روضه شب عاشورا محرم ۱۴۰۰ – حاج حیدر خمسه
موضوع: روضه همراه با متن
عنوان: امام حسین علیه السلام – محرم ۱۴۰۰
مداح: حاج حیدر خمسه
متن روضه
روضه شب عاشورا محرم ۱۴۰۰
حاج حیدر خمسه
پیش پای خودش به خاک افتاد
همه را با نگاه پس میزد
تکیه بر نیزه غریبی داد
خسته بود و نفس نفس میزد
جگرش پاره پاره بود اما
یه تنه رفت تا دل لشتکر
سینه خیش را سپر میکرد
سپرش را شکست تیغ سه پر
تا زمین خورد دوره اش کردن
هرکه با هرچه داشت زخمی زد
جنگ مغلوبه شد همه گفتن
دیگر از خاک بر نمیخیزد
یک نفر رفت تا سرش ببرد
دیگری رفت تا که سر ببرد
دیگری رفت تا برای امیر از سری سنگ زده خبر ببرد
سنگ دل روی سینه جا خوش کرد
خیره سر بود خیره شد بر چشم
ناگهان چنگ زد محاسن را
و غضب کرد و در نهایت خشم
تیغ را بر گلو کشید کشید
انقدر تا کند شد حربه
چه بگویم چگونه آخر سر
شد جدا با دوازده ضربه
کش مکش بهر پیراهن نکنید
سر غارت بزن بزن نکنید
نیزه را داخل دهان نکنید
تا خود حشر بر سنان لعنت
او فرو کرد نیزه را بر دهنت
نیزه را از روی پرش بردار
چکمه ات را ز پیکرش بردار
خنجرت را ز حنجرش بردار
دست از سرش بردار
تنشه است و رمق ندار او
سر او را عقب نکش از مو
افتادی بی حال رو سینت پرید
صدای استخوناتو مادرت شنید
(اینجا مادر صدا را شنید مدینه نامه نوشت به معاویه فهمیدم زهرا پشت دره همه زورمو جمع کردم چنان با لگد به در کوبیدم صدای شکستن استخوان رو شنیدم)
افتادی بی حال رو سینت پرید
صدای استخوناتو مادرت شنید
دعوا میکردن سر عبات
غافل از اینکه از رو تل خواهرت میدید
مادرت بمیره نبینه انگشتر نداری
خودمو رسوندم اینا نگن مادر نداری
گفت عمرسعد بگو نزنن
خانوم اومد به شمر رو زد نزنش
به سنان رو زد اما هرکی میشندی رو اونور میکرد
پا بر زمین نکش که کمان دار بی حیا میخند و ادای تو را در میاورد
تو زنده بودی چه حریصانه نیزه دار دارد لباس های تو را
وقت نماز یک نفر از خورجیش خود دارد عمامه و عبای تو را در می آورد
