سبز قامتچهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

حیدر خمسه - روضه حضرت رقیه علیها السلام شب سوم محرم 1400

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

روضه حضرت رقیه علیها السلام – شب سوم محرم ۱۴۰۰ – حاج حیدر خمسه

روضه حضرت رقیه - شب سوم محرم 1400 - حاج حیدر خمسه

موضوع: روضه همراه با متن

عنوان: حضرت رقیه علیها السلام – محرم ۱۴۰۰

مداح: حاج حیدر خمسه

 

متن مداحی

روضه حضرت رقیه – شب سوم محرم ۱۴۰۰

حاج حیدر خمسه

 

زیباترین بهانه ی چشم تری مران

عمریست زیر منت خود پروری مران

من یاکریم خسته پر این حوالیم

در آسمان خود بده بال و پری مرا

 

مولا

من نوکره قدیمیه این خانه ام ببخش

بین نماز خیشتن انگشتری مرا

 

(حسین دلم یه کربلا می خواد

حسین یه گنبد طلا می خواد

حسین دلم امام رضا می خواد )

 

آقا

شاید در این حسینیه چشمت مرا گرفت

از اشک های خیش به چشم تر مرا

 

( توی بازار برده فروشا

ما بودیم اما تو نبودی

دندونای شیریمو شکستن

پیرمردای مست یهودی

بدنم میلرزه بابا

ما رو بردن جلوی چشای

زدنم بابایی

لب من کبوده مثل بدنت

ساربان ملعون

زد با انگشتر تو تو دهنم)

 

آفتاب شرفم مظهر توحیدم من

با همین سن کمم مرجع تقلیدم من

به خدا لحظه ای از کفر نترسیدم من

لحظه ای جا نزدم هرچه بلا دیدم من

در ره عشق چه بی ترسم و بی واهمه ام

ایت الله جلیله نوه ی فاطمه ام

گریه ام گریه محض است که گشته سپرم

خم شده قامت لشکر به مصاف جگرم

مثل عمه چه قشنگ است بلا در نظرم

نکند فکر کنی بی کسم و در به درم

من کس و کار حسینم به لبم این سخن است

سر و سامن همه از سر و سامان من است

هر چه را غیر حسین ابن علی خط زده ام

رگ هر مفسده را با رگ غیرت زده ام

روی لب های ستم چوب صلابت زده ام

به رخ زجر لعین سیلی عفت زده ام

حال که چشم تو از وصف مقامات تر است

روضه ام را ز خودم بشنو که دلسوز تر است

 

روزها چون شب تار است خدا رحم کند

جنگ من یک به هزار است خدا رحم کند

قاتلم اسب سوار است خدا رحم کند

کف پایم پر خار است خدا رحم کند

تازیانه به تن من گذر انداخته است

ناقه لنگ مرا از نفس انداخته است

 

فاطمه بودم و قنفذ به سراغم آمد

آنقدر تند دویدم نفسم کم آمد

رجز کم بود یک دفعه سنان هم آمد

به تو تا خیره شدم سیل محکم

دست سنگین کسی بر رخ من رد انداخت

آن که انداخت مرا روی شتر بد انداخت

 

(موی سوختمو مسخره کردن

دخترای شامیه تو خرابه

لکنت زبونمو که میبینی

یادگاری بزم شرابه

آه نفسم بند اومد

اونی که موم و توی خرابه میکند اومد )

به این پست امتیاز دهید.
Likes11Dislikes10
دانلود باکس
مشاهده با QR کد
کد پخش آنلاین این آهنگ برای وبلاگ و سایت شما
نظرات و ارسال نظر