سبز قامتچهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 101 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۱۰۱ – آیات ۱۴۱ تا ۱۴۷ سوره النساء

تفسیر قرآن کریم صفحه 101 - آیات 141 تا 147 سوره النساء

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۱۰۱

سوره: النساء

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۱۴۱ سوره النساء:

الَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کَانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَإِنْ کَانَ لِلْکَافِرِینَ نَصِیبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَنَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا ﴿۱۴۱﴾
همانان که مترصد شمایند پس اگر از جانب خدا به شما فتحى برسد مى‏ گویند مگر ما با شما نبودیم و اگر براى کافران نصیبى باشد مى‏ گویند مگر ما بر شما تسلط نداشتیم و شما را از [ورود در جمع] مؤمنان باز نمى‏ داشتیم پس خداوند روز قیامت میان شما داورى مى ‏کند و خداوند هرگز بر [زیان] مؤمنان براى کافران راه [تسلطى] قرار نداده است (۱۴۱)

نکته ها:

قرآن، از پیروزى مسلمانان با کلمه ى «فتح» و پیروزى کفّار با واژه ى «نصیب» تعبیر کرده است، تا بفهماند رونق کفر، زودگذر است و فرجام نیک و پیروزى واقعى، با حقّ است.

«نَستَحوذ» از ریشه ى «حوذ» به معناى عقبِ ران گرفته شده است. زیرا شتربان براى سوق و حرکت دادن شتر، به آن قسمت ضربه مى زند و در اینجا مراد، تشویق کفّار به جنگ علیه مسلمانان است.

فقها در مسائل مختلف فقهى، براى اثبات عدم تسلّط کفّار بر مؤمنان، به جمله ى «لن یجعل الله» استناد مى کنند. البتّه رفت و آمد و کسب اطلاع و آموزش دیدن و تبادل فرهنگى و اقتصادى، اگر سبب سلطه کفّار و ذلّت مؤمنان نباشد مانعى ندارد. چون در روایات مى خوانیم: آموزش ببینید، گرچه به قیمت مسافرت به کشور چین باشد. و یا پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمود: هر کافر اسیرى، ده مسلمان را آموزش دهد او را آزاد مى کنم. و در زمان معصومین علیهم السلام معاملات میان مسلمانان و دیگران انجام مى شده است.

 

پیام ها:

۱- منافقان فرصت طلبند واز هر پیشامدى به سود خود بهره مى گیرند. «یتربّصون بکم…»

۲- منافقان جاسوسان کفّار، و مشوّق آنان براى جنگ با مسلمانانند. «نستحوذ»

۳- روز قیامت، با داورى به حقّ خدا، همه ى نیرنگ ها و نفاق ها آشکار مى شود. «فالله یحکم بینکم یوم القیامه»

۴- مؤمنان، حقِ پذیرفتن سلطه ى کافران را ندارند، و سلطه پذیرى نشانه نداشتن ایمان واقعى است. «لن یجعل الله للکافرین على المؤمنین سبیلا»

۵ – باید کارى کرد که کفّار از سلطه بر مؤمنان براى همیشه مأیوس باشند. «لن یجعل الله…»

۶- هر طرح، عهد نامه، رفت و آمد و قراردادى که راه نفوذ کفّار بر مسلمانان را باز کند حرام است. پس مسلمانان باید در تمام جهات سیاسى، نظامى، اقتصادى و فرهنگى از استقلال کامل برخوردار باشند. «لن یجعل الله للکافرین…»

 

تفسیر آیه ۱۴۲ سوره النساء:

إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاهِ قَامُوا کُسَالَى یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿۱۴۲﴾
منافقان با خدا نیرنگ مى کنند و حال آنکه او با آنان نیرنگ خواهد کرد و چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند با مردم ریا مى کنند و خدا را جز اندکى یاد نمى کنند (۱۴۲)

نکته ها:

منافق، کسى است که در ظاهر احکام دینى را به جاى مى آورد، امّا انگیزه هاى او الهى نیست. نماز مى خواند، امّا از روى ریاکارى، کسالت و غفلت. او گمان مى کند با این روش خدا را فریب مى دهد، در حالى که نمى داند خودش را فریب داده و خداوند به درون او آگاه است و جزاى فریبکارى او را مى دهد.

امام رضا علیه السلام مى فرماید: چون خداوند، جزاى خدعه آنان را مى دهد، به این کیفر الهى، خدعه گفته مى شود.[۱]

نماز مطلوب، عاشقانه، خالصانه و دائمى است. پیامبرصلى الله علیه وآله فرمودند: آنان که نماز را به آخر وقت مى اندازند و فشرده مى خوانند، نماز منافقان را انجام مى دهند.[۲]

قرآن نسبت به مؤمنان جمله ى «اقامواالصلوه» به کار مى برد ولى درباره ى منافقین جمله ى «قاموا الى الصلوه» و تفاوت میان «اقاموا» و «قاموا» تفاوت میان برپاداشتن و به پا خواستن است.

۱) تفسیر نورالثقلین.

۲) درّالمنثور، ج ۲، ص ۲۳۷٫

 

پیام ها:

۱- فریبکارى، بى نشاطى در نماز، ریاکارى و غفلت از یاد خدا، از نشانه هاى نفاق است. «ان المنافقین یخادعون، یراؤون، لا یذکرون»

۲- منافقان بدانند که با خدا طرفند. «و هو خادعهم»

۳- کیفر خدا متناسب با عمل است. «یخادعون الله و هو خادعهم»

۴- نماز منافقان نه روحیّه دارد، نه انگیزه، نه مقدار. «کسالى، یراؤون، قلیلاً»

 

تفسیر آیه ۱۴۳ سوره النساء:

مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا ﴿۱۴۳﴾
میان آن [دو گروه] دو دلند نه با اینانند و نه با آنان و هر که را خدا گمراه کند هرگز راهى براى [نجات] او نخواهى یافت (۱۴۳)

نکته ها:

«تَذَبذُب» حرکت چیزى است که در هوا آویخته باشد و هیچ جایگاه و پایگاه محکم و استوارى در روى زمین نداشته باشد.

 

پیام ها:

۱- منافقان، استقلال فکر و عقیده ندارند به هر حرکتى مى چرخند، به دیگران وابسته و بى هدف سرگردانند. «مذبذبین بین ذلک»

۲- منافق، آرامش ندارد. چون پیوسته باید موضع جدید، تصمیم فورى و عجولانه بگیرد. «مذبذبین بین ذلک»

۳- در مواضع اعتقادى و بینش فکرى، قاطعیّت لازم است. «مذبذبین بین ذلک»

۴- منافق، مورد قهر خداوند است. «من یضلل الله»

۵ – نفاق، درد بى درمان است. «فلن تجدله سبیلاً»

 

تفسیر آیه ۱۴۴ سوره النساء:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُبِینًا ﴿۱۴۴﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید به جاى مؤمنان کافران را به دوستى خود مگیرید آیا مى‏ خواهید علیه خود حجتى روشن براى خدا قرار دهید (۱۴۴)

نکته ها:

مؤمنان حقّ پذیرفتن ولایت کفّار را ندارند، ولى منافقان با کافران رابطه ى تنگاتنگ دارند. قرآن، کفّار را شیطان هاى منافقان «خلوا الى شیاطینهم»[۱] و برادران منافقان معرفى مى کند «الذین نافقوا یقولون لاخوانهم الذین کفروا»[۲] تعبیرات قرآن در آیات ۱۳۹ و ۱۴۱ مبین کیفیّت رابطه ى آنان با کفّار بود.

۱) بقره، ۱۷٫

۲) حشر، ۱۱٫

 

پیام ها:

۱- پذیرش ولایت کفّار با ایمان سازگار نیست. یک دل، دو دوستى برنمى دارد. «یا ایها الّذین آمنوا لاتتّخذوا…»

۲- تولّى و تبرّى، دوستى با مؤمنان و دورى از کافران، لازمه ى ایمان است. «لاتتّخذوا الکافرین اولیاء من دون المؤمنین»

۳- از هر نوع اختلاط، رفاقت و قراردادى که نتیجه اش به زیان مسلمانان باشد، باید پرهیز کرد. «لاتتّخذوا الکافرین اولیاء»

۴- در سیاست خارجى، روابط سیاسى و اقتصادى، گزینش ها و عزل و نصب ها، هر اقدامى که به سلطه ى کفّار بر مسلمانان انجامد حرام و محکوم است. «لاتتّخذوا الکافرین اولیاء»

۵ – مسلمان ذلّت پذیر، در برابر خداوند پاسخى ندارد. «اتریدون ان تجعلوالله …»

 

تفسیر آیه ۱۴۵ سوره النساء:

إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا ﴿۱۴۵﴾
آرى منافقان در فروترین درجات دوزخند و هرگز براى آنان یاورى نخواهى یافت (۱۴۵)

نکته ها:

«دَرک»، عمیق ترین نقطه ى دریاست. به مطلبى هم که عمق آن فهمیده شود، مى گویند: درک شد. به پله هایى که رو به پایین مى رود «درک»، و به پله هایى که رو به بالا مى رود «درجه» مى گویند. همان گونه که بهشت، درجات دارد، دوزخ هم درکات دارد.

 

پیام ها:

۱- جایگاه منافقان در دوزخ از کفّار بدتر است. «فى الدرک الاسفل»

۲- دوزخ، مراتب و درجاتى دارد. «فى الدرک الاسفل»

۳- در قیامت، راهى براى نجات منافقان نیست. «لن تجدلهم نصیراً»

۴- شفاعت، شامل حال منافقان نمى شود. «لن تجدلهم نصیراً»

 

تفسیر آیه ۱۴۶ سوره النساء:

إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ وَسَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْرًا عَظِیمًا ﴿۱۴۶﴾
مگر کسانى که توبه کردند و [عمل خود را] اصلاح نمودند و به خدا تمسک جستند و دین خود را براى خدا خالص گردانیدند که [در نتیجه] آنان با مؤمنان خواهند بود و به زودى خدا مؤمنان را پاداشى بزرگ خواهد بخشید (۱۴۶)

پیام ها:

۱- راه توبه، براى همه حتّى منافقان باز است و آنان را از «درک اسفل» به بهشت اعلا مى رساند. «الاّ الّذین تابوا»

۲- انسان آزاد است و مى تواند آگاهانه تغییر جهت دهد. «تابوا»

۳- همراه با شدیدترین تهدیدها، به مردم امید هم بدهید. «فى الدرک الاسفل… الا الذین تابوا»

۴- توبه تنها یک اظهار پشیمانى نیست، بلکه بازسازى همه جانبه است. «اصلحوا، اعتصموا، اخلصوا»

۵ – توبه ى هر گناهى، به شکلى است. توبه ى نفاق، اصلاح به جاى تخریب، اعتصام به خداوند به جاى وابستگى به این و آن، و اخلاص به جاى ناخالصى است. «اصلحوا و اعتصموا و اخلصوا»

۶- التقاط در عقاید و اندیشه، ممنوع است. «اخلصوا دینهم لله»

۷- منافقانِ توّاب، در جدا شدن از هم فکرانشان احساس غربت نکنند. چون دوستان بهترى مى یابند. «فاولئک مع المؤمنین»

۸ – مؤمنان، از توبه کنندگان واقعى استقبال کنند و آنان را از خود بدانند. «فاولئک مع المؤمنین»

 

تفسیر آیه ۱۴۷ سوره النساء:

مَا یَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِکُمْ إِنْ شَکَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَکَانَ اللَّهُ شَاکِرًا عَلِیمًا ﴿۱۴۷﴾
اگر سپاس بدارید و ایمان آورید خدا مى‏ خواهد با عذاب شما چه کند و خدا همواره سپاس‏پذیر [=حق‏ شناس] داناست (۱۴۷)

پیام ها:

۱- کیفرهاى الهى، بر پایه ى عدالت اوست، نه انتقام و قدرت نمایى. عامل عذاب، خود انسان هایند. «مایفعل الله بعذابکم ان شکرتم»

۲- شناخت نعمت هاى او و شکر آنها، زمینه ى قبول دعوت و ایمان است. «شکرتم و آمنتم»

۳- ایمان به خداوند، بارزترین جلوه شکرگزارى است. «ان شکرتم و آمنتم»

۴- شکر، هم مایه ى نجات از قهر، هم سبب دریافت لطف بیشتر است. «مایفعل اللّه بعذابکم، کان الله شاکراً»

۵ – اگر شما شکر کنید، خداوند هم نسبت به شما شاکر است. «کان الله شاکراً»

۶- خداوند، با آنکه بى نیاز است، ولى از بنده ى کوچکش تشکّر مى کند. چرا ما شکر او را به جا نیاوریم؟! «ان شکرتم، کان الله شاکراً»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۱۰۱ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر