سبز قامتشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

حیدر خمسه - به کعبه روی نهادم طواف روی تو کردم مناجات با امام زمان علیه السلام

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

به کعبه روی نهادم طواف روی تو کردم / کنار بیت خدا آرزوی کوی تو کردم – حاج حیدر خمسه

به کعبه روی نهادم طواف روی تو کردم / کنار بیت خدا آرزوی کوی تو کردم - حاج حیدر خمسه

موضوع: روضه همراه با متن

عنوان: امام زمان علیه السلام

مداح: حاج حیدر خمسه

 

متن روضه

به کعبه روی نهادم طواف روی تو کردم / کنار بیت خدا آرزوی کوی تو کردم

حاج حیدر خمسه

 

بند اول

 

اللهمَّ صلِّ علی صاحبِ الدَّعوَهِ النَّبَویَّهِ، والصّولَهِ الحَیدَریّهِ، والعِصمَهِ الفاطِمیَّهِ، صَلابَهِ الحسَنیَّهِ، والشُّجاعَهِ الحُسَینیَّهِ

 

به کعبه روی نهادم طواف روی تو کردم

کنار بیت خدا آرزوی کوی تو کردم

 

اونایی که رفتن الان داره یادشون میاد کنار بیت الله

 

در استلام حجر یاد جای دست تو بودم

ز پرده حرم احساس عطر و بوی تو کردم

اگه هر روز ندونم کجایی امشبو میدونم، امشب همه رفیقام با یه حال دیگه ای اومدن،از صبح هر کیو دیدم گفت فلانی من به تاسوعا عاشورا کار ندارم امشب اومدم بگیرم آقا ، شنیدیم یه حرمی رو غبار گرفته، نمیدونم چند سال پیش سوریه رفتید یا نه نمیدونید چه رونقی داشت این حرم …” چشمش زدن… صبحها چه روضه ای توی حرم این خانوم بود مردم میومدن با مژه هاشون حرم رو میشستند، اما حالا خادماشم فرار کردن ،حالا نمیخوام زود برم توی روضه. یه کفی با حضرت حجت بکنیم. شام جمعست ، اولین جمعه ماه صفر ،بگو آقا …. اگر هیچ شباهتی به تو ندارم الان لباسامون یه رنگه،هر دوتامون هم برا یکی گریه میکنیم،کی میشه تو بیای روضه بخونی ما لطمه بزنیم،اگه تو روضه خرابه بخونی می میریم

 

بند دوم 

 

به ساقی و مِی پیمانه بهشت چه حاجت

که جام خالی خود را پر از سبوی تو کردم

 

اباصالح دلم برات پر میزنه

اباصالح گدات داره در میزنه

اباصالح دلم یه کربلا میخواد

اباصالح یه گنبد طلا میخواد

اباصالح دلم امام رضا میخواد

 

اصرار و اصرار،حریف نشد ، آخر قرار اینطور شد نصفه شب لباس کهنه ای تن بچه کرد،اومدن بیرون دست بچشو سفت گرفت، بابا چه روزایی داشتیم !!! هی میگفت غصه نخور بابا،امسالم هیأتت خوب میشه ،اول بیابونی رسیدند،هنوز از شهر خارج نشدن یه وقت یکی از پشت سر صدا زد:عبدالله کجا میری؟! رنگش رفت،گفت دیدی الان میشناسه منو با این وضع آبروم میره،برگشت دید یه جوون روبراه و نورانی …”خب الحمدلله نمیشناسیم همدیگرو ،گفت میرم فلان شهر کار دارم،پرسید ببینم کارت چیه؟! بغض کرده گفت یه برده دارم میبرم بفروشم،گفت عبدالله اگه من بردتو بخرم بازم میری؟!گفت نه اتفاقا عجله دارم،اگه بخری گره ام باز شده،گفت به یه شرط میخرم؛من نمیپرسم کس و کار بردت کیه، توأم نگی چند…” گفتم خوبه دروغم نمیگم آدم خوش انصافی میخوره باشه.
پولو گرفتم گفتم با برده ام خداحافظی کنم،آوردش کنار بچشو بغل کرد …” گفت بابا پول دستم بیاد اومدم …” جان بابا برنگردی آبروم میره،بیان دنبال پولشون جلو مردم رسوا میشم”
گفت برو خیالت راحت،پولرو گرفت به قول ما بشگن زنون اومد خونه زن؛انگار خدا هم راضی بود،هنوز نرفته خریدنش .
افتاد دنبال کار و بارش، پرچماشو زد خریداشو کرد شب اول روضه مردم اومدن تا کمر تا میشد ….” خوش اومدید مجلس اربابم …

یهو توی جمعیت دید پسرش وارد شد، دست پاچه شد،دوید اومد زنشو صدا زد دیدی بچه ات آبرومو برد؟! الان میان دنبال پولشون چی بگم؟! گفت مرد،اون بچه رو من میشناسم ! برو ببین حتما خبریه ! دقت”
اومد محمدشو صدا زد،اومد گوشه گفت بابا ،مگه قولم ندادی؟!من الان چی بگم دنبالت بیان؟!
گفت نترس بابا،اگه بدونی منو به کی فروختی،سه روزه توی بغل حسینم …” سه روزه عباس ازم پذیرایی کرده،امروز منو بردن پیش مادرش … گفت به مادرت بگو ایوالله …. برا بچم ازبچه ت گذشتی” فردا قیامت میام،با همین پهلو با همین دست خودم دستتو میگیرم …
حسین …….
آقا …

به این پست امتیاز دهید.
Likes1Dislikes0
دانلود باکس
مشاهده با QR کد
کد پخش آنلاین این آهنگ برای وبلاگ و سایت شما
نظرات و ارسال نظر