سبز قامتدوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 41 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۴۱ – آیات ۲۴۹ تا ۲۵۲ سوره بقره

تفسیر قرآن کریم صفحه 41 - آیات 249 تا 252 سوره بقره

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۴۱

سوره: بقره

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۲۴۹ سوره بقره:

فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَهً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَهَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَهٍ قَلِیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثِیرَهً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ ﴿۲۴۹﴾
و چون طالوت با لشکریان [خود] بیرون شد گفت‏ خداوند شما را به وسیله رودخانه‏ اى خواهد آزمود پس هر کس از آن بنوشد از [پیروان] من نیست و هر کس از آن نخورد قطعا او از [پیروان] من است مگر کسى که با دستش کفى برگیرد پس [همگى] جز اندکى از آنها از آن نوشیدند و هنگامى که [طالوت ] با کسانى که همراه وى ایمان آورده بودند از آن [نهر] گذشتند گفتند امروز ما را یاراى [مقابله با] جالوت و سپاهیانش نیست کسانى که به دیدار خداوند یقین داشتند گفتند بسا گروهى اندک که بر گروهى بسیار به اذن خدا پیروز شدند و خداوند با شکیبایان است (۲۴۹)

نکته ها:

کلمه «جنود» جمع «جُند» به معناى لشکر است و حضور چندین لشکر بعد از اعراض گروه هایى از مردم، نشانه کثرت جمعیّت آنان است.

این آیه خبر از مردودى گروه زیادى از بنى اسرائیل مى دهد که از صحنه آزمایش نوشیدن آب و تحمل تشنگى، سربلند بیرون نیامدند. امّا این گروه باقیمانده، آزمایش دیگرى داشتند که آزمایش روحى و معنوى بود. وقتى آنان با سپاه انبوه جالوت مواجه شدند، گفتند: ما توانایى مقابله با این سپاه مسلح را نداریم. ولى آنهایى که به روز قیامت ایمان داشتند، گفتند: پیروزى به دست خداست، اى بسا گروه هاى اندک که به اذن خداوند بر سپاهیان بزرگ پیروز مى شوند.

پیروزى در یک مرحله از آزمایش، کافى نیست. افرادى در بعضى از مراحل موفق مى شوند، ولى در مرحله اى دیگر شکست مى خورند. در این داستان گروهى رهبر را بخاطر فقر نپذیرفتند، گروهى در آزمایش شکم، شکست خوردند و گروهى در برخورد با دشمن خود را باختند.

طالوت در ابتدا جمعیّت را به خود نسبت نداد و نفرمود: «جنوده»، بلکه فرمود: «بالجنود» گرچه لشکریان انبوه بودند و فرماندهى او را پذیرفته اند، ولى هنوز میزان فرمانبرى آنان را آزمایش نکرده است، ولى بعد از آزمایش، به خود نسبت مى دهد. «فانّه منّى»

امام باقر علیه السلام مى فرماید: افرادى که تا آخر کار به طالوت وفادار ماندند، سیصد و سیزده نفر بودند. [۱]

حساب دو گروه روشن است، هر کس ننوشد قطعاً خودى است و هر کس بنوشد قطعاً بیگانه است، ولى کسانى که با مشت نوشیدند، نه خودى هستند و نه بیگانه. باید آنان را نه مأیوس کرد ونه مشمول الطاف. لذا براى «من اغترف غرفه بیده» نه کلمه «منّى» بکار رفته ونه «لیس منّى».

کسانى که دستشان به اموال مردم یا اموال دولتى رسید، ولى با کرامت وزهد از کنارش گذشتند و حرص و طمع آنان را آلوده نکرد، حزب اللّهى هستند و کسانى که پشت خود را با ذخیره اموال مى بندند، مؤمن واقعى نیستند. «فمن شرب منه فلیس منّى و من لم یطعمه فانّه منّى»

۱) تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۵۱٫

 

پیام ها:

۱- یکى از وظایف فرمانده نظامى آن است که نیروهاى رزمى را از تماشاچیان جدا سازد. «فصل طالوت بالجنود»

۲- یکى از راههاى آزمایش، ممنوعیّت هاى موسمى است. راحت طلبى و عدم تحمل فشارها و سختى هاى موسمى و موقّتى، با سلحشورى سازگارى ندارد. «انّ اللّه مبتلیکم بنهر»

۳- قبل از برخورد و مقابله با دشمن، باید تمرین مقاومت کرد. «مبتلیکم بنهر»

۴- مدیر باید نیروهاى غیر مفید را طرد کند. «فمن شرب منه فلیس منّى»

۵ – تسلیم فرمانده بودن، رمز موفقیّت است. «من لم یطعمه فانّه منّى»

۶- حسابِ نیازِ ضرورى، از حسابِ رفاه کامل جداست. «الاّ من اغترف غرفهً بیده»

۷- کسانى که از میدان امتحان پیروز بیرون آیند، اندک هستند. «الا قلیلاً»

۸ – انقلابى بودن مهم نیست، انقلابى ماندن مهم است. در این ماجرا شعار دهنده بسیار بود، ولى آنان که در آزمایشات موفق شدند، اندک بودند. «الاّقلیلاًمنهم»

۹- ایمان به معاد و وعده هاى الهى، توانایى ایستادگى در برابر سختى ها و مشکلات را ایجاد مى کند. «ملاقوا اللّه»

۱۰- ایمان، درجاتى دارد. با اینکه گروهى همراه با طالوت بودند و به او ایمان داشتند و از نوشیدن آب هم گذشتند؛ «آمنوا معه» ولى هر مؤمنى رزمنده نیست، تنها مؤمنانى رزمنده هستند که به لقاء اللّه ایمان داشته باشند. «یظنّون انّهم ملاقوا اللّه»

۱۱- فراوانى عِدّه و عُدّه ى دشمن در برابر اراده ى خداوند چیزى نیست. «کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن اللّه»

۱۲- نیروهاى کیفى برنیروهاى کمّى برترى دارند. «کم من فئه قلیله غلبت…»

۱۳- مؤمن مخلص، پیروزى را از خدا مى داند. «باذن اللّه»

۱۴- مسلمانان اگر صبور و پایدار باشند، نباید از تعداد زیاد دشمن هراس داشته باشند. زیرا خداوند با صابران است. «واللّه مع الصابرین»

 

تفسیر آیه ۲۵۰ سوره بقره:

وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ﴿۲۵۰﴾
و هنگامى که با جالوت و سپاهیانش روبرو شدند گفتند پروردگارا بر [دلهاى] ما شکیبایى فرو ریز و گامهاى ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز فرماى (۲۵۰)

پیام ها:

۱- همیشه و به خصوص در جبهه ها، دعا همراه با حرکت لازم است، نه دعا به جاى حرکت. «برزوا لجالوت… ربّنا افرغ…»

۲- صبر و پیروزى، ملازم یکدیگرند. در اثر صبر، ظفر آید. «صبراً… وانصرنا»

۳- دعاهاى خود را با «ربّنا» آغاز کنیم. «ربّنا افرغ…»

۴- در شداید، انسان به صبرِ بسیار محتاج است. «افرغ» به معناى نزول فراوان است. کلمه «صبراً» نیز در قالب نکره آمده است که نشانه ى صبر بزرگ است.

۵ – پشت سر گذاشتن امتحانات و موفقیّت در آنها شما را مغرور نکند، باز هم از خداوند استمداد نمائید. «ثبت اقدامنا»

۶- وظیفه انسان، حرکت و تلاش است، امّا پیروزى بدست خداست. «وانصرنا»

۷- پیروزى در جنگ، زمانى با ارزش است که هدف رزمندگان برترى حقّ بر باطل باشد، نه برترى یکى بر دیگرى. «وانصرنا على القوم الکافرین»

 

تفسیر آیه ۲۵۱ سوره بقره:

فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَالْحِکْمَهَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا یَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿۲۵۱﴾
پس آنان را به اذن خدا شکست دادند و داوود جالوت را کشت و خداوند به او پادشاهى و حکمت ارزانى داشت و از آنچه مى‏ خواست به او آموخت و اگر خداوند برخى از مردم را به وسیله برخى دیگر دفع نمیکرد قطعا زمین تباه مى‏ گردید ولى خداوند نسبت به جهانیان تفضل دارد (۲۵۱)

نکته ها:

بر اساس روایات، داود علیه السلام بر اثر همین شجاعت و دلاورى به مقام نبوّت رسید و فرزندش سلیمان علیه السلام نیز از انبیاى الهى گردید.

در روایات مى خوانیم که رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمودند: خداوند به خاطر یک مسلمان صالح، بلا را از صد هزار خانه از همسایگان دور مى کند. سپس آن حضرت این آیه را تلاوت نمودند: «فلولا دفع اللّه الناس …» [۱]

با توجّه به آیات گذشته معلوم مى شود که عوامل پیروزى در چند چیز است:

۱- رهبر توانا و لایق. «زاده بَسطهً فى العلم والجسم»

۲- پیروان مؤمن. «قال الّذین یظنّون انّهم ملاقوا اللّه»

۳- توکّل. «کم مِن فئه قلیله غَلبت فئه کثیره باذن اللّه»

۴- صبر و استقامت. «ربّنا أفرغ علینا صبراً و ثبّت اقدامنا»

۵ – انگیزه ى الهى داشتن. «وانصُرنا على القوم الکافرین»

۱) تفسیر درّالمنثور، ج ۱، ص ۷۶۴٫

 

پیام ها:

۱- گرچه تلاش وجهاد از شما بود، امّا شکست دشمن بدست خداوند است. «فهزموهم باذن اللّه»

۲- دعاهاى خالصانه رزمندگان و مجاهدان، مستجاب مى شود. «وانصرنا على القوم الکافرین. فهزموهم باذن اللّه»

۳- تا استعداد، لیاقت، ایثار و سابقه درخشانى نباشد، کسى مورد لطف خاصّ الهى قرار نمى گیرد. «وقتل داود جالوت واتاه اللّه الملک و الحکمه»

۴- در جبهه و جهاد، لبه ى تیز حمله به سوى فرماندهى دشمن باشد. «قتل داود جالوت»

۵ – نام کسانى را که در جنگ مردانگى از خود نشان داده اند، زنده نگاه دارید. «قتل داود»

۶- نابودى رهبر کفر، با تار ومار شدن لشکر او برابر است. «فهزموهم… قتل داود جالوت»

۷- اگر در برابر متجاوز و ظالم دفاع صورت نگیرد، فساد و تباهى زمین را فرا خواهد گرفت. «لولا دفع اللّه الناس… لفسدت الارض»

۸ – جنگ با مفسدان، یک ضرورت است. اگر عنصر مضرّ حذف نشود، عناصر دیگر به تباهى کشیده مى شوند. «لولا دفع اللّه الناس… لفسدت الارض»

۹- اراده وفضل الهى از راه عوامل طبیعى عملى مى شود. «دفع اللّه… بعضهم ببعض»

۱۰- حکم جهاد ودفاع در برابر متجاوز، فضل الهى است. «اللّه ذوفضل على العالمین»

 

تفسیر آیه ۲۵۲ سوره بقره:

تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿۲۵۲﴾
این[ها] آیات خداست که ما آن را بحق بر تو مى‏ خوانیم و به راستى تو از جمله پیامبرانى (۲۵۲)

نکته ها:

این آیه، پایان جزء دوّم قرآن است و مى فرماید: داستان ها و حوادثى که در آیات گذشته از آنها سخن به میان آمد، مایه ى عبرت و درس آموزى است.

داستان مرگ هزاران نفر در یک لحظه و زنده شدن مجدّد آنان با دعاى پیامبر، اعطاى منصب رهبرى به جوان چوپانى گمنام، ولى لایق و دانا، پیروزى گروهى اندک بر گروه انبوه دشمن، شهامت و شجاعت یک نوجوان در جنگ و اعطاى مقام نبوّت به او، همه و همه جلوه هایى از آیات الهى و نشانه هایى از صدق گفتار و رسالت پیامبر اسلام است.

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۴۱ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر