سبز قامتپنج شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

میثم مطیعی - سرنوشت آن گل پرپر نمی دانم چه شد - سبز قامت

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

حاج میثم مطیعی – سرنوشت آن گل پرپر نمی دانم چه شد

حاج میثم مطیعی - سرنوشت آن گل پرپر نمی دانم چه شد

مداح: حاج میثم مطیعی

عنوان: حضرت زهرا علیه السلام

سبک: شعر خوانی

مداحی همراه با متن

 

متن مداحی

حاج میثم مطیعی

سرنوشت آن گل پرپر نمی دانم چه شد

 

بند اول

 

سرنوشت آن گل پرپر نمی دانم چه شد

شرح این خون گریه را آخر نمی دانم چه شد

احترامش را پدر خیلی سفارش کرده بود

آن سفارش های پیغمبر نمی دانم چه شد

روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت

آشیانش سوخت، بال و پر نمی دانم چه شد

چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد

در که کلا” سوخت، میخ در نمی دانم چه شد

بعد از آن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید

حالت گلبرگ نیلوفر نمی دانم چه شد

شد فدک سیراب از سرچشمه پهلوی او

لاله های رسته بر بستر نمی دانم چه شد

موی مادر را که می دانم شده از غم سپید

گیسوی بی شانه دختر نمی دانم چه شد

دستهای شوهرش زخمی شد از ردّ طناب

ریسمان بر گردن حیدر نمی دانم چه شد

هیچ کس قبر شریفش را نمی داند کجاست

آخر این قصه را دیگر نمی دانم چه شد

 

مشاهده همه مداحی های حاج میثم مطیعی

به این پست امتیاز دهید.
Likes2Dislikes0
دانلود باکس
مشاهده با QR کد
کد پخش آنلاین این آهنگ برای وبلاگ و سایت شما
نظرات و ارسال نظر