سبز قامتچهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 111 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۱۱ – آیات ۱۸ تا ۲۳ سوره المائده

تفسیر قرآن کریم صفحه 111 - آیات 18 تا 23 سوره المائده

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۱۱

سوره: المائده

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۸ سوره المائده:

وَقَالَتِ الْیَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُکُمْ بِذُنُوبِکُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ ﴿۱۸﴾
و یهودان و ترسایان گفتند ما پسران خدا و دوستان او هستیم بگو پس چرا شما را به [کیفر] گناهانتان عذاب مى ‏کند [نه] بلکه شما [هم] بشرید از جمله کسانى که آفریده است هر که را بخواهد مى ‏آمرزد و هر که را بخواهد عذاب مى ‏کند و فرمانروایى آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو مى‏ باشد از آن خداست و بازگشت [همه] به سوى اوست (۱۸)

نکته ها:

هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه وآله جمعى از یهودیان را به اسلام دعوت کرد، گفتند: ما فرزندان و دوستان خداییم. [۱]

یهود و نصارا خود را پسران واقعى خدا نمى دانستند، بلکه نوعى فرزند خواندگى تشریفاتى براى خود تصوّر مى کردند.

قتل انبیا، کتمان بشارت ها به آمدن پیامبر اسلام، پیمان شکنى، تحریف کتب آسمانى، گوساله پرستى، بهانه جویى، شکم پرستى، نمونه هایى از جنایات بنى اسرائیل است و کنده شدن کوه از جاى خود، چهل سال آوارگى، مسخ و ذلّت، نمونه هایى از کیفر الهى نسبت به آنان است. «یعذّبکم بذنوبکم»

۱) ادّعاى فرزند خدا و دوست خدا بودن، در انجیل یوحنّا، باب ۸، جمله ۴۱ نیز آمده است. تفسیر نمونه.

 

پیام ها:

۱- نژادپرستى، امتیازطلبى و حقّ را منحصر در خود و حزب و گروه خود دانستن، ممنوع است. «بل أنتم بشر ممّن خلق»

۲- هیچ فرد، قوم، نژاد و امّتى، نباید مطمئن به آمرزش خدا باشد، چنانکه نباید از رحمت او مأیوس باشد. «یغفر لمن یشاء ویعذّب من یشاء»

 

تفسیر آیه ۱۹ سوره المائده:

یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلَى فَتْرَهٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِیرٍ وَلَا نَذِیرٍ فَقَدْ جَاءَکُمْ بَشِیرٌ وَنَذِیرٌ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۱۹﴾
اى اهل کتاب پیامبر ما به سوى شما آمده که در دوران فترت رسولان [حقایق را] براى شما بیان مى ‏کند تا مبادا [روز قیامت] بگویید براى ما بشارتگر و هشداردهنده‏ اى نیامد پس قطعا براى شما بشارتگر و هشداردهنده‏ اى آمده است و خدا بر هر چیزى تواناست (۱۹)

نکته ها:

فترت و فاصله ى زمانى میان حضرت مسیح علیه السلام تا حضرت محمد صلى الله علیه وآله حدود ششصد سال است. البتّه در دوره هایى که پیامبرى مبعوث نمى شود، زمین خالى از حجت خدا نیست، چون اوصیاى پیامبران بوده اند. به تعبیر حضرت على علیه السلام : هرگز زمین خالى از حجّت نیست، چه قدرت داشته باشد یا نه، چون راه خدا نباید براى پویندگان مخفى بماند. [۱] پس ایّام فترت، به معناى رها کردن مردم نیست.

فترت ها و فاصله هاى کوتاه مدت یا دراز مدت، حکمت هایى دارد واز برنامه هاى مفید در نظام تربیتى الهى است. نمونه هایش در تاریخ، جدا شدن حضرت موسى علیه السلام از مردم، اعتکاف انبیا، قطع وحى از پیامبر و غیبت صغرى و کبراى امام مهدى علیه السلام مى باشد.

۱) نهج البلاغه، کلمات قصار ۱۴۷٫

 

پیام ها:

۱- اسلام اهل کتاب را به سوى ایمان فرا مى خواند. «یا اهل الکتاب قد جائکم»

۲- بیان حقایقى که کتمان یا تحریف و یا فراموش شده اند، یکى از رسالت هاى انبیاست. «یبیّن لکم»

۳- احکام الهى، نیاز به تبیین پیامبران دارد. «رسولنا یُبیّن لکم»

۴- بعثت، راه عذر و بهانه را به روى انسان مى بندد. «ان تقولوا ماجائنا من بشیر»

۵ – بشارت و انذار، از شیوه هاى تبلیغى انبیاست. «جائکم بشیر ونذیر»

۶- انسان در انتخاب راه آزاد است، انبیا فقط بشارت و هشدار مى دهند واجبار و اکراهى ندارند. «فقد جائکم بشیر ونذیر»

۷- نمى توان گفت که چگونه یک پیامبر درس نخوانده مى تواند بیانگر معارف کتمان شده و تحریف هاى صورت گرفته در دین باشد، چون خداوند بر هر کارى تواناست. «واللّه على کل شى قدیر»

 

تفسیر آیه ۲۰ سوره المائده:

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَعَلَ فِیکُمْ أَنْبِیَاءَ وَجَعَلَکُمْ مُلُوکًا وَآتَاکُمْ مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ ﴿۲۰﴾
و [یاد کن] زمانى را که موسى به قوم خود گفت اى قوم من نعمت‏ خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که در میان شما پیامبرانى قرار داد و شما را پادشاهانى ساخت و آنچه را که به هیچ کس از جهانیان نداده بود به شما داد (۲۰)

نکته ها:

یاد نعمت ها، عامل عشق به خدا، شکر نعمت هاى او و تعبّد و تسلیم در برابر دستورات اوست. «اذکروا نعمه اللّه علکیم»

«ملِک» در لغت هم به معناى حاکم و زمامدار و هم به معناى صاحب و مالک آمده است و در روایتى از پیامبرصلى الله علیه وآله نقل شده است: هر کس از بنى اسرائیل که داراى همسر، خدمتکار و مَرکب بود به او ملک مى گفتند. [۱] ضمناً اگر ملوک به معناى سلاطین باشد، همه ى مردم نمى توانند پادشاه باشند. بنابراین ملک، به معناى صاحب اختیار است.

نعمت هایى چون: عبور از رود نیل، نزول منّ و سلوى و جوشیدن دوازده چشمه ى آب از نعمت هاى ویژه ى بنى اسرائیل بود که این آیه با جمله ى «آتاکم ما لم یؤت احداً» به آن اشاره مى کند.

۱) تفسیرالمیزان.

 

پیام ها:

۱- براى دعوت مردم، باید از اهرم عاطفه استفاده کرد. «یاقوم»

۲- باید پیش از دستورات الهى، مردم را با ذکر الطاف الهى، آماده کنیم. «اذکروا نعمه اللَّه…» (در این آیه ذکر نعمت هاست و در آیه ى بعد یک فرمان مهم صادر شده است)

۳- از بزرگ ترین نعمت ها، نعمت نبوّت، حکومت و قدرت است. «اذ جَعل فیکم انبیاء و جَعلکم ملوکاً…»

۴- از وظایف انبیا، یادآورى نعمت هاى الهى به مردم است. «اذکروا نعمه اللّه»

۵ – قبل از حضرت موسى نیز در میان بنى اسرائیل پیامبرانى وجود داشته که حضرت موسى وجود آنان را به عنوان نعمت یادآورى مى کند. «جَعل فیکم انبیاء»

۶- انبیا از زمینه سازان حاکمیّت و استقلال بوده اند. (جمله «جَعل فیکم انبیاء» قبل از جمله «جعلکم ملوکاً» آمده است.)

۷- از تاریخ عبرت بگیریم. قوم موسى پس از برخوردارى از لطف ویژه الهى و رسیدن به حکومت، گرفتار ذلت و مسکنت شدند. «لم یؤت احداً من العالمین» به «باؤا بغضب من اللّه» [۱] تبدیل شد.

۱) بقره، ۶۱٫

 

تفسیر آیه ۲۱ سوره المائده:

یَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَهَ الَّتِی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِینَ ﴿۲۱﴾
اى قوم من به سرزمین مقدسى که خداوند براى شما مقرر داشته است درآیید و به عقب بازنگردید که زیانکار خواهید شد (۲۱)

نکته ها:

«ارض مقدّس»، یا همه ى منطقه ى شامات (سوریه، اردن، فلسطین و…) است، یا تنها بیت المقدّس مى باشد.

مراد از «لاترتدّوا»، یا پشت نکردن به فرمان الهى، یا عقب نشینى نکردن در مسیر حرکت است.

 

پیام ها:

۱- رابطه ى رهبر و مردم، باید عمیق و عاطفى باشد. «یا قوم»

۲- سرزمین هاى مقدّس را باید از چنگ نااهلان بیرون آورد. «ادخلوا الارض المقدّسه»

۳- همه جاى زمین یکسان نیست، برخى جاها قداست دارد. «الارض المقدّسه»

۴- ممنوعیّت عقب نشینى از جنگ، نشانه ى روحیّه ى عصیان گرى گروهى از بنى اسرائیل مى باشد. «لاترتدّوا على ادبارکم»

۵ – فرار از جبهه، حرام است. «ادخلوا… ولاترتدّوا»

۶- برخوردارى از نعمت هاى الهى، مسئولیّت دارد. «جَعل فیکم انبیاء وجَعلکم ملوکاً… ادخلوا»

۷- از مصادیق و نمونه هاى خسارت، محرومیّت از مکان هاى مقدّس است. «ادخلوا… ولاترتدّوا… فتنقلبوا خاسرین»

 

تفسیر آیه ۲۲ سوره المائده:

قَالُوا یَا مُوسَى إِنَّ فِیهَا قَوْمًا جَبَّارِینَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى یَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ یَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ ﴿۲۲﴾
گفتند اى موسى در آنجا مردمى زورمندند و تا آنان از آنجا بیرون نروند ما هرگز وارد آن نمى ‏شویم پس اگر از آنجا بیرون بروند ما وارد خواهیم شد (۲۲)

نکته ها:

«جبّار» از «جَبْر» به معناى اصلاح و جبران چیزى همراه با قهر و فشار است. امّا به هر یک از این دو معنا به تنهایى نیز آمده است: ۱- جبران کردن ۲- قهر و غلبه، ودرباره ى خداوند به هر دو معنى به کار مى رود. [۱]

«قوم جبّار» همان عمالقه، از نژاد سامى بودند که در شمال عربستان در صحراى سینا زندگى مى کردند و به مصر حمله کرده و پانصد سال حکومت داشتند. [۲]

۱) تفسیر نمونه.

۲) دائرهالمعارف، فرید وجدى.

 

پیام ها:

۱- بودن نااهلان در جایى، دلیل کناره گیرى افراد شایسته نیست. «یا قوم ادخلوا… فان یخرجوا منها فانّا داخلون»

۲- باید دشمن را بیرون کرد، نه آنکه صبر کرد تا خودش بیرون رود. «فان یخرجوا منها فانّا داخلون»

۳- راحت طلبى، ممنوع است باید اقدام کرد و امداد خواست تا دشمن را بیرون راند. (انتقاد قرآن از بنى اسرائیل که گفتند: «انّا لن ندخلها»)

۴- توقّع پیروزى بدون مبارزه، تفکّرى نادرست است. «فان یخرجوامنهافانّاداخلون»

۵ – بدتر از نافرمانى، جسارت ولجاجت است. «لن ندخلها» (با توجّه به اینکه در حرف «لن» ایهام جسارت است.)

 

تفسیر آیه ۲۳ سوره المائده:

قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمَا ادْخُلُوا عَلَیْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّکُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۲۳﴾
دو مرد از [زمره] کسانى که [از خدا] مى‏ ترسیدند و خدا به آنان نعمت داده بود گفتند از آن دروازه بر ایشان [بتازید و] وارد شوید که اگر از آن درآمدید قطعا پیروز خواهید شد و اگر مؤمنید به خدا توکل کنید (۲۳)

نکته ها:

در تفاسیر آمده است: آن دو نفر از نقباى دوازده گانه بنى اسرائیل بودند، به نام هاى: «یوشع بن نون» و «کالب بن یوفنا» و نامشان در تورات، سِفر تثنیه آمده است. [۱] امام باقرعلیه السلام فرمودند: این دو نفر، پسر عموى موسى علیه السلام بودند. [۲]

به گفته علاّمه طباطبایى در تفسیر المیزان: هرگاه کلمه ى «نعمت» در قرآن بدون قید آمد، مراد نعمت ولایت و نبوّت است.

۱) تفسیر نمونه.

۲) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها:

۱- خداترسى، زمینه ى فراهم شدن الطاف و نعمت هاى الهى است. «یخافون أنعم اللّه…»

۲- آنکه از خدا بترسد، احساس مسئولیّت مى کند وپیروى از فرمان پیامبر خدا را واجب مى داند ودر برابر قدرت هاى دیگر تسلیم نمى شود. «یخافون انعم اللّه… ادخلوا»

۳- خداترسى، زمینه ى شجاعت و جرأت و عمل است. «یخافون… ادخلوا»

۴- خداترسى، نعمتى الهى است. «یخافون انعم اللّه علیهما»

۵ – هنگام حمله، باید به رزمندگان روحیه داد. «فانّکم غالبون»

۶- خوف الهى و تقوا، به انسان بصیرت و نیروى تحلیل صحیح و روشن از مسائل مى دهد. «یخافون …فانّکم غالبون»

۷- توکّل، باید مخلصانه و تنها بر خدا باشد. «على اللّه فتوکّلوا»

۸ – اگر اهل ایمان با شهامت وارد شوند، منحرفان میدان را ترک مى کنند. «فاذا دخلتموه فانّکم غالبون»

۹- اصل در موفقیّت تنها امکانات مادّى نیست، بلکه ایمان و توکّل، تصمیم و جرأت نیز لازم است. «ادخلوا… و على اللَّه فتوکّلوا»

۱۰- توکّل به تنهایى کافى نیست، بلکه همراه با تلاش ما را به مقصد مى رساند. «ادخلوا… فتوکّلوا»

۱۱- توکّل، نشانه ى ایمان و کلید نجات از بن بست ها و ترس هاست. «فتوکّلوا ان کنتم…»

۱۲- از شما حرکت، از خدا برکت و نصرت. «فاذا دخلتموه فانّکم غالبون و على اللَّه فتوکّلوا ان کنتم مؤمنین»

۱۳- توکّل، تنها به لفظ نیست، بلکه روحیّه اى برخاسته از ایمان است. «فتوکّلوا ان کنتم مؤمنین»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۱۱ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر