

یلای شامو سر جا می‌نْشونه

به باباش رفته

چه ضربه‌های کاری شمشیری

صداش میاد چه نغمه‌ی تکبیری

به باباش رفته

«علی اکبر حسن قاسم جان، عزیزم قاسم»

بند سوم 

 

صدای زخمیش پیچیده تووی صحرا

عمون جون دریاب من رو توو این واویلا

عمو جون خیلی خوشحالم من

پیغمبر رو بغل می‌گیرم

مرگو مثل عسل می‌نوشم، برات می‌میرم

اکبر که جوشن داشت شد إربا إربا

قاسم فقط با یک کفن…! آه دنیا…

شهید شد قاسم

پاشو به سختی میکشه رو خاکا

چشماشو با گریه می‌بنده مولا

شهید شد قاسم

«امانتی محتبی پرپر شد، عزیزم قاسم»

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
دانلود باکس
مشاهده با QR کد
کد پخش آنلاین این آهنگ برای وبلاگ و سایت شما
نظرات و ارسال نظر