سبز قامتدوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 131 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۳۱ – آیات ۲۸ تا ۳۵ سوره الانعام

تفسیر قرآن کریم صفحه 131 - آیات 28 تا 35 سوره الانعام

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۳۱

سوره: الانعام

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۲۸ سوره الانعام:

بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا کَانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿۲۸﴾
[ولى چنین نیست] بلکه آنچه را پیش از این نهان مى‏ داشتند براى آنان آشکار شده است و اگر هم بازگردانده شوند قطعا به آنچه از آن منع شده بودند برمى‏ گردند و آنان دروغگویند (۲۸)

نکته ها:

روز قیامت، روز آشکار شدن اسرار پنهانى مردم است و قرآن بارها به این حقیقت اشاره کرده است. از جمله: «وبدالهم سیّئات ما عملوا» [۱] ، «و بدالهم سیّئات ما کسبوا» [۲]

۱) جاثیه، ۳۳٫

۲) زمر، ۴۸٫

 

پیام ها:

۱- در قیامت، همه ى اسرار و رازها کشف و نهان و درون انسان ها آشکار مى شود. «بل بدالهم ما کانوا یخفون»

۲- برگشتن از آخرت به دنیا، محال است. «و لو ردّوا»

۳- بعضى هرگز امیدى به خوب شدن و اصلاحشان نیست و با فرصت دادن (که خودشان خواستار آنند) باز هم همانند که بودند. «لو ردّوا لعادوا»

(آرى انسان بارها در دنیا به هنگام برخورد با شداید و تلخى ها، تصمیم هایى مى گیرد، ولى چون به آسایش رسید، همه چیز را فراموش مى کند).

۴- وقتى دروغگویى خصلت انسان شد، در قیامت هم دروغ مى گوید. «و انّهم لکاذبون» چنانکه در آیه ۲۳ خواندیم که مشرکین در قیامت به دروغ قسم مى خورند و مى گویند: «واللَّه ربّنا ما کنّا مشرکین»

 

تفسیر آیه ۲۹ و ۳۰ سوره الانعام:

وَقَالُوا إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ ﴿۲۹﴾
و گفتند جز زندگى دنیاى ما [زندگى دیگرى] نیست و برانگیخته نخواهیم شد (۲۹)
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى رَبِّهِمْ قَالَ أَلَیْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿۳۰﴾
و اگر بنگرى هنگامى را که در برابر پروردگارشان باز داشته مى ‏شوند [خدا] مى‏ فرماید آیا این حق نیست مى‏ گویند چرا سوگند به پروردگارمان [که حق است] مى‏ فرماید پس به [کیفر] آنکه کفر مى ‏ورزیدید این عذاب را بچشید (۳۰)

نکته ها:

در آیه ۲۷ و ۳۰، دو بار کلمه ى «و لو ترى» تکرار شده است تا صحنه هاى سخت قیامت را ترسیم و گامى براى هدایت مردم باشد.

طبق آیه ى ۳۰ خداوند با مجرم سخن مى گوید. ولى بعضى آیات، سخن گفتن خدارا با آنان نفى مى کند. «لایکلّمهم اللَّه»، این مطلب یا اشاره به مواقف و صحنه هاى مختلف در قیامت است، و یا آنکه مراد آن است که خداوند با آنان کلام طیّب و دلشادکننده نمى گوید.

در آیه ى ۲۲، خداوند کفّار را در برابر نفى توحید مؤاخذه نمود: «أین شرکاؤکم» و در آیه ۲۷ به خاطر تکذیب نبوّت مؤاخذه کرد: «لانکذّب بایات ربّنا» و در آیه ۳۰ به سبب انکار قیامت مؤاخذه مى کند. «ألیس هذا بالحقّ»

اسلام براى انسان ها چند نوع حیات را ترسیم مى کند:

۱- حیات دنیا. «زهره الحیاه الدّنیا» [۱]

۲- حیات برزخى. «من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون» [۲]

۳- حیات معنوى و هدایت. «دعاکم لما یحییکم» [۳]

۴- حیات اجتماعى. «ولکم فى القصاص حیاه» [۴]

۵ – حیات طیبه (در سایه ى قلب آرام و قناعت). «فلنحیّینه حیاه طیّبه» [۵]

۱) طه، ۱۳۱٫

۲) مؤمنون، ۱۰۰٫

۳) انفال، ۲۴٫

۴) بقره، ۱۷۹٫

۵) نحل، ۹۷٫

 

پیام ها:

۱- مشرکین، افرادى سطحى نگر و مادّى هستند و محدوده ى حیات را تنها در همین دنیا مى بینند و منکر رستاخیزند. «اِن هى الاّ حیاتنا الدّنیا» (اگر در جاى دیگر قرآن مشرکین بت را شفیع خود مى دانند: «هؤلاء شفعاؤنا» [۱] مرادشان شفاعت در دنیاست. [۲])

۲- خداوند، پیامبرش را تسلیت و دلجویى مى دهد که همه ى لجاجت ها بى پاسخ نخواهد ماند. «و لوترى »

۳- مجرمان، همانند اسیران ذلیل، بازداشت و نگه داشته مى شوند. «اذ وقفوا»

۴- در قیامت قاضى و بازپرس در درجه ى اوّل خود خداوند است. «قال ألیس هذا بالحقّ»

۵ – اعترافات کفّار و مشرکان در قیامت، سودى ندارد. «قالوا بلى … فذوقوا»

۶- کفّار، در قیامت بارها سوگند یاد مى کنند. «واللّه ربّنا ما کنّا مشرکین – قالوا بلى و ربّنا»

۷- کیفرهاى قیامت، به خاطر مداومت در کفر و انکار معاد در دنیاست. «و مانحن بمبعوثین… فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون»

۱) یونس، ۱۸٫

۲) تفسیرالمیزان.

 

تفسیر آیه ۳۱ سوره الانعام:

قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَهُ بَغْتَهً قَالُوا یَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِیهَا وَهُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا یَزِرُونَ ﴿۳۱﴾
کسانى که لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعا زیان دیدند تا آنگاه که قیامت بناگاه بر آنان دررسد مى‏ گویند اى دریغ بر ما بر آنچه در باره آن کوتاهى کردیم و آنان بار سنگین گناهانشان را به دوش مى ‏کشند چه بد است بارى که مى ‏کشند (۳۱)

نکته ها:

مراد از «لقاءاللَّه»، ملاقات معنوى و شهود باطنى در قیامت است، چون در قیامت همه ى وابستگى هاى انسان به مال و مقام و بستگان قطع مى شود و با روبرو شدن با پاداش و کیفر الهى، حاکمیّت مطلقه ى الهى را درک مى کند.

حسرت، براى از دست دادن منافع است و ندامت براى پیش آمدن ضررها. [۱]

به قیامت، «ساعت» مى گویند، چون در ساعتى و لحظه اى برق آسا ایجاد مى شود. (در آیه ى ۷۷ سوره نحل آمده است: «وما أمر الساعه الاّ کلَمح البصر أو هو اقرب»، برپایى قیامت، مانند چشم به هم زدن یا نزدیک تر از آن است).

در حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آمده است: اهل آتش، جایگاه خود (آن جایگاهى که خداوند براى هر شخصى در بهشت قرار داده است،) را در بهشت مى بینند و مى فهمند زیان کرده اند مى گویند: «یاحسرتنا». [۲]

۱) تفسیر اطیب البیان.

۲) تفسیر نورالثقلین.

 

پیام ها:

۱- کسى که قیامت را نپذیرد، هستى خود را با دنیاى فانى معامله کرده و این بزرگ ترین خسارت است. «قد خسر»

۲- قیامت، ناگهانى فرا مى رسد و کسى از زمان آن آگاه نیست، پس باید همیشه آماده بود. «جاءتهم الساعه بغته»

۳- روز قیامت، روز حسرت است. «یا حسرتنا»

۴- اعتراف و حسرت، نشانه ى آزادى انسان در عمل است زیرا مى توانست خوب عمل کند و نکرد. «یا حسرتنا»

۵ – قیامت روز حست و افسوس خوردن است، امّا حسرت ها در آن روز بى نتیجه است. «قالوا یا حسرتنا… و هم یحملون…»

۶- گناهان، در قیامت تجسّم یافته و بر انسان بار مى شوند. «یحملون أوزارهم»

۷- تکذیب یا فراموشى قیامت، سبب ارتکاب گناهانى است که در قیامت، وزر و وبال انسان مى گردد. «کذّبوا أوزارهم»

 

تفسیر آیه ۳۲ سوره الانعام:

وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَهُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۳۲﴾
و زندگى دنیا جز بازى و سرگرمى نیست و قطعا سراى بازپسین براى کسانى که پرهیزگارى مى کنند بهتر است آیا نمى‏ اندیشید (۳۲)

نکته ها:

اگر دنیا مزرعه ى آخرت قرار نگیرد، بازیچه مى شود و مردم مانند کودکانى که سرگرم به اسباب بازى هایى چون مال و مقام و مانند آن شده اند. مثل صحنه ى نمایش که یکى لباس شاه مى پوشد، دیگرى نقش نوکر را بازى مى کند و سوّمى وزیر مى شود، ولى ساعتى بعد که همه ى لباسها و نقش ها کنار مى رود، مى فهمند که همه ى عناوین، خیالى بیش نبود.

خیر بودن آخرت به خاطر آن است که هم لذّت هایش آمیخته به رنج نیست و هم زودگذر و موهوم و خیالى نیست.

با توجّه به آیات دیگر قرآن، نباید این آیه را دعوت به رهبانیّت و ترک دنیا دانست.

کلمه ى «لعب» به کارى گفته مى شود که قصد صحیحى در آن نباشد و کلمه ى «لهو» به کارى گفته مى شود که انسان را از کارهاى مهم و اصلى باز دارد. [۱]

شباهت دنیا به لهو و لعب از جهاتى است:

الف: دنیا مثل بازى، مدّتش کوتاه است.

ب: دنیا مثل بازى، تفریح و خستگى دارد و آمیخته اى از تلخى و شیرینى است.

ج: غافلان بى هدف، بازى را شغل خود قرار مى دهند.

د: دنیاگرایى مثل بازى، انسان را از اهداف مهم باز مى دارد.

۱) مفردات راغب.

 

پیام ها:

۱- دنیا محورى، فکرى کودکانه و پوچ است. (لهو ولعب معمولاً کار کودکان است و سرگرم شدن به دنیا انسان را از آخرت باز مى دارد) «لهو ولعب»

۲- راه نجات از حسرت آخرت، فکر و تعقّل است. «یا حسرتنا… أفلا تعقلون»

۳- خردمند، فریب دنیا را نمى خورد. «و للدّار الاخره خیر… أفلا تعقلون»

۴- بکار نگرفتن اندیشه، زمینه توجّه به دنیا وغفلت از آخرت است. «أفلاتعقلون»

۵ – غفلت از آخرت، سبب توبیخ است. «أفلا تعقلون»

۶- تعقّل و تقوا، ملازم یکدیگرند. «یتّقون أفلاتعقلون»

 

تفسیر آیه ۳۳ سوره الانعام:

قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَلَکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیَاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ ﴿۳۳﴾
به یقین مى‏ دانیم که آنچه مى‏ گویند تو را سخت غمگین مى ‏کند در واقع آنان تو را تکذیب نمى کنند ولى ستمکاران آیات خدا را انکار مى کنند (۳۳)

نکته ها:

در شأن نزول آیه آمده است که: دشمنان پیامبر صلى الله علیه وآله آن حضرت را امین و صادق مى دانستند، ولى مى گفتند: اگر او را تصدیق کنیم، قبیله و موقعیّت ما تحقیر مى شود. گاهى هم مى گفتند: او صادق است ولى خیال مى کند به او وحى شده، از این روى، این گونه آیات الهى را تکذیب مى کردند.

امام صادق علیه السلام درباره ى «لا یکذّبونک» فرمود: یعنى آنان نمى توانند گفتار و مدّعاى تو را ابطال کنند. [۱]

۱) تفسیر عیّاشى.

 

پیام ها:

۱- رهبر نباید از تکذیب مخالفان محزون شود. به همین دلیل، خداوند پیامبرش را دلدارى مى دهد و حمایت مى کند. «قد نعلم انّه لیحزنک»

۲- خداوند به حالات درونى انسان آگاه است. «قد نعلم انّه لیحزنک»

۳- تکذیب پیامبر، تکذیب خداست، همان گونه که بیعت با پیامبر، بیعت با خداوند است. «لایکذّبونک ولکن الظالمین بایات اللَّه یجحدون»

۴- با توجّه به مشکلات و تکذیب و جسارت هاى بزرگتر به دیگران، مشکل خود را آسان بدانیم. «لایکذّبونک… بآیات اللَّه یجحدون»

۵ – مخالفان رسول خدا، با مکتب طرفند، نه با شخص. «لایکذّبونک… بآیات اللّه یجحدون»

۶- تکذیب آیات الهى، هم ظلم به خود است، هم ظلم به رسول اللّه، هم ظلم به مکتب و هم ظلم به نسل هاى بعد. «ولکنّ الظالمین بآیات اللّه یجحدون»

 

تفسیر آیه ۳۴ سوره الانعام:

وَلَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا کُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَکَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِینَ ﴿۳۴﴾
و پیش از تو نیز پیامبرانى تکذیب شدند ولى بر آنچه تکذیب شدند و آزار دیدند شکیبایى کردند تا یارى ما به آنان رسید و براى کلمات خدا هیچ تغییردهنده‏ اى نیست و مسلما اخبار پیامبران به تو رسیده است (۳۴)

نکته ها:

«کلمات»، به معناى سنّت هاى الهى است: «ولقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین انّهم لهم المنصورون وانّ جُندنا لهم الغالبون» [۱]

تاریخ، سرچشمه ومنبعى پذیرفته شده براى شناخت حوادث است. از صبر انبیاى پیشین و نابودى اقوامى چون قوم هود وصالح ولوط و … که تکذیب کردند، باید عبرت گرفت، سنّت و برنامه الهى، فرستادن رسولان وآزادى مردم در انتخاب است. کافران را به کیفر مى رساند و رسولان را در راه دعوت، امداد مى کند.

در آیات متعدّدى از قرآن خداوند یارى و پیروزى رهبران و مؤمنان صابر را بر خود لازم دانسته است از جمله:

* «کتب اللّه لاغلبنّ أنا و رسلى» [۲]

* «وکان حقّاً علینا نصر المؤمنین» [۳]

* «انّا لننصر رسلنا» [۴]

* «ولینصرنّ اللَّه من ینصره» [۵]

۱) صافّات، ۱۷۱ تا ۱۷۳٫

۲) مجادله، ۲۱٫

۳) روم، ۴۷٫

۴) غافر، ۵۱٫

۵) حج، ۴۰٫

 

پیام ها:

۱- راه حقّ، هیچگاه هموار نبوده و تحققّ آرمان انبیا همراه با تحمّل مشکلات بوده است. «فصبروا على ما کذّبوا»

۲- یکى از بهترین اهرم هاى مقاومت در برابر شداید، بیان امدادهاى الهى است. «فصبروا… حتّى اتاهم نصرنا»

۳- رهبران، انتظار اطاعت همه را نداشته باشند. «کُذّبوا»

۴- شرط اصلى پیروزى، صبر است. «فصبروا… حتّى اتاهم نصرنا» (خداوند به صابران، نوید پیروزى مى دهد)

۵ – دشمنان از هیچ تلاشى علیه حق، کوتاهى نمى کنند، خواه تکذیب باشد و خواه آزار. «کذّبوا، اوذوا»

۶- صبر مستمر، زمینه ساز نزول نصرت و رحمت الهى است. «فصبروا… حتّى أتاهم نصرنا»

۷- حقّ، پیروز است. «اتاهم نصرنا»

۸ – سنّت هاى الهى تغییر ناپذیر است و خداوند خلف وعده نمى کند. «لامبدّل لکلمات اللّه»

۹- هر کس باید نمونه هاى مشابه خود را در تاریخ بشناسد. خداوند خطاب به پیامبر مى فرماید: «و لقد جاءک من نبأ المرسلین»

۱۰- از زحمات و رنج هاى پیشینیان باید یاد و قدردانى کرد. «و لقد جاءک من نبأ المرسلین»

 

تفسیر آیه ۳۵ سوره الانعام:

وَإِنْ کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقًا فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِی السَّمَاءِ فَتَأْتِیَهُمْ بِآیَهٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ ﴿۳۵﴾
و اگر اعراض کردن آنان [از قرآن] بر تو گران است اگر مى‏ توانى نقبى در زمین یا نردبانى در آسمان بجویى تا معجزه ‏اى [دیگر] برایشان بیاورى [پس چنین کن] و اگر خدا مى‏ خواست قطعا آنان را بر هدایت گرد مى ‏آورد پس زنهار از نادانان مباش (۳۵)

نکته ها:

در شأن نزول آیه آمده است: کفّار به رسول خدا صلى الله علیه وآله مى گفتند: ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد، مگر آنکه زمین را شکافته برایمان چشمه اى جارى سازى: «لن نؤمن لک حتّى تَفجر لنا مِن الارض یَنبوعاً» [۱] ، یا به آسمان روى: «أو ترقى فى السماء» [۲] شاید آیه اشاره به نوع درخواست هاى نابجاى آنان باشد که اگر زمین را بکاوى یا نردبان به آسمان بگذارى و خود را به آب و آتش بزنى سودى ندارد. در دعوت تو نقصى نیست، اینان لجوجند، پس براى ارشادشان این همه دلسوزى نکن.

۱) اسراء، ۹۰٫

۲) اسراء، ۹۳٫

 

پیام ها:

۱- پیامبر، براى هدایت مردم، دلسوز و نسبت به از اعراضشان غمگین بود. «و ان کان کبر علیک اعراضهم»

۲- پیامبر باید روحیّات مخاطبان خود را بشناسد و بداند که گروهى از هر معجزه اى که برایشان آورده شود روى گردانند. «اعراضهم»

۳- پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله مى خواست به هر طریق مردم هدایت شوند، امّا اشکال در روحیّه ى لجوج کفّار است که خداوند هشدار مى دهد. «تبتغى نفقاً فى الارض او سلّماً فى السماء»

۴- خداوند مى تواند همه را هدایت کند، ولى حکمت او اقتضا مى کند که انسان آزاد باشد. «و لو شاء اللَّه لجمعهم على الهدى»

۵ – ارضاى خواسته هاى بهانه جویان و بى صبرى مبلّغان، جهل است. «فلا تکونن من الجاهلین» (ریشه ى بسیارى از توقّعات نابجا، جهل است)

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۳۱ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر