سبز قامتچهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 77 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۷۷ – آیات ۱ تا ۶ سوره النساء

تفسیر قرآن کریم صفحه 77 - آیات 1 تا 6 سوره النساء

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۷۷

سوره: النساء

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱ سوره النساء:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَهٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا ﴿۱﴾
اى مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدى آفرید و جفتش را [نیز ] از او آفرید و از آن دو مردان و زنان بسیارى پراکنده کرد پروا دارید و از خدایى که به [نام] او از همدیگر درخواست مى ‏کنید پروا نمایید و زنهار از خویشاوندان مبرید که خدا همواره بر شما نگهبان است (۱)

نکته ها:

امیرالمؤمنین على علیه السلام فرمودند: صله ى رحم کنید، گرچه با سلام دادن باشد، خداوند فرمود: «و اتّقوا اللّه… و الارحام…»[۱]

۱) کافى، ج ۲، ص ۱۵۰٫

 

پیام ها:

۱- آغاز سوره ى خانواده، با سفارش به تقوا شروع شده است، یعنى بنیان خانواده، بر تقواست و مراعات آن بر همه لازم است. «یا ایّها الناس اتّقوا»

۲- خلقت و تربیت انسان، هر دو به دست خداست، پس پروا و اطاعت هم باید از او باشد. «اتّقوا ربکم الّذى خلقکم»

۳- همه ى انسان ها از یک نوعند، پس هر نوع تبعیض نژادى، زبانى، اقلیمى و… ممنوع است. «خلقکم من نفس واحده»

۴- زن و مرد در آفرینش وحدت دارند و هیچکدام از نظر جنسیّت بر دیگرى برترى ندارند. «خلق منها زوجها»

۵ – همه ى انسان ها در طول تاریخ، از یک پدر ومادرند. «بثّ منهما رجالاً…»

روایات درباره ى ازدواج فرزندان آدم دو نوع است، آنچه با قرآن هماهنگ است، روایاتى است که مى گوید فرزندان آدم با یکدیگر ازدواج کردند.[۱]

۶- در مسائل تربیتى، تکرار یک اصل است. «اتّقوا ربّکم… اتّقوا اللّه»

۷- رعایت حقوق خانواده و خویشاوندان، لازمه ى تقواست. «اتّقوا اللّه… والارحام» امام باقرعلیه السلام فرمود: قرابت دلبستگان پیامبرصلى الله علیه وآله را باید با موّدت مراعات کرد.[۲]

۱) تفسیر المیزان.

۲) بحار، ج ۲۳، ص ۲۵۷٫

 

تفسیر آیه ۲ سوره النساء:

وَآتُوا الْیَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ وَلَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِکُمْ إِنَّهُ کَانَ حُوبًا کَبِیرًا ﴿۲﴾
و اموال یتیمان را به آنان [باز]دهید و [مال پاک] و [مرغوب آنان ] را با [مال] ناپاک [خود] عوض نکنید و اموال آنان را همراه با اموال خود مخورید که این گناهى بزرگ است (۲)

پیام ها:

۱- اموال یتیمان را باید به آنان پس داد، هرچند خود ندانند یا فراموش کنند. «آتوا الیتامى أموالهم»

۲- اسلام، حامى طبقه ى محروم و ضعیف است. «الیتامى»

۳- کودکان یتیم، حقّ مالکیّت دارند. «اموالهم»

۴- ممانعت، تبدیل وکاستن از مال یتیم، گناه بزرگ است. «انّه کان حوباً کبیراً»

۵ – گناهان، کبیره و صغیره دارند. «حوباً کبیراً»

 

تفسیر آیه ۳ سوره النساء:

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیَتَامَى فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَهً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا ﴿۳﴾
و اگر در اجراى عدالت میان دختران یتیم بیمناکید هر چه از زنان [دیگر] که شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گیرید پس اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید به یک [زن آزاد] یا به آنچه [از کنیزان] مالک شده‏ اید [اکتفا کنید] این [خوددارى] نزدیکتر است تا به ستم گرایید [و بیهوده عیال‏وار گردید] (۳)

نکته ها:

بعضى مردان، دختران یتیم را براى تکفّل و سرپرستى به خانه مى بردند، بعد هم با آنان، با مهریه ى کم ازدواج کرده و به آسانى هم آنان را طلاق مى دادند. آیه نازل شد که اگر از بى عدالتى بیم دارید، با زنان دیگر ازدواج کنید. آیه ى قبل، درباره ى رعایت عدالت در اموال یتیمان بود، این آیه، فرمان عدالت در ازدواج با دختران یتیم است.

درباره ى حکمتِ تعدّد زوجات، مى توان به موارد زیر اشاره نمود:

الف: تلفات مردها در جنگ ها و حوادث بیشتر است و زنانى بیوه مى شوند.

ب: جوانان، کمتر حاضرند با بیوه ازدواج کنند.

ج: همه ى زنان بیوه و بى همسر، تقواى کافى و قدرت کنترل خود را ندارند.

د: زنان در هرماه، مدّتى عذر دارند و مسائل زناشویى تعطیل است.

نتیجه آنکه براى حفظ حقوق بیوه ها طبق شرایطى مرد مى تواند همسر دوّم بگیرد تا مشکل هر دو طرف حل شود.

سؤال: در این آیه مسئله ى بى عدالتى به صورت مشکوک بیان شده است: «ان خفتم الا تقسطوا»، امّا در آیه ۱۲۹ همین سوره مى فرماید: «لن تستطیعوا» که شما قدرت آن را ندارید، این دو آیه را چگونه مى توان جمع نمود؟

پاسخ: در مسائل مادّى مانند لباس، مسکن، خوراک و هم خوابى باید عادل باشید و اگر مى ترسید عادل نباشید برنامه دیگرى را براى خود تنظیم کنید، ولى در آیه ۱۲۹ مى فرماید: شما هرگز قدرت بر عدالت ندارید که مراد عدالت در علاقه و تمایلات قلبى است چون علاقه در اختیار انسان نیست تا بتواند آن را یکسان تقسیم کند. این پاسخ با استفاده از حدیثى از امام صادق علیه السلام مى باشد.[۱]

۱) وسائل، ج ۲۱، ص ۳۴۵٫

 

پیام ها:

۱- اسلام، حامى محرومان، به ویژه یتیمان و بالاخص دختران یتیم است، آن هم در مسأله ى عفّت و زناشویى و پرهیز از سوء استفاده از آنان. «…فى الیتامى»

۲- لازم نیست براى ترک ازدواج با یتیمان، یقین به بى عدالتى داشته باشیم، احتمال و ترس از آن هم کافى است. «ان خفتم»

۳- در انتخاب همسر، مى توان سراغ ایتام رفت، مگر آنکه خوف بى عدالتى باشد. «ان خفتم… فانکحوا»

۴- در انتخاب همسر، تمایل قلبى یک اصل است. «طاب لکم»

۵ – اسلام، با تعدّد همسر براى مرد، فى الجمله موافق است. «فانکحوا… مثنى و ثلاث و رباع فان خفتم… فواحده»

۶- تعدّد زوجات، هم محدود به چهار همسر است و هم مشروط به مراعات. ه است.[۱] «فانکحوا… رباع فان خفتم… فواحده»

۱) تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۳۹ ؛ کافى، ج ۵، ص ۳۶۳٫

 

تفسیر آیه ۴ سوره النساء:

وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَهً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَکُلُوهُ هَنِیئًا مَرِیئًا ﴿۴﴾
و مهر زنان را به عنوان هدیه‏ اى از روى طیب خاطر به ایشان بدهید و اگر به میل خودشان چیزى از آن را به شما واگذاشتند آن را حلال و گوارا بخورید (۴)

نکته ها:

کلمه ى «نِحلَه» به گفته ى راغب اصفهانى، از «نَحل» به معناى زنبور عسل است. چون زنبور عسل به مردم عسل مى بخشد و توقّعى هم ندارد، به هدیه هم «نحله» گفته مى شود. البتّه بعضى مفسّرین «نحله» را به معناى «دَین» گرفته اند. یعنى مهریّه، دَین و بدهى قطعى مرد است.

در حدیث است: بهترین اموال خویش را براى سه مصرف قرار دهید:

۱- مهریّه. ۲- حج. ۳- کفن. اگر بهترین اموال را صرف مهریّه کنید، فرزندان شما صالح مى شوند.[۱]

۱) تفسیر اطیب البیان ذیل آیه.

 

پیام ها:

۱- پرداخت مهریّه به زن حقّ او و الزامى است. «و آتوا النساء…»

۲- مهریّه، نرخ زن نیست، بلکه نشانه ى صداقت مرد در علاقه و دوستى به همسر است. «صدقاتهن»

۳- زن، مالک مهریه ى خود است. پدر و بستگان زن، حقّ گرفتن مهریه ى او را براى خود ندارند.[۱] «آتوا النّساء صدقاتهن»

۴- مهریّه، بهاى زن نیست، بلکه هدیه ى مرد به همسرش مى باشد. «نحله»

۵ – زن، در گرفتن یا بخشیدن مهریه، آزاد و مستقل است. «فان طبن لکم»

۶- مال گوارا، مالى است که صاحبش آنرا با طیب خاطر و رضایت ببخشد. «فان طبن… هنیئاً»

۷- رضایت ظاهرى کافى نیست. رضایت قلبى لازم است. بخشش هاى اکراهى، اجبارى و یا رودربایستى اعتبار ندارد. «طبن… نفساً»

۸ – مهر و هبه، از اسباب مالک شدن است. «صدقاتهنّ، فَان طبن لکم عن شى ء»

۹- زنان تحت تأثیر عواطف همه ى مهر خود را نبخشند. «شى ء منه»

۱) چون در جاهلیّت و بعضى اقوام، مهریه زن را پدر یا بستگان مى گرفتند، خداوند در قرآن، ابتدا نام گیرنده را برد و فرمود: «و اتوا النساء» مهریه را به خود زن بدهید و نفرمود: «واتوا صدقات النساء» مهریه زنان را بپردازید، تا گیرنده هر که بتواند باشد.

 

تفسیر آیه ۵ سوره النساء:

وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِیهَا وَاکْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا ﴿۵﴾
و اموال خود را که خداوند آن را وسیله قوام [زندگى] شما قرار داده به سفیهان مدهید و[لى] از [عواید] آن به ایشان بخورانید و آنان را پوشاک دهید و با آنان سخنى پسندیده بگویید (۵)

نکته ها:

در روایات، افراد شرابخوار و فاسق، سفیه خوانده شده اند.[۱] پس اموال عمومى نباید در دست چنین افرادى قرار گیرد، زیرا مال، قوام جامعه است و سپردن هرگونه مقام و مسئولیتِ مالى به این افراد، خیانت به جامعه است.

امام صادق علیه السلام به شخصى فرمودند: مال خود را حفظ کن، چون مال موجب قوام دین تو است. و آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند. «و لاتؤتوا السفهاء اموالکم التى جعل اللّه لکم قیاماً…»[۲]

امام باقرعلیه السلام درباره ى معناى «السفهاء» فرمودند: مقصود کسى است که به او اطمینان ندارى.[۳]

۱) کافى، ج ۵، ص ۲۹۹٫

۲) وسائل، ج ۷، ص ۱۲۶٫

۳) وسائل، ج ۱۶، ص ۳۶۹٫

 

پیام ها:

۱- سفیه، از تصرّف در مال خود ممنوع است. «لاتؤتوا السفهاء»

۲- مالى که سبب برپا ماندن جامعه است، نباید در اختیار سفیه باشد. «اموالکم التى… قیاماً»

۳- حاکم شدن سفیه حتّى بر اموال خود، ضربه ى اقتصادى به جامعه است و جامعه نست به اموال شخصى افراد حقّ دارد. «اموالکم» به جاى «اموالهم»

۴- در برخوردها، به مصالح اقتصادى جامعه و رشد فکرى افراد باید توجّه کرد، نه عواطف و ترحّم هاى گذرا. «لاتؤتوا السفهاء اموالکم»

۵ – مال و ثروت، قوام زندگى و اهرم نظام است. «جعل اللّه لکم قیاماً»

۶- سرمایه نباید راکد بماند. اموال یتیمان و سفیهان هم، باید در مدار تولید و سوددهى قرار گیرد و از درآمدش زندگى آنان بچرخد، نه از اصل مال. «وارزقوهم فیها» به جاى «منها»

۷- به ابعاد روحى و شخصیّت محرومان باید توجّه کرد. «قولوا لهم قولاً معروفا»

۸ – ممنوع کردن افراد از تصرّف در اموالشان، واکنش دارد. چاره ى آن برخورد و سخن نیکوست. «قولاً معروفا»

 

تفسیر آیه ۶ سوره النساء:

وَابْتَلُوا الْیَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَأْکُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ یَکْبَرُوا وَمَنْ کَانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ وَمَنْ کَانَ فَقِیرًا فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَیْهِمْ وَکَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا ﴿۶﴾
و یتیمان را بیازمایید تا وقتى به [سن] زناشویى برسند پس اگر در ایشان رشد [فکرى] یافتید اموالشان را به آنان رد کنید و آن را [از بیم آنکه مبادا] بزرگ شوند به اسراف و شتاب مخورید و آن کس که توانگر است باید [از گرفتن اجرت سرپرستى] خوددارى ورزد و هر کس تهیدست است باید مطابق عرف [از آن] بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد کردید بر ایشان گواه بگیرید خداوند حسابرسى را کافى است (۶)

پیام ها:

آیین نامه ى پرداخت اموال یتمیان

۱- یتیمان را پیش از بلوغ، از نظر رشد اقتصادى، آزمایش کرده و با کارآموزى و یاددادن روش دادوستد انان را رشد دهید. «وابتلوا الیتامى…»

۲- یتیم، زیر نظر ولىّ خود، حقّ تصرّف در مال خود را دارد. لازمه ى عمل به «وابتلوا»، آن است که یتیم زیر نظر ولىّ خود تصرّف کند، تا آزمایش شود.

۳- براى در اختیار داشتن سرمایه، علاوه بر بلوغ جنسى، بلوغ اقتصادى و اجتماعى هم لازم است. «اذابلغوالنکاح فان آنستم منهم رشداً»

امام صادق علیه السلام فرمودند: مراد از «آنستم رشدا» این است که بتواتند مال خود را حفظ کند.[۱]

۴- در سپردن اموال یتیم به او، حدس و گمان کافى نیست. باید اطمینان به رشد داشته باشید. «آنستم منهم رشداً»

۵ – مالکیّت، همواره همراه با جواز تصرّف نیست. یتیم مالک هست، امّا تا رشد نیابد، حقّ تصرّف ندارد. «فَان انستم منهم رُشداً»

۶- افراد متمکّن، خدمات اجتماعى را بدون چشمداشت انجام دهند. «من کان غنیاً فلیستعفف»

۷- در گرفتن حقّ الزّحمه، حدّ متعارف را در نظر بگیرید. «فلیأکل بالمعروف»

امام صادق علیه السلام فرمودند: مراد از «فلیاکل بالمعروف» به مقدارى است که شکم خود را سیر کند.[۲]

۸ – هم اموال یتمیان را حفظ کنید، هم با شاهد گرفتن و جلوگیرى از اختلافات و تهمت هاى آینده، آبروى خود را حفظ کنید. «فاشهدواعلیهم»

۹- گواهى مردم، براى حفظ عزّت دنیاست و گواهى خدا براى عزّت آخرت. «وکفى باللّه حسیباً»

۱۰ – گواه گرفتن در جامعه، نزاع را خاتمه مى دهد، ولى حساب قیامت همچنان پابرجاست. «وکفى باللّه حسیباً»

۱) من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۲۳٫

۲) کافى، ج ۵، ص ۱۳۰٫

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۷۷ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر