سبز قامتجمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 96 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۹۶ – آیات ۱۰۶ تا ۱۱۳ سوره النساء

تفسیر قرآن کریم صفحه 96 - آیات 106 تا 113 سوره النساء

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۹۶

سوره: النساء

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۰۶ سوره النساء:

وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿۱۰۶﴾
و از خدا آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است (۱۰۶)

نکته ها:

شخصى از یک قبیله ى معروف، مرتکب سرقتى شد. چون موضوع به اطلاع پیامبرصلى الله علیه وآله رسید، آن سارق، گناه را به گردن شخص دیگرى انداخت که در خانه ى او زندگى مى کرد. متّهم، با شمشیر به او حمله کرد و خواستار اثبات این ادّعا شد. او را آرام کردند ولى یکى از سخنوران قبیله را همراه جمعى براى تبرئه ى خود خدمت پیامبر فرستاد. پیامبر، طبق ظاهر و بر اساس گواهى آنان، سارق واقعى را تبرئه کرد و خبر دهنده ى سرقت را (به نام قتاده) سرزنش نمود، ولى قتاده که مى دانست گواهى آنان دروغ است به شدّت ناراحت بود. این آیه نازل شد و مظلومیّت قتاده و صحنه سازى وگواهى دروغ آنان را روشن ساخت.

نقل دیگر در شأن نزول آن است که در یکى از جنگ ها، یکى از مسلمانان زرهى سرقت کرد. چون در آستانه ى رسوایى قرار گرفت، زره را به خانه ى یک یهودى انداخت و افرادى را مأمور کرد که بگویند: یهودى سارق است، نه فلانى. پیامبر، طبق ظاهر، حکم به تبرئه آن مسلمان کرد. امّا نزول این آیه، آن یهودى را تبرئه کرد.

«خَصیم» به کسى گفته مى شود که از ادّعایى طرفدارى مى کند و خائن به کسى گفته مى شود که در محضر قاضى ادعاى امرى باطل مى کند.[۱]

رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمودند: من طبق ظاهر حکم مى کنم، امّا چنانچه حقّ با شما نیست به اتکاى قضاوت من چیزى از کسى نگیرید که قطعه اى از دوزخ است.

امام صادق علیه السلام فرمود: جانشینان بر حقّ پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله همانند خود آن حضرت باید بر اساس قرآن قضاوت نمایند.[۲]

۱) تفسیر راهنما ذیل آیه.

۲) کافى، ج ۱، ص ۲۶۸٫

 

پیام ها:

۱- قرآن، پایه ى قضاوت و عدالت میان مردم است. «انا انزلنا الیک الکتاب»

۲- قاضى باید از قانونِ قرآن، آگاهى کامل داشته باشد. «انزلنا الیک الکتاب لتحکم»

۳- فراگیرى قرآن و سنّت شرط قاضى شدن است. «انزلنا الیک الکتاب… لتحکم… اراک اللَّه»

۴- چون نزول قرآن بر اساس حقّ است، قضاوت ها هم باید بر مبناى حقّ باشد، نه وابستگى هاى حزبى، گروهى، منطقه اى و نژادى. «بما اریک اللَّه»

۵ – رفتار به عدالت، حتّى نسبت به غیر مسلمانان هم ضرورى است. (با توجّه به شأن نزول دوّم) «لتحکم… بما اریک اللّه»

۶- قضاوت، از شئون انبیاست. تنها ابلاغ احکام کافى نیست، اجراى احکام نیز وظیفه است. «لتحکم بین النّاس»

۷- کفر اشخاص، دلیل تهمت به آنان نمى شود. (با توجّه به شأن نزول)

۸ – پیامبر، علاوه بر قانون و کتاب، از امدادهاى الهى برخوردار است. «اراک الله»

۹- خداوند علاوه بر قرآن برنامه هاى دیگرى به پیامبرش نشان داد. «اراک اللَّه» و نفرمود: «لتحکم بین الناس به»

۱۰- خداوند، پیامبرش راحفظ مى کند و توطئه ها و صحنه سازى ها را فاش مى سازد. «اراک اللَّه»

۱۱- قانون محترم است، ولى براى جلوگیرى از سوء استفاده ها باید چاره اى جست. در اینجا، امداد الهى چاره ى کار شد. «بما اراک اللَّه»

۱۲- دفاع و حمایت از خائن ممنوع است. «و لا تکن للخائنین خصیماً»

۱۳- خائنان نباید امیدى به حمایت رهبران دینى داشته باشند. «و لاتکن للخائنین خصیماً»

۱۴- قضاوت، مقامى است که متصدى آن، اگر معصوم هم باشد باز استغفار مى طلبد. «واستغفرالله»

۱۵- از افتخارات اسلام این است که حتّى اگر به یک یهودى ظلم شود، شخص اوّل اسلام براى مسلمانانى که سوء قصدى داشته اند باید استغفار کند. «واستغفرالله»

۱۶- اگر قرآن، ساخته و پرداخته ى خود پیامبر بود، هرگز آیاتش فرمان استغفار به رسول خدا نمى داد. «و استغفر اللَّه»

۱۷- قاضى باید همواره براى دورى از هواى نفس استغفار کند. «استغفر اللَّه»

۱۸- استغفار، مایه ى بهره گیرى از مغفرت و رحمت پروردگار است. «غفوراً رحیماً»

۱۹- خداوند علاوه بر بخشیدن گناه مهربان است. «غفوراً رحیماً»

 

تفسیر آیه ۱۰۷ سوره النساء:

وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِینَ یَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ خَوَّانًا أَثِیمًا ﴿۱۰۷﴾
و از کسانى که به خویشتن خیانت مى کنند دفاع مکن که خداوند هر کس را که خیانتگر و گناه‏پیشه باشد دوست ندارد (۱۰۷)

نکته ها:

ظلم وخیانت به مردم، خیانت به خود است. زیرا آثار سوء زیر را بدنبال دارد:

الف: سبب از دست دادن روحیّه ى صفا و عدالتخواهى است.

ب: عامل محروم کردن مظلومانى است که فردا به پا خواهند خواست.

ج: موجب آماده کردن قهر و دوزخ الهى براى خود است.

د: جامعه را آلوده مى کند و این آلودگى دامن خود خائن را هم مى گیرد.

 

پیام ها:

۱- دفاع از خائن، حرام و رضایت به خیانت، به معناى شرکت در جرم است. «لاتجادل…»

۲- حاکم اسلامى باید پشتیبان مظلومان باشد، نه حامى ظالم. «و لاتجادل…»

۳- عناوین، قدرت ها، تهدیدها، جوّ و افکار عمومى، هیچ یک مجوّز همکارى با خائن نیست. «و لا تجادل….»

۴- رهبر جامعه و قاضیان باید خائنان را بشناسند و نقشه هایشان را بدانند، تا بتوانند موضعگیرى مناسب داشته باشند. «و لاتجادل»

۵ – هم از گذشته باید استغفار کرد، (آیه قبل) و هم نسبت به آینده هشیار بود. «لاتجادل…»

۶- در فرهنگ قرآن، افراد جامعه به منزله ى اعضاى یک پیکرند و خیانت به جامعه به منزله ى خیانت به خود است. «یختانون انفسهم»

۷- حساب خیانت هاى جزئى و ناآگاهانه، از خیانت توطئه گران فسادانگیز، جداست. «یختانون، خوّان، اثیم»

۸ – آنکه با خیانت، محبّت خود را از مردم مى بُرد، محبّت خدا هم از او قطع خواهد شد. «انّ اللّه لایحبّ»

۹- در انسان غریزه ى محبوب شدن است که باید از این غریزه براى تربیت استفاده کرد. «انّ اللَّه لایُحبّ»

۱۰- حُبّ و بغضِ خداوند، ملاک انتخاب و حرکت رسول خدا و مؤمنان است. «انّ اللَّه لایُحبّ…»

 

تفسیر آیه ۱۰۸ سوره النساء:

یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لَا یَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَکَانَ اللَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطًا ﴿۱۰۸﴾
[کارهاى نارواى خود را] از مردم پنهان مى دارند و[لى نمى‏ توانند] از خدا پنهان دارند و چون شبانگاه به چاره‏ اندیشى مى ‏پردازند و سخنانى مى‏ گویند که وى [بدان] خشنود نیست او با آنان است و خدا به آنچه انجام مى‏ دهند همواره احاطه دارد (۱۰۸)

پیام ها:

۱- بهره گیرى از جلسات مخفى شبانه براى توطئه، از شیوه هاى کار منافقان خائن است. «یستخفون، یبیتون»

۲- مهم ترین عامل تقوا، ایمان به حضور و آگاهى خداوند و احاطه ى او به همه ى گفته ها و کارهاست. «هو معهم، محیطاً»

۳- خداوند از نزدیک، ناظر بر اعمال ماست. «هو معهم»

۴- گفتار نیز، جزء اعمال است. با این که آیه درباره ى گفتارهاى ناپسند سخن مى گوید، ولى تعبیر «بما یعملون» مى کند.

 

تفسیر آیه ۱۰۹ سوره النساء:

هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا فَمَنْ یُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَمْ مَنْ یَکُونُ عَلَیْهِمْ وَکِیلًا ﴿۱۰۹﴾
هان شما همانان هستید که در زندگى دنیا از ایشان جانبدارى کردید پس چه کسى روز رستاخیز از آنان در برابر خدا جانبدارى خواهد کرد یا چه کسى حمایتگر [و مدافع] آنان تواند بود (۱۰۹)

نکته ها:

در سه آیه ۱۰۷ تا ۱۰۹، به سه گروه سه هشدار داده شده است:

به قاضى مى گوید: مواظب باش از مرز حقّ تجاوز نکنى. «بما اراک الله»

به خائن مى گوید: خدا ناظر کار توست. «هو معهم»

به مدافع خائن مى گوید: تلاش شما به درد قیامت نمى خورد. «فمن یجادل الله عنهم یوم القیامه»

 

پیام ها:

۱- خائنان، به حامیان امروز خود دلخوش نباشند که فردایى هست. همه ى حمایت ها از خائنان، موقّت و زودگذر است. «فمن یجادل اللَّه عنهم یوم القیمه»

۲- حکم دادگاه در دنیا نافذ است، ولى مجرم، حساب کار خود را براى قیامت بکند که آن روز تنهاست. «فمن یجادل اللَّه عنهم یوم القیمه»

۳- وکیل مدافع خائن نشویم و فریب حقّ الوکاله را نخوریم. «فمن یجادل اللَّه عنهم»

۴- مظلومانى که در دنیا نتوانند حقّشان را بگیرند، دلگرم باشند که در قیامت، پشتیبان دارند و به حساب ظالم رسیدگى مى شود. «فمن یجادل اللَّه عنهم…»

 

تفسیر آیه ۱۱۰ سوره النساء:

وَمَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿۱۱۰﴾
و هر کس کار بدى کند یا بر خویشتن ستم ورزد سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را آمرزنده مهربان خواهد یافت (۱۱۰)

نکته ها:

در کنار آیه قبل که تهدید خائن بود، این آیه راه توبه به روى او مى گشاید.

«سوء» در لغت، به معناى زیان رسانى به دیگران هم آمده است. پس آیه هم ظلم به مردم و هم ستم به خویش را مطرح مى کند. چنانکه برخى مراد از «سوء» را گناه صغیره و مراد از «ظلم به نفس» را گناهان کبیره دانسته اند.[۱]

۱) تفسیر راهنما.

 

پیام ها:

۱- انسان حقّ ندارد حتّى به خودش ظلم کند و گناه در حقیقت ظلم به خویشتن است. «یظلم نفسه»

۲- راه بازگشت براى خطاکاران باز است. «یستغفر اللَّه»

۳- میان استغفار بنده و مغفرت الهى، فاصله اى نیست. «یستغفراللّه یجداللّه غفوراً»

۴- توبه ى واقعى چنان شیرین است که انسان، رحمت الهى را در درون خود احساس مى کند. «یجدالله غفوراً رحیماً»

۵ – خداوند نه تنها بدى ها را مى بخشد، بلکه مهربان هم هست. «غفوراً رحیماً»

 

تفسیر آیه ۱۱۱ سوره النساء:

وَمَنْ یَکْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا یَکْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿۱۱۱﴾
و هر کس گناهى مرتکب شود فقط آن را به زیان خود مرتکب شده و خدا همواره داناى سنجیده‏ کار است (۱۱۱)

نکته ها:

گناه که تجاوز از مرز قانون الهى است، صفاى دل و تقواى روح و عدالت را از بین مى برد واین بزرگ ترین خسارت است. علاوه بر آنکه در نظام هستى و سنّت هاى الهى، نتیجه ظلم به مردم، دیر یا زود به خود ظالم مى رسد. «فانّما یکسبه على نفسه»

 

پیام ها:

۱- هر گناهى در روح و جان انسان، اثر مستقیم دارد. «یکسبه على نفسه»

۲- انسان مجبور نیست وگناه را با سوء اختیار واراده خود انجام مى دهد.«یکسب»

۳- آنچه در روح اثر سوء دارد، نیّت سوئى است که گناه را به دنبال دارد، نه صرف عمل بى قصد. «یکسب»

۴- در بازگرداندن آثار بد گناه به گناهکار هیچ خطائى رخ نمى دهد و کارى حکیمانه است. «علیماً حکیماً»

۵ – کار حکیمانه مشروط به آگاهى و علم است. «علیماً حکیماً»

 

تفسیر آیه ۱۱۲ سوره النساء:

وَمَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَهً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا ﴿۱۱۲﴾
و هر کس خطا یا گناهى مرتکب شود سپس آن را به بى‏ گناهى نسبت دهد قطعا بهتان و گناه آشکارى بر دوش کشیده است (۱۱۲)

نکته ها:

«خطا» به معناى لغزش است، عمدى یا غیر عمدى، ولى «اِثم» گناه عمدى است.

تهمت، از گناهان بسیار بزرگى است که موجب ذوب شدن ایمان و محو عدالت و اعتماد در جامعه و سبب عذاب اخروى است. امام صادق علیه السلام فرمود: تهمت به بى گناه، از کوههاى عظیم سنگین تر است.[۱]

«بُهتان» به دروغى گفته مى شود که انسان از شنیدن آن بهت زده مى شود.

امام صادق علیه السلام فرمود: غیبت آن است که درباره ى برادر دینى خود چیزى را که خدا بر او پوشانده ابراز کنى، ولى اگر درباره ى او چیزى بگویى که در او نیست، بُهتان است.[۲]

۱) سفینه البحار، ماده «بهت» ؛ کافى ج ۲، باب التهمه.

۲) وسائل، ج ۱۳، ص ۲۸۶٫

 

پیام ها:

۱- تهمت، پرتاب تیر به آبروى مردم است. «یَرم به»

۲- تهمت به بى گناه از هر نژاد و مکتب و در هر سنّ و شرایطى که باشد، حرام است. «یرم به بریئا»

۳- تهمت زننده، بار سنگینى از گناه را به دوش مى کشد. «فقد احتمل»[۱]

۱) تنوین در دو کلمه «بهتاناً» و «اثماً» نشانه ى عظمت گناه است.

 

تفسیر آیه ۱۱۳ سوره النساء:

وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَهٌ مِنْهُمْ أَنْ یُضِلُّوکَ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَضُرُّونَکَ مِنْ شَیْءٍ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَکَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِیمًا ﴿۱۱۳﴾
و اگر فضل خدا و رحمت او بر تو نبود طایفه‏ اى از ایشان آهنگ آن داشتند که تو را از راه به در کنند و[لى] جز خودشان [کسى] را گمراه نمى‏ سازند و هیچ گونه زیانى به تو نمى ‏رسانند و خدا کتاب و حکمت بر تو نازل کرد و آنچه را نمى‏ دانستى به تو آموخت و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود (۱۱۳)

نکته ها:

ممکن است این آیه، همانند آیه ۱۰۵، مربوط به ماجراى تهمت سرقت به یک بى گناه و شهادت دادن جمعى به دروغ، بر سرقت باشد، که پیامبر طبق گواهى آنان، داورى کرد. و ممکن است مربوط به گروهى باشد که به دیدار پیامبر آمدند و گفتند: با دو شرط حاضریم با تو بیعت کنیم، یکى آنکه بت ها را با دست خود نشکنیم و دیگر آنکه تا یک سال دیگر، بت «عُزّى» را پرستش کنیم. آیه نازل شد و این خواسته را رد کرد.

 

پیام ها:

۱- دشمنان، حتّى براى پیامبر و لغزاندن او طرح و برنامه دارند، پس رهبران جامعه باید به هوش باشند. «یضلوک»

۲- تصمیم به منحرف ساختن دیگران، در حقیقت تصمیم به منحرف کردن خود است. «و ما یضلون الا انفسهم»

۳- خداوند، آنگونه که قرآن را بیمه کرده[۱]، پیامبرش را نیز بیمه مى کند. «و ما یضرّونک من شى ء»

۴- تعلیم حکمت و فرستادن کتاب، نمونه ى روشن فضل و لطف الهى و رمز عصمت پیامبر صلى الله علیه وآله است. «انزل اللّه علیک الکتاب و الحکمه و علّمک»

۵ – خداوند به پیامبرش، علم غیب و اسرار را مى آموزد. «علمک مالم تکن تعلم»

۶- از نشانه هاى حقّانیت پیامبر، این است که مى گوید: تو بدون تعلیم الهى امکان آگاهى از امورى را نداشتى. آرى، اگر قرآن ساخته پیامبر بود، هرگز به خودش نسبت جهل نمى داد.«علّمک مالم تکن تعلم»

۷- خداوند معلّم پیامبر است، پس هیچ خطا واشتباهى در تعلیم، رخ نمى دهد. «علّمک»

۸ – مدار علم بشر حتّى پیامبر خدا، محدود است. «مالم تکن تعلم»

۱) انّا نحن نزّلنا الذّکر و انّا له لحافظون» حجر، ۹٫

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۹۶ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر