سبز قامتشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 83 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۸۳ – آیات ۲۷ تا ۳۳ سوره النساء

تفسیر قرآن کریم صفحه 83 - آیات 27 تا 33 سوره النساء

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۸۳

سوره: النساء

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۲۷ سوره النساء:

وَاللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَیُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَنْ تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیمًا ﴿۲۷﴾
خدا مى‏ خواهد تا بر شما ببخشاید و کسانى که از خواسته ‏ها[ى نفسانى] پیروى مى کنند مى‏ خواهند شما دستخوش انحرافى بزرگ شوید (۲۷)

نکته ها:

آزادى هاى جنسى در دید اوّل، نوعى لذّت و کامجویى است، لیکن با توجّه به عوارض فردى و اجتماعى آنها، بزرگ ترین سقوط و انحراف است. بى بند وبارى، جسم را ذوب، فکر را مشغول، اموال را تباه و اطمینان را سلب مى کند. میل به تشکیل خانواده را از بین مى برد، فرزندان نامشروع به جامعه تحویل مى دهد، امراض مقاربتى و روانى به ارمغان مى آورد و در یک کلمه، آزادى جنسى، بزرگ ترین اسارت ها را به دنبال دارد.

 

پیام ها:

۱- محدودیّت ها و قیودى که در ازدواج مطرح است، رمز لطف خدا به انسان و جامعه ى بشرى است. «واللّه یریدان یتوب علیکم»

۲- در مسیر شهوترانان گام ننهید و از آنان تقلید نکنید، که دشمن شمایند. «یرید الّذین یتّبعون الشهوات…»

۳- هوسبازان بى بند و بار، به چیزى جز غرق شدن شما در شهوات، قانع نمى شوند و مى خواهند شما رفیق راهشان باشید. «ان تمیلوا میلاً عظیماً»

۴- اخلاق جنسى در اسلام، معتدل و دور از افراط و تفریط است، ولى هوس پرستان راه افراطى را براى شما مى خواهند. «میلاً عظیماً»

۵ – در انتخاب راه دقّت کنیم. در آیه دوبار کلمه «یُرید» به کار رفته است؛ یک اراده از خداى علیم حکیم و یک اراده از هوسبازان بدخواه. به سراغ کدام اراده ها مى رویم. «واللّه یرید… یرید الّذین یتّبعون الشهوات»

 

تفسیر آیه ۲۸ سوره النساء:

یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِیفًا ﴿۲۸﴾
خدا مى‏ خواهد تا بارتان را سبک گرداند و [مى‏ داند که] انسان ناتوان آفریده شده است (۲۸)

نکته ها:

در این سه آیه اخیر، گوشه اى از الطاف خداوند در امر ازدواج پى در پى نقل شده است. خداوند احکام را براى شما بیان مى کند، «لیبیّن لکم» راه نشان مى دهد، «یهدیکم» لطف خود را به شما برمى گرداند، «یتوب علیکم» و بر شما آسان مى گیرد، «یخفّف عنکم» و این همه به خاطر آن که انسان در برابر طوفان غرایز، ناتوان، و قدرت صبر و خوددارى او اندک است.

 

پیام ها:

۱- اسلام، دین آسانى است و بن بست ندارد. «یریداللّه ان یخفّف عنکم»

۲- تکالیف دینى، براساس توان وطاقت انسان است. «یریداللّه ان یخفّف عنکم»

۳- مشکل تراشى در ازدواج، خلاف خواست خداست. «یرید اللَّه ان یخفّف»

۴- پیروى و پایبندى شما در احکام ازدواج، زمینه ى سبکبارى و دورماندن جامعه از آفات و مشقات است. «یرید اللَّه ان یخفف عنکم»

۵ – انسان در برابر غریزه ى جنسى ضعیف است. «خلق الانسان ضعیفاً»

۶- میان تکوین و آفرینش انسان، و تشریع و احکام الهى هماهنگى است. «یخفّف… ضعیفاً»

 

تفسیر آیه ۲۹ سوره النساء:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَهً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا ﴿۲۹﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید اموال همدیگر را به ناروا مخورید مگر آنکه داد و ستدى با تراضى یکدیگر از شما [انجام گرفته] باشد و خودتان را مکشید زیرا خدا همواره با شما مهربان است (۲۹)

نکته ها:

رمز اینکه نهى از قتل، «لاتقتلوا» بدنبال نهى از حرام خورى، «لاتأکلوا» آمده است، شاید آن باشد که سیستم اقتصادى ناسالم، زمینه ى قیام محرومان علیه زراندوزان و بروزدرگیرى ها و پیدایش قتل و هلاکت جامعه است.

امام صادق علیه السلام به هنگام تلاوت این آیه فرمود: کسى که قرض بگیرد و بداند که نمى تواند بازپرداخت کند، مال باطل خورده است.[۱] امام باقرعلیه السلام در ذیل آیه فرمود: ربا، قمار، کم فروشى و ظلم از مصادیق باطل است.[۲]

رسول خداصلى الله علیه وآله درباره وضو و غسل با آب سرد، آنجا که خطر جانى دارد فرمود: «و لاتقتلوا انفسکم انّ اللَّه کان بکم رحیماً».[۳]

امام صادق علیه السلام فرمود: اگر مسلمانى به تنهایى وارد منطقه کفّار شد و کشته شد، خودکشى کرده است.[۴]

کشتن رهبران معصوم یکى از مصادیق خودکشى و به هلاکت انداختن جامعه است، امام صادق علیه السلام درباره ى «لا تقتلوا انفسکم» فرمودند: یعنى اهل بیت پیامبر خود را نکشید.[۵]

۱) کافى، ج ۵، ص ۹۵٫

۲) تفسیر نورالثقلین.

۳) تفسیر نورالثقلین.

۴) تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۶۳٫

۵) تفسیر فرات کوفى، ص ۱۰۱٫

 

پیام ها:

۱- مالکیّت فردى محترم است و تصرّف در اموال دیگران، جز از راه معاملات صحیح و بر اساس رضایت، حرام است. «لاتأکلوا… الا… تجاره عن تراض»

۲- جامعه، داراى روح واحد و سرنوشت مشترک است. اموال دیگران را همچون اموال خودتان محترم بدانید. «اموالکم بینکم»

۳- هر نوع تصرّفى که بر مبناى «حقّ» نباشد، ممنوع است. «لاتأکلوا… بالباطل»

۴- داد و ستدها باید با رضایت طرفین باشد، نه با اجبار واکراه. «عن تراض منکم»

۵ – جان انسان محترم است، لذا خودکشى ویا دیگرکشى حرام است. «لاتقتلوا انفسکم»

۶- احکام و مقرّرات اسلام پرتوى از رحمت خداوند است. «کان بکم رحیماً»

 

تفسیر آیه ۳۰ سوره النساء:

وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَارًا وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرًا ﴿۳۰﴾
و هر کس از روى تجاوز و ستم چنین کند به زودى وى را در آتشى درآوریم و این کار بر خدا آسان است (۳۰)

نکته ها:

شاید تفاوت «عدوان» و «ظلم» این باشد که عدوان، تجاوز به دیگران است،ظلم، شامل ستم بر خویش هم مى شود.

کلمه ى «صَلَو» به معناى ورود در رحمت و کلمه ى «صَلَى» به معناى ورود در دوزخ است، بنابراین کلمه «نُصلیه» به معناى آن است که او را در آتش وارد مى کنیم.

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس به عمد خودکشى کند، براى همیشه در دوزخ است. آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند.[۱]

۱) من لایحضر، ج ۳، ص ۳۶۴٫

 

پیام ها:

۱- کارهایى که از سر ظلم و عدوان از انسان سر نزند، قهر الهى ندارد. «و من یفعل ذلک عدواناً و ظلماً…»

۲- قصد وانگیزه، نقش اصلى را در کیفر یا پاداش دارد. «مَن یفعل ذلک عدواناًوظلماً»

 

تفسیر آیه ۳۱ سوره النساء:

إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَنُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیمًا ﴿۳۱﴾
اگر از گناهان بزرگى که از آن[ها] نهى شده‏ اید دورى گزینید بدیهاى شما را از شما مى زداییم و شما را در جایگاهى ارجمند درمى ‏آوریم (۳۱)

نکته ها:

از این آیه استفاده مى شود که گناهان، دو نوعند: صغیره و کبیره. در آیه ى ۴۹ سوره ى کهف نیز مى خوانیم که مجرمان در قیامت، با دیدن پرونده ى اعمال خود مى گویند: این چه نامه ى عملى است که هیچ گناه کوچک و بزرگى را فروگذار نکرده است. «لا یغادر صغیرهً و لا کبیرهً»

از امام کاظم علیه السلام سؤال شد که در این آیه خداوند وعده ى مغفرت صغائر را در صورت اجتناب از کبائر داده است، پس شفاعت براى کجاست؟ امام فرمودند: شفاعت براى اهل کبائر امّت است.[۱]

گناه کبیره، طبق روایات، آن است که خداوند وعده ى آتش به انجام دهنده اش داده است.[۲] شاید وعده آتش در آیه قبل براى قتل یا خودکشى و تجاوز به مال مردم اشاره به همین باشد که نمونه گناهان کبیره اى که وعده عذاب داده شده، تجاوز به مال و جان مردم است.

تعداد گناهان کبیره در روایات، متعدّد و مختلف است و این به خاطر آن است که کبائر نیز درجاتى دارند و به بعضى از گناهان «اکبرالکبائر» گفته شده است.

۱) توحید صدوق، ص ۴۰۷٫

۲) کافى، ج ۲، ص ۲۷۶٫

 

پیام ها:

۱- کسانى که اصول فکرى و عملى آنان صحیح است، باید نسبت به تخلّفات جزئى آنان، گذشت کرد. «ان تجتنبوا کبائر… نکفّر عنکم سیئاتکم»

۲- پاداش کسانى که گناهان بزرگ را ترک مى کنند، آن است که خداوند از گناهان کوچکشان بگذرد. «ان تجتنبوا کبائر… نکفّر عنکم سیئاتکم»

۳- تا از گناهان کبیره و صغیره پاک نشویم، به بهشت نخواهیم رفت. «نکفّر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلاً کریما»

 

تفسیر آیه ۳۲ سوره النساء:

وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا ﴿۳۲﴾
و زنهار آنچه را خداوند به [سبب] آن بعضى از شما را بر بعضى [دیگر] برترى داده آرزو مکنید براى مردان از آنچه [به اختیار] کسب کرده‏ اند بهره‏ اى است و براى زنان [نیز] از آنچه [به اختیار] کسب کرده‏ اند بهره‏ اى است و از فضل خدا درخواست کنید که خدا به هر چیزى داناست (۳۲)

نکته ها:

آیات قبل، از حرام خوارى نهى فرمود، این آیه به ریشه ى حرام خوارى اشاره مى کند که طمع، آرزو و رقابت است.

عدالت، غیر از تساوى است. عدالت همه جا ارزش است، ولى تساوى گاهى ارزش است و گاهى ظلم. مثلاً اگر پزشک به همه مریض ها یک نوع دارو بدهد، یا معلّم به همه شاگردان یک نوع نمره بدهد، تساوى هست، امّا عدالت نیست. عدالت، آن است که به هر کس بر اساس استحقاقش بدهیم، گرچه موجب تفاوت شود، زیرا تفاوت گذاشتن بر اساس لیاقت ها و کمالات حقّ است، امّا تبعیض باطل است. تبعیض آن است که بدون دلیل و براساس هواى نفس یکى را بر دیگرى ترجیح دهیم، ولى تفاوت آن است که بر اساس معیارها یکى را بر دیگرى ترجیح دهیم. بنابراین باید آرزوى عدالت داشت، ولى تمنّاى یکسان بودن همه چیز و همه کس نابجاست. اعضاى یک بدن و اجزاى یک ماشین از نظر جنس و شکل و کارایى متفاوتند، امّا تفاوت آنها حکیمانه است. اگر خداوند، همه را یکسان نیافریده، طبق حکمت اوست. بنابراین در امورى که به دست ما نیست، مثل جنسیّت، زیبایى، استعداد، بیان، هوش، عمر و… باید به تقسیم و تقدیر الهى راضى بود. ما که خدا را عادل و حکیم مى دانیم، اگر در جایى هم دلیل و حکمت چیزى را نفهمیدیم نباید قضاوت عجولانه و جاهلانه همراه با سوءظن یا توقّع نابجا به خداوند حکیم داشته باشیم و یا بر دارندگان این نعمت ها حسد ورزیم، چرا که با فزونى هر نعمتى، مسئولیّت بیشتر مى شود و با آمدن هر نعمتى، غم از دست دادنش همراه است. این حقیقت را در نهج البلاغه مى خوانیم.

در موارد اختیارى، باید با کوشش و تلاش و پرهیز از کسالت و تنبلى، در رقابتى سالم به قوّت و کثرت و استقلال رسید و اجازه ى استثمار و استعمار به دیگران نداد و در مواردى که بدست ما نیست، باید تفاوها را دلیل رشد و آزمایش و تحرک و تعاون و پیوستگى جامعه دانست، زیرا که اگر همه مردم داراى امکانات یکسان باشند، صفات انسانى از قبیل سخاوت، شجاعت و ایثار در انسان رشد نمى کند. انسان در لابلاى فراز و نشیب ها خود را نشان مى دهد، حرکت مى کند و با دیگران به خاطر نیازش پیوند مى خورد.

امام صادق علیه السلام در پاسخ از آیه فرمودند: کسى به همسر و فرزند دیگران چشم داشت نداشته باشد، ولى همانند آن را از خداوند بخواهد.[۱]

زمانى که این آیه نازل شد، اصحاب پیامبراکرم گفتند: مقصود از فضل در «واسئلوا اللّه من فضله» چیست؟ قرار شد تا على علیه السلام این موضوع را از پیامبر سؤال کند. پیامبرصلى الله علیه وآله در پاسخ فرمودند: خداوند ارزاق را در میان مردم از طریق حلال تقسیم کرده وحرام را نیز عرضه کرده است. کسى که حرام را تحصیل کند، به همان اندازه از رزق حلال خود کاسته است وبرحرام مورد محاسبه قرار مى گیرد.[۲]

۱) وسائل، ج ۱۲، ص ۲۴۱٫

۲) تفسیر عیّاشى، ج ۱، ص ۲۱۵٫

 

پیام ها:

۱- به داده هاى الهى راضى باشیم و حسودانه، آرزوى برتریهاى دیگران را نداشته باشیم. «ولا تتمنوا»

۲- در اسلام مسائل اقتصادى واخلاقى بهم آمیخته است. «لاتأکلوا…بالباطل… ولاتتمنّوا»

۳- تبعیض ها وبرترى هاى استثمارگرانه و ظالمانه، از حساب برترى هاى خداداد، جداست. «فضل اللّه به بعضکم على بعض»

۴- تفاوت هاى زن و مرد از نظر خلقت و طبیعت، از نمونه هاى برترى دادن خداوند در آفرینش است. «فضل اللّه… للرجال… للنساء»

۵ – هر یک از زن و مرد، نسبت به دستاوردهاى خود به طور مساوى مالکند. «للرّجال نصیب، للنساء نصیب»

۶- به جاى تمنّاى آنچه دیگران دارند، در پى کسب وتلاش باشیم. «نصیب ممّااکتسبوا…»

۷- انسان، تنها مالک بخشى از دست رنج خود است. «ممااکتسبوا» بخش دیگر سهم فقرا و حکومت اسلامى است.

۸ – هم کار، هم دعا. «اکتسبوا… واسئلوا اللّه»

۹- به جاى چشمداشت به داشته هاى دیگران به فضل و لطف خدا چشم داشته باشید. «ولا تتمنّوا… واسئلوا اللّه»

۱۰- به خصلت ها جهت صحیح بدهیم. آرزو در انسان هست، امّا جهت این آرزو را درخواست نعمت از خدا قرار دهیم، نه سلب نعمت از دیگران. «لاتتمنّوا… و اسئلوا اللَّه من فضله»

۱۱- اگر خداوند، چیزى به کسى داد یا از او گرفت، حکیمانه و آگاهانه است. «بکل شى ء علیماً» (ایمان به علم خداوند سبب بازداشتن انسان از طمع و چشم داشت است.)

 

تفسیر آیه ۳۳ سوره النساء:

وَلِکُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِیَ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَالَّذِینَ عَقَدَتْ أَیْمَانُکُمْ فَآتُوهُمْ نَصِیبَهُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدًا ﴿۳۳﴾
و از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان و کسانى که شما [با آنان] پیمان بسته‏ اید بر جاى گذاشته‏ اند براى هر یک [از مردان و زنان] وارثانى قرار داده‏ ایم پس نصیبشان را به ایشان بدهید زیرا خدا همواره بر هر چیزى گواه است (۳۳)

نکته ها:

«مَوالى» جمع «مولى» داراى معانى مختلفى است، ولى دراینجا مراد وارثان است.

جمله ى «عقدت ایمانکم» اشاره به قراردادهاى است که پیش از اسلام، میان دو نفر برقرار مى شد و اسلام، با اندکى تغییر، آن را پذیرفت و نامش در کتب فقهى، «ضمان جریره» است. متن قرارداد به این صورت بوده که دو نفر پیمان ببندند در زندگى، همدیگر را یارى کنند و در پرداخت غرامت ها، کمک هم باشند و از هم ارث برند. (چیزى شبیه قرارداد بیمه در امروز)، که اگر خسارتى بر یکى وارد شد، هم پیمان او، دیه ى آنرا بپردازد. اسلام این قرارداد را پذیرفت، ولى ارث بردن از دیگرى را مشروط به آن کرد که انسان وارثى نداشته باشد.

امام رضاعلیه السلام درباره ى معناى «و الذین عقدت ایمانکم» فرمودند: مقصود پیمانى است که مردم با رهبران الهى و معصوم بسته اند.[۱]

۱) وسائل، ج ۱۲، ص ۲۴۱٫

 

پیام ها:

۱- تعیین میزان ارث، به فرمان خداست. «لکل جعلنا موالى»

۲- خویشان نزدیک تر، در ارث بردن اولویّت دارند. «الاقربون»

۳- انسان حقّ دارد در شرایطى مالکیّت خود را از طریق پیمان و قرارداد به دیگرى واگذار کند. «عقدت ایمانکم»

۴- تعهّدات انسان در زمان حیاتش، پس از مرگ، محترم است. «والّذین عقدت ایمانکم فآتوهم نصیبهم»

۵ – وفاى به پیمان و عهد، واجب است. «آتوهم نصیبهم»

۶- بدهکاران باید براى پرداخت بدهى، به سراغ طلبکاران بروند. «آتوهم نصیبهم»

۷- ایمان به حضور خداوند، رمز تقوى و هشدار به کسانى است که وفادار به پیمان هاى خود نیستند. «ان اللّه کان على کل شى ء شهیدا»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۸۳ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر