سبز قامتدوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 40 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۴۰ – آیات ۲۴۶ تا ۲۴۸ سوره بقره

تفسیر قرآن کریم صفحه 40 - آیات 246 تا 248 سوره بقره

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۴۰

سوره: بقره

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۲۴۶ سوره بقره:

أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ ﴿۲۴۶﴾
آیا از [حال] سران بنى اسرائیل پس از موسى خبر نیافتى آنگاه که به پیامبرى از خود گفتند پادشاهى براى ما بگمار تا در راه خدا پیکار کنیم [آن پیامبر] گفت اگر جنگیدن بر شما مقرر گردد چه بسا پیکار نکنید گفتند چرا در راه خدا نجنگیم با آنکه ما از دیارمان و از [نزد] فرزندانمان بیرون رانده شده‏ ایم پس هنگامى که جنگ بر آنان مقرر شد جز شمارى اندک از آنان [همگى] پشت کردند و خداوند به [حال] ستمکاران داناست (۲۴۶)

نکته ها:

«مَلأ» به بزرگان واشرافى گفته مى شود که هیبت آنها چشم وسینه ها را پر مى کند.

بنى اسرائیل بعد از حضرت موسى علیه السلام، به خاطر قانون شکنى و رفاه طلبى، مجدّداً تحت سلطه و فشار طاغوت قرار گرفته، آزادى و سرزمین خود را از دست دادند. آنها براى نجات از آوارگى و خارج شدن از زیر یوغ طاغوت، تصمیم به مبارزه گرفتند و از پیامبر خویش اشموئیل خواستند براى آنها فرمانده و امیرى را انتخاب کند تا به رهبرى او با طاغوت مبارزه کنند، ولى با همه این ادعاها وقتى دستور صادر شد، همه آنها جز اندکى به میدان نبرد پشت کرده و از آن دستور سرپیچى نمودند.

 

پیام ها:

۱- مسلمانان باید با دقّت تاریخ بنى اسرائیل را بنگرند و پند بگیرند. «ألم تَر»

۲- وجود رهبر الهى، مانع پراکندگى، آوارگى و ستم پذیرى است. «من بعد موسى»

۳- بعضى از انبیا، تنها براى گروهى از مردم رسالت داشتند، نه همه ى مردم. «اذ قالوا لنبىّ لهم» [۱]

۴- فرمانده نظامى باید از سوى رهبر آسمانى انتخاب و نصب شود. «ابعث لنا» پس دین از سیاست جدا نیست.

۵ – جنگ موفق، فرمانده لایق مى خواهد. «ابعث لنا ملکا»

۶- براى نجات از طاغوت ها باید به انبیاى الهى پناه برد. «قالوالنبى لهم»

۷- تعهّد گرفتن از کسانى که پیشنهادات اصلاحى دارند لازم است. «هل عسیتم»

۸ – رهبر باید آینده نگر باشد و احتمال پیمان شکنى و فرار از مسئولیّت را از سوى مردم بدهد. «هل عسیتم»

۹- جهاد براى رفع ظلم و دفاع از وطن، جهاد در راه خداست. «ومالنا الاّ نقاتل فى سبیل اللّه و قد اخرجنا من دیارنا وابنائنا»

۱۰- پیدایش مشکلات، سبب بیدارى وحرکت براى رهایى است. «اخرجنا»

۱۱- میدان مبارزه، عامل ارزیابى افراد پر ادّعا است. «توّلوا»

خوش بود گرمحک تجربه آید به میان تا سیه روى شود هر که در او غش باشد

۱۲- پیمان شکنان و شعار دهندگان بى عمل، ظالمند. «علیم بالظالمین»

۱۳- خداوند آگاه است، پس این همه تظاهر براى چه؟! «واللّه علیمٌ»

۱) اگر مى فرمود: »نبیّهم« اشاره کمترى داشت که پیامبر خاصّى است و همین که فرمود: »لنبىّ لهم« این اشاره تشدید مى شود.

 

تفسیر آیه ۲۴۷ سوره بقره:

وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا قَالُوا أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَهً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَهً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿۲۴۷﴾
و پیامبرشان به آنان گفت در حقیقت ‏خداوند طالوت را بر شما به پادشاهى گماشته است گفتند چگونه او را بر ما پادشاهى باشد با آنکه ما به پادشاهى از وى سزاوارتریم و به او از حیث مال گشایشى داده نشده است پیامبرشان گفت در حقیقت ‏خدا او را بر شما برترى داده و او را در دانش و [نیروى] بدنى بر شما برترى بخشیده است و خداوند پادشاهى خود را به هر کس که بخواهد مى‏ دهد و خدا گشایشگر داناست (۲۴۷)

نکته ها:

کلمه «واسع» یعنى خداوند بى نیازى است که از هیچگونه بخششى عاجز نیست.

گرچه بنى اسرائیل از پیامبرشان فرمانده نظامى براى رهبرى جنگ خواستند؛ «مَلکاً نقاتل فى سبیل اللّه» ولى از آنجا که آنان بهانه گرفته وگفتند: طالوت را به سلطنت چه کار؟ معلوم مى شود که او علاوه بر فرمانده نظامى، سلطان آنان نیز قرار گرفت. این گروه ستمدیده بنى اسرائیل با آنکه براى رهایى از چنگال ظالمان، از پیامبرشان درخواست تعیین فرمانده کرده بودند، ولى وقتى پیامبرشان طالوت را که جوانى چوپان و فقیر و گمنام بود، به فرماندهى و زمامدارى آنان تعیین نمود، گفتند: چگونه او مى تواند فرمانده ما باشد در حالى که شهرت و ثروتى ندارد؟ و ما به جهت ثروت و دارایى که داریم، از او لایق تریم!

پیامبر وقتى بهانه گیرى آنها را به خاطر فقر وندارى طالوت شنید، فرمود: بى گمان خدا او را بر شما برگزیده است واو توانایى علمى وقدرت بدنى و نیروى لازم براى فرماندهى جنگ را دارد. خداوند هرکس را که بخواهد بخاطر لیاقت و استعدادهاى نهفته اش فرماندهى مى بخشد.

آرى، اگر نظر او به سنگى تعلق گیرد، جواهر مى شود واگر به خارى افتد، گل واگر به فقیرى نظر کند فرمانده مى شود.

آیا چوپانى که گوسفندانش گم مى شوند، لیاقت فرماندهى دارد؟ در روایات آمده است: طالوت چوپانى بود که در پى گوسفندان گمشده اش از اطراف به سوى شهر آمده بود و به خدمت پیامبر رسید و خداوند به پیامبر وحى کرد که همین چوپان لیاقت فرماندهى دارد و او را به مردم معرفى کن.

شاید مراد از جمله ى «بسطه فى العلم» جامعیّت علوم باشد. یعنى او در بسیارى از علوم، اطلاعات گسترده اى داشت.

 

پیام ها:

۱- پیامبران بر اساس وحى، جانشین خود را انتخاب مى کنند. «ان اللّه قد بعث»

۲- رهبرى که خداوند تعیین کند، به نفع مردم است. «بعث لکم»

۳- اگر مى خواهید به آزادى و نجات برسید، باید رهبر الهى را بپذیرید. «انّ اللّه قد بعث لکم طالوت ملکا»

۴- دین از سیاست جدا نیست. انبیا مستقیماً در مسائل نظامى دخالت وفرمانده نظامى عزل ونصب مى کردند. «انّ اللّه قد بعث لکم»

۵ – از استعدادهاى نهفته در افراد گمنام و فقیر، غافل نباشید. «قد بعث لکم»

۶- نشانه ى ایمان واقعى، تسلیم خدا و رسول بودن است و بنى اسرائیل به خاطر پندار غلط تسلیم نبودند. «انّى یکون له الملک علینا»

۷- یکى از امتحانات الهى، نحوه برخورد ما با رهبر الهى است. «قالوا انّى یکون…»

۸ – خودبرتربینى، محکوم است. [۱] «نحن احقّ بالملک منه»

۹- نام و مقام و شهرنشینى، نشانه برترى نیست. در این آیه از کسانى که ملاک برترى را مال و مقام دانسته اند، انتقاد شده است. «لم یؤت سعه من المال»

۱۰- انتخاب الهى، بر اساس لیاقت است، نه گزاف و بیهوده.«ان اللّه اصطفاه علیکم وزاده بسطه فى العلم والجسم»

۱۱- قدرت علمى و توانایى جسمى، دو شرط لازم براى فرماندهى لشکر است. «بسطه فى العلم و الجسم»

۱۲- توانایى علمى، مهم تر از توانایى جسمى است. «زاده بسطه فى العلم و الجسم» ابتدا کلمه ى «علم» آمد، سپس «جسم».

۱۳- اعلم بودن، در گزینش یک اصل است. «بسطه فى العلم»

۱۴- رهبر و مدیر باید زیر دستان خود را توجیه کند و دلیل کار و انتخاب خود را بازگو کرده و ابهامات را برطرف کند و نگوید این حقّ من است که هر کارى بخواهم انجام دهم. پیامبر دلیل انتخاب طالوت را توانایى علمى وجسمى او بیان کرد. «زاده بسطه فى العلم و الجسم»

۱۵- نه فقر وگمنامى، مانع لطف الهى است و نه ثروت وشهرت، باعث آن. «واللّه واسعٌ علیم»

۱۶- سرچشمه ى اکثر اعتراضات مردم، کوته نظرى و کوته فکرى است، ولى علم خداوند بى نهایت ونامحدود است. «واسع علیم»

۱) چنانکه شیطان گفت: »انا خیرٌ منه« اعراف، ۱۲٫

 

تفسیر آیه ۲۴۸ سوره بقره:

وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَهَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَبَقِیَّهٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِکَهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۲۴۸﴾
و پیامبرشان بدیشان گفت در حقیقت نشانه پادشاهى او این است که آن صندوق [عهد] که در آن آرامش خاطرى از جانب پروردگارتان و بازمانده‏ اى از آنچه خاندان موسى و خاندان هارون [در آن] بر جاى نهاده‏ اند در حالى که فرشتگان آن را حمل مى کنند به سوى شما خواهد آمد مسلما اگر مؤمن باشید براى شما در این [رویداد] نشانه‏ اى است (۲۴۸)

نکته ها:

براى اینکه یهود به فرماندهى طالوت اطمینان و یقین پیدا کنند، پیامبرشان به آنها گفت: صندوق مقدّس بنى اسرائیل به آنها بازگردانده مى شود، تا نشانه اى براى انتخاب طالوت از سوى خداوند باشد. مراد از تابوت همان صندوق چوبى بود که مادر موسى، نوزاد خود را در آن گذاشت و به فرمان خدا در آب نیل انداخت و مأموران فرعون صندوق را گرفته و نوزاد را با آن به نزد فرعون بردند. آن صندوق همچنان در دربار فرعون بود.

وقتى موسى علیه السلام به پیامبرى رسید، الواح تورات را در آن قرار داد و به هنگام رحلت نیز زره و سایر یادگارهاى خود را در آن گذاشت و به وصىّ خود «یوشع بن نون» سپرد. این صندوق، به صورت صندوقى مقدّس که صندوق عهد نام گرفته بود، در میان بنى اسرائیل بود و آن را در جنگ ها پیشاپیش سپاه حمل مى کردند، ولى کم کم قداست آن شکسته و مفقود شد. این صندوق ربوده شده را در زمان ریاست طالوت، خداوند از طریق ملائک به آنان بازگرداند تا موجب آرامش و اطمینان خاطر آنان باشد. [۱]

۱) در تورات، سفر خروج، فصل ۳۷، درباره این صندوق مطالبى آمده است.

 

پیام ها:

۱- سرچشمه ى آرامش خداوند است، گرچه با وسائل باشد. «فیه سکینه من ربکم»

۲- انسان همیشه به آرامش نیاز دارد، به خصوص در آستانه رفتن به میدان جهاد. «فیه سکینه من ربکم» [۱]

۳- رهبر الهى، نشانه ى الهى لازم دارد. چون طالوت انتخاب شده از جانب خداوند بود، لازم بود نشانه اى الهى او را تأئید کند. «تحمله الملائکه»

۴- اگر صندوقى که با بدن موسى و الواح تورات تماس داشته، مقدّس و آرام بخش است، پس مقدّس شمردن صندوقى که بر روى قبر اولیاى الهى است، خلاف قرآن نیست. زیرا در همه آن صندوق هایى که در مشاهد مشرّفه است، «بقیّه ممّا ترک آل محمّد صلى الله علیه وآله» قرار دارد. «بقیه ممّا ترک آل موسى و آل هارون»

۵ – حفظ آثار انبیا، ارزش داشته ومایه ى آرامش خاطر وتبرّک است. «بقیهممّاترک»

۱) کلمه »سکینه« دراین آیه با توجّه به آیات قبل که بنى اسرائیل عازم میدان جهاد ودفاع بودند، نشانه ى اهمیّت و لزوم آرامش فکرى در جبهه است.

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۴۰ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر